کلا گردشگری یعنی چه؟
او بیان کرد: ما ایرانشناس یا خوزستانشناس به معنایی که بتوان از آن در صنعت گردشگری استفاده کنیم نداریم. البته این فقط بخشی از مشکل صنعت گردشگری است. مشکل دیگر ما این است که کلا گردشگری یعنی چه؟ ما با همه کسانی که صحبت میکنیم از مدیر کل گرفته تا معاون گردشگری و بقیه افراد تعریفشان از گردشگری به روز و کارآمد نیست و اگر هم باشد که مطمئنا نیست منطبق با شناختی که از محل خودشان باشد نیست.
نورآقایی توضیح داد: بنابراین ما دو ایراد بزرگ در صنعت گردشگری داریم. برای همین همیشه گفتمانهای ما در سطح پایین باقی ماند.
این تورلیدر خاطرنشان کرد: من به همه استانهای کشور سفر میکنم و همه میگویند ما تمام پتانسیلهای لازم را داریم اما چرا در صنعت گردشگری رشد نمیکنیم؟ باید گفت که اشتباه میکنند و این نگاه به صنعت گردشگری غلط است چراکه ما باید ببینیم پتانسیلمان چیست؟ آیا پتانسیل ما چغازنبیل است؟ آیا خوزستان را باید با چغازنبیل شناخت؟ البته شاید هم این چنین باشد. من نفی نمیکنم اما مطالعهای در این باره صورت نگرفته است.
این راهنمای گردشگری ادامه داد: الان در خوزستان تمام هم و غم نباید بر گردشگری باشد بلکه باید بیشتر به بحث محیط زیست و اتفاقات اخیرا توجه شود چراکه هر آن چه که در 10 سال گذشته برای ساختن این موضوع که گردشگران به خوزستان بیایند با این گرد و غبارها در حال از بین رفتن است و به نظرم یک عزم ملی نیاز دارد تا به خوزستان به عنوان جگر گوشهشان کمک کنند و این اتفاق از بین برود.
او بیان کرد: من به عنوان کسی که همیشه به خوزستان سفر میکنم وقتی میخواهم بیایم با این چالش روبهرو هستم که آیا باز با گرد و غبار وجود دارد یا خیر؟
اتفاق پست مدرنی به نام گردشگری
وی با بیان این که سه نسل گردشگری را پشت سر گذاشتهایم که هنوز کلید واژههای آن در کشور مطرح نشده است توضیح داد: نسل اول گردشگری ما گردشگری تفریحی بود که اصلا ایران وارد این مقوله نشد و اساسا هم به لحاظ زیرساختهای فرهنگی و زیرساختهای جذب توریسم نمیتوانیم واردش شویم. نسل دوم، گردشگری فرهنگی است که ایران از این نسل وارد گردشگری شد اما نسل سوم گردشگری که دنیا نیز به سمت آن میرود گردشگری خلاق است.
مدرس راهنمای گردشگری ادامه داد: گردشگری یک اتفاق پست مدرن است. یعنی مردمان مدرن در زمانی که اوقات فراغت دارند و دلشان میخواهد کمتر کار کنند به سراغ پیشینه میروند و ایران پر از اتفاقات پست مدرن است. بنابراین ایران در عرصه گردشگری میتواند حرف برای گفتن داشته باشد اما ما هنوز این را نفهمیدهایم.
او توضیح داد: به طور مثال وقتی مضیف معرفی شد در ظرف چند سال اقبال زیادی نسبت به آن نشان داده شد ولی هتلهای چند ستاره ما نسبت به چند سال گذشته هیچ اقبالی ندارند. در حالی که یک نفر با یک خلاقیت کاری میکند که همه درگیر میشوند و نوعی سبک زندگی را زنده و گردشگر جذب میکند تا جایی که معاون گردشگری و بسیاری از مدیران کل به آن جا میروند و این اتفاق بسیار جالب توجهی است.
