امروز سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر است.روز 31 شهریورماه سال 1359 بود که صدام با حمایت حامیان خود حملهای همهجانبه برای اشغال ایران که هدف نهایی این حمله هم چیزی جز ساقط کردن نظام اسلامی (نه فقط تصرف خاک) نبود،آغاز کرد و هرچند پیشبینی کرده بود سه روزه خوزستان و در مدت یک هفته ایران را تصرف میکند، اما 34 روز تنها پشت دروازههای خرمشهر زمینگیر شد. هر چند در نهایت خرمشهر چهارم آبانماه سال 1359 سقوط کرد اما 19 ماه بعد یعنی سوم خرداد سال 1361 به آغوش میهن اسلامی بازگشت.
رژیم بعث عراق در طول اشغال خرمشهر آنقدر استحکامات دفاعی در خرمشهر و اطراف آن ایجاد کرده بود که فکر نمیکرد ایران حتی فکر بازپسگیری خرمشهر هم به ذهنش خطور میکند و حتی گفته بود اگر ایران بتواند خرمشهر را بازپس بگیرد کلید بصره را در اختیارش خواهد گذاشت اما صدام پس از هشت سال جنگ با ایران نه تنها به هیچ یک اهدافش که یکی از آنها «آقایی» بر اعراب بود نرسید بلکه با حمله به کویت و شکست از همان حامیانش که او را در حمله به ایران و طول جنگ هشت ساله تجهیز کرده بودند و همچنین اشغال کشورش توسط آن کشورها، در نهایت دستگیر و پس از مدتها حبس، به خفت و خاری اعدام شد.
صدام که بود؟
صدامحسین عبدالمجید التکریتی،روز 28 آوریل 1937 در روستای «العوجه» (175 کیلومتری شمال بغداد) در یک خانواده متوسط به دنیا آمد. او در سال 1957 زمانی که جوانی 20 ساله بوده به حزب عربی سوسیالیستی بعث پیوست.
در سال 1959 در عملیات ترور «عبدالکریم قاسم» اولین نخستوزیر عراق پس از سرنگونی رژیم پادشاهی در سال 1958 شرکت کرد و سپس به صورت غیابی در حالی که به مصر فرار کرده بود،محکوم به اعدام شد.
او کمی بعد به عراق بازگشت و اتفاقات مختلفی افتاد و در نهایت یک کودتای نظامی با مشارکت صدام و سرلشکر احمد حسنالبکر رخ داد.
پس از این کودتا،سرلشکر احمد حسن البکر،رئیسجمهور شد و صدام نیز از سال 1975 تا روز 16 جولای 1979 که سرلشکر البکر کنار رفت، معاون وی بود. در آن زمان گفته شد که سرلشکر البکر به دلیل مشکلات درمانی و وضعیت جسمی استعفا کرد.
پس از این ماجرا،صدام مسئولیتهای بیشتری را در عراق به دست گرفت که از جمله آنها میتوان به منصبهای ریاست جمهوری،نخستوزیری،دبیرکلی رهبری «قطری» حزب بعث،ریاست شورای فرماندهی انقلاب و فرماندهی عالی نیروهای مسلح اشاره کرد. به دنبال این موفقیتها و کسب عناوین و مقامهای گوناگون، او کودتایی را که با آن به قدرت رسید «انقلاب ستوده» نامید.
صدام سپس کشتار دشمنان انقلاب از جمله تعدادی از دوستان نزدیکش که در حزب بعث فرمانده بودند را آغاز کرد. این تصمیم کورکورانه که از بعثیها آغاز شد، ادامه پیدا کرد و شمشیر صدام به گردن تمامی کسانی که گمان به خیانت آنها میرفت، رسید. البته صدام در این مسیر تعمدا دست به کشتار افراد بیگناه هم میزد تا اینگونه دیگران را به ترس و وحشت اندازد. نتیجه این امر این بود که اهل قلم عراق در آن دوره شروع به حمایت از صدام و دعوت مردم به تایید و حمایت از او کردند. این حمایتها غیرواقعی و یا از ترس شمشیر بود و یا امید به عطا و بخشش صدام.
این مرد جاهطلب از آن پس شروع به ساخت بتی از خود کرد و بالاترین رتبه نظامی ارتش را به خود اختصاص داد. رتبه ژنرال که در تاریخ نظامی عراق بیسابقه است. در سال 1980 به خاک ایران حمله کرد و جنگ هشت ساله عراق علیه ایران آغاز شد.جنگی که صدها هزار کشته ایرانی و عراقی به جای گذاشت.پس از پایان خفتبار جنگ برای صدام، وی عملیات «انفال» را آغاز کرد و در سال 1988 روستاهای کردنشین عراق را بمباران شیمیایی کرد.
در دوم ماه «اوت» 1990 یک بار دیگر صدام جهانیان را غافلگیر کرد و با حمله نظامی به کویت،آنجا را به اشغال درآورد.
