اولین انفجار اتفاق افتاد و شعله های سرکش آتش قدم به قدم جلو می آمد و به سایر قسمت ها سرایت می کرد. انفجارهای دیگری در راه بود. شهرام فریاد می زد و از کارگران و سار همکاران می خواست زودتر فاصله بگیرند و محل را ترک کنند. همه به سمت خروجی می دویدند اما شهرام به سمت شیر فلکه گاز هگزان می دوید. تلاشش نتیجه داد. توانست شیر را ببندد
شهرام محمدی کارگر جوان ایذه ای که با به
خطرانداختن جان خود، جان دهها نفر از کارگران شرکت پتروشیمی مارون را نجات
داد در بیمارستان چمران تهران، درگذشت. به گزارش خبرنگار ما وی پس از حادثه
تلخی که در پالایشگاه روی داد ابتدا به بیمارستانی در اهواز و سپس
بیمارستان چمران تهران منتفل شد و تحت مداوا قرار گرفت.
نهم
تیرماه 94، شهرام محمدی کارگر 34 ساله ایذه ای همانند همه روزهایی که پیش از
این محل کارش رفت و نمی دانست این آخرین روزی است که پالایشگاه را می
بیند. او خود را به خطر انداخت تا دوستان و همکارانش، جان سالم به در
ببرند.
آن روز تعدادی از کارگران در واحد «اچ دی» پتروشیمی در حال تعمیرات بودند که متوجه شدند خط لوله گاز هگزان نشتی دارد.
به
گزارش تابناک خوزستان، تلاش کارگران برای جلوگیری از نشتی بی نتیجه بود.
بخار گاز هگزان متصاعد شده و همه جا را فرا گرفته بود و این نشانه خطری
بزرگ بود، خطری که می توانست فاجعه بیافریند. همزمان که یکی از کارگران
تلاش می کرد آتش نشانی را در جریان بگذارد، اولین انفجار اتفاق افتاد و
شعله های سرکش آتش قدم به قدم جلو می آمد و به سایر قسمت ها سرایت می کرد.
انفجارهای دیگری در راه بود. شهرام فریاد می زد و از کارگران و سار همکاران
می خواست زودتر فاصله بگیرند و محل را ترک کنند. همه به سمت خروجی می
دویدند اما شهرام به سمت شیر فلکه گاز هگزان می دوید. تلاشش نتیجه داد.
توانست شیر را ببندد. او سریع پیش کارگرانی رفت که گرفتار مانده بودند.
آنها را هم نجات داد و وقتی تصمیم گرفت خودش هم از محیط دور شود، یکی از
لوله ها منفجر شد و او را به زمین پرتاب کرد.
آتش نشانان خود را رساندند. همه جا دود و آتش بود. نیروهای کمکی هم آمدند و بالاخره آتش خاموش شد.
آنگونه
که خبرگزاری آنا به نقل از کارگران نوشته است: اگر این حادثه به انفجاری
بزرگ منجر میشد مشخص نبود چه تعداد آدم میسوختند و چند میلیون دلار خسارت
مالی به این مجتمع ملی پتروشیمی وارد میشد. در زمان این حادثه 1400 تا
1500 نفر کارگر پتروشیمی مارون سر کار حاضر بودند.
از
طرف دیگر علاوه بر فازهای دیگر پتروشیمی در همسایگی پتروشیمی مارون، شهر
ماهشهر هم به این پتروشیمی چسبیده است. یعنی بهتر است گفته شود این
پتروشیمی به شهر ماهشهر چسبیده است و این وضعیت جغرافیایی میتوانست در
صورت بروز حادثهای بزرگ، مشکلاتی را هم برای شهروندان این شهر به وجود
آورد. با این شرایط، عمل قهرمانانه شهرام محمدی به طور توامان باعث حفظ جان
عده زیادی و حفظ منابع مالی و ثروت ملی کشور شده است.
ایمان
برادر شهرام هم به جام جم گفته است: من هم مانند برادرم در شرکت پتروشیمی
که حادثه در آنجا رخ داد، کار می کنم. چند روزی بود برای دیدار خانواده به
شهرمان ایذه رفته بودم و قرار بود شهرام نیز با پایان کارش چند روزی نزد
خانواده اش برود. آن روز در تماس تلفنی همکارانمان، متوجه حادثه شده و خود
را به بیمارستان رساندم. از طرفی ناراحتم که برادرم دچار حادثه شده و بابت
سوختگی 50 درصدی باید در بیمارستان بستری شود، اما خوشحالم که حس
انساندوستی برادر بزرگم باعث شد او جانش را به خطر بیندازد تا افراد دیگری
را که مثل ما در شرکت پتروشیمی کار می کردند و خانواده هایشان چشم انتظار
آنها بودند، نجات دهد. من به کار بزرگی که برادرم کرد، افتخار می کنم.
شهرام
به بیمارستانی در اهواز منتقل شد. این کارگر فداکار چند روزی در بیمارستان
این شهر بستری بود، اما چند روز پیش به دلیل 50 درصد سوختگی به بیمارستان
شهید چمران تهران منتقل شد. او روی تخت بیمارستان در جدال با مرگ است و
خانواده اش نگران چشم به او دوخته اند.
مسئولان
شرکت مارون سعی می کنند خبری به بیرون درز نکند و در این زمینه اطلاع
رسانی نمی کنند. حتی گفته می شود تا یک هفته پس از بستری شدن شهرام، به جز
رئیس پتروشیمی ماهشهر مقام دیگری از وی عیادت نکرد.
شهرام چهار فرزند کوچکتر از هشت سال دارد. کوچکترین فرزند او سه ماه قبل به دنیا آمده است. پدر و مادرش در قید حیات نیستند.
پزشکان می گفتند هیچ تضمینی نمی توانند بدهند همه تلاش شان را خواهند کرد.
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام طی
روزهای اخیر با حضور در بیمارستان شهیدچمران تهران، از شهرام محمدی کارگر
فداکار پتروشیمی منطقه مارون عیادت و از اقدام قهرمانانه وی تجلیل کرد.
رضایی
با حضور در بیمارستان شهید چمران تهران، ضمن عیادت از این کارگر ایثارگر
پتروشیمی، برای بهبود ایشان دعا و از شجاعت و فداکاری وی تقدیر کرد. دکتر
رضایی که پس از اطلاع از وضعیت این کارگر فداکار با تغییر برنامه های کاری
خود ، به عیادت این کارگر فداکار رفته بود، با گفتگو با کادر پزشکی
بیمارستان در جریان روند درمان ایشان قرار گرفت.
و
حالا خبر درگذشت این جوان فداکار ایذه ای، همه را متاثر کرده است اما نام و
یاد او بخاطر این جانفشانی و نجات جان دهها نفر در ذهن ها خواهد ماند.