نورآقایی ادامه داد: ما حتی برای این که بگوییم چه ظرفیتهای در گردشگری داریم باید غبارروبی واژگان و فهم در ذهنمان انجام دهیم. به نظر من فهمی که از گردشگران در کشور ما هست مشکل دارد. برای همین گردشگری ما به جایی نمیرسد.
او گفت: وقتی ما یک کتاب درباره گردشگری نداریم پس درباره چه حرف میزنیم؟ هنوز بهترین کتابهای گردشگری کشور ما کتابهایی است که خارجیها درباره ما نوشتهاند. ما چگونه میخواهیم به گردشگری رونق ببخشیم وقتی یک تم و لوگو تایپ نداریم؟ وقتی ما هنوز اینها را تعریف نکردهایم چگونه انتظار رونق در صنعت گردشگری را داریم؟
برند گردشگری ما چیست؟
این راهنمای گردشگری خاطرنشان کرد: سال گذشته من پیشنهاد جشنواره مشارکت ملی گردشگری را دادم که قرار بود در افتتاحیه آن جشن بیرون آمدن لوگوی ایران را برگزار کنیم اما این اتفاق نیفتاد چراکه کسی ایران را نمیشناسد و با مفاهیم جدید گردشگری آشنا نیست. همچنین شناخت ایران به این مضمون و نگاهی که چگونه آن روایتهای تاریخی و فرهنگی را توسط یک واسطه تبدیل به چیزی که گردشگر آن را بفهمد نداریم. به همین دلیل ما هنوز نتوانستهایم خودمان را به دنیا معرفی کنیم و توافق نظری در این باره وجود ندارد. آیا گل زعفران میتواند نماد ایران باشد یا گل محمدی یا یک بنای تاریخی؟ ما هنوز بر سر این مسایل هم به اجماع نرسیدهایم چراکه از هنرمندان، گرافیستها و کسانی که ایران را میتوانند تفسیر کنند دعوت نکردهایم.
او ادامه داد: همین طور برای استانها نیز چنین کاری نکردهایم. مثلا نماد خوزستان چه چیزی میتواند باشد؟ ما خوزستان را با چه چیزی باید معرفی کنیم؟ برند خوزستان چیست؟
این مدرس راهنمای گردشگری توضیح داد: وظیفه میراث فرهنگی، رسانهها و مسوولان این است که ابتدا همه آدم ای صاحب قلم و فکر را جمع کنند و خوزستان را تعریف کنند و از اجماع آن به برند و شاخصههایی برسند و براساس آن به زیرساختها نگاه کنند.
وی بیان کرد: ما باید به یک بازتعریف برسیم. هیچ چیز برای من لذت بخشتر از این نیست که وقتی تور گردشگری به خوزستان میآورم برایشان توضیح بدهم کلاهی که بختیاریها بر سر میگذارند اگر آن را جلوی سر بگذارد چه معنی دارد و اگر کلاه را عقب سر بگذارند چه معنی دارد؟ این مسایل وجود دارد. وقتی من این موضوعات را برای توریستها توضح میدهم میفهمم این کلاه بر سرگذاشتن عینیت یک سبک زندگی بسیار قوی است که در آن متبلور شده است. اما آیا این را تاکنون کسی توضیح داده است؟
او تصریح کرد: ما نیازمند باز تعریف مفاهیم شناخت استانهای خودمان هستیم تا به یک برند واحد برسیم و برند را معرفی کنیم و براساس آن ظرفیتهایمان را مشخص کنیم و زیرساختها را بسازیم و بعد سراغ رونق گردشگری برویم.
نورآقایی تاکید کرد: اگر برند ما مشخص شود آن وقت ما میدانیم که باید چه چیزی را تبلیغ کنیم و متوجه میشویم که شاید مخاطب ما کشورهای همسایه نباشند بلکه کشورهایی هستند که دلشان میخواهد با ماهیت کشور ما آشنا شوند.