نتیجه این جنگطلبیها این بود که تشکل نیروهای ائتلاف با تصمیم شورای امنیت و به رهبری آمریکا شکل گرفت و با آغاز جنگ (ژانویه 1991 )، ارتش عراق از کویت بیرون رانده شد و نیروهای ائتلاف تمامی عراق را بمباران کردند و شالوده اصلی این سرزمین در هم شکست به طوری که عراق یک قرن به عقب بازگشت. پس از آن نیز کشور عراق تا سال 2003 در تحریم اقتصادی و سیاسی بود.
در سال 1995، 99.9 درصد مردم عراق پیمان خود را برای هفت سال با صدام حسین تجدید کردند و در سال 2002 هم بار دیگر پیمان تجدید شد اما به صورت 100 درصد و با مشارکت 100 درصدی رایدهندگان!.
در آوریل سال 2003،نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا،عراق را به اشغال درآوردند و رژیم صدام و حزب بعث سرنگون شد. صدام در حالی که در حفرهای در شهر زادگاهش «تکریت» مخفی شده بود (دسامبر 2003) دستگیر و سپس محاکمه و دسامبر 2005 حکم اعدام صدام در صبح روز عید قربان اعدام شد.
این، روایتی کوتاه از زندگی شخصی و سیاسی صدام حسین از منفورترین چهرههای سیاسی عصر حاضر است.
اگر کتابهای تاریخی و حوادث مهم عصر حاضر را فراموش کنیم و فقط به حوادث تاریخی جدای از گذشته نزدیک یا دور آنها بنگریم، به این پرسش میرسیم که چه کسی دیکتاتوری چون صدام را خلق کرد؟ عراق در برابر اشغال انگلیسیها در انقلاب بیستم مقاومت کرد و تمامی عراقیها از عرب و «کرد» گرفته تا شیعه و سنی همگی متحد شده و در برابر هر چیز و هر کسی که سرزمین عراق را تهدید میکرد،ایستادند اما پس از اینکه عراق طعم کودتاهای نظامی متوالی را که از پشتوانه مالی همسایگان برخوردار بودند، چشید، از هم گسیخت و در حالی که دولتی مرکزی و مقتدری نداشت، در برابر هر نیروی نظامی تسلیم شد.
این کودتاها بدون تعارف از محل میلیاردها دلار کمک همسایگان عراق در خلیج فارس و به تبع آن حمایتهای سیاسی آنها در کنار سکوت هدفمند بقیه کشورهای عربی منطقه و گاهی هم تایید و حمایتهای علنی آنها انجام شد. در کنار همه اینها، قدرتهای امپریالیستی از غرور و قدرتطلبی دیکتاتورها هم در راستای منافع منطقهای خود استفاده کردند.
کشورهای عربی خلیج فارس از صدام در جنگ با ایران، با پرداخت میلیاردها دلار حمایت کردند و دیکتاتوری را که مردم کشور خود را از ترس گسترش تشیع و یا از بیم نفوذ انقلاب اسلامی ایران به کشورش میکشت،یاری کردند.
آیا میدانید کشورهای عربی خلیج فارس حقیقتا چه کمکهایی به صدام کردند؟ این دیکتاتور توانست از عراق،کشوری که هرگز وارداتی تا این حد نداشت، کشوری بسازد با وامهای تجاری و توانست کمکهای ضروری را برای فروش نفت عراق به خارج به دست آورد.
او از بنادر عراق برای ورود انواع کالاها به عراق استفاده کرد.
زمانی که جنگ عراق علیه ایران آغاز شد،جنگ در همان 9 ماه اول تمامی ذخایر نقدی عراق را تمام کرد (در حدود 17 میلیارد دلار که در آن زمان، رقم بسیار زیادی بود) در سالهای بعد، به ویژه پس از اشغال جزایر فاو در نزدیکی کویت در سال 1981 توسط ایرانیها،حمایتهای مالی کشورهای عربی منطقه خلیج فارس از عراق آغاز شد و هنگامی که صدام در اواسط جنگ با ایران در حوزه صادرات نفت با مشکلاتی مواجه شد، کشورهای عربی منطقه فروش نفت عراق را به نمایندگی از این کشور در بازار بینالمللی بر عهده گرفتند و پس از فروش،درآمدهای حاصل از آن را به عراق ارسال کردند.
کشورهایی همچون کویت،عربستان و اردن با صادرات تجهیزات جنگی و اسلحه از طریق بنادر این کشور،حمایتهای لجستیک خود را آغاز کردند.در این میان، کشور کویت، بزرگترین حامی عراق بود به طوری که مرزهای این کشور به روی عراقیها باز بود و روزانه نزدیک به 1000 دستگاه کامیون از مرز این کشور عبور میکردند.
کارشناسان میزان مبالغ کمکی همسایگان عراق را در جنگ با ایران بیش از 50 میلیارد دلار تخمین زدند در حالی که حقیقت این است که مبلغ واقعی چندین برابر این میزان بوده است و ما الان داریم از ارزش این پول در دهه 80 صحبت میکنیم. در واقع این مبلغ در زمان ما 100 برابر بیشتر ارزش دارد.
