تا چندی پیش هیچکدام از مدیران زیر بار این سخن نمی رفت که بیماری سرطان در خوزستان به شکل ناگهانی افزایش پیدا کرد.
«بیمارستان شفا» تنها مرکز درمان تخصصی سرطان در اهواز است. تقریبا تمام کودکان و بیش از 90 درصد بزرگسالان مبتلا به سرطان در خوزستان برای درمان به بیمارستان شفا مراجعه می کنند.
«شفا» تابلوی نمایشگر روند رو به رشد سرطان است، هرچند تاکنون گذر هیچ مدیر و مسئولی برای بازدید به آن نیفتاده و آمارهای تکان دهنده اش هیچگاه در کارگروه های مقابله با آلودگی هوا ارائه نشده است.
حالا اما رئیس سابق بیمارستان شفا نسبت به افزایش چشمگیر آمار بیماران سرطانی در سالهای اخیر و ارتباط آن با آلودگی هوا هشدار می دهد.
کاوه جاسب فوق تخصص خون و سرطان کودکان می گوید: آمارها نشان می دهد که مراجعات جدید بیماران سرطانی بیمارستان شفا در سالهای 75 تا 91 حدود 500 درصد افزایش داشته است. به طوری که تعداد بیماران جدید از 223 نفر در سال 75 به 998 نفر در سال 91 رسیده. این در حالیست که جمعیت خوزستان در این مدت حداکثر 25 درصد رشد دارد. از سوی دیگر تعداد روزهایی که پدیده گرد و غبار در استان اتفاق افتاده نیز طی سال های 80 تا 91 (از زمان نصب دستگاه های سنجش آلودگی هوا) افزایش حدود 800 درصدی آلودگی هوا را نشان می دهد. بنابراین در صورتی که آلودگی هوا به عنوان یک شاخص آلودگی محیط زیست (آب، هوا، غذا و...) در نظر گرفته شود، میان افزایش تعداد بیماران سرطانی و تعداد روزهای وقوع پدیده گرد و غبار می توان به یک ارتباط منطقی و مستقیم رسید.
وی تصریح می کند: اگر برای ایجاد اثر آلودگی محیطی یک دوره زمانی قائل باشیم، این افزایش آمار مربوط به سال هایی است که آلودگی هوا در مقایسه با سالهای 86 تا کنون حداقل بوده و اگر بخواهیم به انتظار تاثیر این آلودگی بنشینیم می توان «سونامی سرطان» را در منطقه پیش بینی کرد.
جاسب با بیان اینکه عوامل ژنتیکی و محیطی مهمترین علل ایجاد سرطان هستند، می افزاید: فاکتورهای (قومیت و ازدواج فامیلی) در این سال ها در استان تغییری نداشتند، بنابراین می توان احتمال داد که اثرات محیطی (آب، هوا، غذا و...) نقش زیادی در افزایش سرطان داشته باشد. گزارش ها از وجود اورانیوم در گرد و غبار خوزستان حکایت دارد که این مساله نیز بسیار حائز اهمیت است.
این فوق تخصص سرطان که یافته های تحقیقش را به زودی به صورت یک مقاله علمی منتشر می کند، تاکید می کند: آمار مبتلایان جدید سرطان در خوزستان آنقدر بزرگ و خطرناک است که حتی اگر تمام مطالب ذکر شده در حد فرضیه باقی بماند باید بسیار جدی تر به آن توجه شود.
قاتل خاموش
اگر چه اخیرا متولیان حفاظت محیط زیست در دولت یازدهم ارتباط افزایش مرگ و میر شهروندان را با آلودگی هوا تائید کرده اند، اما تا چندی پیش «محمدی زاده» رئیس سابق سازمان حفاظت محیط زیست مدعی شده بود «هیچ گزارشی وجود ندارد که حتی یک نفر بر اثر آلودگی هوا کشته شده باشد»، این ادعا را البته موسسه بین المللی تحقیقات سرطان (IARC) سه ماه پیش رد کرد. این موسسه در گزارش جدید خود رسما آلودگی هوا و ذرات معلق در آن را در گروه نخست مواد سرطان زا قرار داد.
