بازیکن به یاد ماندنی فوتبال ایران و تنها بازیکن خوزستانی که موفق شده با پیراهن تیم ملی در جام جهانی گل بزند، در مصاحبه ای خواندنی با ایران ورزشی در خصوص مسائل مختلف صحبت کرده است.
بختیاریزاده برخلاف عادل کلاه کج اعتقاد دارد که حق هر مربی است که
بازیکنانش را خودش انتخاب کند و نباید به انتخابهایش ایراد گرفت. کاپیتان
فصل قبل استقلال خوزستان در حالی این حرفها را میزند که با تمدید نشدن
قراردادش و بیرون ماندن از لیگ، مجبور شد از فوتبال خداحافظی کند.
مصاحبه سهراب بختیاریزاده را مرور کنید.
بعد از اینکه از فوتبال خداحافظی کردید، ظاهرا هیئت فوتبال استان خوزستان قرار شد یک بازی خداحافظی برایتان در نظر بگیرد. بله،
ظاهرا یک تورنمنت قرار است برگزار شود که گفتند در آن تورنمنت بازی
خداحافظی برای من در نظر گرفتند که از همین جا تشکر میکنم اما احتمالا به
خاطر مشغله کاری که دارم، نباشم. البته من نیاز به بازی خداحافظی ندارم اما
از همه عزیزانی که به نوعی تلاش کردند برای من بازی خداحافظی برگزار کنند،
تشکر میکنم.
چرا فکر میکنی بازی خداحافظی لازم نیست؟ به
خاطر اینکه خیلیها از من بزرگتر بودند اما بعد از خداحافظی به آنها اهمیت
داده نشد. امیدوارم واقعا روزی برسد که بازیکنانی که برای فوتبال زحمت
کشیدند به راحتی فراموش نشوند. من سالهای زیادی بازی کردم و مدیون
باشگاهها بودم اما فکر میکنم گذاشتن بازی خداحافظی به عهده همان
باشگاههاست. این بازی نمادین در اصل نوعی تشکر از زحمات بازیکن است و
البته یک انگیزه و یک حرکت مثبت در ذهن بازیکنان جوان ایجاد میکند چون
آنها هم متوجه میشوند که هیچ زحمتی فراموش نمیشود و این انگیزه را به
جوانها منتقل میکنیم که احساس مسوولیت بیشتری داشته باشند و قیمت و شرایط
خودش را متوجه شود. این مساله به سود فوتبال و البته به سود جوانها است.
اگر برای بازیکنان باتجربه بازی خداحافظی هم نگذارند، برای خود آن بازیکن
چندان مهم هم نیست چون مردم با تشکرهایشان و با ابراز لطفشان جواب زحمات
را میدهند اما بازی خداحافظی به طول عمر فوتبال کمک میکند.
در سالهای اخیر کلا به بحثهای اخلاقی چندان توجه نشده که این مساله هم جزیی از آن است. دقیقا.
من اسمی از شخصی نمیبرم اما متاسفانه الان صحبتها همه با خشونت و خشم
شده. اینها به سود فوتبال ما نیست و به فوتبال لطمه وارد میکند. ما اصل را
رها کردیم و به مسائلی میپردازیم که به سود فوتبال نیست. نه در شأن
فوتبال است و نه حق مردم. بازیکنان فرزند فوتبال هستند و وظیفه سنگینی به
دوش میکشند. بازیکنان از نظر من ابزار نیستند. فرزند فوتبال هستند. شما با
داشتن فرزند انگیزه حیات پیدا میکنی. همان جور که میگویند فرزند عزیز
است اما تربیت و اخلاقش عزیزتر است. فوتبالیست هم رفتارهای فنیاش عزیز است
اما رفتارهای اخلاقیاش مهمتر و عزیزتر است.
در این روزها بدرفتاریها زیاد شده اما جالب بود که وقتی دعوای کعبی و ویسی بالا گرفت شما با کعبی تماس گرفتید و خواستید ادامه ندهد. مولایمان
علی (ع) میفرمایند: «از کسی ناراحت نشوید و ایمان داشته باشید هیچ چیزی
ماندنی نیست.» به نظر من توجه به همین جمله خیلی از مشکلات را حل میکند.