همسایگان حوزه خلیجفارس عراق گمان میکردند با این اقدامات از خود حمایت میکنند و این مبالغ میلیاردی را برای حفظ امنیت و سلامت خود هزینه میکنند اما نمیدانستند و به زودی به بدبختی بزرگی گرفتار میشوند و خود با دست خویش یکدیگر را از بین میبرند.
هر کاری در حمایت از صدام حسین کردند اما نتیجه چه بود؟ این ژنرال قلابی کودتایی،طعم بدبختی را به آنها چشاند و ضربهای مهلک به آنها وارد کرد و ارتشاش را به سمت کویت حرکت داد و پس از اشغال کویت، در سرقت، قتل و تجاوز به کوچک و بزرگ رحم نکرد.
جالب است که این کشورها باز هم درس عبرت نگرفتند و از ترس گسترش شیعه،به حمایتهای خود از صدام ادامه دادند.
در سال 1991، زمانی که صدام تمام ارتش خود را در کویت از دست داد، اهالی جنوب برخاستند و قیام کردند. در آن زمان ممنوعیت پرواز در تمامی آسمان عراق اعمال میشد. سپس همسایههای کشورهای حوزه خلیح فارس عراق نزد مقامات آمریکایی،شفاعت این دشمن بزرگ خود را کردند تا بلکه هلیکوپترهای صدام برای رسیدن به هدف اصیل و آن هم سرکوب انتفاضه عراق، به پرواز درآیند. (صدام آن را انتفاضه شیعه مینامید ولی ما آن را انتفاضه عراقیها مینامیم). (عراق در مقابل اشغال انگلیسیها در انقلاب بیستم مقاومت کرد...)
پس از این،صدام با برگزاری مراسم و سنن مختلف و با کمک پول و رسانه، هیبتی از خود ساخت و آن را در سراسر کشورهای عربی منطقه گسترش داد تا جایی که هر ساله شاعران از سراسر این سرزمین عربی به جشنواره سالانه دو شاعرانه میآمدند و او را به صفاتی که نداشت، از ترس خشم و غضبش ستایش میکردند.
در سالهای پایانی حکومت صدام،تعداد کشتهها افزایش چشمگیری یافت و هیچ کس نتوانست آمار دقیقی از تعداد عراقیهایی که به خاطر حکومت او کشته شدند، بدهد. خلاصه آمارها خبر از کشته شدن نزدیک به نیم میلیون انسان میدهد.
قربانیان خشونتهای رژیم صدام: نزدیک به 800 هزار نفر و کشتههای جنگ عرق علیه ایران پس از بررسی و آمارگیری و مقایسه خبرهای متعدد حداقل نیم میلیون نفر( از هر دو طرف).
قربانیان محاصره اقتصادی: یونیسف از مرگ نیم میلیون کودک خبر میدهد.
قربانیان «کرد»: حداقل 100 هزار انسان،در بعضی از آمارها 250 هزار انسان گزارش شده است.
قربانیان انتفاضه1991 میلادی: ارقام متفاوتی گزارش شده،تخمینها در حدود 250 هزار نفر است و برخی دیگر معتقدند 100 هزار نفر بوده است. در حمله به خاک کویت نیز بیش از هزار کویتی کشته شدند.
اقدامات سرکوبگرانه بیپایان از جمله قطع زبان که فیلم ویدیویی آن هم موجود است:ردیفی از عراقیها یکییکی زبانهایشان در مقابل دوربین قطع میشود به جرم اینکه به شخص صدام توهین کردهاند.این فیلم در «یوتیوب» موجود است.
هر کسی امروز از کودتایی حمایت کند فردا در آتش آن خواهد سوخت.
این قانون بر تمامی کشورها،گروههای سیاسی و افرادی که گمان میکنند در پناهگاهی از جنون قدرتطلبی اینگونه افراد هستند و از آن مهمتر از کودتاهای نظامی حمایت میکنند، قابل تطبیق است چرا که امروز این سرمایهگذاری به زیان آنها تمام شده است چرا که مردم جهان و کشورها تغییر کردهاند و نسلی جدید آمده که چیزی به جز آزادی کامل را نمیپذیرد.
صدام نمونه یک استبدادگری در نتیجه استعمار است که منجر به فروپاشی اتحاد ملی، از بین رفتن نیروی انسانی،به هدر دادن ثروتهای ملی و نابودی تولیدات فرهنگی یک کشور شده است.
داستان صدام حسین با شعرهای مدحگونه شاعران عرب آغاز شد و با چوبه دار به پایان رسید.
اینکه صدام چه کسی بود برای بسیاری هنوز نامشخص است اما ما فقط به این نکته اشاره میکنیم که او تنها حاکمی در طول تاریخ بشریت بود که مردم خود را با سلاح شیمیایی بمباران کرد و جز اینکه او یک دیکتاتور واقعی بود نمیتوان نتیجه دیگری گرفت.
گزارش از سپیده حسینی