تا پیش از این IARC برخی از ذرات معلق آلودگی هوا از قبیل دود دیزل را به عنوان مواد سرطان زا اعلام کرده بود اما در گزارش جدید تمامی ترکیبات موجود در آلودگی هوا به عنوان مواد سرطان زا معرفی شده اند. بر اساس این گزارش با وجود اینکه خطر ابتلا به سرطان ریه در اثر آلودگی هوا به تنهایی پایین است، اما وفور عوامل آلوده کننده هوا و دشواری اجتناب از این منابع از قبیل سیستم های حمل و نقل عمومی، نیروگاه ها، آلودگی های صنعتی و کشاورزی منجر به افزایش درصد ابتلا به سرطان می شوند.
همان زمان سازمان بهداشت جهانی (WHO) نیز برای دومین بار اهواز، مرکز تولید نفت ایران، را به عنوان آلوده ترین شهر جهان معرفی کرد که مانند دیگر شهرهای لیست 10 شهر آلوده WHO شهری به شدت صنعتی است.
در بیانیه این سازمان آمده است: هم اکنون می دانیم که اگر هوا را آلوده کنیم نه تنها به صورت کلی، خطری علیه سلامت افراد است بلکه دلیل اصلی مرگ های سرطانی است.
پیش از این نیز دو استاد دانشگاه شهید چمران اهواز در مقاله ای از وجود اورانیوم در ذرات گرد و غبار خبر داده و نسبت به اثرات آن هشدار داده بودند.
اولویت فراموش شده
وزارت بهداشت اما نه یافته های دیگر تحقیقات را قبول دارد و نه مطالعات خود را در یک دهه گذشته به سرانجام رسانده است.
ملک زاده معاون وزیر بهداشت اخیرا اعلام کرده «سونامی سرطان نداریم و میزان شیوع سرطان در کشور از کشورهای اروپایی کمتر است».
مصطفی فقهی معاون پژوهشی سابق دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز نیز در همین رابطه می گوید: اگر چه تاثیر نامطلوب ریزگردها بر سلامت غیرقابل انکار است، اما بیان علمی و مستند سازی آن نیاز به مطالعات وسیع و همه جانبه دارد که ممکن است چند سال طول بکشد. ارتباط سرطان و آلودگی هوا نیز از جمله این مطالعات است. البته تحقیقات مرتبط با ریزگردها با وجودی که جزو اولویت های اول و فوری استان است اما به دلیل محدودیت منابع مالی هنوز کامل نشده است. بخشی از تحقیقات به عنوان اولویت های اصلی انجام و بخشی نیز در حال اجراست.
وی (که از سال 88 تا چند روز پیش عهده دار این سمت بود) اظهار می کند: با وجودی که مطالعات از سال 89 با پیش بینی یک میلیارد تومان اعتبار آغاز شد، اما تاکنون حدود 500 میلیون تومان از بودجه پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اهواز هزینه شده و مابقی اعتبار محقق نشده است. چرا که ارگان های دیگر مثل وزارت کشور، استانداری و یا سازمان محیط زیست در این زمینه هیچگونه کمکی نکردند.
فقهی ادامه می دهد: در صورت همکاری سایر دستگاه ها می توانستیم پایگاه یا ایستگاه های تحقیقاتی راه اندازی کنیم. تیم های پژوهشی بیشتری به کار بگیریم و حوزه پژوهش را از اهواز به کل استان توسعه دهیم. این در حالیست که به دلیل کمبود تجهیزات و امکانات به ویژه در آزمایشگاه هنوز نتوانستیم به بحث رادیواکتیو در گرد و غبار ورود کنیم و نتایج قطعی به دست آوریم. برخی از مباحث مرتبط با سلامت مانند تاثیرات روانی پدیده ریزگردها بر شهروندان نیز هنوز اجرا نشده است. به این مسائل مباحث درمان و آموزش را هم باید اضافه کرد.
60 روز خطرناک؛ 10 روز پاک
وقوع پدیده گرد و غبار از سال 80 در خوزستان آغاز شد. در شهرهای آبادان، خرمشهر و شادگان. این پدیده بعد از چهار سال تمام شهرهای خوزستان را فرا گرفت و اکنون بیش از 20 استان را درگیر کرده است.
