بر اساس يك سند منتشر شده در پايگاه اينترنتي ويكيليكس، عليرضا نوريزاده كه در شبكه صداي امريكا از او بهعنوان كارشناس ياد ميشود اما حتي بينندگان شبكههاي ماهوارهاي نيز او را به دروغگويي و آسمان و ريسمان بافتن ميشناسند، با ناظر امور ايران در سفارت امريكا در لندن گفتوگو كرده و با داستانهايش امريكاييها را هم سر كار گذاشته است.
به گزارش رجانيوز، تاريخ اين سند 13 اسفند 87 (03/03/2009) يعني حدود سه ماه قبل از انتخابات رياست جمهوري دهم است و نوریزاده در ملاقات با ناظر امور ایران در سفارت آمریکا در لندن (London Iran Watcher) ادعاي خندهداري را مطرح كرده و گفته است كه "هرچند احمدی نژاد شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات دارد اما آیتالله خامنهای در حال بررسی کاندیداتوری سرلشکر "رحیم صفوی" است تا فرمانده سابق سپاه به عنوان کاندیدای ارجح ایشان در انتخابات خردادماه شرکت کند."
وي مدعی است که این اطلاعات را از یک منبع ناشناس در دفتر رهبري دریافت کرده است. این عنصر شبکههای ضدانقلاب افزوده است: "آیتالله خامنهای به اشخاص معدودی خارج از بیت یا ستاد شخصی خود اعتماد دارد و در حال حاضر خبر بررسی رحیم صفوی توسط ایشان به خارج از بیت رهبری درز نکرده است."
نوریزاده همچنین به نقل از همان منبع ادعایی بينام و نشان در مورد "علی اکبر ولایتی" نیز ادعا کرده كه "ولایتی به عنوان مشاور امور خارجی آیتالله خامنهای همچنان مورد اعتماد ایشان است و نقش کلیدی در هرگونه تماس احتمالی با آمریکا ایفا خواهد کرد اما اکنون به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مورد حمایت رهبری ایران قرار ندارد."
این سند میافزاید: "نوریزاده با وجود
ادعاهای خود همچنان معتقد است که احمدی نژاد از شانس بالایی برای پیروزی در
انتخابات برخوردار است. نوریزاده، قدرت احمدی نژاد در انتخابات را وابسته
به چند عامل از جمله کنترل پروسه
رأیگیری، محبوبیت او در نحوه برخورد با موضوع هستهای و چهره پوپولیستی رئیس جمهور دانسته است."
ادعاي نوريزاده در مورد حمايت از كانديداتوري سردار صفوي آنهم به نقل از منابع بينام و نشان در حالي است كه اصولاً امورات فردي مانند وي از همين داستانسراييها ميگذرد و ظاهراً افرادي نيز از داخل ايران با ادعاي ارتباط با محافل تصميمگير در نظام، وي را سر كار گذاشته و او را كاملاً بياعتبار كردهاند.
افشاي ماجراي نفوذ مدحي در پروژه "دولت در تبعيد" نيز نشان ميدهد كه نوريزاده و افرادي مانند او براي اينكه تاريخ مصرفشان نزد غربيها تمام نشود، بهسرعت فريب ميخورند و علاوه بر داستانهايي كه مجبورند بهطور روزانه از اخبار محرمانه داخل ايران بسازند و در شبكههاي ضد انقلاب و جلسات خصوصي ارائه كنند، براي پر كردن خلأ ارتباطي خود با منابع داخل مطلع ايران، بهسادگي فريب ميخوردند.
اما نكته جالبتر در اين ميان، عقبماندگي سيستمهاي جاسوسي امريكا از تحليل تحولات ايران و دست به دامن شدن آنها به افرادي مانند نوريزاده است كه بينندگان شبكههاي ماهوارهاي در ايران نيز او را جدي نميگيرند.