پیشرفتهای تکنولوژی و غیره نقش منحصر به فردی در فرهنگ ایران زمین داشته و همواره پیشرو در زمینه اقتصادی و فرهنگی است و همیشه جزو استان های خبرساز بوده است.
بنابراین با توجه به وسعت دنیای ارتباطات در قرن جدید، هجمه فرهنگی که از سوی امپریالیسم و قدرتهای جهانی وجود دارد و جایگاه خاصی که کشورهای اسلامی به ویژه ایران و به طور مشخص جایگاه استراتژیک خوزستان در حوزه جغرافیای سیاسی و فرهنگی، لزوم توجه هر چه بیشتر به نقش هویت بخشی ، تقویت فرهنگ بومی و ایجاد وحدت در مطبوعات محلی آشکار شده است.
هرچند مطبوعات محلی خوزستان از نظر نفوذ ، تخصص ، تیراژ و کیفیت فاصله زیادی با نقش و رسالت خویش دارند. لذا پرداخت به چرایی ضعفهای امروز مطبوعات محلی واهمیت بومیسازی و هویتبخشی با توجه به ترویج فرهنگ وحشتناک دنیای غرب از اهم واجبات فضای فرهنگی استان و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و اهالی مطبوعات است که جا دارد قبل از بیان چالش ها و راهکار ها تعریفی از مطبوعات محلی را خدمت خوانندگان این سطور بیان نمایم.
در ردهبندی نشریات از نگاه پیر آلبر مطبوعات ادواری محلی چنین تعریف شده است: «این نشریات ۲ یا ۳ شماره در هفته منتشر میشوند و تیراژ اندکی دارند، در عوض از لحاظ تیتر بسیار غنی هستند.
در حقیقت این نشریات مکمل روزنامههای یومیه هستند و میتوان به آنها، روزنامههای محلات را هم که در شهرهای بزرگ انتشار مییابند و معمولاً به رایگان از جانب شهرداریهای محل برای ساکنان محله ارسال میشوند اضافه کرد».
البته میتوان نشریات محلی را در شعبه دیگری از نشریات قرار داد، چرا که هر پدیده رسانهای ویژگیهای خود را میطلبد. در یکی از تقسیمبندیهای روزنامهنگاری، ابتدا نشریات کشوری و بینالمللی و در زیر مجموعه آن نشریات منطقهای، استانی، شهری، محلی (منطقه شهری) و روستایی قرار میگیرند و صرفاً ادواری نیستند و میتوانند به صورت روزانه (یومیه) هم منتشر شوند. بدینترتیب نشریات شهری در دایرهای وسیعتر و نشریات محلی در شعاع محدودتر (منطقه شهری) انتشار مییابند که مخاطب ویژه اطلاعرسانی خاصی را دارا هستند. با توجه به این تقسیمبندی برای انتشار هر نشریه باید از چهار منظر به مخاطب نگاه کرد: ۱٫ گروه اجتماعی ۲٫ سن مخاطب ۳٫ سواد مخاطب ۴٫ جنسیت مخاطب
مطبوعات شهری آن هم در کلانشهرها از این چهار منظر محدودیتی ندارند، اما در مورد نشریات محلی باید گروه اجتماعی، سن، سواد و جنسیت مخاطب را در نظر گرفت. مخاطب نشریه محلی در مناطق مختلف شهری از جهت مخاطب تفاوتهایی دارد و باید گروههای اجتماعی ساکن در آن محله را لحاظ کرد، هر چند که ممکن است سن مخاطبان در همه نقاط شهری تفاوت اندکی داشته باشد، اما جنسیت مخاطب و سواد آن در برخی با یکدیگر تفاوت دارد. نکتهای که گردانندگان نشریات در ایران درمطبوعات استانی، شهری، محلی و روستایی اصولاً به آن کمتر توجهی می کنند.
در ادامه به بیان چالش های پیشرو مطبوعات محلی وارایه راهکارهای موجود می پردازیم که این مطالب علاوه بر دیدگاههای شخصی برگرفته از نظر اهالی مطبوعات ، اساتید دانشگاه در رشته ارتباطات و خوانندگان نشریات محلی است.
