سطح
توقع برخي از دختران در انتخاب همسر متناسب با طبقه اجتماعي، فرهنگي و
اقتصادي خانوادههاي آنها نيست، آنها انتظار فردي را ميكشند كه همه
فاكتورهاي ايدهآل را داشته باشد، ميگويند آنقدر صبر ميكنيم تا او از راه
برسد.
به گزارش خوزنیوز به نقل از فارس، ازدواج پيوند آسماني بين زن و مرد است
كه دوام نسل بشر و سلامت جامعه را تضمين كرده و اخلاق اجتماعي را بيمه
ميكند و دين اسلام نيز نسبت به انجام آن تأكيد بسيار دارد.
پس از اشتغال، مسائل اقتصادي و قبولي در كنكور، «ازدواج» در رتبه چهارم
به عنوان دغدغهاي براي جوانان مطرح است اما اين تنها از نگاه جوانان است؛
اگر بخواهيم از نظر مسئولان به اين موضوع نگاه كنيم ازدواج به عنوان
مهمترين موضوع در جامعه تلقي ميشود.
از همين رو چند سالي است كه روز اول ذيالحجه كه سالروز ازدواج
حضرتعلي (ع) و فاطمه (س) است، با تدبير مسئولان به عنوان روز ملي ازدواج
نامگذاري شده است؛ در اين روز مسئولان سعي ميكنند با دادن خبرهاي خوش،
جوانان را براي ازدواج تشويق كنند و پرداختن به موضوع ازدواج در يك روز يا
هفته به منظور گوش دادن به زنگ خطري است كه در راستاي كاهش ازدواج در كشور
به صدا درآمده است.
بر اساس برآوردهاي مركز پژوهشهاي مجلس، از سال 1370 تاكنون كاهش آمار
ازدواج علاوه بر شهرهاي بزرگ و كوچك به روستاها نيز كشيده شده است؛ در
مقابل، طلاق روند صعودي به خود گرفته و نسبت آن به ازدواج هر سال با شدت
نگران كنندهاي افزايش مييابد.
اما آيا به راستي براي افزايش ازدواج و كاهش آمار طلاق تنها نگاه
مسئولان بايد به امر ازدواج معطوف شود؟ يا اينكه تنها در يك روز يا هفته
خاصي بايد به موضوع ازدواج پرداخته شود؟ آيا با اين نگاههاي سطحي كه در
خصوص ازدواج داريم ميتوان آينده كشور را در صورت بحران تجردگرايي كه خود
منجر به انواع آسيبهاي اجتماعي است، نجات داد.
متأسفانه امروزه فرهنگ غلطي كه در جامعه كوچكي به نام خانواده حاكم شده
است، به كارگيري از الگوهاي نادرست از جمله چشم و همچشميها در
خانوادههاست كه اثرات مخرب آن به جامعه بزرگتر كه اجتماع نام دارد نيز
كشانده شده و باعث شده است تا ازدواج جوانان به تأخير بيفتد؛ والدين خود را
به هر آب و آتش ميزنند تا براي فرزندانشان امكانات اوليه را براي تشكيل
خانواده فراهم كنند البته خدا ميداند منظور آنها از اين امكانات اوليه
چيست؟
در اين بين اگر جوان دختر و پسر بخواهند به ازدواج فكر كنند ناگاه با
سدي از مخالفتها مواجه ميشوند اينكه «تو هنوز شغل مناسبي نداري، مسكن
نداري، تحصيلات بالايي نداري،جهيزيه آبرومند نداري، پول براي برگزاري مراسم
عروسي نداري» و هزاران اما و اگرهايي كه جوان حتي از فكر كردن به ازدواج
صرف نظر ميكند چه برسد به اينكه در اين خصوص تقاضايي داشته باشد.
طبق آماري كه از مراكز مشاوره در دست داريم، اكثر دخترهايي كه سن
ازدواج آنها بالا رفته است سطح توقعات بالايي دارند؛ سطح توقع برخي از
دختران در انتخاب همسر متناسب با طبقه اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي
خانوادههاي آنها نيست و انتظار فردي را ميكشند كه همه فاكتورهاي ايدهآل
را داشته باشد.
آنها در زير درخت روياهاي خود به انتظار شاهزاده قصهها نشستهاند و
ميگويند آنقدر صبر ميكنيم تا او از راه برسد و نتيجه اينگونه ميشود كه
انتظار كاذب، آنها را به «ازدواج در وقت اضافه» ميكشاند و معلوم نيست در
اين وقت اضافه بخت با آنها يار باشد يا خير كه معمولاً كمتر اتفاق ميافتد
كه آنها به آرزوهاي نامعقولانه خود برسند.
در اين گزارش در نظر داريم ديدگاه جامعه و مسئولان را از مفهوم ازدواج
بررسي كنيم و از نگاه جديتر به موضوع ازدواج و موفقيت در آن كه هماكنون
با تأخير همراه است، بپردازيم.
* اكثر جوانان مفهوم واقعي از ازدواج را از ياد بردهاند
محمد محمدي، يك جوان 28 ساله در گفتوگو با خبرنگار زنان باشگاه خبري
فارس «توانا» در خصوص مفهوم ازدواج اظهار ميدارد: اكثر جوانان مفهوم واقعي
از ازدواج را از ياد بردهاند در حالي كه مفهوم اصلي از ازدواج، پيدا كردن
نيمه گمشده انسان براي رسيدن به تكامل و آرامش است.
وي ديدگاه خود از ازدواج را اسير شدن و محدود شدن ميداند و ميگويد:
اكثر پسرها در حال حاضر تفكر بنده را دارند براي همين دوران مجردي را ترجيح
ميدهند.
محمدي ادامه ميدهد: مشكل بيكاري و اقتصادي، عامل اصلي در كاهش ازدواج
است از طرفي نداشتن هدفي مشخص موجب شده است تا جوانان فكر ازدواج را از سر
بيرون ببرند به عنوان مثال بنده 4 سال كارمند ارگاني بودم كه بدون هيچ
دليلي اخراج شدم؛ در حال حاضر دانشجوي رشته مهندسي صنايع هستم و به آن صورت
هدفي براي زندگي ندارم.
وي در پاسخ به اين پرسش كه آيا تصميم به ازدواج گرفتهايد يا خير،
ميگويد: فكر ازدواج گاهي به سراغم ميآيد اما به محض اينكه مشكلات آن را
بررسي ميكنم خيلي سريع فكر ازدواج از ذهنم خارج ميشود.
* اعتماد دختر و پسر از يكديگر پايين آمده است
اين دانشجوي 28 ساله با اشاره به مشكلاتي كه مانع از ازدواج آن شده
است، ادامه ميدهد: در حال حاضر با حقوق مرد به تنهايي نميتوان زندگي كرد
بلكه بايد زن نيز شاغل باشد از طرفي با توجه به آسيبهاي اخلاقي و اجتماعي
در جامعه، اعتماد دختر و پسر از يكديگر بسيار پايين آمده است و بنده نيز
ترس از ازدواج دارم و ترحيج ميدهم ازدواج نكنم.
محمدي ميگويد: هماكنون فرهنگ چشم و همچشمي در جامعه ما غالب شده است
به عبارتي ميگويند مردم «عقلشان به چشمشان» است؛ دختري به اندازه تاريخ
تولد شمسي خود مهريهاش را تعيين ميكند بدون اينكه دليلي براي اين كار
داشته باشد و تنها براي تفاخر، اين ميزان مهريه را ملاك قرار ميدهد فرد
ديگر نيز به ميزان تولد سال ميلادي مهريهاش را تعيين ميكند و همه اين
موارد دست به دست هم ميدهد تا ديگر جوانان به ازدواج فكر نكنند.
وي خاطرنشان ميكند: روند فعلي در امر ازدواج غلط است و اگر ادامه يابد
آسيبهاي اجتماعي گوناگون در پي خواهد داشت بنابراين خانوادهها بايد سطح
توقعات خود را پايين بياورند و براي جوانان خود آستين بالا بزنند تا فرهنگ
جامعه به سوي ازدواجهاي آسان پيش رود؛ متأسفانه برخي كه خود را «تافته جدا
بافته» ميدانند برگزاري مراسمهاي ساده عروسي را عيب و آبروريزي ميدانند
كه بايد اين نگرش نيز تغيير پيدا كند.
*جوانان با ازدواج مسئوليتپذيرتر ميشوند
بشري محمدي خانم 45 ساله خانهدار، مفهوم از ازدواج را اينگونه بيان
ميدارد: امر ازدواج براي تشكيل خانواده و رسيدن به آرامش است؛ ازدواج موجب
ميشود تا جامعه از سلامت برخوردار باشد همچنين جوانان با تشكيل خانواده
مسئوليتپذيرتر ميشوند.
وي اظهار ميدارد : من و همسرم 28 سال پيش ازدواج كرديم كه با حداقل
امكانات و با برگزاري مراسم خيلي ساده وارد زندگي شديم؛ با يك اتاق 12 متري
زندگي را آغاز كرديم؛ سرويس قابلمه روحي، تلويزيون 12 اينچي، يخچال 6 فوت
از وسايل اوليه زندگي ما بود و 50 هزار تومان وجه نقد به عنوان مهريهام
تعيين شد.
وي ميگويد: حاصل زندگيام سه فرزند پسر و دختر است؛ پسرانم 27 و 24 ساله هستند و دخترم 20 ساله است و هيچكدام ازدواج نكردهاند.
* خواسته پسرم براي ازدواج با توقع بالاي خانواده دختر بينتيجه ماند
محمدي بيان ميكند: پسر27 سالهام ليسانس دارد اما متأسفانه كار موقت
دارد؛ بنا به خواسته خودش از دختر خانمي خواستگاري كرديم اما خانواده دختر و
خود دختر، مسكن شخصي، ماشين و زندگي ايدهآل را از ما طلب كردند به همين
خاطر از اين امر منصرف شديم.
وي با بيان اينكه متأسفانه در حال حاضر توقعات خانوادهها بالا رفته است، ميافزايد: با شرايط فعلي، جوان نميتواند ازدواج كند.
