يك كاريكاتوريست گفت: هنوز در كشور ما به كاريكاتور به عنوان يك شغل نگاه نميشود.
عباس ناصري اظهار كرد: جايگاه اصلی كاريكاتور در مطبوعات است؛ هر چند در مكانهايي همچون جشنوارهها نيز از كاريكاتور استفاده ميكنند.
وي افزود: در مطبوعات و خبرگزاريها اغلب كارهايي كه صورت ميگيرد درباره سوژههاي سياسي و بينالمللي است. البته جايگاه چنين سوژههايي باارزش است اما مردم دوست دارند در مطبوعات كارهايي را ببينند كه از دردهاي آنها سخن ميگويد و فكر ميكنم مردم بيشتر تشنه اين هستند كه دردهايشان را به شكل كاريكاتور در مطبوعات ببينند. كارهاي اجتماعي و اقتصادي داخل كشور بيشتر مورد پسند مردم هستند.
ناصري، با بيان اين كه كاريكاتور پيامش را بسيار سريع و با زباني بينالمللي به مخاطب ميرساند و ميتواند محتوای يك مقاله چند صفحهاي را در يك لحظه به بيننده خود برساند، خاطرنشان كرد: متأسفانه در مطبوعات كشور آن قدر كه بايد به كاريكاتور بها نميدهند. اكنون نيز مرسوم شده وقتي خبرگزاريها كاريكاتور را خريداري ميكنند مطبوعات به راحتي اثر را از خبرگزاریها برميدارند و حتي بعضي از آنها امضاي شخص را نيز از پاي اثر پاك ميكنند.
اين كاريكاتوريست درباره خط قرمزهاي موجود كاريكاتور بيان كرد: ما هنوز هم متوجه نشديم خط قرمزها چه هستند. قاعدتاً خط قرمزهايي وجود دارد كه ما به آنها احترام ميگذاريم ولي در بعضي ادارات با آمدن يك مدير خط قرمزها عوض ميشوند و اين براي ما مشكلساز است.
او اضافه كرد: خط قرمزها در همان حدي كه براي ما مشخص است قابل احترام است اما اين كه هر كسي براي خودش بنشيند و خط قرمزي را تعيين كند مشكلساز است.
ناصري تصريح كرد: يكي از خط قرمزهايي كه جزو خطوط قرمز اصلي نيز محسوب نميشود و ميتوان گفت جزو خطوط قرمز فرعي است عدم انتقادپذيري بعضي افراد است. به عنوان مثال اگر من كاريكاتوري بكشم و بگويم كه فلان خبرگزاري ضعيف است بلافاصله بر عليه من موضع گرفته ميشود و سعي ميشود دنبال راهكارهايي بروند تا فرد را گير بيندازند. در نتيجه من سعي ميكنم كه آن ارگان را نقد نكنم. پس اين براي من يك خط قرمز ميشود.
وي همچنين با اشاره به كاريكاتور به مثابه شغل و حرفه اظهار كرد: در كشور ما اگر بخواهيم به عنوان يك منبع درآمد به كاريكاتور نگاه كرد واقعاً مشكل است. من به عنوان يك كاريكاتوريست از ابتداي روز بايد به فكر كار براي مطبوعات، جشنوارههاي مختلف، به روز كردن سايت و غيره باشم. با اين حال، باز كم ميآورم. من شخصاً به كساني كه علاقهمند به اين كار هستند توصيه ميكنم به عنوان شغل اصلي وارد اين كار نشوند.
او خاطرنشان كرد: درست است كه ما در اين كار به اسم و رسمي رسيدهايم اما شايد از 365 روز سال 300 شب آن را گرسنه بخوابيم و اين را هيچ كس نميبيند. ما بارها شده است كه براي گرفتن بودجه يك جشنواره تحقير شدهايم و كساني مثل من كه اين حرفه را به عنوان شغل اصلي انتخاب ميكنند براي اين كه جلو بروند مجبورند خيلي مسايل را تحمل كنند.
اين كاريكاتوريست توضيح داد: هنوز جامعه ما به اين حرفه به عنوان يك شغل نگاه نميكند و آن را نپذيرفته است و هنوز ما آن رفاهي را كه بايد داشته باشيم، نداريم.