گزارش های اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان نشان می دهد که گرد و غبارهای این استان ویژگی های متفاوتی دارد: اندازه این ذرات 2.5 میکرون و کمتر است. آلودگی تا 50 برابر استاندارد و با تداوم سه تا 10 روز اتفاق می افتد. وقوع پدیده گرد و غبار تا 80 روز در سال 88 و میانگین هر 15 روز یک بار نیز ثبت شده است. همچنین محدوده وقوع پدیده ریزگردها از شمال غرب به جنوب شرق و هم جهت با باد غالب خوزستان است که اثرات منفی آن را بیشتر کرده است.
گزارش ها همچنین نشان می دهد اهواز در سال 90، 206 روز و در سال 91، 254 روز شرایط «ناسالم، بسیار ناسالم و خطرناک» را از سر گذرانده است. در هر کدام از این سالها حدود 60 روز هوا در شرایط خطرناک و فقط 10 روز در شرایط پاک بوده است. در نیمه نخست امسال نیز هیچ روزی هوا در شرایط «پاک» نبوده است.
مهران افخمی استاد دانشگاه و محقق محیط زیست می گوید: آلودگي هوا به ویژه از نوع ذرات و آنهم از نوع ذرات داراي قطر كمتر از 10 ميكرون بسيار صاحب اهميت است. چون اين نوع ذرات به دليل ابعاد بسيار ريزشان قادر به عبور از تمامی سدهاي موجود در مسير تنفسي بوده و مستقيما وارد كيسه هاي هوايي (Alveoli) و سپس مويرگ ها و خون مي شوند، بنابراين هر نوع ماده اي كه همراه اين ذرات باشد كه عمدتا به صورت جذب سطحي به بدنه ذرات متصل شده اند مانند انواع مواد آلرژي زا، فلزات سنگين، املاح و غيره مستقيما وارد خون مي شود.
وی می افزاید: متاسفانه عمده آلاينده هاي موجود در هواي اهواز از اين دست بوده اند كه از هر دو بخش طبيعي به دليل خاصيت اقليمي و طبيعت بياباني اهواز از يكسو و آلاينده هاي هوا به دليل وجود صنايع آلاينده حتي در درون شهر (مانند صنايع فولاد) كه اگر در دنيا بي نظير نباشد بي شك كم نظير است؛ همچنین سوخت نامرغوب و خودروهاي فرسوده از سوي ديگر، به وجود آمده اند. در سال هاي اخير بحث ريزگردها نيز به آن اضافه شده و وضعيت به شكلي درآمده كه اهواز صدرنشين شهرهاي با آلودگي هوا در دنيا شود.
10 سال انتظار
سردسته شهرهای آلوده جهان البته با آلودگی های صنعتی نیز دست و پنجه نرم می کند. «برنامه جامع کاهش آلودگی هوای کلان شهر اهواز» که بهمن ماه 90 در کارگروه آلودگی هوای اهواز تصویب شد، این شهر را در بخش صنعت و به لحاظ استقرار منابع نفت و گاز و صنایع مادر و سنگین یکی از آلوده ترین شهرهای کشور معرفی و وقوع جنگ در کشورهای همجوار، پدیده خشکسالی و وقوع مکرر پدیده گرد و غبار را از منابع مهم آلاینده هوای اهواز طی سال های اخیر عنوان می کند.
در این طرح، سهم خودروها در آلایندگی هوای اهواز 25 درصد، سهم وسایل نقلیه عمومی سه درصد و سهم صنایع 74 درصد (که عمده آن صنایع نفتی است) عنوان شده است. همچنین بخش عمدهای از آلودگی هوای مبادی ورودی و خروجی اهواز را ناشی از سوزاندن پسماندهای واحدهای شرقی و غربی مزارع نیشکر وابسته به توسعه نیشکر و صنایع جانبی می داند.
پیش از آن نیز در نخستین مطالعات طرح جامع كاهش آلودگي هوای اهواز كه در زمستان 83 تصویب شد، تاسیسات نفتي، صنايع برق و به ويژه نيروگاه رامين و كارخانجات فولاد مهمترین صنایع آلاینده شناخته شدند.