اين خانم خانهدار اضافه ميكند: اكثر دخترها، خانوادهها را تحت فشار
ميگذارند و ميگويند «بايد بهترين سرويس و جهيزه را برايم تهيه كنيد» در
حالي كه وقتي پسر و دختري بخواهند ازدواج كنند، حتي اگر پسر مسكن، ماشين و
شغل مناسب داشته باشد از طرفي در اختيار دختر نيز بهترين جهيزيه قرار گيرد
اين سؤال پيش ميآيد كه آيا اين معيارها انگيزه خوبي براي كنار هم زندگي
كردن است؛ آيا به غير از نگاه مادي، بين اين دختر و پسر تفاهم و محبت
جاري است؟ ضمن اينكه دختر و پسر واقعاً در چه سني ميتوانند اين امكانات را
فراهم كنند؟
مادر 3 فرزند ميگويد: انتظار داريم كه هزينهها تقليل يابد تا جواناني
كه نميتوانند ازدواج كنند تشكيل خانواده بدهند اما دليل اصلي كاهش ازدواج
فرهنگ غلط خانوادههاست كه ازدواج را آسان در نظر نميگيرند كه به نظرم
اين سختگيريها بيشتر از طرف دختر و خانواده دختر است و اگر نه كه پسرها
راضي هستند با كمترين امكانات ازدواج كنند در حالي كه هماكنون ترس از
ازدواج دارند.
محمدي در پاسخ به اين پرسش كه آيا راضي ميشويد با كمترين امكانات
دخترتان را به عقد پسري درآوريد، بيان ميدارد: وقتي عقيده دارم ازدواج را
بايد آسان در نظر بگيريم نبايد اين تنها در حد يك شعار باشد بلكه بايد به
صورت عملي اتفاق بيفتد ولي شايد نظر من تنها مهم نباشد بلكه همسرم توقع
بالاتري نسبت به من دارد و ميگويد بايد آنقدر مهريه را بالا تعيين كنيم تا
تضمين زندگي دخترم باشد.
* مهريه بالا تعهدي براي خوشبختي نيست
وي ميافزايد: البته اين طرز تفكر كه همسرم و ديگران دارند غلط است چرا
كه مهريه يك دختر ميتواند هزار سكه طلا باشد اما طرف مقابل نتواند آن را
بپردازد و ترجيح دهد به زندان برود بنابراين مهريه بالا تعهدي براي خوشبختي
نيست.
محمدي اظهار ميدارد: خوشبختانه طرز تفكر دختر 20 سالهام اينگونه است
كه نبايد به طرف مقابل زندگي فشار وارد كرد و اگر خواستگارش خوب و صادقي
باشد راضي به زندگي با او است حتي به جاي خريد سرويس طلا ترجيح ميدهد كه
از بدليجات استفاده كند البته من به او گفتم اينگونه «دست كم گرفتن» براي
خودت بد ميشود اما فكر ميكنم به لحاظ اينكه خودم سطح توقع كمي از همسرم
در زندگي دارم، دخترم نيز اينگونه تفكر دارد و نتيجه اينكه والدين
ميتوانند انتقال دهنده الگوي خوب و بد به جوانان باشند.
* حدود 50 درصد دخترها به انتظار خواستگار پولدار هستند
محمد كيا 39 ساله كارمند، ميگويد: بنده در سن 24 سالگي ازدواج كردم و
به لحاظ اينكه هدف خودم و همسرم زندگي كردن بود، نگاهمان به ازدواج تجملاتي
نبود و زندگي خود را با حداقلها آغاز كرديم.
وي ادامه ميدهد: در حال حاضر هدف از ازدواج، داشتن مسكن مناسب، ماشين
مدل بالا و مهريههاي سنگين و نگاه تجملاتي به ازدواج است و اينگونه مرسوم
شده است كه «افراد عقلشان به چشمشان است» البته برخي نيز به خاطر
محروميتهايي كه در زندگي دارند، نگاهشان به ازدواج تجاري شده است.
كيا تصريح ميكند: در حال حاضر حدود 50 درصد دخترها به انتظار يك پسر
پولدار مينشينند و انتظار دارند خواستگارشان ماشين، مسكن، ويلا و همه
امكانات رفاهي را داشته باشد آنوقت به او جواب بله دهند بنابراين انتظار
كاذب آنها، باعث بالا رفتن سن ازدواج در كشور شده است.
وي راهكار جلوگيري از توقعات غير واقعي را تغيير فرهنگ ميداند و
ميگويد: رسانهها بايد در آگاهسازي جوانان به امر ازدواج بسيج شوند تا
اين فرهنگ غلط از بين رود همچنين نياز به آموزشهاي لازم در تغيير اين نوع
نگرش داريم كه بهتر است از مدارس خصوصاً از مقطع دبيرستان شروع شود.
كيا با بيان اينكه خانوادهها نبايد در امر ازدواج مادينگر باشند،
اظهار ميدارد: اگر دخترم به سن ازدواج برسد و خواستگاري براي او بيايد كه
پولدار باشد اما انسان نباشد چه تضميني براي خوشتبختي دخترم با همچنين آدمي
است بنابراين ملاك بنده از انتخاب خواستگار دخترم، انسايت است چرا كه
ميخواهد با دخترم عمري را زير يك سقف زندگي كند.
* خانوادهها با توجه به توان مالي براي مراسم ازدواج هزينه كنند
وي با اشاره به اينكه جوانان با يك مهريه اندك و جهيزيه مختصر هم
ميتوانند تشكيل زندگي دهند، ميافزايد: افراد بايد نسبت به توان مالي كه
دارند در برگزاري مراسم ازدواج هزينه كنند و اينگونه كه پدري براي دادن
جهيزيه دخترش زير بار قرض و قسط برود كار معقولانهاي نيست چرا كه با يك
جهزيه مختصر و برگزاري مراسم ساده بدون تشريفات هم ميشود دو جوان را به
خانه بخت فرستاد.
كيا تغيير فرهنگ تجملگرايي در امر ازدواج را تنها حذف چشم و هم چشمي
ميداند و ميگويد: خانوادهها و جوانان بايد واقعنگر باشند و سعي كنند
خود واقعيشان باشند نه اينكه ببينند ديگران چه كاري را انجام ميدهند آنها
نيز همانكار را انجام دهند و خود را تحت فشار مالي قرار دهند چرا كه
نتيجه اين چشم و همچشميها ازدواج را به تأخير انداخته يا اينكه سرنوشت
ازدواجهاي اين چنيني به طلاق ميانجامد بنابراين راهحل اين است كه فرهنگ
غلط تجملگرايي از طريق خانوادهها تغيير پيدا كند.
* هزينههاي ازدواج پسرم را متقبل شدم تا به راه بد كشيده نشود
حبيبالله كاظمي بازنشسته شركت نفت، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي
باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار ميدارد: بنده سه دختر شوهر دادم كه هر سه
را با صداقت و سادگي به خانه بخت فرستادم، يكي از دخترانم مهندس است و طبق
سنت نبوي مهريهاش را 14 سكه طلا تعيين كرده است و در حال حاضر زندگي خوبي
را در كنار همسرش دارد.
كاظمي بيان ميدارد: زماني كه ما ازدواج كرديم هيچكس كمكي به ما نكرد
اصطلاحاً روي پاي خودمان ايستاديم اما امروز وضع تعيير كرده است بنابراين
بايد دست جوانانمان را بگيريم و شرايط ازدواج را براي آنها فراهم كنيم؛
بنده پول پيش منزل مسكوني و خرج زندگي پسرم را متقبل شدم تا پسرم به راه بد
كشيده نشود؛ پدر و مادرها بايد نسبت به امر ازدواج فرزندانشان حساس شوند و
با سنگاندازيهاي خود مانعي براي اين امر مقدس نشوند.
كاظمي با بيان اينكه يكي از دلايل تأخير در ازدواج جوانان فرهنگ نادرست
چشم و هم چشمي است، اظهار ميدارد: اگر فرهنگ ما فرهنگ «علي وار و فاطمه
وار» باشد امر ازدواج با تأخير فعلي كه شاهد هستيم صورت نميگيرد بنابراين
براي ترويج فرهنگ اسلامي در امر ازدواج، بايد تمام رسانهها گروهي بسيج
شوند همچنين جوانان با مراجعه به مشاوره و كارشناسان مذهبي به مفهوم واقعي
ازدواج پيبرند.
* ازدواج به شرط يكصد ميليون تومان در حساب بانكيم
امير ارسلان مسرتزاده جوان 26 ساله شاغل ميگويد: ازدواج سنتي است كه
پيامبر اكرم (ص) نسبت به انجام آن تأكيدات بسيار داشتند اما در حاضر حاضر
به اين سنت حسنه در جامعه نگاه متفاوت از دستورات ديني شده است و افزايش
سطح توقعات خانوادهها، منجر به افزايش سن ازدواج همچنين افزايش ميزان طلاق
در جامعه شده است.
وي تصريح ميكند: هيچ جواني نيست كه ازدواج را دوست نداشته باشد اما
سطح توقعات خانوادهها و بياعتمادي جوانان نسبت به يكديگر موجب شده است تا
ازدواج به تأخير بيفتد و با توجه به افزايش آمار طلاق در جامعه ترسي براي
جوانان ايجاد شده است تا جوانان رغبت به تشكيل خانواده نداشته باشند.
مسرتزاده با بيان اينكه برخي جوانان به لحاظ محروميتهايي كه در زندگي
خود دارند تصميم به ازدواج ميگيرند، ميافزايد: تعيين مهريههاي
نامتعارف و سنگين، تضميني براي دوام زندگي نيست بلكه افراد با به اجرا
گذاشتن آن مهريه ميخواهند به خواستههايي كه تا به حال نرسيدهاند، دست
يابند.
*جوانان امروز «پول» را ملاك خوشبختي ميدانند
وي با بيان اينكه جوانان بايد واقعبين باشند، اظهار ميدارد: افراد
بايد با تشكيل خانواده به فكر با هم بودن و در كنار همبودن باشند و در
تمام شرايط، غمها و شاديها همديگر را تنها نگذارند؛ به قول پدر و مادرم
كه ميگويند «در زمان ما ملاك تفاهم داشتن بود» اما متأسفانه به قول جوانان
امروز ملاك در حال حاضر «پول» است كه ميتواند خوشبختي را به همراه
بياورد.
