محسن ارفاق: حتما شنيده ايد كه جنگ هاي آينده به منظور تصاحب منابع آب شيرين كره ي خاكي صورت خواهد گرفت . اما ما از آبي صحبت خواهيم كرد كه خيلي شيرين نيست و مي شود گفت بانمك است ، هرچه كم و زيادش كنند ، روي ان هيچ جنگ و دعوايي نمي شود و به قول معروف آب از آب تكان نمي خورد .
حتما كلمه ي باحال را شنيده ايد كه معاني مختلفي مي دهد . مثلا از كسي كه از مسافرت برگشته مي پرسيد :
سفر چه طور بود ؟ با حال بود ..... منظورش اين است كه خوش گذشته .
همسفرت چه طور بود ؟ با حال بود ..... منظورش اين است كه با صفا بود .
غذا چه طور بود ؟ با حال بود ..... منظورش اين است كه خوشمزه بود .
هتل و محل اقامت چه طور بود ؟ با حال بود ..... منظورش اين است كه راحت بود .
مناظر طبيعي چه طور بود ؟ با حال بود ..... منظورش اين است كه زيبا بود .
"باحال” مثل فعل Get و Take در انگليسي هزار معنا دارد . كلمه ي دروغ هم بدليل اينكه داراي معني مذموم و گناه كبيره است براي اينكه كمتر در محافل رسمي و اداري از اين كلمه ي مذموم استفاده بشود يك ادم باحال پيدا شد و بجاي اينكه بگوييد حرف طرف دروغ است و اعتبار ندارد گفت : آبكيه ، يه كم تو حرفاش آب زياده . و به اين ترتيب كلمات جديدي مثل ابكي و اب داره به فرهنگ رسمي راه يافت و ماجراها در پي ان درست شد كه بيا و ببين !
همه ي كارشناسان در دواير مختلف دولتي احتمالا وقتي به مدير بالا دست گزارشي داده اند با اين جمله مواجه دشده اند كه : (خدا وكيلي چه قدر اب توش كردي؟) يا (برو يك كم آبش رو زياد كن ) مخصوصا اگر قرار باشد گزارش به مقامات بالاتر ارسال شود و اميدي به ارتقا شغلي نيز در ان باشد .
حتما يادتان هست چند سال پيش فيدل كاسترو ، رهبر و رييس جمهور كوبا ، به ايران امد و در يك سخنراني راجع به آمار باسوادي در ايران گفت :( يك آمار به من داده اند كه تعداد با سواد ها در ايران 98% است . و جایی گفتند : 90% است.) بنده خدا فیدل جون با اینکه دور تا دور کشورش آب است ولی احتمالا تا حالا عبارت امار آبکی را نشنیده باشد.
یکی از علمای مدیریت و آمار در مقدمه کتاب دو جلدی آمار و کاربرد ان در مدیریت اذعان می دارد : (اگر اطلاعات را از مهمترین لوازم تصمیم گیری به شمار آوریم ، علم امار که با پردازش داده ها و تبدیل آنها به اطلاعات مورد نیاز ، زمینه اتخاذ را فراهم می کند ، یکی از مهمترین علوم محسوب خواهد شد . آنچه مسلم است هنر مديران و كارشناسان در نحوه استفاده از روش هاي اماري و تحليل اطلاعات به دست آمده تجلي مي كند.)
بقول اين عالم بزرگوار كه رييس مركز آمار نيست ، نماينده مجلس در دوره ي هفتم نبوده ، رييس مركز مطالعات مديريت و بهره وري ايران نيست ، رييس كميسيون بهبود كيفيت مديريت و بهره وري رييس جمهور هم نيست و هيچكدام از اين و عناوين و بيست ، سي تا مسوليت اجرايي در رزومه ي ايشان وجود ندارد و همه را تكذيب مي كنند ، حتما بايد آمار درست باشد تا مدير ( دور از جون شما ) مادر مرده تصميم گيري درست كند و اگر آمار صحيح نبود باز هم وظيفه ي مدير است كه تصميم عقلاني اتخاذ نمايد و بگويد من فقط يك روز رييس بودم البته بقول آقاي دكتر سريع القلم همه ي بدبختي هاي اين مرز و بوم گردن ما مهندس هاست ، چون مهندس بايد از آمار آبكي و اعداد من در اوردي و برحسب محاسبات عددي و سعي و خطاي قابل تكرار تا بي نهايت بتواند تصميم با حال بگيرد و بتركاند و يادش نرود كه دور برگردون هم ندارد .
