از بیعدالتی میگوید؛ بیعدالتی که سالها در ورزش ما ریشه دوانده و سهم ناچیز رشتههای غیرفوتبالی از بودجه ورزش را مصداق و محصول آن میداند.
میگوید از سیاست خوشش نمیآید، اما نمیتواند از آن سخن نگوید؛ سیاستی که در ورزش هم رخنه کرده و ریشه دوانده است.
صحبتهای خواندنی محمدبنا را میتوانید در زیر بخوانید:
* چه شد که بعد از یک سال دوری از کشتی دوباره به فکر بازگشت افتادید؟ آیا شرایط تغییر کرده است؟
در این روزها بارها و بارها به این سؤال جواب دادهام، اما واقعاً خودم هم نمیدانم چرا میروم و چرا برمیگردم. (با خنده)
رفتن من برای این بود تا تأثیر مثبتی روی شرایط کشتی فرنگی داشته باشد، اما وقتی دیدم عدم حضورم نه تنها تأثیر مثبتی ندارد بلکه برخی از چیزهای دیگر را هم داریم از دست میدهیم، گفتم برگردم، بهتر است تا حداقل اصول را هم از دست ندهیم. رفتن من برای گرفتن حق و حقوق بچههایم بود که تا به حال هم عملی نشده است، اما امیدوارم بعد از مشخص شدن وزیر ورزش و روشن شدن تکلیف فدراسیون کشتی و اختصاص بودجه مناسب شرایط بهتری ایجاد شود.
* با توجه به فاصله نزدیک بازیهای آسیایی و مسابقات جهانی به نظر میرسد امسال کار سختی پیشرو داشته باشید آیا قبول مسئولیت در این شرایط ریسک نبود؟
در این مدت حرفهای زیادی شنیدم و صحبتی نکردم؛ جواب هیچ کس را ندادم. وقتی بعد از المپیک رفتم گفتند که بنا چون دیده قانون تغییر کرده است و نمیتواند با قانون جدید نتیجه بگیرد، به خاطر ترس از باخت رفته است. در زمان مربیگری من 5 تا 6 مرتبه قوانین کشتی عوض شده است، اما کشتی فرنگی را با کمک همکارانم در بالاترین سطح نگه داشتهایم. حالا هم این طور فکر میکنیم. رفتن من به نوعی استراحت اجباری بود؛ به خاطر خواستههایی بود که برای کشتی میخواستم نه خودم. میدانم سال سختی خواهیم داشت، اما اهمیتی ندارد چون میدانم شایستگی و لیاقت بچههای من آنقدر بالا است که در آخر سال چه در مسابقات جهانی و چه در بازیهای آسیایی نفرات خوبی خواهیم داشت که با تدبیری مناسب موفقیتهای گذشته را تکرار خواهیم کرد.
* بعد از سالها بار دیگر شاهد همکاری شما و حسن بابک در کشتی فرنگی هستیم؛ خیلی از کارشناسان همکاری بزرگان کشتی فرنگی را به فال نیک گرفتند هرچند که برخی هم معتقد بودند که این همکاری ممکن است با توجه به اختلافات گذشته، دوام چندانی نداشته باشد و به قول معروف «دو پادشاه در یک اقلیم نگنجند»
من پادشاه نیستم؛ سالهاست با حسن بابک رفاقت دارم و خوشحالم که بعد از سالها دوباره همکار شدیم. «بابک» بنا به شرایطی بعد از سال 2005 از کشتی فرنگی جدا شد، اما حالا خیلی خوشحالم که دوباره شرایط برای همکاری ما فراهم شده است.
وقتی به قبل از المپیک فکر میکنم که فریادهایم به جایی نمیرسید حالا خوشحالم که با داشتن یک مدیر قوی میتوانیم با قدرت بیشتری فریاد بزنیم و میتوانیم از این پتانسیل برای احقاق حق کشتیگیران استفاده کنیم. هیچ زمانی با «بابک» اختلافی نداشتم، اما خودش از کشتی جدا شد؛ حالا خوشحالم که قرار است بار دیگر در کنار هم به کشتی فرنگی خدمت کنیم.