در مقطع کنونی تاریخ ایران، ضعف مالی نشریههای محلی و فقدان سازوکارهای حمایتِ مالیِ جدی و مؤثّرِ دولت ها از مهمترین عاملهایی است که چراغ نشریههای محلی را، بدون سر و صدا، خاموش میکند. مرگ اقتصادی، بر خلاف مرگ سیاسی، مرگی خاموش است! تعداد نشریههایی که تاکنون بر اثر مشکلات اقتصادی تعطیل شدهاند، بیش از نشریههایی است که دچار مرگ سیاسی شدهاند. هیچ نشریهای در جهان با حدس و گمان و سلیقه شخصی گردانندگان آن متولد نمیشود. پدیدآورندگان هر نشریه، گرچه با تکیه بر دانش روزنامهنگاری حرکت خود را آغاز میکنند، اما قبل از حرکت، مخاطب خود را شناختهاند و با برنامهریزی، کلید را به چرخش در میآورند. برنامهریزی مبتنی بر مخاطبشناسی در هر حوزه از فعالیت روزنامهنگاری، اساس و پایه انتشار، نشریات است. در جامعه ما حدود دو هزار نشریه، انتشار مییابد اما شمارگان آن در کشوری که هفتاد میلیون جمیعت و دست کم ۵۰میلیون باسواد دارد جمعاً از ۲ میلیون فراتر نیست. چرا که ابتدا نشریه، منتشر میشود و سپس گردانندگان آن به دنبال مشتری میگردند و این دور باطل همچنان ادامه دارد.
بی تردید بررسی و مطالعه پیرامون چالش های مطبوعات محلی هر استان بدون نگاه به زمینه های اقلیمی، تاریخی و فرهنگی هر منطقه کاری ابتر و کم اثر خواهد بود. برای آسیبشناسی مطبوعات ایران وبه خصوص مطبوعات محلی وبومی، در کنار مشکلات متعددی که مطبوعات با آن روبرو هستند، شیوههای کمک دولت برای استقلال اقتصادی مطبوعات و توسعه آنها، از جمله مسایلی است که همواره از سوی مدیران مسئول مطبوعات کشور، با انتقاد و اعتراض روبرو بوده است.
دیدگاه اول، معتقد است کمکهای دولت به مطبوعات، گام مؤثری برای رفع برخی مشکلات اقتصادی است. هرچند این گامها، بیسامان، لرزان و شکننده است و میباید برای ساماندهی آن چارهاندیشی شود. دیدگاه دوم، به طور کلی معتقد به حذف کمکهای دولتی است. این دیدگاه میگوید کمکهای دولتی چون به شیوهای عادلانه صورت نمیگیرد باعث تبعیض میان مطبوعات دولتی و غیردولتی، محلی، حزبی و غیرحزبی میشود. از نظر اصول حرفه ای بیشتر نشریات محلی فاقد ویژگی ها و استانداردهای روزنامه نگاری اند.
به طور مثال عمده تیترهای اصلی دارای ارزش خبری قابل توجهی نبوده و از وزن و اهمیت کافی برخوردار نیستند. تیتر و لید مطالب ضعیف است. در تنظیم مطالب خبری، مشکل و ضعف جدی دارند. در تدوین و تنظیم گزارشها عمدتا” به کنارهم قرار دادن نقل قول ها بسنده می کنند. نوعا” از انجام مصاحبه های عمقی و چالش برانگیز پرهیز می کنند. ستون مطالب خبری از غیر خبری جدانیست. به سیاست بیش از سایر زمینه ها اهمیت می دهند. اخبار تولیدی اندک است. در انتشار مطالب اقتصادی بسیار ضعیف اند.
در ایفای نقش نظارتی خود عمدتا” ضعیف هستند و علی رغم آن که رویکردی انتقادی دارند اما کمتر به نهادهای دولتی و مدنی توجه دارند. نشریات محلی از نظر گرافیک اصول صحیح زیبایی شناسی و طراحی مطبوعاتی را به خوبی رعایت نمی کنند. بعضا”انتشار نامرتب دارند و پوشش خبری و موضوعی مورد انتظار مخاطبان خود را برآورده نمی کنند و به همین دلیل اغلب با بحران مخاطب روبرو هستند و توزیع رایگان این قبیل نشریات نتوانسته زمینه ساز تعامل رسانه ای موثری را فراهم کند.