«goats on the road»
وی ادامه داد: وبلاگی توسط یک خانم و آقای خارجی برای ایران ساخته شده که پربازدیدترین وبلاگ درباره ایران است این وبلاگ «goats on the road» نام دارد به معنی «بزها در خیابان» است. اما چرا آنها این اسم را بر کشور ما گذاشتند؟ آنها گفتند ما در هیچ جای دنیا نمیبینیم وقتی در حال رد شدن از خیابان هستیم یک چوپان با قیافهای آفتاب سوخته به همراه گلهاش به خیابان بیاید و جاده را قطع کند. دیدن این صحنه که مثلا یک ماشین پورشه میایستد تا گوسفندان از خیابان رد شوند پارادوکس بسیار جالبی است اما برای خودمان که زیاد دیدهایم جذاب نیست.
او گفت: من زمانی موضوعی را تحت این عنوان که گردشگر در کشور ما از چه چیزی عکس میگیرد بررسی میکردم و متوجه شدم که گردشگرها در ایران از صندوق صدقات کشور ما عکس میگرفتند و برایشان جالب بود که مردم ما پول خود را در صندوق صدقات میریزند. اینها برای گردشگران ما جذاب است. ما باید ببینیم چه چیزی نگاه گردشگر را خیره میکند؟
این راهنمای گردشگری عنوان کرد: آیا تا به حال در استان خوزستان فراخوانی مبنی بر این که گردشگران از چه چیزی عکس میگیرند داده شده است؟خیر. در حالی که با این روش میتوانیم عکسها را جمعآوری و آنها را تحلیل کنیم.
او فزود: به طور مثال وقتی گردشگر به چغازنبیل میآید زاویه دید او با زاویه دید ما فرق دارد. برای همین باید عکسهایی که گردشگران میگیرند را تحلیل کنیم و این کار در دنیا اتفاق افتاده است.
نورآقایی ادامه داد: بازتعریف مفاهیمی که در عرصه گردشگری وجود دارد بسیار مهم است. ما باید برندمان را بشناسیم و براساس آن توسعه انجام دهیم. ما فقط فکر میکنیم که کشورمان را میشناسیم. در حالی که واقعا آن را نمیشناسیم.
باید آسمان، ستاره و سکوتمان را بفروشیم
وی گفت: من در توکیو توری خریدم کهsunset tour یا "تور غروب آفتاب" نام داشت. آنها غروب آفتاب را به من فروختند چراکه آنها نسبت به گردشگری شناخت دارند. برای همین من میگویم ما باید آسمان، ستاره و سکوتمان را بفروشیم. معنی گردشگری یعنی همین. گردشگری فروش چغازنبیل نیست. گردشگری فروش آسمان پاک و منظره است. چرا شهرهای دنیا خودشان را زیبا میکنند؟ تا منظره را به شما بفروشند.
این جهانگرد ادامه داد: گردشگری امروز معناگر و تجربی است و چون ما این را متوجه نشدهایم از همان چیزی که دو ـ سه هزار سال پیش به ما به ارث رسیده استفاده میکنیم. در واقع داریم کورکورانه وارد صنعت گردشگری میشویم.
او بیان کرد: مفاهیم اولیه کشور ما بر مفاهیم کوچگردی است. همه پدران و مادران ما یک خانه در ییلاق و یکی در قشلاق داشتند و همیشه در سفر بودند. همه خاندانهای حکومتی ایران خاندانهای کوچگرد ایلیاتی بودند. ساسانیان، هخامنشیان و بسیاری دیگر اکثرا کوچگرد بودند.
