لفته منصوری گفت: کتاب «من زندهام» معصومه آباد خاطرات دوران چهار ساله اسارت خانم او در زندانهای رژیم بعث صدام است.
اين نويسنده ادامه داد: روایت کتاب از دوران کودکی نویسنده آغاز و با بیان بخشهای مهمی از نوجوانی وی ادامه پیدا میکند. کتاب با بیان نقش و تأثیر انقلاب اسلامی بر زندگی و شخصیت خانم آباد به دوره دفاع مقدس، اسارت و آزادی او و سه بانوی آزادهی دیگر به پایان میرسد.
به گفته منصوری: این کتاب را كه انتشارات بروج در 555 صفحه منتشر كرده طی یک سال به چاپ چهل و دوم رسیده است. از این نظر «من زندهام» یکی از آثار پرمخاطب و جذاب در حوزه دفاع مقدس در سال گذشته بوده است. این کتاب در هشت فصل با عناوین کودکی، نوجوانی، انقلاب، جنگ و اسارت، زندان الرشید بغداد، انتظار، اردوگاه موصل و عنبر و عکس و اسناد به چاپ رسیده است.
منصوری افزود: به جرأت میتوان کتاب «من زندهام» را جزو اولینهای حوزه نشر خاطرات خود نگاشت زنان در دوران اسارت قلمداد کرد. در ادبیات پایداری، خاطرات خود نگاشت زنان در اسارت، بسیار کم و شاید منحصر به این کتاب باشد. این مسأله و اقبال عمومی از این اثر که یکسال پس از انتشار به چهل و دومین چاپ خود رسید؛ این کتاب را شایسته نقد و بررسی منصفانه نمود. این قلم تلاش میکند در نقد این کتاب از راه صواب خارج نشود و پای بندی خود را به اصول نقد حرفهای اثبات کند.
او خاطرنشان كرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی تقریظ مهمی برکتاب "من زنده ام" نوشتند که متن این تقریظ به شرح زیر میباشد:
«بسمالله الرحمن الرحیم
کتاب را با احساس دوگانه اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده اشک خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا و بر این هنرمندی در مجسّم کردن زیبايیها و زشتیها و رنجها و شادیها آفرین گفتم. گنجینه یادها و خاطرههای مجاهدان و آزادگان ذخیره عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درسها و آموختنیها را پرشمار میکند. خدمت بزرگی است آنها را از ذهنها و حافظهها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن. این نیز از نوشتههايی است که ترجمهاش لازم است. به چهار بانوی قهرمان این کتاب به ویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام میفرستم.»
لفته منصوری در ادامه به معرفی هشت فصل کتاب پرداخته و در پایان به نقد محتوایی و ساختاری (ظاهری و نگارشی) اثر اشاره میکند و ویژگیها و امتیازات کتاب به همراه کاستیها و نارساییهای آن را برمیشمارد.
وی در بخشی از نقد خود ویژگیها و امتیازات این اثر اشاره می کند و مینویسد: عنوان کتاب بیانگر محتوای آن است. خواننده در سراسر کتاب گره افکنی، کشمکش، تعلیق، بحران و گره گشایی را در دو کلمه «من زندهام» لمس میکند. طراحی روی جلد آقای احمد اورانی گویای موضوع، محتوا و حالات روحی نویسنده است. عنوان فصلها بر اساس توالی حوادث و رویدادها شکل گرفته است و مطالب هر فصل با مطالب فصل¬های قبل و بعد از آن ارتباط منطقی دارد. پانویسها (شامل واژههای معادل، ارجاعها، اسامی و توضیحها) در انتهای هر صفحه و با شمارههای جداگانه آورده شده است که هم زودیاب و هم معقول است. این اثر کاملاً زنانه ارائه شده است. هم مؤلف و هم ویراستار هر دو زن هستند. نثر این کتاب، عاطفی، معناگرا، پر مایه و سالم است. کتاب دارای لحن محترمانه، ضرب آهنگ، بیان روان، جملات سلیس، شفافیت زبان و پرداخت جذاب و خواندنی است. استفاده گسترده از آرایههای لفظی و معنوی، حس آمیزیهای بدیع، تلمیح و تضمینهای بجا، حسن تعلیل، مراعات نظیر و بیان مسجع و واج آرایی، کتاب را خواندنی و دلپذیر کرده است. خاطرات جذاب و پر از تعلیق هستند. نویسنده موفق شده است روایتی دقیق، حساس و ظریف را در فضا سازی خاطره نگاری خود خلق کند. بازگشت به گذشته (فلاش بک) موجب باور پذیری و استناد خاطره میشود. استفاده صحیح از گفتگو در متن، ملال یکنواختی روایت را قطع کرده و خاطره را زنده میکند. زاویه دید اول شخص و یا من راوی، سختترین و در عین حال زیباترین شیوه روایت است که میتواند مسایل عاطفی و احساسی را به خوبی بیان کند. من راوی، خودش یا یکی از شخصیتهای خاطره و یا شاهد اتفاقات خاطره است. در سراسر کتاب غلطهای تایپی، بسیار کم و قابل اغماض است. جلد کتاب، شیرازه و نوع و وزن کاغذ آن دارای کیفیت مطلوبی است. کتاب از نظر ظاهری مانند قطع، نوع حروفچینی، صفحه آرایی و صحافی از وضعیت خوبی برخوردار است. نوع و اندازه قلم، رعایت فاصله بین کلمات (فاصله و نیم فاصله) و سطرها و حاشیهها منطبق با استانداردها است و به خوانایی و استفاده بیشتر از اثر کمک کرده است.