* خیلی از فرنگیکاران المپیکی در این مدت از شرایط آرمانی دور بودند به طوری که برخیها تصمیم به تغییر وزن گرفتند؛ مانند امید نوروزی و شاید قاسم رضایی. آیا با شرایط موجود چنین تصمیماتی را به صلاح آنها میدانید؟
به تمام بچهها این موضوع را گفتهام؛ آنها بیش از یک سال از کشتی دور بودهاند و در این زمان هیچ موقع تمام بچههای المپیکی در اردو در کنار هم تمرین نکردند. به تمام آنها گفتهام که ابتدا باید کار را شروع کنیم و با یکدلی و اتحاد برای رسیدن به شرایط مطلوب تلاش کنیم؛ درباره این مسائل هم در آینده تصمیم خواهیم گرفت. نوروزی برای تغییر وزن ابراز تمایل کرده است؛ ممکن است من هم از امید در جام جهانی در یک وزن بالاتر استفاده کنم. در گذشته هم هر زمانی نوروزی وزنش زیاد بود در مسابقات تدارکاتی یک وزن بالاتر کشتی میگرفت و زمانی که به اوج آمادگی و شرایط مطلوب میرسد در وزن خودش روی تشک میرفت. کسب مدال طلای بازیهای آسیایی، مسابقات جهانی و المپیک لندن نشان میدهد که برنامههای ما درست بوده است. حالا کارشناسان به من بگویند کدام قهرمان جهان بدون زجر میتواند قهرمان شود؟ قرار نیست همواره با مطلوبترین شرایط قهرمان شد.
به هر حال تصمیم در این خصوص به عوامل مختلفی از جمله شرایط سنی، شرایط فیزیکی و شرایط روحی کشتیگیر بستگی دارد. در گذشته به طالب نعمتپور گفته بودم باید روزی در 84 کیلو کشتی را ادامه دهد؛ به امیر علیاکبری هم زمانی که در رده سنی جوانان در 84 کیلوگرم کشتی میگرفت گفته بودم که روزی باید در 120 کیلو روی تشک برود. حمید سوریان سالهاست در 55 کیلو کشتی میگیرد؛ حالا هم میگویم باید در این وزن ادامه دهد. کشتیگیرانی مانند نازاریان و یوردانف هم با سختی و با مداومت به مدالهای بیشمار جهان و المپیک رسیدند. هر تصمیمی در زمان خودش نیازمند شرایط خاصی است و این طور نیست که هر وقت خواستیم تصمیم بگیریم و آن را اجرا کنیم بلکه باید ابتدا به شرایط آرمانی رسیده و سپس تصمیم گرفت.
* در مورد علیاکبری صحیت کردید؛ این روزها محرومیت مادامالعمر این کشتیگیر جامعه کشتی را به شوک فرو برده است.
امیر یک کشتیگیر توانمند بود چه زمانی که در جوانان کشتی میگرفت و چه زمانی که به بزرگسالان آمد. سالهاست که او را میشناسم؛ زمانی که علیاکبری در جوانان در 84 کیلوگرم کشتی میگرفت به او گفته بودم که روزی باید در سنگینوزن ادامه دهد. معتقد بودم تنها کسی که میتواند به سلطه لوپز کوبایی در سنگین وزن خاتمه دهد علیاکبری است، اما متأسفانه شرایط و افراد خارج از کشتی با راهنماییهای نادرست خود، خواسته یا نخواسته، او را از راه منحرف کردند، اما معتقدم علیاکبری بچه نبود که بخواهد فریب بخورد.
در سال 2011 هم به خاطر رقابتی کاذب که بین او و قربانی وجود داشت مرتکب اشتباه شدند و تاوان آن را هم پس دادند. البته چون من در جریان این موضوع نیستم نمیدانم چه شرایطی به وجود آمد که چنین اتفاقی رخ داد در حالی که علیاکبری میتوانست سالها کشتی فرنگی ایران را در سنگین وزن صاحب مدال و عنوان کند، اما حالا دچار چنین بلایی شده است.
ما باید در شرایط فعلی به علیاکبری آرامش بدهیم چون به هر حال این جوان میخواهد در این جامعه زندگی کند. با توجه به قوانین فیلا بعید میدانم که شانسی برای بازگشت به کشتی داشته باشد البته با صحبتهایی که با آقای بابک داشتیم تصمیماتی برای آینده علیاکبری گرفتهایم که در کنار ورزش حضور داشته باشد. هرچند که اشتباه بدی مرتکب شده است، اما چون در جریان امور نیستم نمیتوانم در این رابطه قضاوت کنم. این اشتباهی بود که خودش باید تاوانش را پرداخت کند و کسی جز او نمیتواند درباره آن پاسخگو باشد.
* پدیده دوپینگ دراین سالها در ورزش ما قربانیهای فراوانی گرفته است؛ برنامه کادر فنی برای برخورد با این پدیده شوم چیست؟
زمانی که من فریاد میزدم باید امکانات در اردوها فراهم شود به خاطر همین مسائل بود تا ورزشکار خودش برای تأمین کالری از دست رفته و برای تأمین نیازهایش در خارج از فدراسیون اقدام نکند. وقتی در خصوص خوردن عدس پلو در اردوها صحبت میشد من خجالت میکشیدم. سالهایی که من بودم تمام تلاشم را برای این موضوع گذاشتم از این به بعد هم تمام تلاشمان فراهم کردن امکانات و دور نگه داشتن بچهها از این موضوع است. باید تلاش کنیم با آموزش صحیح و فراهم کردن شرایط جلوی ارتکاب به دوپینگ را بگیریم.
