سرمربی تیم فوتبال فولاد خوزستان در خصوص مسائل مختلف به صحبت پرداخت.
دراگان
اسکوچیچ پس از یک سال موفق در لیگ ایران همراه ملوان، راهی فولاد خوزستان
شد و با توجه به قهرمانی این تیم در فصل گذشته به نظر میرسد کار سختی در
جمع اهوازیها داشته باشد.
اسکوچیچ از حضورش در ملوان صحبتهایش را
آغاز کرد و با ورود به بحث فولاد، رقابتهای جام جهانی 2014، تیم ملی ایران
و مقایسه مربیان هموطنش صحبتهایش را به پایان رساند.
شکستتان برابر تراکتورسازی در گام اول با فولاد موجب اعتراض شدیدتان شده بود.متاسفانه
در دیداری که حقمان شکست نبود، این اتفاق برای ما افتاد و با اشتباهاتی
که داشتیم بازی را به تراکتورسازی واگذار کردیم، اما اعتراض ما به این شکست
نبود، بلکه به حاشیههایی بود که پیش از بازی برای تیم ما به وجود آمد.
ماجرای کارتهای پایان خدمت باعث به هم ریختن تمرکز شما شد؟این
اتفاق در شرایطی برای ما افتاد که تمام برنامههایمان را بر اساس
بازیکنانی که در اختیار داشتیم ریخته بودیم، اما به یک باره قبل از بازی از
سوی فدراسیون به ما اعلام کردند که نمیتوانیم از دو بازیکن خود استفاده
کنیم. میخواهم بدانم چرا باید این اتفاق برای ما رخ بدهد؟ ساسان انصاری که
پدرش را از دست داده تا چند ساعت قبل از مسابقه نمیدانست که میتواند
بازی کند یا نه و این موضوع به او استرس وارد کرده بود. این مسائل کمی
تمرکز ما را به هم ریخت اما دیگر بازی با تراکتورسازی برای ما تمام شد و به
بازی بعدی فکر میکنیم.
وارد روند اصلی
مصاحبه شویم. زمانی که به عنوان اولین مربی خارجی به ملوان رفتید خیلیها
به موفقیت شما ایمان نداشتند، اما در آخر فصل این فرضیه از بین رفت و
توانستید با این تیم نتیجه خوبی بگیرید.همانطور که
گفتید اینکه به عنوان اولین مربی خارجی ملوان به این تیم رفتم، ابتدای کار
برای من هم کمی مشکل بود. با توجه به اینکه از جای دیگری به ایران آمده
بودم ذهنیتم نسبت به مردم ایران متفاوت بود و نیاز به زمان داشتم. موفقیتی
که در ملوان کسب شد، فقط برای من نیست بلکه برای تمام همکارانی است که در
ملوان با من بودند، به خصوص بازیکنان این تیم که تلاش زیادی کردند.
البته در پایان با دلخوری از ملوان جدا شدید و برای گرفتن دستمزدتان کمی به دردسر افتادید.اجازه
بدهید در خصوص این مسائل صحبت نکنیم. تنها چیزی که از ملوان به یاد دارم
این است که ما در این تیم تلخیها و شادیهایی داشتیم و همین برای من بس
است. برای من مهم بود که از چالش بزرگ مربیگری در ملوان سربلند بیرون بیایم
و این اتفاق نیز افتاد.
«سربلندیتان» باعث شد در پایان فصل با چند پیشنهاد از تراکتورسازی، سپاهان، پدیده و .. روبرو شوید. درست است یا پیشنهادی نبود؟خیلی
خوشحالم از اینکه مردم فهیم ایران متوجه کاری که من انجام دادم شدند. فقط
همین را میگویم و از آنها ممنون هستم. از اینکه از طرف جامعه فوتبال ایران
به من پیشنهاداتی شد که البته نمیگویم از کجا بود، نشان میدهد مردم
ایران و به خصوص دستاندرکاران فوتبال ایران افراد را به خوبی میشناسند.
البته در طول فصل گذشته هم گفته شد پیشنهادی هم از تیم المپیک داشتید.یک
صحبت غیررسمی داشتیم که رسمی نشد، اما خودم مربیای هستم که دوست دارم در
تیمهای باشگاهی شاغل باشم، نه تیم ملی؛ چراکه هنوز جوان هستم و دوست دارم
هر روز کار کنم، نه به صورت مقطعی.
