پارلمان شهري اهواز بايد زنده بماند

تشكيل جلسه رئيس شورا در نخستين روز از سومين هفته فروردين با كارمندان شورا به جاي آنكه رايحه بهاري را در وجود كارمندان شورا پراكنده كند باعث شد بي آنكه جلوه خاصي داشته باشد عده اي جوان و ميانسال را در شرايطي كه هم نگران شهر خود و هم نگران سرنوشت شغل خود هستند گردهم جمع كند.
ويژگي دموكراسي نيم بند جامعه ما شكل گيري و فعاليت شوراي هاي شهر است كه باعث شده تا صدها هزار نفر احساس مشاركت اجتماعي و سياسي پيدا كنند.
حال پس از پشت سر گذاشتن سه دوره از فعاليت شوراها، چالش هاي متعدد فراروي اين پارلمان هاي محلي باعث گشته تا شوراها به توانمندي نسبي نائل شوند. از اين رو، شوراي شهر اهواز از جمله شوراهايي است كه در دو دوره اخير با موضوعاتي گريبانگير بوده كه در همه حالات، حداقل در صدر اخبار رسانه هاي مكتوب و مجازي استان قرار گرفته است.
روايت چرايي وضعيت فعلي شوراي شهر اهواز از تكرار هم گذشته و گاهي شنيدن آن مشمئز كننده مي شود ولي آنچه كه اكنون قابل توجه است سرنوشت نامعلوم براي شورايي است كه مردم به آن راي داده اند و اراده اي كه پشت پرده آن را در آستانه انحلال قرار داده است.
شوراي شهر اهواز متعلق به يك شخص و يك عده خاص نيست كه به خاطر ناخوشايندي از آن عده بخواهند جانش را بگيرند. بلكه پاي حيات  ساسي و اجتماعي مردمي درميان است كه فكر مي كنند شوراي شهر مي تواند برايشان كاري كند. با نگاهي به فعاليت نيم بند شورا در ماههاي گذشته مي توان نگراني را در چشمان منتظر مردمي كه بايد با امضاي اكثريت اعضاي شورا كارشان راه بيافتد به وضوح مشاهده كرد.
عده اي مي كوشند در اين شرايطي كه وضعيت شوراي شهر اهواز شكننده است و نياز به ياري رساني دارد ملتهب كند و اين باور و ترس را كه همانا پيگيري براي حل يك مشكل است خودزني به حساب آورند.
شوراي شهر اهواز در اين وانفسا نه به خاطر مشكلات پيچيده و فقط به خاطر عدم انگيزه لازم از سوي دولتمرداني كه مي توانند تنفس قوي در رگ هاي اين نهاد مردمي جاري كنند پا نمي گيرد. به زبان ساده نياز به يك ريش سفيد دارد تا اين جوان 12 ساله پا بگيرد كه در غير اين صورت رگ هاي عصبي آن از كار خواهد افتاد و ديگر بودن يا نبودن آن تاثيري ندارد.
پس از ديدار اعضاي شوراي شهر اهواز با تني چند از مسئولان كلان و تاثيرگذار خوزستان بر سر حيات شورا، همگان مي پنداشتند كه اين شورا بار ديگر پا مي گيرد و جبران همه خلاء هاي قبلي را مي كند. اعضاي شورا به حدي با ذوق و شوق تمام از ديدارهاي خود در جلسات و رسانه ها ياد مي كردند انگار هيچ اراده ديگري نمي تواند شوراي شهر اهواز را از پاي بيندازد.
به واقع همه كساني كه حيات شورا به اراده آنها بستگي دارد از سوي مردم با اين پرسش مواجه هستند كه چرا سرنوشت مهم ترين عنصر قانونگذاري شهرشان چنين پا درهوا است و چرا هيچ وقت به طور شفاف، همه قصوراتي كه متوجه اعضاي بوده و قصوراتي شورا كه متوجه اراده هاي بيرون از شورا بوده اعلام نمي شود.  
درست است كه ناكامي هاي امروز ، ماحصل ناهماهنگي هاي ديروز اعضاي سابق شورا است، اما خوب است بپرسيم آيا همه آناني كه امروز تبر برداشته اند و به جان نهال نازك شورا افتاده اند، از سر خيرخواهي و به جبران مافات گذشته در اين كارند؟ يا حب و بغض آنها از جايي ديگر مي آيد.
 در ميان منتقدين شورا بسيار هستند كانديداهاي راي نياورده، گزينه هاي ناكام شهرداري، باج خواهان خوش پوش و دلال هاي سياسي كه البته خود را پشت چهره ي وجيه برخي مسئولين دلسوز پنهان مي كنند . ابتكار مسئولان استان اين است كه بازيچه ي تحريكات اين افراد قرار نگيرند چرا كه به هر روي دغدغه مشترك مسئولان استان و نمايندگان شورا خدمت به مردم است.