پیشکسوت بسکتبال خوزستان گفت: در طول 31 سال حضورم در بسکتبال همواره با این ورزش زندگی کردم و نفس کشیدم.
«سعید شریفی» را بسکتبالیهای خوزستان به خوبی میشناسند، جنگ که شد در حالی که پنج سال بیشتر نداشت همچون بسیاری از آبادانیهای دیگر، به همراه خانواده پرجمعیتش به ماهشهر مهاجرت کرد.
شاید روزی که برادرش وارد دنیای بسکتبال شد، خودش هم خبر نداشت چه آیندهای در انتظارش به سر میبرد، آیندهای که قرار است تا سالها وی را با توپ بسکتبال پیوند دهد.
او یک گارد راس دست نیافتنی بود، هرجا که تیم به گرهای برمیخورد، این سعید شریفی بود که ناجی تیمش میشد.
مدتی پیش اتفاقی همدیگر را ملاقات کردیم، دلش گرفته و دلگیر بود، از اینکه پس از 31 سال عرق ریختن در بسکتبال ماهشهر اینگونه مهجور مانده، از باندبازیها گلایه کرد، از اینکه مرغ همسایه غاز است ... از اینکه این همه زحمتی که برای جوانان این منطقه میکشد بیاثر و ...
میگفت درد ما نبود امکانات نیست، درد ما انگیزهای است که به دست خودیها کشته شده و نمیتوانیم برای احیای این انگیزه چه کسی را باید دید و درب اتاق کدام مسئول را باید زد؟!
گوشهای از صحبتهای سعید شریفی بسکتبالیست سالهای نه چندان دور استان خوزستان را در زیر میخوانیم؛
چه شد که به بسکتبال روی آوردید، در سالهایی که این رشته ورزشی چندان مطرح نبود؟
پس از آغاز جنگ تحمیلی و طبعا مهاجرت خانواده از آبادان به نزدیکترین شهر من که همانا برای خیلی از آبادانیهای آن دوره، ماهشهر بود، خلیل برادرم در سال 60 به فعالیت خود در بسکتبال روی آورد و پس از آن نیز برادرم مجید وارد این رشته ورزشی شد، از آنجایی که این ورزش برای من جذابیت بالایی داشت در سال 63 به بسکتبال روی آوردم.
بسکتبال ماهشهر در آن زمان در چه وضعیتی بود؟
این رشته را در ماهشهر، صلاحالدین دهداری که بازیکن تیم ملی نیز بود، در آن دوره با برگزاری کلاسهای اموزشی و تشکیل تیم احیا کرد، او آبادانی بود و مثل خود ما به این شهر مهاجرت کرده بود.
با این حساب سالهای زیادی را در این ورزش صرف کردهاید!
25 سال از عمرم را صرف بازی کردن در بسکتبال گذاشتهام و هنوز این ورزش برایم تازگی دارد و با این رشته زندگی میکنم و نفس میکشم.
اولین مربی خود را به یاد دارید؟
مگر میشود اولینها را فراموش کرد (خنده) حاج سعید قنواتیان هیچگاه از ذهنم دور نخواهد شد، من بسکتبال را از وی آموختم، اولین بار لباس تیم جنوب ماهشهر را بر سرمربیگری سعید قنواتیان بر تن کردم، پس از آغاز به کار در تیم جنوب ماهشهر، در بدو آغاز فعالیت پتروشیمی بندر امام در این حوزه به عضویت این تیم درآمدم، سال 71 به عنوان بازیکن تقویتی به تیم لوله سازی اهواز رفتم و سال بعد به بندر امام بازگشتم، در سالهای 73 تا 75 به خدمت مقدس سربازی رفتم و در تیم فجر اهواز مشغول به فعالیت شدم، پس از آن مجددا به بندر امام برگشتم و تا سال 80 در خدمت این تیم بودم، در سال 85 نیز متولی تیم صنایع پتروشیمی ماهشهر شدم.
افتخاری هم با این تیمها کسب کردید؟
بله، با تیم پتروشیمی بندر امام از رده نوجوانان تا بزرگسالان قهرمان استان خوزستان شدم، همراه با تیم لوله سازی قهرمان لیگ دسته سوم کشور شدیم، با پتروشیمی در رده بزرگسالان قهرمان استان، همراه با تیم فجر اهواز قهرمان نیروهای مسلح کشور، با تیم صنایع ماهشهر نیز قهرمان لیگ دسته دوم و سوم کشور شدیم، با تیم کارگران نیز قهرمان کشور شدم، و ضمن اینکه با تیم پتروشیمی قهرمان دسته سوم و دوم کشور شدیم، این تیم را به لیگ حرفه ای کنونی رساندیم، همچنین در رده نوجوانان و ارتش ایران، کاندیدای حضور در تیم ملی بودهام.
در چه پستی؟
از ابتدا تا پایان دوران بازیکنیام، در پست گارد راس مشغول به بازی بودم، با طی کردن مدارج عالی بسکتبال، شش سال است که وارد این عرصه شدهام به طور مداوم مشغول آموزش هستم و تمام کسب و کار و درآمد من از این همین راه است، در طول 31 سال حضورم در بسکتبال کشور، تماما در خدمت بسکتبال ماهشهر بودهام، شهری که در ابتدای جنگ تحمیلی به آن پناه آوردم، تمام آنچه را که بسکتبال دارد به من داد و من هیچگاه جز دوران مقدس سربازی و سالی که به عنوان یار تقویتی به اهواز رفتم، بسکتبال این شهر را رها نکردم.
