کسی را برای رسیدن خود و تیمش به عنوان قهرمانی تخریب نکرد، مقابل آن هایی که برای تیمش حاشیه درست کردند فقط سکوت کرد و به حاشیه ها دامن نزد و شاید این نوع رفتارها كه در كمتر مربي ايراني ديده ميشود، بود که فرکی را مربی با اخلاق ایران لقب داد
حسين فركي پس از دو فصل حضور موفق در فولادخوزستان، سرانجام تصميم به جدايي از اين تيم گرفت.
حضور موفق حسین فرکی، مربی با اخلاق و مليپوش سابق فوتبال ایران در نفت تهران و در لیگ یازدهم باعث شد که فولادیها خواهان جذب او که در کارنامه خود مربیگری در تیمملی در کنار برانکو ایوانکوویچ را داشت، شوند و 26 اردیبهشت ماه سال 91 بود که او به عنوان سرمربی سرخپوشان اهوازی راهی خوزستان و جانشين مجيد جلالي شد و کار خود را در استانی فوتبالخیز و فوتبالدوست آغاز کرد.
فرکی در چند هفته ابتدایی لیگ دوازدهم نتایج راضیکنندهای کسب نکرد و این نتایج باعث شد که در بازی با پرسپولیس طاقت عدهای از تماشاگران به سر آید و با پرتاب يك شی به سمت او، موجب شکستگی سر وي شوند ولي این مربی، با متانت و صبوري هميشگي خود، بدون هيچ گلايهاي به كارش ادامه داد. فولاد در اين ديدار توانست بازی باخته را با تساوی عوض کند تا آن تماشاگرنما شرمنده رفتارش شود.
روند موفقيت فرکی از همین دیدار آغاز شد و تا جایی ادامه پيدا كرد که او در لیگ دوازدهم فولاد را به سهمیه آسیایی رساند و در همین لیگ بود که فولاد با 19 هفته شكستناپذيري، رکوردي كمنظير را در تاريخ ليگ برتر فوتبال ايران به ثبت رساند و در پايان، مكان چهارم را به خود اختصاص داد. فركي همچنين در اين سال به عنوان مربي اخلاق ايران شناخته شد.
همه باتوجه به شناخت قبلیای که از فرکی در تيم نفت تهران داشتند، به تواناییهاي او واقف بودند اما باتوجه به سال موفقیتآمیزی که در فولاد سپری کرد، مطمئنتر شدند که شایستگیهای مربي سابق تيمملي بسیار است و از این جا بود که توانایی ها و خصوصیات اخلاقی او بیشتر از قبل زبانزد عام و خاص شد.
فولاد که لیگ دوازدهم را با هدایت فرکی با موفقیت پشت سر گذاشته بود، برای لیگ سیزدهم نیز انتخابی به جز فرکی نداشت و کار خود را در لیگ سیزدهم با او آغاز کرد تا گام محکمتری برای موفقیت در لیگ ایران و آسیا بردارد. فرکی توانست پاسخ اعتماد باشگاه را در همان ابتدای فصل بدهد، چرا که فولادمردان در نیمفصل اول عملکرد خیرکنندهای داشتند و حتي ميتوانستند قهرماني نيمفصل را هم ازآن خود كنند.
سرخپوشان اهوازی كه خود را در قامت يك تيم مدعي ميديدند، در نیمفصل دوم باوجود این که بازی های آسیایی را هم پیش رو داشتند، از هدف اصلی خود که همان قهرمانی در لیگ ایران بود و بارها فركي به آن اشاره كرده بود، دور نشدند و درنهایت هم در رقابتي تنگ با چهارم تيم مدعي، در تبريز موفق شدند جام قهرماني ليگ برتر را بالاي سر ببرند و خوزستان را سرمست از این قهرمانی کنند.
اما این پایان سال موفقیتآمیز فرکی با فولادیها نبود، چرا که سرخپوشان اهوازی با هدایت فرکی در آسیا هم خوش درخشیدند و با وجود این که نسبت به سه نماینده دیگر ایران در این لیگ کمسابقهتر بودند، با عملکرد خوبشان تا مرحله یک هشتم نهایی نيز بالا آمدند و باوجود این که در این مرحله، از آسيا حذف شدند اما تیم بدون شکست رقابت ها تا این مرحله لقب گرفتند.
فرکی در مسیر طي شده قهرمانی فولاد، به هر چیزی چنگ نزد و به جای کارهای ناجوانمردانه، مردانه بازی کردن را به بازیکنانش آموخت و به آنها انگیزه داد تا در فوتبال به شیوه صحیح به نتیجه برسند. او مانند یک پدر با ايجاد رابطهاي صميمانه و دوستانه، شاگردانش را به گونهاي هدايت كرد كه در مسیر قهرمانی گريبانگير غرور و ترس نشوند؛ او اين دو موضوع را به عنوان دو عامل شكست و عدمموفقيت، بارها به شاگردانش گوشزد کرد و حاصلش عملكرد خيركننده فولادمردان در سال گذشته شد.
مربی موفق ایران همیشه در کارش خواست خدا را در اولویت قرار داد، هیچ گاه مقابل فردی که مخالفش بود نایستاد، کسی را برای رسیدن خود و تیمش به عنوان قهرمانی تخریب نکرد، مقابل آن هایی که برای تیمش حاشیه درست کردند فقط سکوت کرد و به حاشیه ها دامن نزد و شاید این نوع رفتارها كه در كمتر مربي ايراني ديده ميشود، بود که فرکی را مربی با اخلاق ایران لقب داد و او را بیش از پیش نزد فوتبال دوستان محبوب کرد.
اما در ليگ سيزدهم درد كهنه بازهم به سراغ فركي آمد و او مدتها با آن دسته و پنجه نرم كرد. سختي تحمل اين درد و گره ايجاد شده بين خود و مردم خوزستان، كار او را براي گرفتن يك تصميم منطقي سخت كرده بود... اما وضعيت جسماني او درنهايت مانع از ادامه حضورش در فولاد شد. فركي از فولاد جدا شد تا لیگ سیزدهم و قهرمانی در آن، پایان کارش در خوزستان باشد. براي همه خوبيها سپاس، مرد اخلاق فوتبال ايران ...