و نیز پایین بودن کیفیت مطبوعات محلی در برخی از موارد نشریه ای که منتشر شده برای مخاطب هیچ گونه جذبه ای ندارد که این خود در پایین بودن میزان تیراژ نشریات محلی بی تأثیر نیست.
مخاطب سنجی یکی از نیازهای اجتناب ناپذیر مطبوعات محلی است که متأسفانه در این راه اقدامی صورت نگرفته است. نشریات محلی از عدم تناسب میان تعداد شاغلان و پست های تخصصی مورد نیازرنج می برند و این وضع منجر به افزایش فشار کار و کاهش بهره وری شده است. فرآیند رشد در بدنه نشریات محلی مدت هاست که به فراموشی سپرده شده است و نمایندگان قشر روشنفکر نه تنها از مشارکت در انتشار نشریات استقبالی نمی کنند بلکه حتی با نوشتن نیز قهر کرده اند و به خواندن مطبوعات محلی اکتفا می کنند.
در این وضعیت کارشناسان و پیشکسوتان مطبوعات محلی هر استان نگران آینده مطبوعات محلی آن استان هستند. علاوه بر مباحث آماری کم توجهی به مقولات مهم نیروی انسانی و محتوا مساله مهمی است که وضعیت نشریات محلی را مخاطره آمیز می نماید. عده ای از نشریات بدون چهارچوب مشخص فعالیت می کنند و چه بسا روزنامه نگارانی که بدون علاقه و انگیزه در این حرفه مشغول بکار هستند و در روزنامه آن ها بیشتر از مطالب فاکسی و روابط عمومی ها استفاده می شود ولی روزنامه نگاران علاقمند هدفمند و با استعداد شامل این طیف نمی شوند. معمولاً وضعیت مطبوعات محلی وقتی مطلوب ارزیابی می شود که بتوانند خود را از نظر اقتصادی به خوبی اداره کنند این نخستین پیروزی در جامعه مطبوعات محلی وبومی محسوب می شود یعنی استقلال مادی که خوشبختانه برخی از نشریه ها توانسته اند با آگهی و منابع مالی مردمی روی پای خود بایستند.
گام دوم، تامین نیروی تخصصی درمطبوعات محلی است البته نشریات مختلف آموزش نیروهای مطبوعاتی را آغاز کرده اند و رفته رفته اکنون یک عده روزنامه نگار حرفه ای نه به شکل آکادمیک بلکه به صورت تجربی و عملی داریم که هم اکنون در کانونهای مطبوعاتی مشغول فعالیت هستند و می توان به جرات گفت آینده مطبوعات استان از نظر نیروهای حرفه ای امیدوار کننده است.
مطبوعات محلی از نقطه نظر دریافت یارانه های دولتی وضعیت خوبی ندارند بخش عمده ای از یارانه هایی که توسط دولت به نشریات محلی اختصاص می یابد در جریان تبدیل کاغذ و در کلاف سردرگم دلال ها و شرکتهای متعددی که در مرکز مثل قارچ روئیده اند مصرف می شود و وقتی به دست مدیران مطبوعات محلی می رسد چیزی از آن باقی نمی ماند و بخش عمده ای از این یارانه نصیب دلالان می شود.
بهترین اقدام دولت در کمک به مطبوعات استان نقدی کردن یارانه است بعلاوه اختصاص یارانه بایستی بر اساس ضوابط معینی باشد، یعنی مواردی نظیر انتشار منظم نشریه، پرداختن به مسائل جامعه، تولید خبر و مطلب با رویکرد محلی و بومی و همچنین جذب عده ای از جوانان به عنوان خبرنگار و سایر عوامل اجرایی توسط هفته نامه ها باید رعایت شود. متولیان فرهنگ هر استان و بویژه کسانی که کار نظارت بر مطبوعات را عهده دارهستند باید دقت بیشتر روی فعالیت های مطبوعات و حتی خبرگزاری ها داشته باشند تا ببینند چه کسانی کار مفید انجام می دهند و ضمن تشویق با ملاک های عینی آنها را مورد حمایت مالی و کمک های دولتی قرار دهند.