مسرتزاده با بيان اينكه صداقت موجب پايداري زندگي ميشود، ميافزايد:
برخي خانوادهها براي اينكه از قافله عقب نمانند راضي به تهيه جهيزيه و
برگزاري مراسمهاي پرهزينه ميشوند و خود را در اين خصوص مقروض و وامدار
ميكنند در واقع ميخواهند خود «غير واقعي» را نشان دهند اما اين افراد
بايد بدانند تا چه زمان ميتوانند به اين طريق پيش بروند و بالاخره پي به
اين موضوع ميبرند كه بايد با خود واقعيشان زندگي كنند.
اين جوان 26 ساله قصد ازدواج دارد و ميگويد: به خاطر شرايط مالي تا به
حال ازدواج نكردم البته شرايط مالي هر كس بستگي به معيار ذهني خودش است و
در خصوص خودم بايد بگويم تا زماني كه «يكصد ميليون تومان» در حساب بانكيام
موجود نباشد ازدواج نميكنم.
*معتقدم شخصيت دختر بستگي به ميزان مهريه دارد
علي رضايي متأهل 45 ساله شغل آزاد اظهار ميدارد: ازدواجهايي كه در
حال حاضر با هزينههاي بالا صورت ميگيرد خارج از عرف جامعه اسلامي است اما
اين فرهنگ غلطي است كه هماكنون در جامعه شكل گرفته است و نميتوان آن را
تغيير داد.
وي ميافزايد: به عنوان مثال بنده به عنوان پدر ميگويم مراسمهاي
ازدواج بايد آسان برگزار شود و مهم اين است كه دامادم انسان باشد اما زماني
كه خواستگار دخترم ميآيد ميبينم خواستهام چيز ديگري است و معتقدم بايد
حداقل امكانات را براي دخترم فراهم كند؛ اينكه شغل كاذب نداشته باشد،
بتواند خانهاي را براي دخترم رهن كند اما با برگزاري مراسمهاي پرهزينه
هميشه مخالف بودم و هستم.
رضايي با بيان اينكه براي دخترم تنها يك مراسم عقد برگزار كرديم، ادامه
ميدهد: دخترم 25 سال سن دارد و ازدواج كرده است؛ مهريه آن 500 سكه طلا
است كه با توافق طرفين صورت گرفت؛ متأسفانه ما تنها در شعار ميگوييم كه
بايد طبق سنت حسنه مهريه تعيين شود اما خودم با اين ميزان مهريه مخالفت
نداشتم و با علم اينكه ميدانستم دامادم توانايي پرداخت آن را ندارد با اين
ميزان مهريه موافق بودم.
عقيده وي اين است كه هيچكس مهريهاش را نميگيرد مگر اينكه كارش به
جدايي برسد و تصريح ميكند: تفكر بنده اين است كه شخصيت دختر به مهريه
بستگي دارد و من نيز براي اينكه شخصيت دخترم حفظ شود با مهريه 500 سكهاي
او موافق بودم.
* جهيزيه 12 ميليوني دخترم مقروضم كرد
وي با بيان اينكه ميزان جهيزيه دخترم كه دو سال از ازدواج او ميگذرد
12 ميليون تومان است، بيان ميدارد: براي تهيه جهيزيه دخترم مقروض شدم اما
اين امر طبيعي است چرا كه يك پدر دوست دارد دخترش را با امكانات آبرومندي
به خانه بخت بفرستد و بنده نيز اين كار را براي دخترم انجام دادم البته
زماني كه خودم ازدواج كردم در جهيزيه همسرم يخچال موجود نبود اما آن
امكاناتي كه با خود به خانه من آورده بود براي من زياد هم بود و كمبود
وسايل زندگي هيچ تأثيري در خوشبختي من و همسرم نداشت.
رضايي ميگويد: زن و مرد بايد با محبت در كنار يكديگر زندگي كند و در
همه شرايط همديگر را دريابند؛ هماكنون همسرم در بيمارستان بستري است و
آنقدر به ايشان علاقه دارم كه يك «كليهام» را به او دادم.
وي با بيان اينكه فرهنگ جامعه در خصوص ازدواج جوانان بايد تغيير پيدا
كند، ميافزايد: بايد نگاه جامعه به امر ازدواج عميقتر از نگاه به مسائل
مادي باشد به عبارت ديگر افراد خود را با شرايط موجود وقف دهند.
* نداشتن شغل مناسب فكر ازدواج را از سرم بيرون كرده است
مصطفي هراتي 26 ساله ديپلم كامپيوتر در حالي كه تراكت در خيابان پخش
ميكرد در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار ميدارد: قصد
ازدواج دارم اما تا زماني كه شغل مناسبي را پيدا نكنم فكر آن را از سرم
بيرون كردهام.
وي با بيان اينكه در حال حاضر سن ازدواج بالا رفته است، ميافزايد:
بيكاري مهمترين عامل آن است اما بالا رفتن سطح توقعات خانوادهها عامل
ديگري براي كاهش ازدواج شده است.
هراتي با اشاره به اينكه آرزوي هر جوان است مراسم عروسي بگيرد، بيان
ميدارد: برخي جوانان و خانوادهها براي برآورد اين آرزو مقروض ميشوند
بنابراين اگر افراد معيارهاي واقعي از مفهوم ازدواج را دريابند هيچگاه راضي
به پرداخت هزينه سنگين در امر ازدواج نميشوند و به اندازه توان مالي خود
با اين مسئله برخورد ميكنند.
*دخترانم را با جهزيه مختصر به خانه بخت فرستادم
اشرفالسادات حسيني 57 ساله خانهدار ميگويد: دليل اينكه ميزان
ازدواج در جامعه پايين آمده است به لحاظ بالا رفتن سطح توقعات جامعه است
اينكه افراد مراسمها را خيلي باشكوه برگزار ميكنند يا براي تهيه جهيزيه
مقروض ميشوند.
وي ميافزايد: 4 دخترم را با جهزيه مختصر به خانه بخت فرستادم و در حد
توانم بدون اينكه مقروض شوم آنها را سر و سامان دادم؛ مهريه دخترانم را
مناسب تعيين كرديم و مهريه دو دخترم 74 سكه طلا و مهريه دو دختر ديگر را 14
سكه طلا تعيين كرديم.
حسيني مشكلات اقتصادي، سطح درآمد پايين برخي خانوادهها، سطح بالاي
توقعات دخترها و عدم شغل مناسب براي پسرها را عاملي براي افزايش سن ازدواج
ميداند و ميگويد: اگر دخترها و پسرها منتظر شرايط مناسب براي تشكيل
خانواده باشند، ازدواج در جامعه كم ميشود كه نتيجهاي جز فساد در جامعه
نخواهد بود.
* دلايل فرهنگي مهمترين عامل تأخير در سن ازدواج است
علي عليزاده جوان 24 ساله دانشجو در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه
خبري فارس «توانا» اظهار ميدارد: جواني كه بخواهد ازدواج كند بايد حداقل
امكانات رفاهي را براي تشكيل زندگي داشته باشد البته اين به فرهنگ جامعه بر
ميگردد؛ زماني حداقل امكانات براي تشكيل خانوادهها تعريف مشخصي داشت اما
امروزه حداقل امكانات تعريف جداگانهاي دارد شايد بهتر است بگوييم حداقل
امكانات امرزه براي ازدواج به معناي حداكثر امكانات در زمان گذشته است.
وي با بيان اينكه تصميم به ازدواج دارم اما شرايط آن را ندارم،
ميافزايد: مردم بايد سطح انتظارشان را پايين بياورند چرا كه مشكلات فرهنگي
عامل مهمتري از مشكلات اقتصادي در امر ازدواج است؛ به هر حال هر دو جنبه
مالي و فرهنگي بايد تغيير پيدا كند تا شاهد افزايش ازدواج در كشور باشيم.
عليزاده بيان ميدارد: مراسم ازدواج در خانوادههاي ما ساده برگزار
ميشود؛ مراسم عروسي خواهر و برادرم ساده و در حد معقول برگزار شد.
وي تصريح ميكند: برخي خانوادهها راضي به اين ميشوند كه مراسمهاي
ازدواج را خيلي سنگين برگزار كنند در حالي كه سطح رفاه خودشان مطابق با آن
نيست.
اين جوان 24 ساله ميگويد: اگر 5 ميليون تومان پول داشته باشم اقدام به
ازدواج ميكنم البته براي مسكن مشكل دارم كه بستگي به طرف مقابلم دارد كه
با اين امكانات محدود مرا به عنوان شريك زندگي خود انتخاب كند يا خير.
* قناعت توانگر كند مرد را
خانم حسيني 45 ساله خانهدار اظهار ميدارد: دليل عمده كاهش ازدواج در
جامعه فرهنگ غلط چشم و هم چشمي است يعني اگر بنده فلان جهزيه را به دخترم
بدهم همسايه كنار دستي من هم بايد همان ميزان جهيزيه را بدهد و اين موارد
باعث ميشود كه ازدواج سر نگيرد و فساد در جامعه افزايش پيدا كند.
حسيني تصريح ميكند: مشكلات اقتصادي را به هيچ وجه مانعي براي ازدواج
كردن جوانان نميدانم و معتقدم كه قناعت راه حل خيلي از مشكلات است به قول
شاعر كه ميگويد«قناعت توانگر كند مرد را» به عنوان مثال زن اگر در زندگي
قناعت نداشته باشد به مشكل مالي برخورد ميكند بنابراين ما بايد مديريت بر
درآمد خانواده را ياد بگيريم.
وي با اشاره به حديثي از پيامبر (ص) كه ميفرمايند «كسي كه از ترس
تنگدستي ازدواج را ترك كند، از ما نيست و به خدا سوظن برده است»،
ميافزايد: ما روز اول ذيالحجه را كه سالروز ازدواج حضرت علي (ع) و فاطمه
(س) است را روزه ميگيريم و جشن برگزار ميكنيم اما پيروي از آداب و سنن
معصومين (ع) را نداريم؛ برخي خانمها نيت ميكنند در اين روز مولودي
بگيريند يا در جشن شركت كنند اما پيروي از سنت حسنه فاطمه (س) در امر
ازدواج را نميكنند و ازدواج جوانان خود را در سطح بالايي برگزار ميكنند.
