تاریخ انتشار: ۰۵ مهر ۱۳۹۰ - ۱۹:۳۹
کد خبر: ۸۹۹۲
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره

اختلاس نجومی و ردپای یقه سفیدها

مصطفی نظاری
ماجرا اختلاس نجومی در خوزستان این روزها به یک پدیده تبدیل شده است. پدیده ای که تا به امروز در جمهوری اسلامی بی نظیر بوده! و جز بی سابقه ترین نمونه های فساد اقتصادی نام گرفته است و موضوع داغ رسانه های امروز داخل و خارج کشور تبدیل شده است. اما تاسف برانگیز و آزار دهنده است که با توجه به اینکه این مهم یکی از سوژه های روز رسانه هاست مسئولین ذیربط در چند روز اخیر به توضیحات اندک و «قطره چکانی» بسنده کرده اند و «روزه سکوت» گرفته اند! که در نوع خود ناکافی بوده و تا جایی بر تردید ها می افزاید.
در عمر سی و چند ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی هر از گاهی اخبار متعددی در مورد کلاهبرداری و اختلاس های گوناگون در رسانه ها مطرح می شود که از بین این ها چند اختلاس همراه با جنجال مردمی و رسانه ای همراه بود که تا جایی با وجود ختم قائله و مختومه شدن پرونده، ارقام نجومی جا به جا شده از یاد هیچ کدام از مردم ایران نمی رود.
اگر بخواهیم نگاهی اجمالی به این پرونده ها بیاندازیم باید نام «فاضل خداداد» و اختلاس 123 میلیارد تومانی از بانک صادرات در دهه ی هفتاد را به عنوان اولین اختلاس جنجالی نام ببریم.
دومین مختلس به «شخصیت تبرئه شده» نیز معروف است، آری، «غلامحسین کرباسچی»! شهردار وقت تهران که در سال 77 به جرم اختلاس بازداشت شد.
سومین نام برای ما خوزستانی ها آشناست «شهرام جزایری»، «مختلس دست فروش دهه هشتادی»، وی که با مانور های متقلبانه 50 شرکت مختلف بازرگانی تاسیس کرده بود و به خیلی از آقایان رشوه داده و جعل اسناد کرده بود. که در حافظه تاریخی تک تک مردم ایران جا دارد. متاسفانه من آن روزها بود که با واژه هایی همچون رشوه، فساد اقتصادی و مالی و دست آقا زاده ها در فلان تخلف و ... آشنا شدم.
در میان اختلاس های دیگر نام «عباس تقی زاده» مشهور به «عباس کوتول» و ماجرای فرودگاه امام که در سال 81 را داریم و بعد از آن نام «سلطان شکر ایران» در دهان مردمان را به تلخی وا می دارد. شخصی به نام محمد رضا، کارمندی ساده بود که نام خود را در لیست اختلاس کنندگان به ثبت رسانید!
پرونده اختلاس های بزرگ کشور را در ذهن خود مرور کنید، از انگشت شمار اختلاس هایی که صورت گرفته تاسف برانگیز است که بگویم این سومین اختلاس بزرگ است - ماجرای شهرام جزایری، ماجرای سلطان شکر ایران و فروش اراضی دزفول- که به محوریت خوزستان اتفاق افتاده و جای تاسف دارد که خوزستان جایگاه امنی برای چنین اتفاقاتی شده است حال آنکه اگر پرونده های موسوم به «سید ها» و تخلف مدیر عامل شرکتی موسوم به «بازرگانی مفید» و فرار «مدیر عامل لوله سازی خوزستان» با وام 300 میلیاردی را نیز به آن اضافه کنیم پی به صحت و سقم این ادعا خواهیم داشت.
باری، خوزستان را باید بهشت مختلسان نامید. آیا نهاد های مسئول خوزستان اینقدر در بی تفاوتی - با عرض پوزش باید بگویم بی کفایتی - به سر می برند که چنین آماری در خوزستان به دست آید؟ آیا خوزستان مامن امنی برای چنین «دزدی های بزرگی» است؟ پس نهاد های نظارتی کجایند؟
در حالی که اعتقاد دارم از چنین مساله ای نمی توان ساده گذشت به سکوت معنا دار مسئولین می رسم! دلیل «روزه ی سکوت مسئولین» آن هم در این برهه چه می تواند باشد؟ زمان حساسی که مردم جواب می خواهند و باید دولتمردان پاسخگو باشند و برای آنان رفع ابهام نمایند. چون می دانم با هیچ عقل و منطقی نمی توان ادعای برخی مدیران را درباره بی خبری از این اختلاس را باور کرد زیرا نشانه های فراوانی از وقوع این اختلاس بوده که قابل درک است.