وی افزود: آدمهای شهرنشین تا به امروز بر این کشور حکومت نکردهاند. رستم به عنوان بزرگترین پهلوان ما کوچگرد بوده و همیشه در حال سفر بوده است. کسانی همچون ابن سینا، فردوسی، ناصر خسرو قبادیانی و... که در کشور ما لقب حکیم گرفتهاند مسافر بودند. این نشان میدهد که مردم کشور ما سفر را خیلی خوب میشناسند و بیشترین کاروانسراهای دنیا و بیشترین جادههای زیرساختدار در این مملکت است. ما جاده صفویه، جاده شاهی و جاده ابریشم داریم. در کجای دنیا این قدر جاده وجود دارد؟
این راهنمای گردشگری توضیح داد: ما همه زیرساختهای اساسی را داریم اما تغییر فاز دادن ماهیت سفر به صنعت گردشگری را بلد نیستیم. ایراد بزرگ کشور ما این است که برندش را نشناخته است و نمیداند سفر یعنی چه؟ نمیداند که مردم چگونه به سفر نگاه میکنند؟ برای همین ما حتی سفرهای داخلی را خوب تعریف نکردهایم.
وی ادامه داد: از آن جایی که ما تعریفی در زمینه گردشگری نداریم و صنعت گردشگری وارداتی است متوجه نشدهایم که مفهوم ما در صنعت گردشگری هتل پنج ستاره نیست هر چند که آن هم باید باشد. آیا تا به حال مقایسهای بین میزان ورودی گردشگران به هتلهای پنج ستاره و اقامتگاههای بومگردی انجام دادهایم؟
بازتعریف مفاهیم در صنعت گردشگری با رویکردهای نوین
نورآقایی ادامه داد: من معتقدم باید ببینیم بازتعریف مفاهیم در صنعت گردشگری با رویکردهای نوین چیست؟ چرا این رویکردها در ایران نوین نیست و هنوز قدیمی است؟ ایران بطن گردشگری خلاق است چراکه همه چیز تجربهمحور و تجربهگرا است.
او بیان کرد: من سفرهای زیادی به خوزستان داشتهام و تورهای زیادی را هم به این استان آوردهام. از این رو معتقدم خوزستان میتواند برند را روی تورهای باستانشناسی و گردشگری متمرکز کند. هر جای خوزستان که بایستید به فاصله هر 10 کیلومتر یک تپه باستانی است و چه قدر دانشکده باستانشناسی در دنیا است که آرزو دارند از چنین مکانهایی دیدن کنند.
این مدرس راهنمایی گردشگری تصریح کرد: استان خوزستان به خاطر شرایط آب و هوایی مختلف نیز دارای معماریها و سبکهای زندگی متفاوت است. برای همین از لحاظ باستانشناسی هم بسیار مهم است. لذا یکی از برندهایی که در صنعت گردشگری خوزستان میتواند انتخاب شود گردشگری باستانشناسی است و البته بعد باید آن را در ارایه مدرن و زیبا کنیم. نه این که فقط باستانشناسها را بیاوریم و ببریم بلکه شیوه بستهبندی ما در ارایه خیلی مهم است.
او با بیان این که 70 درصد میراث ملی ایران را آرامگاهها تشکیل میدهد گفت: خوزستان تنها استانی است که قبرهای رنگی دارد و این خودش یک عالمه حرف است. ما باید نسل سوم گردشگری یعنی گردشگری خلاق را به وجود بیاوریم. الان 108 قطعه آثار تاریخی مربوط به چغامیش به ایران برگشته اما چند نفر چغامیش را میشناسند؟ خوزستان چه سهمی از آن دارد؟ و چقدر نقش بازی میکند؟ خوزستان از این اشیا چه قدر به نفع گردشگری خودش استفاده میکند؟
ایرانیها پشت به آب زندگی میکنند
مسوول راهنمایان گردشگری کشور همچنین با اشاره به پروژههای گردشگری در حال احداث بر رود کارون گفت: گردشگری آبی در خوزستان رونق نخواهد گرفت چراکه اساسا مردم ایران رویکردی به آب ندارند. رویکرد ایرانیها به خاک است. به نظر شما چرا ما یک کشتی برای این که از بندر ماهشهر حرکت کند و همه بنادر را بگردد قرار نمی دهیم چراکه مشتری آن وجود ندارد.