پس اگر فرض بگیریم از تیم ملی ایران به شما پیشنهاد همکاری شود، بدون درنگ این پیشنهاد را رد میکنید.نه
به اینکه به صورت مطلق این مسئله را رد کنم؛ هر پیشنهادی یک بررسی دارد،
اما در حال حاضر کار کردن در تیم باشگاهی برای من چالش برانگیزتر است.
فعالیت در تیم ملی و باشگاهی دو کار متفاوت است، چراکه شما در تیم ملی
بهترینها را دارید، اما در باشگاهی باید بهترینها را بسازید و کار در
باشگاهی از این جهت برای من چالش برانگیزتر است.
شاید چالش کارتان در تیمی مثل فولاد بیشتر هم باشد. شما لیگ را هم با شکست آغاز کردید!شما
در زندگی همیشه نیاز به صبوری و شکیبایی دارید و این مسئله در فوتبال به
خصوصتر است. اگر فولاد سال گذشته قهرمان شد، دلیلی بر این نیست که هر سال
قهرمان بماند. نمیدانم آیا فولاد در 13 لیگ گذشته هر سال قهرمان بوده است؟
البته این موضوع هم دلیلی نیست که من روحیه موفق کردن این تیم را نداشته
باشم، بلکه میخواهم با هواداران فهیم فولاد این تیم را موفق کنم. خواست
هواداران، خواست من است.
و با این شرایط مسیر پیشروی خود را چطور میبینید؟راه
پیشروی ما مسیری سخت دارد، اما هدف اساسی ما ساختن تیمی خوب است و یقیناً
وقتی شما تیم خوبی را بسازید نتایج خوبی هم میگیرید. اگر این کار را هم
انجام ندهیم، جریان به شکل دیگری میشود و شاید نتوانیم نتایج خوبی بگیریم.
در
طول لیگ فکر میکنید بتوانید این کار را انجام دهید. به هر حال یکی از
نگرانیهای بزرگ مربیان لیگ تعطیلیهای مسابقات است که در جام ملتها به
اوج خود میرسد؟چیزی که برای ما اهمیت دارد، اجرای
بازیهای لیگ است و با همکارانم همیشه تمرکزمان روی بازیهای پیش رو است و
هر زمان که لیگ متوقف شد، برنامهریزی خاص خودمان را خواهیم داشت. هدف ما
داشتن کیفیت لازم در کارمان است و امیدوارم خداوند هم با کرامتی که دارد به
ما کمک کند.
اگر دیگر مربیان لیگ بر سر
این موضوع با تیم ملی وارد چالش شوند، شما هم آنها را همراهی میکنید یا به
دور از حاشیه کارتان را انجام خواهید داد؟من فکر
میکنم نشستهای هم اندیشی با فدراسیون و مربیان لیگ برتر همیشه میتواند
مشکلگشا شود. هم تیم ملی و هم باشگاهها منافعی دارند که باید مشکلاتشان
را با نشست حل کنند.
با توجه به این مسائل
و فشردگی کارتان در این فصل، کمی شرایط برایتان سخت نمیشود؟ برنامهریزی
کلیتان برای حضور در سه جام چگونه خواهد بود؟باشگاه
فولاد توانمند است و حضور در سه جام برای این باشگاه عادی خواهد بود. با
توجه به اینکه من هم فردی هستم که به دنبال چالشهای بزرگ میروم، امیدوارم
بتوانیم با کمک مجموعه تیم، هواداران و باشگاه تیم را موفق کنیم.
در حالی که خودتان در این فصل به دنبال کسب موفقیت هستید، به نظرتان فولاد فصل گذشته موفق بود؟فولاد
در لیگ قهرمان شد و در لیگ قهرمانان آسیا نیز از گروه خودش صعود کرد. حتی
اگر شانس هم در بازی با السد با فولاد همراه بود به مرحله بعدی هم راه پیدا
میکرد.
با توجه به تیمی که خودتان این
فصل دارید و بازیکنانتان هم کمی با تجربهتر شدهاند، فکر میکنید این فصل
فولاد بتواند در لیگ قهرمانان آسیا به مراحل بالاتری برود؟طبیعی
است که همیشه تجربه یکی از ارکان اصلی موفقیت باشد و این تجربه در زندگی
ورزشی و کاری بازیکنان ما در لیگ قهرمانان آسیا به درد آنها میخورد. این
خوب است که هم بازیکنان فولاد تجربه بازی در لیگ قهرمانان آسیا را کسب
کردهاند و هم خودم با تیم النصر عربستان سابقه حضور در مسابقات باشگاهی
آسیا را دارم.