آقای دکتر استاد بزرگوار چطوری آمار رشد اقتصادی در سال 91 ، 0.5 درصد مثبت اعلام مي شود و بعد از مدتي اين عدد به 5.4 منفي تغیير مي كند . البته به قول دكتر ظريف كه در توئيت با دختر خانم نانسي پلوسي در خصوص انكار هلو كاست مي نويسد : (آن مرد رفت.) بعد از رفتن آن مرد امكان دارد سطح آب درياها كمي كاهش پيدا كند ولي مطمئنا هميشه آبي براي اضافه كردن و كم كردن به آمار وجود خواهد داشت .
آقاي دكتر! آدم بزرگاي اقتصادي دنيا با صنعتي پيشرفته و اقتصادي پويا خودشان را دور از جان شما مي كشند كه رشد اقتصاديشان 1% رشد كند . ولي با هنر مديران آمار بلد ما به راحتي رشد اقتصادي از 5.4 منفي به 0.5 مثبت مي رسد . نه تنها خودمان را نكشتيم بلكه هيچ كشي را هم كش نياورديم وتنها با اضافه كردن مقداري آب به امار چنين رشد اقتصادي حيرت برانگيزي پيدا نموديم .
يكي ديگر از دكترها كه نماينده ي مجلس هم هست گفته :از سال 84 تا 92 به ازاء هر يك درصد رشد اقتصادي در هر سال 22.8 ميليارد دلار هزينه شده است . لذا با يك حساب سر انگشتي كه حتما نياز به يك ابررايانه ي محاسبه گر دارد در كمتر از شش ماه 138.8 میلیارد دلار هزینه شده است تا رشد اقتصادی از 5.4 درصد منفی به 0.5 درصد مثبت برسد. توجه کنید که درآمد حاصل از فروش نفت 70 میلیارد دلار است. لذاضروریست مقدار متنابهی آب به نفت اضافه کنیم تا معادله توازن پیدا کند.موضوع محلولیت آب در نفت هم آقایان مهندسین شیمی حل می کنند.
خلاصه اینکه آب مایع حیات در ادبیات این مرزو بوم جایگاه رفیعی دارد و امکان سیرآب کردن هر موضوع سیاسی ، اقتصادی ،فنی ، اجتماعی و ... را دارد می گی نه ببین:
تو برزیل بلیط اتوبوس گران شد ، مردم ریختن تو خیابان ها با رقص و پایکوبی خانم رئیس جمهور راشرمنده کردند. تو ایران در عرض 3 ما همه جنس ها بیش از 3 برابر گران شدند آب از آب تکان نخورد.یعنی هیچ اتفاقی نیفتاد.گفتند دولت هر سال 2.5 میلیون شغل ایجاد کرده آب از چک و چونه جوان های بیکار سرازیر شد.بعد مشخص شد تنها چهارده پانزده هزار شغل بیشتر ایجاد نشده است و به قول علما آقایون آب به زیر هشتن و مردم را ... حکایت بگم بگم راه انداختن "آب در چشم نداشتن" همه چیز گفتند و بردند.آب رو گل آلود کردن. دلار در عرض 2 ماه از هزارتومان رسید به چهار هزار تومان که کسری صندوق پر شود بعد رسید به 3000 تومان . آب زیر پوست خیلی ها رفت و در طی هشت سال متمول شدند.اقتصاد دان ها نوشتند که این ره که تو می روی به ترکستان است ولی "آب در هاون کوبیدن".تعداد زیادی از وزرا حتی حین ماموریت عزل شدند چون آب شان با آن مرد به یک جوی نمی رفت و 16 میلیارد تومان دادن به دانشگاه خودشان چون حق آب و گل داشتند.خلاصه حالا که آب ها از آسیاب افتاده و دوستان عدالت محور رفتند اجازه بدهیدتعریف جدید و پست مدرنی از علم آمار ارائه نماییم:
"آمار علم عذاب دادن اعداد به منظور دریافت اطلاعات مورد نظر رئیس بالا دستی است"