یک اقتصاددان گفت: در حال حاضر به یک سازمان ملی برنامهریزی و توسعهای نیاز است که اگرچه زیرنظر دولت باشد اما از لحاظ ساختاری بتواند مستقل عمل کند.
مسعود حسینپور اظهارکرد: سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در اواسط دهه بیست بهصورت واحد و يکسان شکل گرفت و تا پیش از حدود 8 سال پیش با افت و خیزها و ادغام برخی از سازمانهای جانبی به فعالیت خود ادامه میداد.
وی افزود: تهیه برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت و در واقع برنامهریزی و بودجهریزی از وظایف سازمان مدیریت و برنامهریزی است.
این اقتصاددان تصریحکرد: در گذشته این سازمان زیرنظر دولت بود اما در دورههایی نیز تا حدودی از استقلال نسبی برخوردار بوده است. همچنین در یک دوره زمانی استخدام کشور نیز جز وظایف سازمان مدیریت و برنامهریزی شد. دولت گذشته معتقد بود این سازمان دارای مشکلاتی بوده و به علت وجود این مشکلات دولت نمیتواند به برنامهها و اهدافی مدنظر خود برسد.
حسینپور ادامهداد: به علت اعتقاد دولت به وجود مشکلات سازمان مدیریت و برنامهریزی، دولت دستور انحلال این سازمان را اعلام كرد. آنچه در این زمینه حائز اهمیت است، این است که با وجود برخی مشکلات در این سازمان، امکان حل مشکلات و اصلاح آنها بدون انحلال آن وجود داشت.
وی خاطرنشانکرد: در نهايت سازمان مدیریت و برنامهریزی در معاونت برنامهریزی استانداری ادغام شد و در واقع استقلال خود را از دست داد.
این اقتصاددان تاکیدکرد: نباید فعالیت این سازمان را یک طرفه مورد بررسی قرار داد؛ بدون شک این سازمان قبل از انحلال اشکالاتی داشت و اگر سازمان مدیریت کارکرد درستی داشت وضع کشور نباید به گونهای که اکنون با آن مواجه هستیم میبود، اما انحلال آن نیز راه حل درستی نبوده است.
حسینپور عنوانکرد: اکنون نظریات مختلفی در خصوص این سازمان وجود دارد. برخی معتقدند سازمان مدیریت و برنامهریزی به شکل گذشته در سطح ملی باشد و در سطح استانی به شکل فعلی باقیبماند. از طرف دیگر دولت اعلام کرده برای تشکیل این سازمان نیاز به مصوبه دولت نیست و جز اختیارات ریاستجمهوری است و اکنون دولت بهطور غیررسمی، زمینههای احیای این سازمان را فراهم کرده است.
وی ادامهداد: همه كشورهاي دنیا داراي 2 سازمان مستقل هستند و این 2 سازمان مستقل متضمن رشد و توسعه آنها هستند. یکی از این سازمانها بانک مرکزی مستقل و دیگری سازمان برنامهریزی و توسعه ملی مستقل است. معتقدم سازمان مدیریت و برنامهریزی بايد به 2 سازمان بودجهریزی زیرنظر دولت و سازمان برنامهریزی بهصورت مستقل تقسیم شود؛ به گونهای که دولتها به خواست و اراده خود نتواند برنامهریزی کند و تمام برنامهریزیهای گذشته را مداوا قلمداد کند.
این اقتصاددان عنوانکرد: هماکنون به یک سازمان ملی برنامهریزی و توسعه نیاز داريم که اگرچه زیرنظر دولت باشد اما از لحاظ ساختاری مستقل عمل کند. همچنین نباید فراموش کرد که استقلال آن نباید همانند درجه استقلال بانک مرکزی باشد؛ هر چند که بانک مرکزی نیز باید خود را به سمت استقلال پیش ببرد، زیرا اکنون بانک مرکزی شکل واقعی يك بانک مستقل را ندارد.
حسینپور گفت: در بسیاری از کشورها برنامههای 50 ساله وجود دارد که با وجود تغییر و تحولات دولتها، این برنامهها اجرا میشود و به دست فراموشی سپرده نمیشود. البته در ایران نیز یک چشمانداز 20 ساله وجود دارد که براساس آن قرار بود برنامههای 5 ساله در راستای رسیدن به افق 20 ساله تنظیم شوند که در 8 سالگذشته به طور جدی هیچ برنامهای برای تحقق این چشمانداز وجود نداشت.
وی خاطرنشانکرد: سازمان برنامهریزی اگرچه میتواند توسط دولت تشکیل شود اما از لحاظ تفکری و برنامهای باید ملی و توسعهای باشد.
این اقتصاددان یکی از پایههای تورم در 8 ساله گذشته را وسیع شدن حجم دولت دانست و اظهارکرد: به جای كوچك شدن حجم دولت، به وسعت آن بیشتر افزوده شد و عملیات خصوصیسازي کاهش یافت و از این رو حجم هزینهها بالا رفت. بنابراین باید کار برنامهریزی بودجه دولت توسط سازمان مستقلی صورت گیرد تا دولت با توجه به آن برنامه فعالیتهای خود را به پیش ببرد.