البته فولاد هم این فصل تغییرات زیادی داشته و بازیکنان جوانی هم به تیمتان اضافه شدهاند. شاید این مسئله کمی کارتان را مشکل کند.این
قسمتی از کار ما مربیان است که وقتی وارد مجموعهای جدید میشوید این
مسائل را هم بپذیرید و من این را یک چالش برای خودم میدانم.
و موضوع دیگر هم میزان دوندگی بازیکنان ایرانی است. نظر شما در این خصوص چیست؟اگر
این مسئله را به صورت کیفی در نظر بگیریم هیچوقت میزان دوندگی اهمیتی
ندارد و این موضوع فقط به لحاظ کمّی اهمیت پیدا میکند. در ایران میشنوم
که روی کمیتها و مقدارها زیاد صحبت میشود اما شما باید کیفیت را در نظر
بگیرید و کمیت مهم نیست، چون باید در دوندگی کیفیت داشته باشید. فوتبال
همانطور که همکاران من میدانند فراتر از دوندگی است و یکسری مسائل وجود
دارد که غیرقابل اندازهگیری است. به هر حال یک بازیکن خوب در محوطه 18 قدم
میتواند تمام دوندگی یک تیم را خراب کند. شما شاید در یک بازی 15 کیلومتر
بدوید و در انتها بازی را 3 بر صفر ببازید. اینکه 15 کیلومتر را با توپ
بدوید یا بدون توپ باز هم مسئله متفاوتی است.
با اینکه فاصله زیادی از جام جهانی 2014 برزیل گرفتهایم، اما شاید صحبت کردن در خصوص این تورنمنت هم جالب باشد.بیشتر
میخواهم در خصوص قهرمان این دوره از رقابتها صحبت کنم. آلمان همیشه تیمی
با برنامه است و با یک کار سیستماتیک و طولانی مدت که هر سال آن را ادامه
میدهد الگوی مناسبی برای دیگر کشورهاست تا همه آنها را الگو قرار دهند و
با یک برنامه سیستماتیک کارشان را پیش ببرند. آلمان با همین برنامهریزی
توانست قهرمان شود و موفقیتهای آنها همیشه روی برنامهریزی خوبشان بوده
است.
پس آلمان را شایسته قهرمانی در این دوره از رقابتها میدانید؟بدون شک آلمان تنها تیمی بود که شایستگی قهرمانی را داشت. آنها تا بازی آخر بدون هیچ ایرادی بازی کردند.
بازی آنها برابر برزیل هم عجیب بود.نتیجه
7 بر یک واقعاً عجیب بود و البته این مسابقه تأیید حرف من است که
آلمانیها بدون ایراد بالا آمدند. آلمان یک کشور با کار سیستماتیک بود و
برزیل کشوری بدون کار سیستماتیک بود. آلمانیها همیشه روی برنامهریزی
هستند اما برزیل در تمام ادورا تیمهای ملیاش روی بازیکنان و ستارههایش
تکیه داشته است.
نتایج کرواسی را در این جام چگونه ارزیابی میکنید؟وضعیت
واقعی تیم ملی کرواسی را در جام جهانی برزیل ندیدیم، چراکه این تیم کاملاً
سرحال نبود. بازیکنان کرواسی به دلیل بازیهای باشگاهی اروپا کاملاً خسته
بودند، اما همین که آنها در جام جهانی حضور پیدا کردند، نشان دهنده موفقیت
این کشور است.
درباره بازی با برزیل هنوز حرف و حدیثهایی وجود دارد. در حق تیم کرواسی ناداوری شد؟این
اشتباهات جزیی از فوتبال است. گاهی بازیکن، گاهی مربی و گاهی هم داور
اشتباه میکند که فقط امیدوارم این اشتباهات عمدی نباشد و به نظرم اشتباه
داور هم اتفاقی بود.
حضورتان در یکی از بازیهای کرواسی در تلویزیون و هدیه دادن پیراهن تیم ملی کرواسی به عادل فردوسی پور هم جالب بود.از
من دعوت شد که به برنامه بروم و به این دلیل پیراهن کرواسی را به
فردوسیپور هدیه دادم که به نوعی از دعوتشان تشکر کنم. چون مردم ایران
فوتبال دوست هستند دوست داشتم با هدیه دادن پیراهن تیم ملی کرواسی به
فردوسیپور به نوعی تیم ملی کشورم را معرفی کنم. البته من هدیهام را پس
گرفتم و نشست خوبی هم که با اکیپ این برنامه داشتم بهترین هدیه برای من بود
که از آنها گرفتم.
