مسعود رضاییان، معاون ورزشي باشگاه صنعت نفت آبادان که سابقه مدیریت در باشگاه فولادخوزستان را نیز دارد، معتقد است که قانون سقف بودجه انتظارات را بالا می برد و برخی ها نیز این قانون را دور می زنند.
رضاييان در گفتوگویی ضمن پاسخ به سوالاتی درخصوص وضعیت باشگاه نفت آبادان، در ارزیابیاش از قانون سقف بودجه براي باشگاههاي ليگ برتري توضیحاتی ارايه داد که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
*در ابتدا در خصوص برنامه های امسال باشگاه نفت آبادان برای حضور در لیگ یک توضیح دهید.
برنامه از دو سه هفته پیش برای تیم مشخص شده بود. هیات مدیره جديد هم باید تا دو هفته گذشته معلوم میشد که طبق برنامه، پس از مشخص شدن هیات مدیره، تا دهم خردادماه فرصت بود که سرمربی تیم هم مشخص شود. قرار بود که بیستم همین ماه هم تعداد بازیکنان جذب شده از سایر تیمها به صورت تستی و بازیکناني كه قرار بود بمانند، معلوم شوند تا بتوانیم سه مرحله بدنسازی مان را از ابتدای تیرماه آغاز کنیم اما با تغییراتی که در هیات مدیره به وجود آمد و بازهم شنیده ایم که قرار است یک عده دیگری بیایند و تغییرات دیگری در هیات مدیره ایجاد شود که احتمال این کار بسیار می باشد، تاکنون برنامه ها انجام نشده اند. به هر حال یا هیات مدیره ترمیم می شود یا به طور کلی تغییر می کند. در هر صورت این تغییرات موجب می شود که نمودار زمانی ای که تهیه شده است، دچار اختلال شود و احساس من این است که کمکم در حال از دست دادن زمان هستیم و این موضوع شانس حضور و رسیدن مان را به هدف صعود به لیگ برتر، کم رنگ می کند.
*پس درواقع برای آمادهسازي تیم جهت حضور در فصل جديد ليگ يك هنوز کاری انجام نشده است؟
به جز روی کاغذ در عمل کاری انجام نشده است. هر تیمی که میخواهد ساخته و پرداخته شود حداقل به 8، تا 10 هفته بدنسازی نیاز دارد و روزی که یک تیم وارد مسابقات می شود باید پیش از آن سرمربی و بازیکنان انتخاب شده باشند. همچنین باید چهار، پنج بازی خوب و اردوی خوب هم برگزار شده باشد. پیش از همه این موارد نيز باید بودجه، اهداف و برنامه ها نیز مشخص باشند و تمام این موارد را هیات مدیره ای تعیین می کند که هنوز معلوم نشده اند.
*مدتی پیش از میثاقیان به عنوان گزینه هدایت تیم یاد می شد، این موضوع همچنان به قوت خود باقیست؟
اگر اشتباه نکنم میثاقیان یکی از کاندیدای قبلی و مورد نظر هیات مدیره پیش بود اما با تغییر هیات مدیره نمی دانیم که نگاهشان به تیم و تیم داری چه می باشد، چرا که افراد با بکدیگر فرق می کنند و من نمی دانم قرار است چقدر بودجه برای این باشگاه اختصاص دهند و اصلا برنامه ها و اهداف مورد نظر هیات مدیره چه می باشد. به هر حال باید این موارد مشخص شوند و پس از آن به دنبال انتخاب سرمربی برویم.
*در حال حاضر گزینه ای برای هدایت تیم مدنظر باشگاه است؟
گزینه های متعدد و مختلفی در گذشته بود ولی همانطور که گفتم باتوجه به تغییر هیات مدیره نمی دانم در پس ذهن آن ها چه می باشد. در گذشته که هر سه گزینه بومی، غيربومي و خارجی مدنظرشان بود.
*سال گذشته شاهد تغییرات بسیاری در تیم بودیم و به نظر می رسید این تغییرات با هدف صعود تیم به لیگ برتر ایجاد شده است اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد.
سال گذشته در ابتدای فصل تغییرات داشتیم ولی در طول فصل به جز در هفته های پایانی که سرمربی تیم تغییر کرد، کمترین تغییر را در تیم داشتیم. هر چه به انتها نزدیک می شدیم، شرایط مان به لحاظ هماهنگی مدیریتی بهتر میشد اما از نظر عملکرد تیمی به این صورت نبود. به هر حال امسال هم امیدوار بودیم که ناهماهنگیهایی که به دلیل تغییرات، رخ داده بود با انسجام بیشتر به یک هدف مشترک برسد که با تغییرات به وجود آمده، تاكنون امکانپذیر نشده است. امیدوار هستیم با آمدن هیات مدیره جدید همه همفکر، همراستا، همهدف و همسو باشند تا بتوانیم موفق باشیم.