در این طرح 156 پروژه برای کاهش 52.5 درصد آلودگی هوای اهواز در طول 10 سال پیش بینی شده بود. انتظار می رفت حداقل 70 درصد اهداف این طرح بعد از یک دهه محقق شود، اما برآوردها نشان داد که بسیاری از پروژه های کلان این طرح به دلیل بخشی نگری دستگاه ها اجرا نشده است.
60 درصد ناکامی
احمدرضا لاهیجان زاده مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان در این باره می گوید: میانگین تحقق طرح جامع کاهش آلودگی هوا در هفت کلان شهر کشور حدود 40 درصد برآورد شده که در اهواز نیز حدود 45 درصد است.
وی می افزاید: برخی از محورهای طرح جامع همچون استانداردسازی سوخت، استاندارد کردن خودروها، از رده خارج کردن خودروهای فرسوده و احداث مترو از اختیار استان ها خارج بودند. برخی از محورهای استانی نیز از جمله طرح جمع آوری گازهای همراه نفت (آماک) و کنترل آلودگی شرکت های فولاد خوزستان، گروه ملی فولاد و کربن نیز هنوز تکمیل نشده است. اکنون میزان استفاده صنایع از مازوت به دلیل مشکلات گازرسانی نه تنها بیشتر نشده بلکه کمتر نیز شده است. یکی دیگر از محورها اجرای هفت هزار هکتار کمربند سبز بود که در برنامه سوم توسعه متوقف شد و اخیرا دوباره فعال و 500 هکتار آن اجرا شده است.
لاهیجان زاده، درباره لزوم بازنگری طرح جامع کاهش آلودگی هوای اهواز اظهار می کند: در آن زمان چون پدیده ریزگردها مطرح نبود در طرح جامع نیز به آن پرداخته نشد. افزایش تعداد خودروها و گذشت حدود 10 سال از زمان طرح بازنگری آن را ضروری کرده که در حال انجام است.
دبیر کارگروه کاهش آلودگی هوای خوزستان با تاکید بر نقش صنایع در آلودگی هوا می گوید: اگر چه ریزگردها هوای استان را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد اما این آلودگی مستمر نیست، در حالی که صنایعی مانند نفت و فولاد تولید مداوم آلودگی دارند.
وی همچنین معتقد است که مشکلات موجود قابل حل هستند. اما مسئله این است که مصوبات اجرایی نمی شود و چون تا حالا وارد فاز اجرا نشده ایم، مدام فقط بیان مشکل می کنیم. برای نمونه تاثیر آبدار شدن بخش عراقی تالاب مرزی هورالعظیم در کاهش ریزگردها امسال بسیار محسوس و مشهود بوده است، ولی ما نه تنها برای احیای تالاب هورالعظیم اقدامی نکردیم بلکه آن را خشک تر هم کرده ایم. از سوی دیگر دولت برای مقابله با بیابان زایی (اعم از مالچ پاشی و...) باید با عزم جدی وارد شود، همانگونه که برای طرح های کشاورزی، طرح های زودبازده، کارت سوخت و یا مسکن مهر وارد میدان شد. اما متاسفانه تاکنون عزم جدی در این زمینه وجود نداشته است.
در انتظار «سونامی»
دو ماه از آخرین بحران آلودگی هوا و ماجرای «باران اسیدی» که منجر به تنگی نفس بیش از 20 هزار خوزستانی شد، می گذرد؛ ولی علت این بحران هنوز در پرده ای از ابهام است. این اما همه ماجرا نیست. آلودگی هوای این استان و آثار مهلک آن روی شهروندان بیش از یک دهه است که مطرح شده و مسئولان فقط در «روز هوای پاک» یادشان میآید که بیایند و گزارش دهند که چنین و چنان کردیم.
حالا که راهکارهای مقابله با آلودگی هوا متوقف و مطالعات علمی اثرات زیانبار آن بر مردم مسکوت مانده، آیا تا چند سال دیگر نباید به انتظار «سونامی سرطان» در منطقه باشیم؟
گزارش: نادره وائلی زاده