درباره حضور تیم ملی ایران در جام جهانی هم صحبت کنید. ارزیابیتان از مسابقات ایران چه بود؟ایران
با اینکه نتوانست از گروهش به مرحله بعدی صعود کند، اما نمایش خوبی در جام
جهانی داشت. حضور ایران در جام جهانی بین 32 تیم برتر جهان یک موفقیت
محسوب میشود. تنها ایرادی که میتوان از ایران گرفت بازی برابر
بوسنیوهرزگوین بود و به نظرم ایران میتوانست با ریسک بالاتری در بازی آخر
حاضر شود.
پس شما هم معتقدید که ایران برخلاف بازی با آرژانتین نمایش خوبی برابر بوسنیوهرزگوین نداشت.به
هر حال ایران در بازی برابر آرژانتین قصد داشت با بستن بازیکنان حریف و
چشم داشتن به ضد حملات نتیجه بگیرد که در دقایق آخر، با وجود نمایش خوبی که
داشت، شکست خورد. این مسئله در بازی با بوسنی فرق داشت و این ایران بود که
باید خود را به حریفش دیکته میکرد و نیاز به پیروزی داشت. در مقابل بوسنی
نتیجه برایش فرقی نمیکرد و به همین دلیل خیلی راحت بازی کرد. ایران سعی
میکرد بیشتر حمله کند و صاحب پیروزی شود و همین موضوع باعث شده بود تمرکز
بازیکنان ایران به هم بریزد و آنها نمایش خوبی نداشتند.
با این وجود عملکرد کارلوس کیروش را در ایران چطور ارزیابی میکنید؟کیروش مربی بزرگی است و در تیمهای بزرگ باشگاهی اروپا و چند تیم ملی کار کرده است. حضور او در ایران خوب بوده است.
اما خیلیها او را یک مربی دفاعی میدانند که به درد فوتبال ایران نمیخورد.با
توجه به فرهنگ و اعتقادی که دارم در خصوص عملکرد همکارانم نظری نمیدهم و
به تمام مربیان ایرانی و خارجی احترام میگذارم. اگر در این مورد صحبت نکنم
بهتر است.
میخواهیم بدانیم ماندن او در تیم ملی به سود فوتبال ایران خواهد بود یا نه؟این
مسئله به فدراسیون فوتبال ایران باز میگردد. آنها هستند که شناخت بیشتری
از جامعه فوتبال ایران دارند و با توجه به کار بیشتری که با کیروش کردند،
بهترین تصمیم را خواهند گرفت.
به نظرتان تیم ملی در جام ملتهای آسیا با کیروش چه نتیجهای کسب خواهد کرد؟با
توجه به اینکه سال دوم حضورم در ایران است، برای تیم ملی آرزوی موفقیت
دارم، اما امیدوارم موفقیت ایران در جام ملتهای آسیا با بازیکنان بیشتری
از فولاد رقم بخورد.
آرزوی یا امیدواری شما نیازمند یک تغییر نسل است. موافقید که تیم ملی ایران باید نسلش را تغییر بدهد؟همیشه
نسلها در زندگی تغییر میکند. همانطور که خبرنگاران جوان جایگزین
خبرنگاران قدیمیتر میشوند، بازیکنان جوان هم باید جای بازیکنان قدیمیتر
را بگیرند و در فوتبال هم نیاز به تغییر است.
تأکید ما روی این نسل فوتبال ایران است. آیا برای موفقیت در جام ملتهای آسیا نیاز به تغییر نسل است یا نه؟همیشه نیاز به انرژی تازه در یک کالبد وجود دارد. افراد جدید انرژی جدید هم میآورند.
پس تیم ملی ایران باید با انرژی جدید بالا بیاید؟منظورم
این نیست، چون این به فدراسیون و اعضای تیم ملی باز میگردد. آنها خوبها
را نگه میدارند و آنهایی هم که میتوانند به تیم ملی کمک کنند را اضافه
خواهند کرد. این موضوع بازهم به کار من باز نمیگردد و فقط امیدوارم ایران
ابزارهای موفقیت را داشته باشد.