نورآقایی ادامه داد: ایرانیها پشت به آب زندگی میکنند. مثلا در شمال کشور جنگلها را تخریب کردند تا جاده بسازند تا از شهسوار به سمت بابل و قائم شهر بروند اما میشد همین مسیر را از دریا رفت.
او با اشاره به این که ایرانی ها به لحاظ سنتی پشت به آب زندگی میکنند توضیح داد: مثلا ما کی توانستهایم از کارون استفاده کنیم؟ اگر هم بخواهیم این کار را انجام دهیم باید آن قدر به مردم آموزش بدهیم تا متوجه شوند که آب بیش از اینها میتواند ارزش داشته باشد. همچنین آموزش بدهیم که ما از صدای آب و نگاه کردن به آب میتوانیم لذت ببریم.
او گفت: البته از تلاشهایی که در این زمینه در استان میشود باید تشکر کرد اما این آن چیزی نیست که ذرهای در سطح کلان در گردشگری استان خوزستان تاثیر بگذارد.
او گفت: در شانگهای کشتیهایی ساخته شده که وقتی شما سوار آن میشوید فقط آب را نگاه نمیکنید. آنها برای آن که گردشگر جذب کنند فضاهایی را با استفاده از نورافشانی برای عکاسی ایجاد کردهاند. در واقع فرد برای عکاسی روی آب سوار کشتی میشود. یا در پاریس شما فقط در کشی نمینشینید بلکه روی کشتیغذا میخورید و سرگرمیهای دیگر دارید.
او گفت: همچنین گردشگری ساحلی یعنی گردشگر در ساحل از مناطق خشکی استفاده کند. در کشور ما روی گردشگری آبی مطالعه نشده است.
وظیفه اضافی که بر عهده راهنمایان گردشگری است
این مدرس گردشگری همچنین با اشاره راهنمایان گردشگری گفت: راهنمایان گردشگری راس همه امور مربوط به گردشگری نیست بلکه فقط نوک پیکان است اما چون خود راهنمایان گردشگری وارد بازاریابی شدهاند توقع از آنها زیاد شده است و این یک وظیفه اضافی است که راهنما برعهده گرفته است.
وقتی هوا خوب است هم اعلام کنید!
همچنین در این نشست سوسن جهرمی، مسوول راهنمایان گردشگری استان خوزستان، گفت: راهنمایان گردشگری در خوزستان در حال کار کردن هستند اما متاسفانه هفت ماه است که تور ندارند. موضوع گرد و غبار در صدا و سیمای خوزستان و رسانهها موجب شده مسافران ما خیلی کم شوند. البته من نمیگویم که درباره بد بودن هوا حرفی زده نشود اما وقتی هوا خوب میشود هم اعلام شود.
او ادامه داد: ما از رسانهها میخواهیم در زمینه گردشگری خوزستان و معرفی آن فعالیت کنند. ما تنها استانی هستیم که برای خودمان تبلیغ نمیکنیم. خوزستان استانی است که چهار فصل دارد و ما فقط این را میدانیم اما تبلیغات مناسب صورت نمیگیرد.
مساله بیمه راهنمایان گردشگری حل میشود
جهرمی توضیح داد: با کمک کانون راهنمایان گردشگری مساله بیمه در حال حل شدن است. از نظر کارت هم متاسفانه در خوزستان ما مشکل صدور کارت داریم و امیدواریم که در آینده نزدیک ما هم بتوانیم در استان خودمان برای راهنمایان گردشگری کارت صادر کنیم.
جهرمي بيان كرد: وقتي همه امكانات گردشگري آماده شد آن گاه راهنمايان گردشگري به وظيفه اصليشان كه راهنمايي گردشگران است میتوانند بپردازند.