حسيني با ابراز تأسف به عمكرد برخي خانوادهها ميگويد: اين فرهنگ غلطي
است كه بگوييم «فلان كس از نامزدي گرفته تا حنابندان و پايتختي و اصل
مراسم عروسي را به صورت مفصل برگزار كرده است بنابراين چرا ما براي جوانمان
اين كار را انجام ندهيم» يا ممكن است خود جوان همچين مطالبهاي را داشته
باشد در حالي كه با خود اين فكر را نميكنند كه ما مراسم را ساده برگزار
كنيم تا به مرور اين تبديل به فرهنگ ارزشمند در جامعه شود.
وي تصريح ميكند: اگر خانوادهها در امر ازدواج جوانان تعلل كنند و با
روند فعلي، سن ازدواج جوانان افزايش پيدا كند مرتكب گناه شده و ناامني در
جامعه افزايش مييابد بنابراين خانوادهها براي افزايش ازدواج و جلوگيري از
طلاق بايد طبق سنت حسنه در برگزاري ازدواجهاي آسان گام بردارند.
*براي ازدواج فرزندانم مسكن تهيه ميكنم
رحمتالله بحري كارمند شركت داروسازي 40 ساله اظهار ميدارد: جواني كه
بخواهد ازدواج كند بايد شغل و مسكن مناسبي از خود داشته باشد و بنده خودم
دو فرزند پسر 19 ساله و 9 ساله دارم كه اگر آنها به سن ازدواج نزديك شوند
شغل و مسكن آنها را فراهم ميكنم.
وي در پاسخ به اين پرسش كه اگر جواني مسكن و شغل نداشته باشد آيا نبايد
ازدواج كند، ميگويد: به هر صورت جوان بايد ازدواج كند و تشكيل خانواده
بدهد بنابراين خانوادهها با توجه به توان مالي خود بايد براي ازدواج
جوانان گام بردارند.
بحري ميافزايد: در گذشته ازدواجها خيلي راحت انجام ميشد اما
هماكنون وضع تغيير كرده و هر روز كه ميگذرد سطح انتظارات مردم بيشتر
ميشود؛ به نظر ميرسد براي تغيير اين فرهنگ نادرست، خانوادهها بايد گامي
اساسي بردارند چرا كه اگر حاكميت برنامهريزي جامعي هم در اين خصوص داشته
باشد تا خانوادهها راضي به تغيير اين الگوي نادرست نشوند، وضع به همين
منوال ادامه مييابد و هر روز شاهد افزايش سن ازدواج جوانان خواهيم بود.
* بنا به خواسته پدر و مادرم ،700 سكه طلا مهريهام شد
زهرا دودماني متأهل و خانهدار 30 ساله كه 8 سال زندگي مشترك خود را
سپري ميكند، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا»
اظهار ميدارد: زندگي ما با مختصر امكانات و سادهترين مراسمها برگزار
شد.
وي ميافزايد: مهريهام بنا به خواسته پدر و مادرم 700 سكه طلا تعيين
شد البته براي خودم اين ميزان مهريه ملاك نبود اما پدر و مادرم اين نظر را
داشتند و اگر زماني مهريهام را مطالبه كنم همسرم قادر به پرداخت آن نخواهد
بو و به نظرم اين مسائل معياري براي خوشبختي نميتواند باشد.
* برگزاري مراسم پرهزينه ازدواج خوشبختي نميآورد
حسين خدادادي بازنشسته وزارت بهداشت و درمان 57 ساله پدر 4 فرزند دختر و
پسر اظهار ميدارد: جوانان خودشان ميدانند كه ازدواج كنند يا اينكه مجرد
به زندگي خود ادامه دهند.
وي ميافزايد: پسر 35 سالهام فوقليسانس داشته و شغل مناسبي نيز دارد؛
چند بار براي او خواستگاري رفتيم اما توافقي صورت نگرفت، متأسفانه دخترها
زيادهخواه شدهاند و سطح توقعات خانوادهها بالا رفته است؛ از طرفي انتخاب
گزينه مناسب سخت شده است.
خداداي ميگويد: دخترم پزشك است و ازدواج كرده است؛ مهريه او «هزار و
يك سكه طلا» تعيين شده است و زندگي خوبي دارند البته بنده با اين ميزان
مهريه موافق نبودم اما ملاك دخترم اين ميزان بود و اگر زماني دخترم
مهريهاش را مطالبه كند دامادم نميتواند مهريه آن را بپردازد.
وي تصريح ميكند: متأسفانه برگزاري مراسمهاي پرهزينه در ازدواج ريشه
در فرهنگ غلطي دارد كه در برخي از خانوادهها حاكم شده است؛ برگزاري مراسم
پرهزينهاي كه در آخر هم عدهاي به آن ايراد ميگيرند ملاك خوشبختي نيست
بنابراين بهتر است ازدواجها آسان برگزار شود چرا كه اگر كسي بخواهد به
خاطر اين موضوعات ازدواج را به تعويق بيندازد كار ناپسندي را انجام داده و
اگر اين روند ادامه يابد با كاهش نسل همراه خواهيم بود.
*شاهد افت زندگيها موفق در صورت فقدان آگاهيهاي قبل از ازدواج خواهيم بود
هاجر بخشيپور استاد دانشگاه 40 ساله در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي
باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار ميدارد: با توجه به مشاورههايي كه در
خصوص ازدواج به دانشجويان خود ميدهم بايد بگويم توقعات جامعه نسبت به امر
ازدواج بالا رفته است و جوانان معيارهاي مقايسهاي را در خصوص ازدواج به
كار ميبندند.
وي ميگويد: اگر جوانان ما به احاديث و رواياتي كه در امر ازدواج به آن
توصيه شده است توجه داشته باشند و ازدواج را سخت نگرفته و با اين طرز
تفكر تشكيل خانواده دهند، خداوند نيز در رحمت را بر روي آنان ميگشايد.
اين استاد دانشگاه با اشاره به اينكه هر چقدر امر ازدواج را سخت بگيريم
به همان ميزان مشكلات پيش روي آن سختتر ميشود، ميافزايد: با توجه به
تجربهاي كه در زندگي خود و اطرافيانم دارم ميبينم كه خيلي از گرهها به
واسطه خود جوانان و برخي از خانوادههاي آنان شگل ميگيرد.
وي با بيان اينكه بايد جوانان را نسبت به امر ازدواج آگاه كنيم، تصريح
ميكند: بنده براي دانشجويانم در خصوص ازدواج وقت ميگذارم و تأثير آن را
نيز مثبت ارزيابي ميكنم بنابراين بايد براي فرهنگسازي امر ازدواج به
جوانان آگاهيهاي لازم را بدهيم.
بخشيپور ميگويد: اگر اين آگاهيها توسط همه مسئولان و متوليان فرهنگي
اطلاعرساني شود به مراتب اثرگذاري بيشتري را براي تعداد بيشتري از جوانان
خواهد داشت چرا كه بنده زمان محدود و با يك تعداد محدودي جوان سروكار دارم
بنابراين با توجه به اينكه جوانان از منابع متعددي آگاهي كسب ميكنند نقش
رسانه خصوصاً صدا و سيما نيز در اين زمينه حائز اهميت است.
وي با اشاره به برنامه فرهنگي اجتماعي «گلبرگ» كه در خصوص ازدواج
جوانان تهيه شده است، ميافزايد: اين برنامه كه با حضور كارشناس مجرب مذهبي
در زمينه نهاد خانواده پخش ميشود اطلاعات بسيار مفيدي را در اختيار
زوجهاي جوان ميگذارد كه اميدواريم زمان اين برنامهها و تعداد آنها نيز
افزايش پيدا كند.
بخشيپور براي ترويج فرهنگ ازدواجهاي اسان تصريح ميكند: الگوي
فرزندان، خانوادهها هستند بنابراين اگر والدين قناعت را در زندگي پيشه
گيرند فرزندان نيز در اين راستا تربيت شده و نگاه آسانتري به ازدواج
خواهند داشت.
وي با بيان اينكه ما بايد نسبت به مسائل زندگي اطلاعاتمان را بيشتر
كنيم، بيان ميدارد: بايد همه دست به دست هم دهيم و از مسئولان گرفته تا
خانوادهها و خود جوانان در ارتقاء برنامههاي آموزشي، فرهنگي و تحليلي در
زمينه ازدواج تلاش كنيم تا تسهيلي در امر ازدواج صورت گيرد چرا كه اگر هر
كدام بخواهيم خودخواهانه به اين موضوع نگاه كنيم و بگوييم كه به من ربطي
ندارد كه در اين خصوص مداخله كنم مشكلات اوج بيشتري را پيدا ميكند و شاهد
افت زندگيهاي موفق در اجتماع خواهيم بود.
*جوانان مفهوم واقعي ازدواج را از ياد بردهاند
الهه اسدي دانشجوي رشته ارتباطات 24 ساله ميگويد: در حال حاضر رشد
ازدواج نسبت به جمعيت جوان در كشور كاهش يافته است كه دلايل متعددي در آن
دخيل است.
وي مشكلات شغلي و بيكاري را يكي از موانع براي ازدواج جوانان ميداند و
بيان ميكند: جوانان خصوصاً پسرها وقتي هزينههاي مراسم عروسي و هزينههاي
جاري يك زندگي را بررسي ميكنند از اينكه با ازدواج كردن بار سنگيني از
مخارج را بر دوش خود بيندازند ترس و واهمه دارند.
اسدي با بيان اينكه كتابهاي متعددي در امر ازدواج به چاپ رسيدهاست،
ميافزايد: اگر جوانان مطالعه خود را در زمينه تشكيل خانواده بيشتر كنند،
مسلماً ديدگاه مناسبتري نسبت به اين امر پيدا ميكنند همچنين جوانان بايد
اعتقادات ديني خود را تقويت كرده و در امر ازدواج به احاديث و روايات
بسياري كه از معصومين (ع) نقل شده است، مراجعه كنند.