باید کار کنیم که به هم احترام بگذاریم. اینکه از یکدیگر انتقاد کنیم تبدیل
شده به یک فرهنگ. اینکه تا وقتی که کار میکنم بگویم شما بی نقص و بهترین
هستی و وقتی به هر شکلی سیستم تغییر میکند یا حتی سلیقه میگوید که نباید
باشی، انتقاد کنیم. وقتی مرا نمیخواهند دلیلی ندارد شروع کنیم به مصاحبه
کردن علیه یکدیگر. این مساله نه معرفتی است، نه زیبا است و نه خوب.
نمونه بارزش هم محمد قاضی و نظریجویباری است که کارشان به شکایت و شکایتکشی رسیده. من
هرگز نمیتوانم چنین رفتاری را بپذیرم و تحمل کنم. این حرفها را برای
نخستین بار میگویم. من از باشگاه صبای قم طلب صد میلیونی دارم و اداره
مالیات قم مرا ممنوعالخروج کرده اما یک بار هم علیه باشگاه حرف نزدم. من 8
سال با این تیم زندگی کردم. شاید آنها اشتباه کردند اما دیدگاه من این
نیست که از آنها انتقاد کنم. من دوست دارم از فوتبال لذت ببرم. دوست ندارم
در کمیتههایی مثل کمیته انضباطی رفت و آمد کنم. من میخواهم در بعد فنی از
فوتبال لذت ببرم و با دوستانم در ارتباط باشم، نه اینکه مشکلات و معضلات
باشگاهها را با نامهنگاری و رفتن به کمیتههای مختلف بیشتر کنم و خودم را
اذیت کنم اما متاسفانه این مساله فرهنگ شده. فرهنگی که جا افتاده.
این
حرف شما درست است اما فکر میکنید چند نفر به آن اهمیت میدهند؟ بعد از
حسین کعبی نوبت به عادل کلاهکج رسید. شاید حرفهای کلاهکج دور از منطق هم
نباشد چون فکر میکند بازیکنان خارجی باعث شدند او که یک بازیکن خوزستانی
است نتواند جایی در تیم شهرش داشته باشد. من فکر میکنم همیشه
باید از خودمان شروع کنیم. در این سالها باشگاهها فقط اسم فرهنگی را یدک
میکشند اما هیچوقت به این مساله توجه نکردیم، حتی هزینه نکردیم. هیچوقت
در بعد انسانی و اخلاقی به بازیکنان توجه نکردیم. عادل دوست من است ولی هر
مربی میتواند طبق سلیقهاش بازیکن بگیرد. همانطور که بازیکن میتواند
بهترین باشگاه را انتخاب کند، مربی هم میتواند بهترین بازیکنان را برای
تیمش انتخاب کند. اصلا میتواند طبق سلیقهاش بازیکنانش را انتخاب کند.
مسوولیت آن کار هم با خودش است. پس این انتقادها اصلا درست نیست.
شما
با این اخلاقتان چرا روی بازیکنان استقلال خوزستان تاثیر چندانی نداشتید؟
یعنی آنها اخلاق شما را نشناختند یا اینکه توجه نکردند؟ حتما
توجه دارند. صبور بودن خیلی سخت است. من این سوال را دارم، اگر اکثر این
بازیکنان که انتقاد میکنند و از تیم و سرمربی ایراد میگیرند، در تیم
میماندند و همین شرایط هم وجود داشت، باز هم حاضر بودند انتقاد کنند؟
مسلماً نه. این
تفکرات بچگانه است. اینها معضل فوتبال است. اگر مشکلی با تیم و تفکرات
مربی داری، وقتی هستی، بگو، نه وقتی رفتی. وقتی میروی دلیلی ندارد در
باشگاه دیگر سرک بکشی و در موردش حرفی بزنی. این مساله در شأن یک انسان
نیست، اینکه تا زمانی حق و حقوق میگیرم و بازی میکنم همه چیز خوب است و
وقتی نیستم بگویم همه اشتباه کردند و همه چیز مشکل داشت. من این حرفها را
به عادل کلاهکج و دیگر دوستانم هم میگویم. از این رفتارها باید بهعنوان
یک فرصت برای قویتر شدن استفاده کرد. وقتی سهراب را نمیخواهند باید برود
کار کند و بهتر شود، نه اینکه علیه تیم حرف بزند. اینجوری قشنگتر است.
