همرزمانش از وی به عنوان یک اسوه ماندگار در ایثار و اخلاق یاد می کنند و او را در ویژگی های خاصی که داشت الگویی برتر می دانند.
شهید جواد زیوداری در یکی از محلات فقیر نشین شهر اندیمشک به شغل معلمی پرداخت.
این شهید والامقام علاوه بر تلاش و سختکوشی در شغل معلمی به وضعیت معیشتی دانش آموزان ضعیف نیز توجه داشت.
دوستانش می گویند: این معلم شهید دانش آموزی داشت که از نظر درسی ضعیف بود و متوجه گردید که او روزها به جهت کمک به امرار معاش خانواده، کارگری می کند ، به همین دلیل فرصت کافی جهت درس خواندن ندارد وی هر شب ساعاتی از وقت خود را به تدریس خصوصی این دانش آموز اختصاص داد.
مادرش می گوید:دائم در منزل مشغول مطالعه بود. یکروز به او گفتم مادر جان خسته شدی، بلند شو برو بیرون برای خودت با دوستانت تفریح و گردش کن در جوابم گفت: مادر من اینهمه دوست در کنار خودم دارم. با تعجب پرسیدم کجا؟ من که نمی بینم ! کتابی که در دست داشت به من نشان داد و گفت این بهترین دوست من است.
*به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیتی را در شهرستان اندیمشک به عهده گرفت. مادرش می گوید: یک روز جهت حل مشکلی به محل کار او مراجعه کردم، مشاهده کردم که چند زن کنار هم ایستاده اند و یکی از آنها مستمر به او ناسزا می گوید، از ناراحتی آن شب تحمل نیاورده و از او سئوال کردم که عزیزم چرا خودت را اینقدر به زحمت می اندازی و آن وقت بعضی ها اینگونه تو را نفرین و ناسزا می گویند؟ و ماجرا را برایش تعریف کردم ، در جوابم گفت : مادر این درد ها و رنجها برای رضای خدا بسیار شیرین است.
بعد از شهادت او آن زن بارها به منزل ما مراجعه کرده و از خوبیهای جواد تعریف می کرد و از کاری که کرده بود ابراز ندامت کرد.
او یکی از دوستان و علاقه مندان شهید حسن هرمزی ازگروه منصورون بود و همیشه می گفت: دوست دارم مثل حسن به طریقی شهادت نصیب من گردد که هیچ اثری از من پیدا نشود. عاقبت فرمانده جبهه عشق « شهید جواد زیوداری» در یازدهم اسفند ماه سال 1362 به آرزویش رسید و پیکر پاکش جزء گلهای گمشده کربلای ایران قرار گرفت.
* بخش از وصیت نامه شهید جواد زیوداریسپاس بیکران بر خدای قادر متعال که لطف واسعه اش شامل حال ما شبزدگان شد. ودر این عصر وانفسا رهبری از تبار حسین(ع) برای ما قرار داد تا راه را از بیراهه باز شناخته و رسالت انسانی خویش را در پهنه گیتی بجای آریم.
بعد از سالها رنج و وحشت و درد و اشک و خون صحنه کربلا این تصویر کامل مظلومیت هابیل به ابعاد تمام جهان گسترش یافت و خون مطهری که از حسین (ع) این چکیده خلقت بر زمین ریخت بر بار نشست و با دعا های بر خاسته از قلوب مومنین که در عشق الله می گذارند بر تمام سلاح های مرگبار قرن تاختن آغازید و چنان آنها را در کوبیدند که مردگان جانی تازه یافته بر حقانیت عالم غیب ایمان اوردند و در لحظه لحظه های نبرد خویش دست ملکوت را لمس کردند و چنان ابر قدرت را به وحشت انداخته که تمام دشمنان دیرینه با هم بر علیه اش با هم دوست و متحد شدند.