او بيان كرد: متأسفانه يكي از اصليترين مشكلات ما در گردشگري نبود تبليغات مناسب در اين زمينه است. به طور مثال شما در همدان هر گاه تلويزيون استانشان را نگاه کنید مدام در حال تبليغ معرفي جاذبههاي گردشگري همدان است. در حالي كه در استان ما انواع برنامهها روي آنتن ميرود اما درباره ساختار گردشگري چيزي نشان داده نميشود.
وقتی جای تاسف است
مسؤول راهنمایان گردشگری خوزستان ادامه داد: ما در كشور داراي دو سايت جهاني هستيم و يكي ديگر نيز در شرف ثبت جهاني است. لذا تبليغ و معرفي مناسب آنها بسيار مهم است. در حالی که هنوز بسياري از جاذبههاي گردشگري ما از امكان داشتن خدمات رفاهي سادهاي همچون سرويس بهداشتي محروم هستند و اين جاي تأسف است كه حتي اين حداقلها وجود ندارد.
او بيان كرد: استان ما هم ميتواند در زمينه طبيعتگردي و هم ميتواند در زمينه فرهنگي گردشگر را جذب كند. ما در استان مكانهايي را براي صخرهنوردي داريم و اين چنين امكانات ميتواند جذب گردشگران خارجي را نيز براي ما فراهم كند.
گردشگری آبی برای مردم جالب نیست
جهرمی همچنین با اشاره به گردشگري آبي استان گفت: گردشگر آبي نميتواند موفق باشد چراكه مردم از آن استقبال نميكنند. اين كه ما چند نفر را سوار قايق كنيم تا دور بزنند براي مردم جالب نيست. پيش از اين و از سالهاي قبل چندين قايق در رود كارون وجود داشت اما جز تعداد اندكي از مسافران كسي ديگري از آنها استفاده نميكرد و عملاً بياستفاده بودند. الان در انزلي هم آن قدر كه گردشگری غيرآبي موفق بوده است گردشگر آبي آن موفق نبوده است.
سرمایهگذار زیرساخت میخواهد
او ادامه داد: سرمايهگذار كه ميآيد و ميخواهد فعاليت كند بايد شرايط را براي او فراهم كنيم چراكه ميتواند در جهت ايجاد زيرساختها در صنعت گردشگري موثر باشند.
مسؤول راهنمایان گردشگری ادامه داد: در زمينه محيط زيست نيز بسيار ضعيف هستيم. وقتی به بسياری از مكانها ميرويم گريهمان ميگيرد چراكه جز زباله چيز دیگری نمیبينيم. رسانهها و صدا و سیما بايد اين موضوع را اطلاعرساني و فرهنگسازي كنند.
او گفت: ما بايد ببينيم گردشگر به چيزي نگاه ميكند و نگاه خيره گردشگر را جذب كنيم. ما حتي از شير سنگيهاي قبرها نيز مي توانيم سمپوزيم درست كنيم.
چهار فصل خندهدار!
وی بيان كرد: استان ما چهار فصل دارد ولي اگر شما اين موضوع را بگوييد به شما ميخندند چراكه به دليل عدم معرفي درست فقط فكر ميكنند خوزستان گرمترين نقطه ايران و آلودهترين استان است. در حالي كه آلودگي تهران هم هيچ توفيري با خوزستان ندارد.
جهرمی گفت: داي استان خوزستان با ديگر استانها آن قدرها تفاوت ندارد. چه بسا كه امكانات ما به لحاظ گرمسير بودن بالاتر از آنها باشد. مثلا وقتي شما در تابستان به تبريز يا شيراز ميرويد بيشتر از گرما اذيت ميشويد چراكه خوزستان هر كجا كه پا بگذاريد كولر هست اما در ديگر شهرها اين گونه نيست.
او خاطرنشان كرد: استان ما علاوه بر معرفي نشدن بد هم معرفي شده است و اگر از اين چالش بيرون بيايد قسمتي از مشكلات ما حل ميشود. صدا و سيما از ليدرها بخواهد كه بيايند و صحبت كنند؛ هرچند نگاه دولت به گردشگري عوض شده و نگاه بسيار خوبي است.