مشکلات را خدا آفریده که قویتر و آگاهتر شویم. تفکرات منفی را نباید با
خودمان حمل کنیم. اگر بخواهیم به قبل و اتفاقات گذشته فکر کنیم، برده گذشته
میشویم. پس حال چه میشود؟ باید از لحظه لحظه زندگی استفاده کرد و لذت
برد. نه اینکه با تفکرات منفی آن لحظهها را از دست بدهیم.
الان به چه چیزی فکر میکنید؟ به دنبال مربیگری هستید؟ بله،
من به مربیگری خیلی علاقه دارم و کلاس C را هم گذراندم. خیلی خوب هم بود
اما فاصله بین کلاسها زیاد است که در این فاصله کتابهای آموزشی میخوانم
تا مرحله بعد کلاس شروع شود.
پس به نظر نمیرسد مشغله زیادی داشته باشید، چرا برای بازی خداحافظی اهواز نیستید؟ واقعا
آن تاریخ اهواز نیستم. یکسری کار دارم که باید انجام دهم. تورنمنت 4 جانبه
به خاطر شخص من برگزار نمیشود اما آنها فضا را ایجاد کردند که بازی
خداحافظی من برگزار شود که از همه مسوولان تشکر میکنم. من سالهای زیادی
در فولاد، صبا، استقلال تهران و استقلال خوزستان بودم و حقیقتا نیازی به
بازی خداحافظی ندارم اما همانطور که گفتم این بازی را باید باشگاهها
برگزار کنند تا انگیزهای شود برای جوانها.
ظاهرا استقلال خوزستان هم پیشنهاد داده بهعنوان سرمربی در این باشگاه حضور داشته باشید. من
هم شنیدم که باشگاه استقلال خوزستان اعلام کرده سهراب مربی تیم ما شود اما
اصلا چنین چیزی نیست و البته ناراحت هم نیستم. در مورد مربیگری در استقلال
خوزستان نه صحبتی با من شده و نه پیشنهادی رسیده. من هم انتظار چنین چیزی
را نداشتم و مسوولان باشگاه استقلال خوزستان را دوست دارم. شاید این حرف به
خاطر سیاست باشگاه مطرح شده تا مشکلی پیش نیاید اما صداقت نیست. ای کاش
اگر صداقت نیست حداقل دروغی نگوییم که همه چیز به هم بریزد و دلآزردگی
ایجاد کند. این رفتار در شأن فرهنگ ایران و اسلامی ما نیست.
متاسفانه
احترام گذاشتنها فقط بعد از روز مرگ اتفاق میافتد. مثلا تا زمانی که
مرحوم غلامحسین مظلومی در قید حیات بود کمتر کسی حالش را میپرسید اما به
محض اینکه راهی بیمارستان شد و بعد از آن فوت کرد، برای همه عزیز شد. متاسفانه
همینطور است چون ما مرده پرست هستیم. صادقانه هم برای درگذشت کسانی که
میشناختیم غمگین میشویم اما زمانی که در قید حیات بودند را نمیدیدیم و
توجهی نمیکردیم. چه خوب است که احساس کنیم همه مردهاند. بهتر است فکر
کنیم همه مرده هستیم. شاید این مساله روی رفتارمان تاثیر بگذارد. ما اعتقاد
زیادی به این مساله داریم که هیچ چیز ماندنی نیست اما متاسفانه ایمان
کاملی به این مساله نداریم و همین باعث میشود رفتارهای نادرستی با هم
داشته باشیم.