شاید یکی
از ابزارهای موفقیت ایران داشتن یک پلیمیکر خوب باشد که جای خالیاش در
جام جهانی هم دیده میشد. قبول دارید ایران بازیکن پلیمیکر خوب ندارد؟ایران پلیمیکرهای خوبی دارد. اکنون در تیم ملی ایران یکی از بهترین بازیسازها حضور دارد که میتواند کمک زیادی به تیم ایران کند.
چه کسی؟بختیار رحمانی.
تنها بختیار رحمانی؟فکر نمیکنم در حال حاضر کسی بهتر از او بتواند بازیسازی کند.
اما
بازیسازهایی چون محرم نویدکیا، مجتبی جباری تا حدودی هم علی کریمی و در
مقطعی کوتاه ایمان مبعلی توقعات را بالا بردهاند. به نظرتان بختیار رحمانی
میتواند جای چنین بازیکنانی را در تیم ملی پر کند؟همه
این بازیکنانی که نام بردید بازیکنان بزرگی بودند که خدمات خوبی را به
فوتبال ایران ارائه کردند. اکنون درباره آینده فوتبال ایران صحبت میکنم و
به نظرم حضور بازیکن جوانی چون بختیار رحمانی میتواند کمک زیادی به تیم
ملی ایران کند.
حالا که صحبتها به اینجا کشیده شد، در خصوص علی کریمی و خداحافظی این بازیکن از فوتبال هم صحبت کنیم. موافقید؟علی
کریمی یکی از بهترین بازیکنان آسیا در 20 سال اخیر بوده است. او بازیکن
بسیار خاصی بود و دانش بالایی هم داشت که همین دانش و خاص بودنش، او را
نسبت به دیگران متفاوت میکرد.
شما گفتید
کریمی یکی از بهترین بازیکنان آسیا در 20 سال اخیر بوده در حالی که خیلیها
معتقدند او بهترین بازیکن تاریخ آسیاست. با این نظریه چقدر هم نظر هستید؟من نظرم خودم را گفتم. او بازیکن خارقالعادهای است و او را یکی از بهترینهای آسیا در 20 سال اخیر میدانم.
دوست داشتید در ایران با او کار کنید؟متاسفانه این شانس را نداشتم که با کریمی کار کنم.
تمام سؤالات را خیلی عادی و با کمترین چالش پاسخ میدهید. به نظر میرسد نسبت به دیگر هموطنانتان مربی کم حاشیهای باشید.خوشبختانه
فردی هستم که بدون حاشیه هستم و اکنون هم به تیمی آمدم که کاملاً بیحاشیه
است. فردی هستم که فقط به کار فوتبالی خودم نگاه میکنم و شاید به همین
دلیل برای خبرنگاران خسته کننده باشم. من فقط درباره فوتبال صحبت میکنم و
به حاشیهها نمیپردازم و به همین دلیل رسانهها درخواست زیادی برای مصاحبه
با من ندارند. البته برخی هموطنان من که میگویید دوست داشتند درباره هر
مسئلهای صحبت کنند جز فوتبال!
شاید یکی از جنجالیترین مربیان کروات بوناچیچ است و جالبترین اظهار نظر هم برای بلاژوویچ.کدام اظهار نظر؟!
اظهار نظری که گفته بود اگر یوگسلاوی در جام جهانی 98 ایران را شکست دهد توپ فوتبال را «قورت» میدهد!بلاژوویچ انسانی دوست داشتنی است به خصوص برای رسانهها، اما مطمئن باشید من توپ فوتبال را «قورت» نمیدهم.
به نظرتان موفقترین مربی کروات کدام مربی است؟ ایویچ، بلاژوویچ، برانکو یا دیگر مربیان؟ایویچ،
ایویچ، ایویچ... مرحوم ایویچ بهترین مربی تاریخ کرواسی است و مقایسه دیگر
مربیان با ایشان با وجود احترام خاصی که برای آنها قائلم، درست نیست.
البته
از بین سه مربی که نام بردیم تنها برانکو ایوانکوویچ بود که توانست در جام
جهانی با تیم ملی ایران حضور داشته باشد و شاید به همین دلیل مردم ایران
اقبال بیشتری به این مربی دارند.این مقایسه درستی نیست و
همانطور که گفتم از نظر من بهترین مربی تاریخ کرواسی، ایویچ است. بهتر بود
ایران از حضور ایویچ استفاده بهتری میکرد.