اين دانشجوي رشته ارتباطات ميگويد: در حال حاضر برخي جوانان آزاديهاي
بسياري دارند به همين لحاظ به ازدواج فكر نميكنند چرا كه تصور دارند با
ازدواج آزاديهاي آنان محدود ميشود.
وي با بيان اينكه هم اكنون سطح توقع دخترها و خانوادهها بسيار بالا
رفته است، اظهار ميدارد: با يكي از دوستانم صحبت ميكردم به او گفتم
جهيزيهات شامل چه وسايلي است او به من گفت «مگر من ميتوانم كاسه بشقاب
ببرم افت دارد جهزيه من 1000 متر ويلا در شمال است».
* جوانان در انتخاب شريك زندگي خود ناتوان ماندهاند
مهدي حاج مهدي كارمند شهرداري 49 ساله اظهار ميدارد: مشكلات اقتصادي
باعث شده است تا جوانان به ازدواج فكر نكنند البته تنها اين دليل نيست كه
ازدواج كاهش پيدا كرده است و مسئله ديگر اين است كه جوانان در انتخاب كردن
شريك زندگي خود ناتوان ماندهاند.
وي ميافزايد: خانوادهها نقش بسيار مهمي را در تربيت فرزندانشان بر
عهده دارند و فكر ميكنم در تربيت برخي از جوانان كوتاهي صورت گرفته است.
حاج مهدي با بيان اينكه بايد يك برنامهريزي اساسي در خصوص نهادينه
كردن امر ازدواج صورت بگيرد، بيان ميكند: توقع ما اين است كه هزينهها
كاهش يابد تا ازدواج به راحتي انجام شود البته در حال حاضر مردم سطح
توقعاتشان بالا رفته است چرا كه گذشته بر اين، مردم دور هم سر سفرههاي
ساده اما پر از صميميت جمع بودند و بدون استرس زندگي ميكردند اما اكنون
افراد براي برگزاري جشن و مراسم ازدواج خود را مقروض كرده و تمام اوقات در
استرس بسر ميبرند.
وي با اشاره به برخي دختران كه تنها به لحاظ مهريه بالا به عقد مردي در
ميآيند، ميگويد: در اين خصوص جوانان بايد آگاه باشند و نسبت به سطح طبقه
خود وارد يك زندگي مشترك شوند.
حاج مهدي بيان ميدارد: برخي از افراد پول ندارند اما خود را مقروض كرده و مراسم آنچناني براي ازدواج ميگيرند.
وي با بيان اينكه دخترم را با يك مراسم ساده به خانه بخت فرستادم،
ميگويد: مهريه آن 500 سكه طلا است البته بنده خودم مخالف با اين مهريه
بودم اما چشم و هم چشميها باعث شد كه مهريهاش اين ميزان تعيين شود از سوي
ديگر جوانها خودشان هر تصميمي را ميگيرند؛ متأسفانه هماكنون شاهد
فرزندسالاري در جامعه هستيم.
* با افزايش سن ازدواج فساد در جامعه افزايش داشته است
مژگان محمدي شاغل 40 ساله بيان ميكند: مشكلات مالي و بيكاري جوانان،
مهمترين دلايل براي تأخير در ازدواج محسوب ميشود؛ از طرفي فردي كه
ميخواهد تشكيل خانواده دهد نياز به مسكن دارد و جوان تا شغل مناسب و
مطمئني نداشته باشد نميتواند مسكن تهيه كند.
وي ميافزايد: متأسفانه مراسمهايي كه هماكنون براي ازدواج جوانان باب
شده است بسيار پرهزينه است در نتيجه جوانان نميتوانند تشكيل خانواده دهند
در صورتي كه كمتر جواني است كه از ازدواجكردن گريزان باشد.
محمدي تصريح ميكند: با افزايش سن ازدواج آسيبهاي اخلاقي و اجتماعي در
جامعه ديده ميشود و جوانان وقتي ميبينند «بدون زير بار تعهدي رفتن»
ميتوانند به خواستههاي خود در جامعه برسند ديگر راضي به ازدواج و قبول
مسئوليت نميباشند.
وي ادامه ميدهد: بايد براي جلوگيري از افزايش سن ازدواج، همه دست به
دست هم دهمي و يك ديد صحيحي را از ازدواج به جوانان بدهيم همچنين در امر
ازدواج فرهنگسازي مناسب در جامعه شكل دهيم؛ پدر و مادرها بايد سطح توقعات
خود را از برگزاري عروسيهاي آنچناني پايين بياورند و مهريه را ملاك
خوشبختي فرزندانشان نبينند.
محمدي ميگويد: در خصوص ازدواج بايد فرهنگ خانوادهها ابتدا تغيير پيدا
كند؛ بايد ظاهرسازيها را كم كنيم و از روشهاي مقايسهاي دستبرداريم تا
ازدواجها سرانجام گيرد چرا كه در اسلام آمده است «ازدواج نيمي از دين
افراد را شكل ميدهد».
وي مراسم ازدواج پسر 24 سالهاش را خيلي ساده برگزار كرده است و
ميافزايد: مهريه تعيين شده براي عروسم 14 سكه طلا است همچنين يك سفر حج به
او هديه داديم؛ مراسم ازدواج آنها كم هزينه بود در صورتي كه اگر
ميخواستيم تشريفاتي برگزار كنيم توان آن را داشتيم اما با توجه به الگوهاي
مناسبي كه پسر و عروسم از خانواده خود دريافت كرده بودند حتي راضي به اين
مراسم ساده هم نبودند و هم اكنون از زندگي با هم بسيار راضي هستند و احساس
خوشبختي ميكنند بنابراين خانواده در اين خصوص بسيار تأثيرگذار است.
* تغيير نمادهاي ازدواج در جامعه اسلامي اصليترين عوامل كاهش ازدواج در كشور
مشاور كميسيون اجتماعي مجلس و متخصص علوم رفتاري اظهار ميدارد:
صاحبنظران، مشكلات اوليه را در خصوص ازدواج، اشتغال و مسكن ميدانند اما
بنده پس از 28 سال پژوهش ميداني و نظري در حوزه آسيبهاي اجتماعي اعلام
ميكنم تغييرات الگوهاي رفتاري و عوض شدن نمادهاي ازدواج در جامعه اسلامي،
اصليترين عامل كاهش آمار در ازدواج جوانان است.
وي تصريح ميكند: بالا رفتن سطح توقعات دختران به علت گرايشات مادي و
تحصيلات دانشگاهي از يك سو و توجه افراد به ظواهر و ماديات از سوي ديگر
موجب شده است تا جوانان به مدلهاي سنتي در ازدواج يعني انتخاب توسط والدين
توجه نكرده و خود از طريق دوستيهاي اينترنتي يا روشهاي ديگر دست به
انتخاب بزنند؛ به همين دليل و به علت اين انتخابهاي ناصحيح 85 درصد از
ازدواجهاي خودگزين منجر به طلاق ميشود.
* 95 درصد ازدواجهاي با انتخاب والدين موفقيتآميز بوده است
ابهري با بيان اينكه 95 درصد ازدواجهاي با انتخاب از سوي والدين با
موفقيت همراه است، ميافزايد: ازدواجهايي كه بر اساس انتخاب خانواده و به
كارگيري مشاوره در امر ازدواج شكل ميگيرد، از استحكام بيشتري برخوردار
است.
اين متخصص علوم رفتاري توجه به ماديات، تجملگرايي و چشم و هم
چشميها در زمينه مهريههاي گزاف را فرهنگ نادرست شكلگرفته در جامعه عنوان
ميكند و ميگويد: برگزاري مسابقات بدون منطق مراسم و ميهمانيهاي پر
هزينه از لباس چند ميليوني عروس گرفته تا جهيزيههاي سنگين و برگزاري
جشنهاي تشريفاتي ازدواج موجب شده است تا جوانان هراس ويژهاي از ازدواج
پيدا كنند.
وي تصريح ميكند: در اين ميان نقش فرهنگسازي در جامعه، توسط نهادهاي
دولتي مانند سازمان ملي جوانان، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامي همچنين آموزش و
پرورش در بسترسازي فكري، فرهنگي و آموزش مهارتهاي زندگي بسيار پر اهميت
است و ميتواند در انتخاب درست ازدواج آسان و زندگي با دوام به كمك افراد
جامعه بيايد.
ابهري ميگويد: به جاي دولتي كردن مسئله ازدواج بايد جامعه، خانواده و
نهادهاي آموزشي در اين زمينه وارد عمل شده و به الگوسازي و معرفي الگوهاي
مثبت و مناسب در اين زمينه بپردازند.
* كاهش 6 درصدي ازدواج در 6 ماهه اول امسال نسبت به سال گذشته
اين استاد دانشگاه شهيد بهشتي ادامه ميدهد: كاهش 6 درصدي ازدواج در شش
ماهه اول امسال نسبت به سال گذشته همچنين افزايش 4 درصدي طلاق در كشور را
در همين مدت، بيانگر اين واقعيت است كه موضوع ازدواج با جلسه، همايش،
سخنراني، مصاحبه و مقاله به تنهايي حل نخواهد شد بلكه در كنار اين اقدامات
بايد يك نهاد مستقل و وابسته به مردم و خانوادهها شكل گيرد كه با حضور
كارشناسان مذهبي در آن نهاد و ارائه رهنمودهاي روحانيون، جوانان به سوي
باورهاي ديني و اخلاق اسلامي در زمينه تشكيل خانواده سوق داده شوند.
وي اضافه ميكند: تنها در اين صورت ميتوان به تشكيل خانواده با دوام و
بالا رفتن آمار در ازدواج جوانان اميدوار بود چرا كه ديدگاههاي ديني مانع
اين ميشود كه فرد در امر ازدواج انتخابي نادرست داشته باشد و انسان را به
انسانيت داشتن و فائق شدن بر ارزشها و كرامتهاي انساني وادار ميكند.
