تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۸:۱۳
کد خبر: ۷۰۳۹
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره

آیا در جامعه ما «دانایی» اعتبار در خور خود را دارد؟

رسول جعفریان

دانایی فی حد نفسه كمال و دارای ارزش ذاتی است، آن هم ارزشی كه اساس خلقت انسان بر پایه آن است. زیرا وقتی ملائكه به خداوند اعتراض كردند كه چرا انسان را خلق می كند، خداوند فرمود چیزی می داند كه آنان نمی دانند. این چه چیزی بود جز راز نهفته در آیه «و علّم آدم الاسماء كلها». این ارزش و اعتباری كه انسان دارد به خاطر این دانایی است و بنابرین سد كردن راه دانایی به هر بهانه ای امری مذموم و مخالف ارزشی است كه خداوند برای دانایی بشر قائل شده است. این فقط یك آیه قرآنی است و الا در جاهای مختلف (از جمله آنجا كه خداوند خشیت از خداوند را ویژه عالمان و دانایان می داند) روی دانایی به عنوان یك ارزش آن هم ارزش مطلق تأكید شده است.
اما این دانایی از كجا به دست می آید؟‌ آیا جز این است كه سرچشمه آن انسان و تأملات انسانی است و خداوند در امر نبوت همان را تكمیل می كند؟ اساس دانایی امری انسانی است، امری كه خداوند به بشر تعلیم داده و انبیاء هم كه می آیند، به تعبیر امام علی (ع) برای احیای دفائن العقول است. بشر باید با آموزش و فكر و تامل، زایش فكری و عقلی خود را بروز دهد و ارزش دانایی و اعتبار آن را با گشایش باب های جدید علم نشان دهد.
بنابرین هیچ گاه نمی توان به بهانه های واهی، دانایی را اسیر كرد و در قید و بند آورد و با اگرها و اماها راه وصول به آن را سد كرد. گفتن این كه، برای مثال، این دانایی خوب است و آن یكی نیست، و این كه این دانایی ضرر دارد آن یكی ندارد، و یا تقسیم بندی دانایی ها، حذف و اضافه كردن در امر دانایی، اموری است كه با طبیعت دانایی به اعتبار یك ارزش ناسازگار است.
امروزه كسانی هستند كه دانایی را اسیر در دست سیاست و اجتماع و مصلحت می كنند، یا با بهانه های اخلاقی راه دانایی را سد می نمایند، و چنان تصویر می كنند كه لزومی نیست كه دانایی امری عمومی وپدیده ای فراگیر باشد.
در همان ابتدای كتاب شریف كافی، كه با كتاب عقل و جهل آغاز می شود، امام صادق (ع) از جمله نصایح پیامبر (ص) به علی (ع) را چنین یاد می كند كه فرمود: یا علی! لا فقر أشد من الجهل و لا مال اعود من العقل. هیچ فقری بدتر از جهالت و نادانی نیست و هیچ ثروتی سودمندتر از دانایی نه.
حال چه شده است كه ما به هر شكل و صورتی تلاش می كنیم دانایی را محصور كنیم؟ محصور كردن آن به افرادی خاص، یا نژادی ویژه، جلوگیری از انتشار دانایی، قید و شرط گذاشتن برای دانایان، حذف دانایان و گذاشتن جاهلان، ترس از دانایی و بسیاری از امور دیگر از مسائلی است كه با ارزش بودن دانایی در دین منافات دارد. هرچه هست، و هر مصلحتی در كار است، اگر هم بناست باشد كه نوعا محل تردید است، باید تمام تلاش را كرد تا دانایی بسط یابد، باید اجازه داد كه دانایی معیار انتخاب ها باشد. این دانایی اساس كار است و هیچ چیزی با آن برابر نه.
باید گفت مع الاسف همچنان مفهوم علم و دانایی مبهم و به علاوه مصلحت اندیشی بر رواج آن حاكم، و به رغم شعارها و فریادها، دانایی یكی از مظلوم ترین مفاهیم است. تا وقتی مفهوم علم و دانایی به خوبی تبیین نشود، تا وقتی به آن باور واقعی نداشته باشیم، تا وقتی علم و عالمان را حرمت جدی و درخور ننهیم تا وقتی حرمت اصلی و عمومی و فراگیر دانایی را نشناسیم، تا وقتی همه كمر به خدمت دانایی نبندند و نه آن را اسیر و در بند خود بلكه خود را در خدمت آن در نیاورند، راه به نور و روشنایی گشوده نخواهد شد. دانایی یك ارزش الهی است كه برای تحققش برنامه ریزی لازم است و با شعار قابل دسترس نیست.
امروزه، در بسیاری از نقاط دنیا و از جمله كشور ما، دیده می شود كه به جایی دانایی، رمالی و كف خوانی و علوم غریبه ارزش شده است. این چه چیزی را نشان می دهد؟ این امر برای تمدن ما پیشرفت است یا پسرفت؟ به نظر شما چه نشانه هایی از بی اعتباری دانایی در میان ما وجود دارد؟ چگونه می توان آنها را شناخت؟ چگونه می توان درمان كرد؟حق مطلب آن است كه باید در باره این پرسشها فكر بیشتری بشود.

برچسب ها: رسول جعفریان
:
:
:
آخرین اخبار