*امسال هدف نفت آبادان صعود به لیگ برتر است؟
کسانی که بودجه را اختصاص می دهند می توانند تعیین کننده این موضوع باشند که تیم می تواند به لیگ برتر صعود کند یا خیر. ممکن است در پی حوادثی که در فوتبال رخ می دهد بتوان با یک تیم ارزان، نوجوان و بومی قهرمان شد ولی فکر می کنم باتوجه به حضور تیم هایی مانند مس کرمان و فجرسپاسی که به لیگ یک سقوط کرده اند، امسال کار خیلی سختي داشته باشيم و مطمئنا بايد یک تیم بسیار قوی را ببنديم که متاسفانه در حال حاضر، ظواهر چنین چیزی را نشان نمیدهد ولی امیدواریم این اتفاق بیفتد.
*اخيرا سازمان ليگ براي باشگاههاي ليگ برتري قانون سقف بودجه را تصويب كرده است، باتوجه به سابقه مدیریتی شما در سطح اول لیگ ایران، این قانون را چطور ارزیابی میکنید؟
قانون سقف بودجه بسیار شبیه به قانون سقف پرداخت بازیکنان است و البته نسبت به آن بهتر است ولی همانطور که قانون پرداخت بازیکنان می توانست به شکلی دور زده شود، فکر می کنم همین تهدید هم متوجه قانون سقف بودجه باشد.
*پس به نظر شما این قانون ضمانت اجرایی ندارد؟
خیر، ضمانت اجرایی ندارد. سال گذشته نیز در برخی موارد، بعضی باشگاهها با این سقف بودجه کار نمی کردند و با بودجه ای پایین تر کار می کردند. با اين قانون نيز آن باشگاه هایی که پيش از اين با بودجه ای بالاتر از هنجارهای موجود کار می کردند، به کار خود ادامه میدهند.
*پس چگونه باید مانع دور زدن قانون شد، به عبارتي، نظارت بر اين قانون بايد چگونه باشد؟
در واقع مشکل بودجه ای که در باشگاه های ما است این می باشد که بودجهمان تک بعدی است. بودجه از دو عنصر درآمدها و هزینهها تشکیل شده است، در حالی که همه ما فقط هزینه ها را می شناسیم و متاسفانه راههای درآمدزایی بسته است. اگر همه چیز در شرایط تعادل بود و براساس درآمدها، هزینه می شد اصلا نیازی به کنترل نبود و هر کس درآمد بیشتری داشت، بیشتر هزینه میکرد ولی به دلیل این که ما خودمان پول را از یک جای دیگر دریافت می کنیم و خودمان آن را به دست نمی آوریم، کمی بی عدالتی دیده می شود. اگر روزی مشخص شود که باشگاه های پرسپولیس و استقلال به دلیل تماشاگران بسیاری که در همه جا دارند، بیشترین بلیتفروشی را دارند و بیشترین حق پخش تلویزیونی را هم می گیرند و اسپانسرهای قوی علاقهمندند به آن ها تیم دهند، به تبع، درآمدشان هم بالا می رفت و می توانستند تیم خیلی قویتری هم ببندند.
*دركل شما با این قانون موافق هستید؟
من مخالف آن نیستم و البته این قانون مانند غذایی است که سر سفره آورده اند که هیچ کسی از آن نمی خورد، پس چرا آورده اند و زحمت بیخودی هم کشیده اند؟ یا این که مانند یک دارو است که باید دید تاثیر دارد یا خیر. من فکر می کنم برخی ها این قانون را دور می زنند و امکان پذیر نخواهد بود و مطمئن هستم تاثیر مثبتي ندارد. به هر حال این قانون انتظارات را بالا می برد و خطر آن هم بیشتر است و آن باشگاهی که شش میلیارد تومان دریافت میکرد و راضی هم بود، اكنون میگوید که 9، 10 میلیارد تومان به من کم داده اید. این در واقع تخریب انتظاراتی است که در گذشته شکل گرفته بود و اكنون هم بالاتر می رود. به نظرم اين قانون باتوجه به نارضایتی، ناامیدی و بحث هایی که به دنبال خود می آورد، به فوتبال کمک نمی کند.