* حجاب و عفاف اصليترين عامل براي دوام خانواده و سلامت جامعه
ابهري حجاب و عفاف را نيز اصليترين عامل و تضمين بر دوام خانواده و
سلامت جامعه ميداند و ميافزايد: بدون بازگشت به معيارهاي گفته شده، اميد
چنداني به بهبود وضعيت فعلي در امر ازدواج نميتوان داشت و در صورت تداوم
وضعيت حاضر از جمله زندگيهاي مجردي، تجردگرايي و خانوادههاي هستهاي،
افزايش سن ازدواج خود تهديد خطرناكي براي ساير شكلهاي خانواده است همچنين
با كاهش آمار ازدواج، بالا رفتن آمار فساد طبيعيترين پاسخ خواهد بود و با
ادامه اين روند سلامت امنيت اجتماعي و فرهنگي جامعه در سراشيبي قرار خواهد
گرفت.
* هدف از ازدواج، تكامل، آرامش و بقاء نسل است
سيد مهدي صدري، مدير كل امور تربيتي سازمان ملي جوانان در گفتوگو با
خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار ميدارد: اگر بخواهيم هدف
از ازدواج را بازگو كنيم آن را در 3 كلمه بيان ميكنيم؛ كلام اول براساس
روايت معصومين (ع) به تكامل رسيدن فرد است يعني فرد به آن كمالات مطلوب از
جمله كمالات معنوي، روحي و حتي مادي ميتواند برسد.
وي ميافزايد: هدف ديگر از ازدواج، تسكين يافتن است يعني دو طرف
بتوانند به يك آرامش روحي و جسمي دست پيدا كنند و در نهايت هدف ديگر بقاء
نسل است.
صدري با بيان اينكه افراد در مواجهه با مشكلات ميتوانند 2 نوع برخورد
داشته باشند، بيان ميدارد: يكي آن از دو نوع اين است كه مشكلات را به حد و
اندازه واقعي خود ببينند و متناسب با آن عملكرد مطلوبي داشته باشند و ديگر
اينكه آن را كوچك يا بزرگتر جلوه دهند كه قطعا روش دوم ناكامي فرد را به
همراه دارد.
وي ميگويد: در خصوص تأخير ازدواج با توجه به پيمايشهايي كه در اين
زمينه انجام شده است ميتوان گفت جامعه، جوان زير 25 سال را براي ازدواج
واجد صلاحيت نميداند.
مديركل تربيتي معاونت فرهنگي سازمان ملي جوانان ادامه ميدهد: متأسفانه
يك بخشي از افزايش سن ازدواج به اين علت است كه اگر جوان خود مطالبهاي در
اين زمينه داشته باشد، جامعه اطرافش از خانواده گرفته تا ديگران، او را
فاقد صلاحيت ميدانند به همين خاطر ترجيح اين است كه اين امر تا يك بلوغ
اجتماعي از ديدگاه جامعه به تعويق افتد.
وي ميافزايد: نكته ديگر اين است كه مشكلات ازدواج را خيلي بزرگتر از
آن چيزي كه هست احساس ميكنيم همچنين مشكلات اقتصادي را دليلي بر آن
ميدانيم البته به يقين اقتصاد يك سهمي را در ازدواج دارد اما دليل تاخير
ازدواج نميتواند بخش مهمي مسايل اقتصادي باشد.
* تأخير در ازدواج در افرادي كه تمكن مالي دارند، بيشتر است
صدري تصريح ميكند: اگر تأخير در ازدواج تنها مخصوص افراد فقير جامعه
بود، تحليل اقتصاد در تأخير ازدواج، تحليل درستي بود اما اكنون تأخير
ازدواج در جامعه مرفهنشين بيشتر از افراد فقير است و انگيزههاي تشكيل
خانواده در اين قشر كاهش يافته است.
وي ميافزايد: اگر براي آن قشري كه از ديدگاه ما تمكن مالي مناسبي براي
ازدواج كردن ندارند، ساختار اقتصادي را تغيير دهيم، با يك جامعهاي مواجه
ميشويم كه دستكمي از جامعه غرب ندارد چرا كه افراد در جامعه غرب امكان
مسكن، اشتغال، بيمه براي تشكيل خانواده را دارند اما تمايلي به ازدواج
كردن در آنها نيست.
مديركل تربيتي معاونت فرهنگي سازمان ملي جوانان ادامه ميدهد: نگاه
اقتصادي تنها در مورد پسران نيست بلكه در مورد دختران نيز بايد در نظر
گرفته شود؛ اينكه دختر با يك جهيزيه مختصر تشكيل زندگي دهد و در طول مسير
زندگي وسايل او تكميل شود.
وي با بيان اينكه متأسفانه فرهنگ جامعه ما به اينگونه شده است كه پدر و
مادر پس از 30 سال زندگي شايد هنوز وسايل كافي را براي زندگي ندارند،
اظهار ميدارد: نگاه جامعه ما به اينگونه است كه اين فرد مجبور است براي يك
جهيزيه كامل زير بار مشكلات متعدد برود و اين همان توهم اقتصادي است.
* عدم مهارت آموزي جوانان مهمترين دليل تأخير در ازدواج است
مديركل امور تربيتي سازمان ملي جوانان بيان ميكند: فردي كه به سن بلوغ
ميرسد اگر مثلاً تأخير بلوغ تا ازدواجش را 10 سال در نظر بگيريم به خصوص
كه در حال حاضر كمابيش اين امر مرسوم است، اين جوان از زماني كه به سن بلوغ
جسمي ميرسد يكي از اين دو راه تقوا و به انحراف رفتن را پيش روي خود
دارد؛ بنابراين يا با تقوا، خود را به صورت سالم نگه ميدارد و بعد وارد
زندگي ميشود يا اينكه به انحرافات اخلاقي دچار ميشود و پس از آن وارد
زندگي ميشود كه هر دو اينها پيامدهاي منفي خود را دارد.
وي ميافزايد: خداوند تقدير كرده است كه فرد در سن 15 سالگي به بلوغ
جنسي برسد اما عقل اجتماعي امروز ميگويد در 15 سالگي فرد هنوز بالغ نشده و
بايد 7 بلوغ ديگر را طي كند و بعد وارد زندگي شود بنابراين ما بايد بين
اين دو به يك جمعبندي مناسب برسيم.
صدري با بيان اينكه مشكل عمده تأخير در ازدواج عدم مهارتآموزي جوانان
است، ميگويد: تعبير من اين است كه تنها دليل تأخير ازدواج را بر گردن
مشكلات اقتصادي نيندازيم و بايد بگويم مشكل اصلي در اين خصوص، نداشتن
مهارتهاي لازم براي زندگي است.
وي بيان ميدارد: فرد بايد در سن نوجواني خود مهارتي را كسب كند و وقتي
جوان مسئوليتي بر دوش خود ببيند توانمند ميشود و ميتواند در برابر مسايل
و مشكلات زندگي واكنشهاي مناسبي نشان دهد بنابراين بايد ما به جوانانمان
مسئوليت دهيم نه اينكه فرد هيچ مسئوليتي برعهدهاش نباشد و بعد از
فارغالتحصيلي خود و بدون داشتن توانايي خاصي وارد يك زندگي شود.
*نگاهي سطحي به تأخير در سن ازدواج كمكي به افزايش آن ندارد
صدري در خصوص راهكارهاي كاهش در تأخير ازدواج اضافه ميكند: تأخير يك
موضوع سطحي نيست بلكه يك موضوع پيچيده اجتماعي است و زماني ميتوانيم در
كاهش آن موفق باشيم كه به واقع دلايل آن را مورد دقت و بررسي قرار دهيم.
وي با بيان مثالي در اين خصوص ادامه ميدهد: فرض كنيم ميخواهيم
كتابخانه شخصي خود را ساماندهي كنيم اما كتابها را تنها جابهجا كنيد و
نياييد كتابهايي كه نيازي به آن نداريد، دور بيندازيد بنابراين اين
ساماندهي اثربخش نخواهد بود.
مديركل امور تربيتي سازمان ملي جوانان اظهار ميدارد: تا مادامي كه ما
بخواهيم تبعيت از رسومات اجتماعي داشته باشيم و به تعبير خودمان آبرويمان
را به خطر نيندازيم يا اينكه مجبور شويم همانند همه افراد عمل كنيم
نميتوانيم مشكلات ازدواج را حل كنيم.
وي اضافه ميكند: حل شدن مشكلات در كاهش سن ازدواج به اين معني است كه
واقعيت ديده شود نه اينكه مسئلهاي كه هم اكنون موجود است را بخواهيم كتمان
كنيم.
صدري ادامه ميدهد: موضوع ازدواج از ديدگاه هر آدم عاقل در جامعه كه به
عنوان يك حكم از آن ياد ميشود اين است كه سن ازدواج كاهش يابد اما اگر به
كساني كه مدافع اين شعار هستند گفته شود ازدواج در سن 22 سالگي چگونه است
بلافاصله ميگويند "اينكه هنوز فردي پخته نشده است و نميتواند مديريتي بر
زندگي خود داشته باشد ".
وي تصريح ميكند: آن مبحثي كه بنده به آن اشاره داشتم كه هدف از ازدواج
به مفهوم به تكامل رسيدن افراد است الزاما كمال معنوي نيست بلكه در مسير
زندگي همه كمالات از جمله بلوغ اجتماعي و اقتصادي شكل ميگيرد.
*جامعه براي كاهش سن ازدواج بايد به برخي از رسومات پشت پا زند
مديركل امور تربيتي سازمان ملي جوانان اظهار ميدارد: اگر قبول كنيم كه
جامعه ما بايد به برخي از رسومات پشت پا زند تا بتواند به برخي مشكلات در
زمينه ازدواج فائق آيد به نتيجهاي ميرسيم كه تازه شروع بحث ما است.
وي با بيان اينكه كدام يك از گذشتگان ما با اين سبكي كه جوانان امروز
اسم آن را پيروي از سنت ميگذارند، تشكيل خانواده دادهاند، ميافزايد:
اتفاقاً اين دستاورد مدرنيته ازدواج كردن است كه اسمش را سنت گذاشتيم.
صدري ادامه ميدهد: بنده معتقدم نوك پيكان تأخير در ازدواج متوجه
خانوادههاست يعني هرچند كه جوانان ما قاعدتاً پيشرو و در صف همه مشكلات
خودشان از جمله اشتغال، مسكن، تحصيل و توانمندسازي بايد قرار گرفته و
دغدغه داشته باشند در امر ازدواج معتقديم كه حجب و حياي آنان نميگذارد كه
به اين موضوع فكر كنند بلكه اين خانوادهها هستند كه بايد جوان را هدايت
كرده و او را به سمت ازدواج هل دهند.