وی در بخش دیگری از نقد به کاستیها و نارساییهای اثر اشاره کرده و مینویسد: حوزه تخصصی انتشارات بروج متعلق به خانم دکتر معصومه آباد، دفاع مقدس نیست. مطلب هشت صفحهای «آغاز سخن» هم مقدمه و هم پیشگفتار است و هم نیست. کتاب فاقد نمایه موضوعی و نمایه اعلام است. ارزش یک متن تاریخی به عوامل متعددی وابسته است. در میان این عوامل، مستند سازی، تعدد منابع، جدید بودن، ارتباط با موضوع و اعتبار مطالب برگرفته شده از منابع، از اهمیت زیادی برخوردار است. متأسفانه در این کتاب علیرغم پانویسهای متعدد که به معرفی اشخاص و دادن اطلاعات دقیق از زندگی آنها پرداخته هیچگونه منبع و مأخذی برای این مطالب ذکر نگردیده است. علاوه بر این در هیچ جای کتاب ارجاع درون متنی و برون متنی نداشته جز سه مورد. عدم وجود وحدت رویه برای درج متن¬های فارسی و عربی و انگلیسی در صفحه یا پانویس. مؤلف در صفحه¬ی 20 نوشته است: «در این خانههای کوچک و محقر چهارده آدم قد و نیم قد زندگی میکردیم.» این در حالی است که مجموع اعضای خانواده 13 نفر بودند که در صفحهی 18 اسامی آنها را قید کرده است.
نحوه اسارت خانم معصومه آباد در روایتهایی که خود و یا دیگران در کتابها و روزنامهها گفته یا نوشتهاند با روایتی که خود در کتاب «من زندهام» نوشته است، مغایرت دارد. خانم معصومه آباد 33 سال پیش نامه خواستگاری سید را به داخل ضریح شاهچراغ انداخته بود. چگونه بعد از گذشت این همه مدت عین نامه در صفحه 150 و 151 کتاب نقل میشود؟ خانم معصومه آباد هنگام اسارت 18 سال سن داشت. در حالی که در صفحه 156 نوشته است: «دو دختر هفده و بیست و یک ساله ...» سن خود را یک سال کمتر نوشته است و ... که منصوری این اثر را با دقت و حساسیت ویژه مطالعه کرده و مورد نقد و بررسی قرار داد.
منصوری نتیجهگیری خود را از این کتاب اين گونه اعلام میکند: کتاب «من زندهام» پس از 32 سال از اسارت معصومه آباد، دختر کارگر زاده پر شور و شر آبادانی منتشر شده است. او امروز عضو شورای اسلامی پایتخت است و یک شخصیت تمام عیار سیاسی – اجتماعی در کشور ما محسوب میشود. کتاب «من زندهام» خاطره داستان گونه نیست بلکه داستانی بر مبنای خاطره است. همه عناصر داستانی بر اساس پیش بینی و طراحی قبلی وارد قصه شده و خاطرات چون خمیری در دستان هنرمندی توانا شکل پیدا کرده است. اگر برخی مطالب منتشر شده از قبل که توسط راوی و فاطمه ناهیدی دیگر اسیر همراه او مطرح شده نبود تار و پود کتاب چنان دقیق و مستحکم است که یارای خلل و نقصانی در آن نیست. کتاب «من زندهام» در اوج مهارت و زیبایی نگاشته شده و نقدی که در این مقاله بر آن وارد شد برای تقویت مبانی استنادی آن ضرورت دارد.