اولین تجربه مربیگری شما در کجا بود؟
در اولین گام، مدرسه بسکتبال عملیات غیر صنعتی ماهشهر را راهاندازی و مشغول آموزش ردههای نونهالان تا امیدها شدم، سه سال پیاپی به عنوان سرمربی ردههای پایه تیم صنایع ماهشهر حضور داشتم، و در تیمهای جوانان و امیدها نیز به عنان مربی کار کردم، همراه با تیم جوانان و امیدها قهرمان استان شدیم.
شما سالهای زیادی را در تیم پتروشیمی حضور داشتید و همچنین از پایه گذاران تیم صنایع بودهاید، خانه شما کدام است؟
هر دوی آنها خانه من محسوب میشود، چراکه از آغاز فعالیت پتروشیمی به همراه این تیم بودهام، و صنایع را نیز خود بنا نهادهام، اما صنایع خانه من است، گرچه در سال 89 از این تیم کناره گیری کردم! بیمهریهای زیادی از سوی مسئولان به من شد، انتظارات ما را برآورده نکردند، ناچارا من نیز از این مجموعه جدا شدم، این تیم اسیر باند بازیهای شده و تا زمانی که این دسته و آن گروه بر سر آن دعوا دارند، به آن نزدیک نخواهم شد، البته سال 90 توسط آقای قنواتیان برای کار در تیمهای پایه صنایع فراخوانده شدم، و تا سال 92 نیز مشغول به کار بودم، اما سرانجام مشکلات مالی باعث شد تا مسئولان این تیم تصمیم به حذف این ردهها بگیرند.
فعالیتهای شما در ردههای پایه ثمری داشته است؟
گرچه بازیکنان زیادی هماکنون در سطح بسکتبال کشور از همین تیمهای پایه ماهشهر به سایر تیمها راه یافتهاند که میتوان از امید امرالهی و مسعود قاسمی در لیگ حرفهای، محمد راشدی، حامد نور محمدی فواد شریفی، حسین حمیدی، حسین میر و امین عباسی در لیگهای دسته اول و دوم نام برد، اما حقیقتا سیاست تیمهای پتروشیمی بندر امام و صنایع به معضل بزرگی تبدیل شده و باعث بیانگیزگی بازیکنان ردههای پایه شده است، تیم پتروشیمی به بکار گیری بازیکنان غیر بومی روی آورده و تا رده امیدها بازیکن پرورش میدهد و سپس آنها را به حال خود رها میکند، اینگونه رفتار کردن با بازیکنی که سالها تلاش کرده تا به مدارج عالی بسکتبال برسد، بیشک انگیزههای یک جوان را از بین میبرد، باید این بازیکنان را در کنار تیم اصلی و در کنار بازیکنان بزرگ این تیم پرورش داد و رو به بومی سازی این رشته گام برداشت، در تیم صنایع نیز عدهای هستند که علیرغم سن بالا، به همان دلیل باند بازی و وابستگی به گروه که گفته شد، حاضر نیستند این تیم را ترک کنند و جای خود را به جوانان بدهند، این اشخاص چند نسل را از بین بردند و اجازه ظهور جوانان مستعد در عرصههای بزرگ را ندادهاند.
در حال حاضر به چه فعالیتی مشغول هستید؟
در حال حاضر مشغول آموزش حدود 100 ورزشکار در تیمهای پایه شهر چمران و عملیات غیر صنعتی هستم، که در این بین، باید دست هاشمی را رئیس امور ورزش شهرداری شهر چمران را فشرد که تمام قد از این حرکت حمایت میکند و شدیدا به دنبال ان است تا روزی این شهر به قدرت بوی خود در بسکتبال ظهور کند.
چرا در دو تیم این منطقه که ید طولایی در بسکتبال کشور دارند، از وجود و تجربه شما استفاده نمیشود؟
این را باید از مسئولان تیم بندر امام پرسید که نمیخواهند افراد بومی در تیم جای داشته باشند، آنها شخصی را به عنوان سرمربی منصوب میکنند که با خود یک گروه کامل به همراه داشته باشد، از تدارکات گرفته تا دکتر، آمار گیر، پزشک، آنالیزور، ماساژور... و اغلب مربیانی که در این تیم حضور دارند غیر بومی هستند و از افراد بمی استفاده نمیکنند، تیم صنایع نیز که معلومالحال است و در اختیار عدهای خاص که به این و بحث وارد نمیشوم، لازم میدانم اشاره کنم، به فعالیت مثال زدنی محسن داوری در بسکتبال آبادان و تیم پالایش نفت، که با اعتماد به مربیان کاملا بومی از سرمربی گرفته الی آخر، و با استفاده از هماد سامری، امین خویشکار، مرتضی سام بوشهری و سعید رحمانیان، که از کهنهکاران این رشته در آبادان هستند، یک مجموعه منسجم و موفق را ساخته است، بسکتبال خوزستان باید آبادان را الگوی خود قرار دهد و با توان خود به مصاف رقبا برود، نه تیمهایی که جز اسمی از این منطقه بهرهای نمیبرند، فقط کسانی مثل محسن داوری در آبادان و سعید قنواتیان در ماهشهر که از جنس بسکتبال هستند میتوانند این رشته را دچار تحول کنند.
صحبت، پیشنهاد و یا انتقادی اگر دارید...
امیدوارم شخص مدیرعامل پتروشیمی بندر امام در موضوع تیمهای پایه و نیروهای بومی تجدید نظر کند و به بچههای بومی توجه بیشتری شود، در پایان نیز از سعید قنواتیان برای آموختههایش و دوستیهایش تشکر میکنم.