مديركل امور تربيتي سازمان ملي جوانان ميافزايد: موضوع حمايت
خانوادهها به اين معني است كه خانوادهها بايد فرزند خود را از سن 15
سالگي تا 22 سالگي كه 7 سال فرصت است نسبت به بلوغ فكري، اجتماعي و اقتصادي
توانمند كنند و او را در اين مسير قرار دهند.
وي ميگويد: فردي كه تا سن 25 سالگي از پدر خود پول توجيبي ميگيرد و
هيچ فعاليت اقتصادي نكرده است چطور انتظار داريم از پس اجاره خانه و مخارج
ديگر زندگي برآيد مسلما اين فرد در مقابل مسئوليتهاي زندگي مشترك سر باز
ميزند.
مديركل تربيتي معاونت فرهنگي سازمان ملي جوانان تأكيد ميكند: ما بايد
يك مسيري را طي كنيم و آموزشهاي مهارتهاي زندگي را به افراد جامعه
بياموزيم.
وي با اشاره به اينكه افراد از زمان تولد در حال يادگيري هستند، بيان
ميكند: موضوعات آموزش، محدود به سن خاصي نيست بلكه افراد به صورت مرتب در
حال يادگيري از رفتارهاي اطرافيان هستند بنابراين آموزش صحيح، درست رفتار
كردن است.
صدري ميافزايد: جواني كه لوس بار آيد و بعد وارد يك زندگي مشترك شود
بر سر مسئله كوچكي مانند پفك به اختلاف ميافتد و زندگياش منجر به طلاق
ميشود؛ آموزشهاي ما ميتواند موضوعات مختلفي را به خود اختصاص دهد؛ برخي
آموزشهاي ما آموزشهاي تربيتي است كه بايد از سن كودكي آغاز شود و بخشي از
آموزشها مربوط به مهارت آموزي است كه مناسب مقطع راهنمايي و دبيرستان
است.
* جهزيه و مهريههاي سنگين عاملي براي تأخير در سن ازدواج
مدير كل امور تربيتي سازمان ملي جوانان سنتهاي اشتباه را دلايل تأخير
ازدواج معرفي ميكند و اظهار ميدارد: ازدواج آسان است اما امروزه با پيش
شرطهايي كه براي آن قرار دادهايم، ازدواج را امري سخت جلوه دادهايم.
وي ادامه ميدهد: سربازي، تحصيل، مسكن و اشتغال را مقدمهاي براي
ازدواج قرار دادهايم و از طرفي اعتقاد داريم، سن ازدواج بالا رفته است در
واقع شرايط به گونهاي شده است كه همه خواهان گزينهاي هستند كه هم سير
تكاملي خود را طي كرده باشد و هم سن كمي داشته باشد.
صدري تصريح ميكند: جهيزيه و مهريه از مهمترين عواملي است كه بر تأخير
در سن ازدواج دامن ميزند؛ پدر و مادري كه هنوز پس از سالها زندگي، لوازم و
تجهيزات زندگي كاملي ندارند، معتقد هستند براي يك زوج جوان بايد تمامي
امكانات فراهم باشد در حالي كه اين مسئله هيچ توجيه عقلي ندارد.
مدير كل امور تربيتي سازمان ملي جوانان هدف از تشكيل زندگي را تكامل در
همه جنبههاي جسمي، فكري و ذهني ميداند و بيان ميكند: دو جوان بايد به
كمك يكديگر، همه موانع زندگي را پشت سر بگذارند؛ نميتوان از دو جواني كه
در ابتداي راه هستند، انتظار داشت كه در مسائل اقتصادي حرف آخر را بزنند.
* دولت نگاه ساختارسازي در امر ازدواج دارد
صدري اظهار ميدارد: ازدواج يك موضوع عمومي و مردمي است و هيچ دستگاهي
به لحاظ قانوني متولي موضوع ازدواج نيست؛ دولت مسئوليت مستقيم در حوزه
ازدواج ندارد و با نگاه ساختارسازي خود به ميدان ميآيد و بخشي را ترميم
ميكند همچنين سازمان ملي جوانان، تنها وظيفهاش رصد و سياستگذاري در حوزه
جوانان است و اجراي امور به عهده اين سازمان نيست.
مدير كل امور تربيتي سازمان جوانان در زمينه ازدواج، نقش همه آحاد
جامعه از جمله روحانيون، معلمان، اصحاب رسانه، خانواده و خود جوان را مهم
دانست و افزود: سازمانهاي غير دولتي ميتوانند بستر ورود موضوعهايي مانند
ازدواج و مسكن را به عرصه ملي فراهم كنند كه از جمله آنها ميتوان شبكه
شفا «فعالان امر ازدواج» را نام برد.
* القاي فردگرايي در برخي توليدات رسانهاي به افزايش سن ازدواج ميانجامد
فهيمه فرهمندپور مشاور اجتماعي سازمان ملي جوانان در گفتوگو با
خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار ميدارد: يكي از دلايل
بالا رفتن سن ازدواج، ترويج فردگرايي است كه متأسفانه برخي توليدات
رسانهاي نيز در همين راستاست.
وي ميافزايد: تعيينكنندههاي اقتصادي را در اين زمينه نميتوان
ناديده گرفت؛ مسائل اقتصادي به لحاظ اينكه از جنس مسائلي كاملاً ملموس و
محسوس است عملاً در ذهن مردم از هر چيز ديگر پررنگتر جلوه ميكند اما
پژوهشها در اين زمينه بيانگر اين است كه يكي از اساسيترين عوامل، مسائل
فرهنگي است؛ به اين معني كه اصولاً جامعه نسبت به اهميت ازدواج به هنگام و
به موقع به اندازه كافي حساس نيست.
فرهمندپور تأكيد ميكند: به نظر ميرسد ما به شكلي شايد محسوس و شايد
هم نامحسوس در مقابل هجمه فرهنگ فردگرايي قرار گرفتهايم يعني اينكه بنده
احساس كنم زندگي فردي راحتتر و بيدردسرتر بوده و مشكلات كمتري دارد.
مشاور اجتماعي سازمان ملي جوانان بيان ميدارد: در جامعه شاهد اين
هستيم، جواني علاقمند به تشكيل خانواده است اما گاهي اوقات در خانوادههاي
آنها اين پيام به وي القا مي شود كه « چرا ميخواهي خود را به دردسر
بيندازي يا اينكه هنوز زود است و تو در حال حاضر ميتواني زندگي بهتري
داشته باشي».
*برخي توليدات رسانهاي در كشور ترويج فرهنگ فردگرايي است
فرهمند پور با بيان اين برخي از توليدات رسانهاي در كشور فرهنگ
فردگرايي را ترويج ميدهد، اظهار ميدارد: وقتي ما در جامعهاي قرار
گرفتهايم كه فرهنگ غالب تمايل به فردگرايي است و راحتي و بي مسئوليتي را
توسعه ميدهد، طبيعي است كه جوانان زير بار مشكلات ازدواج با دغدغههايي كه
دارد نميروند.
وي ميافزايد: بايد حساس به اين موضوع باشيم كه چرا فرهنگ غلط فردگرايي از سطوح خيلي پايينتر به افراد آموزش داده ميشود.
فرهمند پور با انتقادي بر يكي از دروس مقطع دبستان اضافه ميكند: در
يكي از دروس اجتماعي كه در دبستانهاي ما تدريس ميشود مبحثي تحت عنوان
"خانواده پرجمعيت و كم جمعيت " مطرح است و به عنوان مثال فرد متوجه مي شود
كه در خانواده كمجمعيت ميتواند از اتاق اختصاصي بهرهمند شود و مثال
هايي از اين قبيل براي فرد در اين درس مطرح ميشود؛ ما بايد به اين مسئله
توجه داشته باشيم كه زماني كه اين نوع آموزشها را به افراد ميدهيم، نوعي
فرهنگ فرد گرايي را در آنها تقويت ميكنيم.
مشاور اجتماعي سازمان ملي جوانان اظهار ميدارد: فردي كه با اين فرهنگ
تربيت ميشود و با شعارهايي مانند "فرزند كمتر زندگي بهتر " مواجه
ميشود، شعارهايي كه از پشت آدامس و بيسكويت گرفته و تا كتاب، نشريه، مقاله
و نيز در تلويزيون بر روي آن تبليغ ميشود، در واقع توصيه به فرهنگ
فردگرايي ميشود.
* خطر پديده تك زيستي جامعه را تهديد ميكند
جعفر باي متخصص آسيبشناسي در گفتوگو با خبرنگار اجتماعي باشگاه خبري
فارس «توانا» اظهار ميدارد: اگر در خصوص تأخير ازدواج جوانان درماني صورت
نگيرد در آينده با پديده تكزيستي مواجه ميشويم و اين خطري است كه در
آينده جامعه ما را تهديد ميكند.
وي ميافزايد: تأخير ازدواج علل فراواني دارد كه اگر بخواهيم به علل
اثرگذار آن بپردازيم فرصت بيشتري را بايد صرف كنيم؛ شكافي كه بين بلوغ جسمي
با بلوغ اقتصادي حاصل شده است منجر به نوعي ناتوانيهاي اقتصادي بر سر راه
انتخاب و اراده جوانان شده است البته طولاني بودن تحصيل براي كسب
مهارتهاي لازم و جذب بازار كار نيز يكي ديگر از دلايل تأخير ازدواج است.
اين متخصص آسيبشناس اجتماعي تصريح ميكند: مسئله افزايش قبولي دختران
در دانشگاه نيز منجر به عدم ازدواج به نگام شده است؛ يك زمان مدرك تحصيلي
دختران به عنوان سند افتخار بود در حالي كه امروز اين فرصت پيش روي ما
تبديل به تهديد شده است.
وي اظهار ميدارد: وقتي هرم تحصيلي دختران افزايش پيدا كند،
انتظاراتشان متفاوت ميشود و توقعات بالا ميرود و نتيجه آن اين است كه
براي انتخاب همسر سختگير ميشوند.