اگرچه به مطبوعات سراسری نیازمبرم است ولی مطبوعات محلی اهمیت خاص خود را دارند و علاوه بر استان، شهرستان ها هم نیاز به هفته نامه دارند چون روزنامه های سراسری نمی توانند مسائل مربوط به شهرستان ها را پوشش دهند و مشکلات آن ها را بازگو کنند. مطبوعات پیش کسوت سنت بدی را پایه گذاری کرده اند چراکه نشریات نباید فقط چهار صفحه باشند و با توجه به تکثر هفته نامه ها بهتر بود یکی دو نشریه ۱۶ صفحه ای مفید به چاپ می رسید.؛ باید کمک های مالی بیشتری از طرف ارشاد به هفته نامه ها تعلق گیرد و مهم تر این که باید کارشناسی و ارزیابی مطبوعات محلی بطور جدی در کار مدیریت استان ها قرار گیرد تا رفته رفته کار حرفه ای تر و وضعیت مطبوعات محلی وبومی از لحاظ کیفیت روز به روز بهتر شود.
بدین ترتیب مهم ترین مسیر درآمد زایی مطبوعات محلی خود به خود به عنوان مانعی اساسی برای طرح انتقادهای اصولی نیز درآمده است. در این رابطه انعکاس مطلوب اخبار سازمان های دولتی می تواند به امتیاز و یا اولویتی برای آن ها تلقی شود. متأسفانه در پاره ای از موارد می توان به روابط ناسالم در میان مطبوعات و برخی روابط عمومی ها نیز اشاره نمود که در صورت عدم توجه می تواند به مشکل پیچیده ای درآمده و همه مطبوعات را تحت الشعاع قرار دهد. مطبوعات ایران و به خصوص مطبوعات محلی ، علیرغم قدمت نسبتاً طولانیاش هنوز دارای مشکلات اساسی زیادی است. برخی ، معتقدند مشکلات اساسی مطبوعات سیاسی است و تا زمانی که این مسائل حل نشود، مطبوعاتمان توسعه نخواهد یافت و آزادی مطبوعات در کشور نهادینه نمیشود.
گروهی مشکلات مطبوعات را اقتصادی مینامند و معتقدند که مطبوعات بدون حمایت مالی و وابستگی اقتصادی به دولت قادرنیست روی پای خود بایستد، بنابراین، هر وقت دولت دست رحمت خود را از سر مطبوعات بردارد، نشریات یکی پس از دیگری ورشکسته میشوند. هم چنین برخی نیز معتقدند که مشکلات اساسی مطبوعات و به خصوص مطبوعات محلی حرفهای است.
بدین معنی که روزنامهنگار حرفهای و آموزش دیده کافی در کشور در مقایسه با تعداد نشریات وجود ندارد، یعنی این که تعداد زیادی از افراد طی سالهای اخیر وارد این عرصه شدهاند بدون آن که قادر باشد عملاً کار حرفهای بکنند. کمبود کادر آموزش دیده حرفهای در مطبوعات محلی و کاستیهای حرفهای نشریات مطرح سراسری از جمله مواردی هستند که برخی را وا میدارد تا بر این مشکلات تأکید بیشتری بورزند.
به عبارت دیگر، مسأله اساسی مطبوعات سراسری ومحلی ، صرفاً سیاسی ، حرفهای و یا اقتصادی نیست ، بلکه توسعه نیافتگی مطبوعات ایران معلول چند عامل دیگری است که بایستی در تصمیمگیریها همه باهم دیده شود. امروزه ، در کنار عامل محتوایی روزنامهها در جذب خواننده مسأله مهم دیگر، توزیع و ارسال به موقع روزنامههاست. مطالعه در توزیع صحیح آنها بخشی از مسائل مطبوعاتی را به خود اختصاص می دهد.
مرجع: بهبهان امروز