حق مردم است که از وزیر اقتصاد بخواهند سکوت خود را بشکند و در مورد واگذاری شرکت های بزرگ فولاد سازی و راه آهن کشور به گروهی موسوم به «آ» برای مردم رفع ابهام نماید. هر چند وزیر اقتصاد باید پاسخ دهد که چگونه می شود فردی در نظام بانکداری ایرانی توانسته سه هزار میلیارد تومان اختلاس کند در حالی که مردم برای گرفتن وام های چند میلیونی مشکل دارند و به راحتی به آنان داده نمی شود و هر کدام دو یا چند ضامن معتبر دولتی می خواهند؟ یا اینکه با توجه به ماجرایی که خرید ال سی از نظام بانکی کشور بوده و یا به تعبیری منبع تامین مالی واگذاری ها از سوي اين فرد اختلاس از سيستم بانكي بوده آيا سازمان خصوصي نمي توانسته با يك استعلام از بانك مركزي اين موضوع را رصد كند؟ برخي اخبار از نفوذ «گروهك انحرافي» دولت در واگذاري شركت ها به اين فرد حكايت دارد، نظر وزير محترم اقتصاد در اين خصوص چيست؟ شواهد محكمي از برنامه ريزي اين گروه براي تصاحب فولاد خوزستان كه از بزرگترين شركت هاي فولاد سازي كشور است به اين گروه حكايت مي كند، وزير محترم اقتصاد نظر خود را در اين خصوص اعلام كند؟
اختلاسی نجومی، آن هم به مبلغ 3 هزار میلیارد تومان به یقین در ذهن هر فردی تداعی کننده این است که چنین کار بزرگی را یک شخص خاص به تنهایی نمی تواند انجام دهد و کار یک جریان و تیم قوی و نفوذی است. تیمی که به یقین از «آقایان یقه سفید» است و «ساپورت دست های دولتی» را به همراه دارد. مسئولان ذیربط نمی توانند این نشانه ها را انکار کنند چرا که در صورت انکار به عدم صلاحیت و توانایی خود برای تصدی پست های اقتصادی اعتراف کرده اند!
باری؛ یقین اختلاسی با رقم نجومی نمی تواند بدون «زد و بند مسئولان» و دست اندرکاران صورت پذیرفته باشد و سوال این است چه مدیرانی با چه وابستگی هایی این زد و بند ها را کرده اند؟ ممکن است طبق خبر های شنیده نامی از رئیس فلان شعبه بانک در استان با دریافت مثلا چند میلیارد زمینه ی چنین اختلاس بزرگی را فراهم کرده باشد، اما باید به سخنان حسین شریعتمداری اشاره کنم که در این باره گفته است: «تجربه نشان داده است كه اينگونه مديران مياني با توجه به حقوق معمولي خود، بعد از دريافت اولين رشوه كلان به فكر پاكسازي رد پاها و سرنخ ها مي افتند ولي اخبار موثق موجود حكايت از آن دارد كه ماجراي اختلاس 3هزار ميليارد توماني طي مدتي نسبتا طولاني صورت پذيرفته است بنابراين چرا مديران مياني مورد اشاره به فكر فرار نبوده اند؟ و پشت آنها براي ادامه بي ترس و واهمه ماجرا به كجا گرم بوده است؟! رديابي اين سرنخ ها و كشف نقاط و كانون ها و يا افراد پشت صحنه اختلاس كه دشوار نيست! موسس بانك «آريا» را چه كسي يا چه كساني براي دريافت وام هاي كلان و نجومي معرفي كرده اند؟ افراد معرفي كننده از چه جايگاه و مسئوليتي برخوردار بوده اند كه برخي از مسئولان بلندپايه جرأت مخالفت با دستور آنها را نداشته اند؟! آيا معرفي كنندگان اصلي در برخي ديگر از مراكز اقتصادي و يا مبادلات مالي كلان، رد پاي سوءاستفاده هاي مشابه ندارند؟! ماجرا به آساني قابل كشف است. داستان معما گفتن كسي است كه پرسيد «اين كدام ميوه است كه زرد است، شيرين است، دراز است، موز است»!
باید بگویم که دست «یقه سفید ها» در چنین اختلاسی ملموس است. همان هایی که وجودشان هر از گاهی جنجال آفرین می شود و با برنامه ریزی به سراغ اموالی که حق مردم رنج دیده است، موریانه وار رسوخ می کنند و سفره های رنگین خود را با بیت المال پهن می کنند. همان هایی که در میراث فرهنگی، صنایع، مناطق آزاد، فولاد و ... نیرو فرستاده و هر از گاهی مدیران شان به دلیل فساد مالی دستگیر می شوند. اینان همان هایی هستند که با وقاهت پیراهن یقه سفید می پوشند ودم از ...
باری؛ نظام مقدس جمهوری اسلامی و اموال آن مانند گوشت قربانی در دست غارتگران شده است که هر کس از راه رسید تکه ای از آن را بر می دارد و دارایی عمومی ای که باید صرف آبادانی شود را به تاراج می برد. تا کی باید مردم رنج دیده و خون دل کشیده ایران، شاهد چنین اتفاقاتی باشند و در زمزمه ی خیال خود نام اختلاس را به امری که هر از گاهی اتفاق می افتد پرورش دهند؟ نهاد های نظارتی باید جلوی چنین حرکاتی واکنش نشان دهند تا اعتماد از دست رفته مردم دوباره به آغوش نظام باز گردد و ایران اسلامی ثابت کند دست هر کس چه شخص خاص، چه آقا زاده و چه فرد عادی، چه دولتی و چه یقه سفید!!! در چنین مسائلی باشد قطع خواهد شد.
باید مسئولین سکوت خود را بشکنند و علف های هرزی که در این اختلاس دست داشته اند را ریشه کن کنند و به مردم نشان دهند و محاکمه آنان را در ملا عام برگزار نمایند. آری قرار نیست هر فرصت طلبی سفره ی عافیت ایرانی را باز دیده دید، دست کجی کند و سهم انسان هایی که روی آن نشسته اند را بردارد و حقوق آنان را پایمال کند.
:
:
:
آخرین اخبار