* بخشي از تأخير سن ازدواج رويكرد صنعتي شدن است
باي تصريح ميكند: ما بايد اين مسئله را پذيرا باشيم كه در جامعه در
حال گذار زندگي ميكنيم؛ اصطلاحاً همه هنجارهاي سنتي ما در حال تغيير است و
شكل مدرنيته يا هنجارهاي صنعتي را به خود گرفته است.
وي ادامه ميدهد: جامعه صنعتي تأثير خود را حتي در مسئله ازدواج گذاشته
است و بخشي از تأخير در سن ازدواج در واقع رويكرد صنعتي شدن جامعه ما بوده
است.
باي ميافزايد: تغيير در نظام خانوادگي نيز يكي ديگر از دلايل تأخير در
سن ازدواج است چرا كه خانوادههاي گسترده در جوامع صنعتي به خانوادههاي
هستهاي تبديل شدهاند.
اين متخصص آسيبشناسي اجتماعي در پاسخ به اين پرسش كه آيا تأخير ازدواج
پيامد منفي است يا مثبت، اظهار ميدارد: يكي از دلايل اصلي فلسفه ازدواج
براي اين است كه انسان ميل به جاودانگي دارد و با توجه به اينكه انسان
محدود است و فرد بايد يك زمان محدودي در اين دنيا زندگي كند از آن جهت
ازدواج ميكند تا نسلي از خود بر جاي بگذارد در واقع فرد ميل به
جاودانگياش ارضا ميشود.
وي ميافزايد: حالا اين سؤال پيش ميآيد كه فرزند خوب كه ميوه يك زندگي
خوب و يك ازدواج موفق است چه زماني بر اساس نظريات پزشكان فرزند كامل،
مناسب و ايدهآل خواهد بود يعني به عبارت ديگر اين سوال مطرح است كه مادران
ما بايد در چه سني فرزند مناسب را به دنيا آورند؟
* تأخير در ازدواج به لحاظ فرزندآوري آسيبهاي پزشكي وسيعي به دنبال دارد
اين متخصص آسيب شناسي اجتماعي بيان ميكند: همانگونه كه تعجيل در سن
ازدواج به لحاظ عدم شناخت و گرفتاريهاي خاص خود آثار زيانباري دارد، تأخير
در ازدواج نيز به لحاظ فرزندآوري آسيبهاي پزشكي وسيع و فراواني را به
دنبال دارد.
باي ميگويد: فرآيند رشد براي انسان به گونهاي است كه در هر مقطعي از
زندگي، كار و فعاليت مخصوص به آن تعريف شده است و فرد در زمان كودكي بايد
قانونهاي زندگي را با بازيهاي خود فرا گيرد.
وي با بيان اينكه فرد بايد در سن كودكي، كودكي كند و در سن جواني،
جواني كند، اظهار ميدارد: ازدواج هم يك سن مشخص و تعريف شده دارد كه تعجيل
و تأخير آن هر دو زيانبار است و منجر به آسيبهايي ميشود كه عملاً در
زندگي امروز با آن روبرو هستيم.
اين متخصص آسيبشناسي اجتماعي خاطرنشان ميكند: كودكي كه در سن مناسب
از مادر جوان به دنيا بيايد به مراتب از توانمنديهاي بسيار ارزشمند و
ظرفيتهاي بسيار فوقالعاده برخوردار خواهد بود تا اينكه از مادري با يك سن
بالاتر متولد شود.
* بايد مراسم ازدواج را آسانسازي كنيم
اين متخصص آسيبشناسي اجتماعي اضافه ميكند: بايد مراسم ازدواج را
آسانسازي كنيم؛ در حال حاضر مراسم ازدواج همچنين مهريهها شكل متعارفي
ندارد بنابراين بايد سهولتي در آئين و آداب ازدواج فراهم شود.
وي تصريح ميكند: جوانان امروز مهارت اجتماعي كمي دارند و اين محصول فرزندسالاري در زندگي افراد جامعه است.
باي ميافزايد: ژان ژاك رسو در كتاب "قراردادهاي اجتماعي " به مسئله
فرزندمحوري تاكيد دارد اما متاسفانه ما ايراني ها به لحاظ اينكه تفكر
اقتباسي مان هميشه قدرتمندانه عمل ميكند آن را در زندگي خود تبديل به
فرزندسالاري كردهايم.
اين متخصص آسيبشناس اجتماعي تصريح ميكند: فرزندان در جامعه ما با
تربيتهاي اجتماعي دقيق ميتوانند به آن مهارتهاي لازم زندگي در حوزه
پيشبرد و فعاليتهاي خود دست پيدا كنند و نبود اين موضوع اشكال عمده و
اساسي است كه منجر به تأخير ازدواج ميشود.
* زندگيهاي تجملي امروزي يكي ديگر از اشكالات عمده فرهنگي در بالا بردن سن ازدواج
باي اظهار ميدارد: زندگيهاي لوكس و تجملي امروزي نيز خود يكي ديگر از
اشكالات عمده فرهنگي در بالا بردن سن ازدواج است كه اين فرهنگ غلط بيشتر
مرهون صدا و سيما است.
وي ادامه ميدهد: در صدا و سيما فيلمهايي پخش ميشود كه فضايي از يك
زندگي زيبا و لوكس را به جامعه الگوسازي ميكند و به معناي ارزش اجتماعي در
جامعه مطرح ميشود بنابراين افراد، دستيابي به آن را يك آرزو تلقي
ميكنند.
اين متخصص آسيبشناس اجتماعي خاطرنشان ميكند: برخي جوانان و
خانوادهها تمام انرژي و زمان خود را صرف اين ميكنند كه به يك زندگي
مدرنيته و ايدهال دست پيدا كنند بنابراين بايد با فرهنگ زيادهخواهي براي
دستيابي به كاهش در سن ازدواج مقابله كرد.
* خشت اول گر نهد معمار كج تا ثريا ميرود ديوار كج
دست را بر روي دستانمان گذاشتهايم و همه مشكلات را معطوف به مسائل
اقتصادي كردهايم در حالي كه هيچ توجهاي به انتخاب صحيح در امر ازدواج
نداريم چرا كه مهمترين مسئله براي شروع يك زندگي موفق انتخاب صحيح در وهله
نخست است كه اگر غير از آن عمل شود مصداقي از اين ضربالمثل است «خشت اول
گر نهد معمار كج تا ثريا ميرود ديوار كج» و ميتوان گفت دليل عمده افزايش
طلاق در كشور سست بودن پايه نخستين زندگي است.
اكثر معيارهايمان شده پول، كلاس، مبلمانهاي آنچناني، خانههاي لوكس با
دكوراسيونهاي مد روز، آنوقت دريغ از تفاهم و صميميت و نوشيدن يك فنجان
چاي گرم در اين خانههاي شيشهاي......
خود را براي فرزندانمان مقروض وسايلي ميكنيم كه شايد ماهها و سالها
به كار نيايد و در غبار بيتفاهميها خاك ميخورند و ما هنوز تحت فشار از
پرداخت قسطهاي آن هستيم.
حال شايد بگوييد « فرزندم سقفي براي شروع زندگي مشترك ندارد» آنوقت شما اينگونه ميپنداريد!
البته بايد اين را هم بپذيريم در حالي كه افرادي به دنبال چشم و هم
چشمي در امر ازدواج هستند جواناني به سقفي براي شروع زندگي توأم با آرامش و
تفاهم نيازمندند؛ در اينجا بايد گفت ما تنها مشكلات را بررسي كرده و براي
آن قانون وضع ميكنيم اما تا عملياتي شدن آن فرسنگها راه است؛ چرا كه از
قانون تسهيل ازدواج جوانان 5 سال ميگذرد و هنوز خبري از «مسكنهاي موقت»
كه يكي از بندهاي اين قانون است، نيست؛ مسكنهايي كه قرار بود به مدت 3 سال
در اختيار زوجهاي جوان بيبضاعت قرار بگيرد و در حال حاضر «مسكن مهر» آن
را تحت شعاع قرار داده است.
ميگوييم نسبت به رشد جمعيت، ازدواج در كشور كاهش يافته است يا اينكه
سن ازدواج بالا رفته است اما به اين مسئله توجه نداريم كه از همين ميزان
ازدواجهايي كه صورت ميگيرد، ميزان قابل توجهاي نيز به طلاق ميانجامد و
يك دليل آن، اين است كه موقع انتخاب شريك زندگي، زرق و برقهاي ظاهري و
تجملاتي معيار اصليمان قرار ميگيرد و چشمانمان را بر روي حقايق و
معيارهاي اصلي در ازدواج بستهايم.
براي پخش آگهي يك چيبس در رسانه ملي ميليونها هزينه پرداخت ميشود اما
براي آگاه سازي جوانان در امر ازدواج سرمايهگذاري نميكنيم و غافل از اين
هستيم كه خوشبختي آنها در آينده كشورمان تأثيرگذار خواهد بود.
سفر حج سفري معنوي است كه نياز به اسباب و تداركات و آموزشهاي لازم
براي اعزام زائرين دارد كه از مدتها قبل از اين سفر همه بسيج ميشوند تا
اين سفر به نحو مطلوب صورت گيرد اما براي سفر زندگي مشترك كه مدت آن طولاني
تر از سفر حج است فاقد اطلاعات لازم هستيم و بعد از 5 سال كه از تصويب
قانون تسهيل ازدواج ميگذرد هنوز از آموزشهاي اصولي مهارتهاي زندگي كه
قرار بود در مقطع دبيرستان تدريس شود خبري نيست؟
در آخر يادآور ميشويم مهمترين اصلي كه در آغاز زندگي مشترك بايد وجود
داشته باشد صداقت است كه در سايه ايمان تحقق مييابد اما برخي افراد به
ظاهر با ايمان زندگي خود را با دروغ آغاز ميكنند؛ نهايتاً در مسير راهرو
منتهي به طلاق، «رشته زندگي بافته شده با دروغ» را پاره ميكنند؛ بايد به
اين زوجهاي جوان بگوييم «جاده ايمان لغزنده است با زنجير صداقت حركت
كنيد».