* به نظر میرسد بعد از چیزی حدود دو سال قرار است انتخابات فدراسیون کشتی برگزار و رئیس مشخص شود.
اقدام خوبی است که بعد از دو سال بلاتکلیفی قرار است فدراسیون کشتی رئیس خود را بشناسند امیدوارم فردی اصلح انتخاب شود و با برنامهای چهار ساله کار خود را آغاز کند. البته مسئله تنها انتخابات فدراسیون نیست؛ رئیس فدراسیون با 7 میلیارد بدهی چه کاری میتواند بکند؟ باید شرایط مهیا شود. قبول داریم سال سختی داریم و ورزش ما با کاهش بودجه مواجه است، اما در حد معقول باید با در اختیار گذاشتن امکانات، شرایط را برای موفقیتهای بیشتر فراهم کنیم. در دوره قبل در بازیهای آسیایی کشتی 7 مدال طلا گرفت، اما قول میدهم اگر 4 سال پیش 4 مدال طلا در کشتی فرنگی گرفتیم در صورت حمایت این شانس را داریم که امسال 5 طلا بگیریم، اما مستلزم حمایت مسئولان هستیم.
* آیا امکانات در اردوی تیم ملی فراهم است و انتظارات شما را برآورده میکند؟
هنوز روز اول است؛ البته من هم کمی سختگیر هستم و اگر چیزی کم باشد یا کشتیگیران چیزی نیاز داشته باشند که فراهم نباشد کمی عصبی میشوم. (با خنده) البته رسول خادم تلاش زیادی میکند تا شرایط مهیا باشد هر چند با ایدهآلها فاصله داریم. به هر حال تیم ما تیم قهرمان المپیک است و خیلی زشت است درباره برخی کمبودهای ابتدایی صحبت کنیم.
مدتی که نبودم وقتی بچهها صحبت از عدسپلو میکردند خجالت میکشیدیم. چرا قهرمان دنیا باید درباره عدسپلو صحبت کند؟ نگاه ما باید به کشتی ویژه باشد. البته وضعیت ما در مقابل رشتهای مانند بوکس که مظلوم است فوقالعاده است. من باید دلم برای بوکس بسوزد که سالهاست قهرمانان آن با کمترین امکانات تمرین میکنند. تکواندو حال و روز خوبی ندارد و وزنهبرداری هم در شرایط ایدهآلی به سر نمیبرد؛ امیدوارم روزهای خوب هرچه زودتر به ورزش برگردد.
قرار نیست بعد از شکست بنشینیم و حسرت بخوریم. ورزش ما باید از سیاست خارج شود؛ چندین وزیر و سرپرست آمدند و تأیید نشدهاند و هیچکدام هم ورزشی نبودند. حالا خوشحالم کسی مانند گودرزی آمده است که کشتیگیر بوده و ورزش را میشناسد تازه مقابل من هم پیروز شده است (با خنده)
رئیس فدراسیون را باید وزیر حمایت کند و وزیر ورزش را هم باید دولت حمایت کند. چه ایرادی دارد مدیری قوی مانند یزدانی خرم را برای احیای بند «ب» انتخاب کنند تا یک درصد سهمیه ورزش را از بودجه وزارتخانهها بگیرد. متأسفانه خیلی مواقع سیاستمداران ورزش را جزء میگیرند. همواره درباره اقتصاد، سیاست و روابط بینالملل صحبت میکنیم و میگوییم اینها مهم هستند در حالی که مهمترین اصل برای ما اقتدار ملی در دنیا است و همیشه به دنبال عزت مردم کشورمان بودیم؛ مگر نه اینکه اقتدار ملی از راه حمایت از ورزش به دست میآید؟ هیچ چیزی در دنیا به اندازه لحظهای که در المپیک پرچم یک کشور به اهتزاز درمیآید نمیتواند مردم را خوشحال کند. هم اقتدار ملی است و هم باعث افزایش نشاط جامعه میشود. پس هیچ چیزی مانند ورزش نمیتواند مردم را خوشحال کند به همین دلیل میگوییم که ورزش جزء نیست بلکه کل است.
سلامت جامعه ما با ورزش تأمین میشود. در ورزش عمومی نیازمند الگو هستیم که این الگو همان قهرمانی است که در المپیک میدرخشد. تا زمانی که در جامعه الگو نداشته باشیم فرزندان ما به ورزش روی نمیآورند هرچه در ورزش هزینه کنیم هزینه بیماران ما کمتر میشود. متأسفانه مردم را با فوتبال سرگرم کردهایم هزینههایی که در فوتبال میشود وحشتناک است. در کشور ما شخصی مانند علی کریمی محبوب تمام مردم است، اما کمتر کسی «مایکل فلپس» که در تاریخ ورزش دنیا ستاره است را میشناسد. باید تمام این پازل از نوع چیده و در جای خودش قرار گیرد تا یک ویترین خوشگل مقابل کشور ما قرار گیرد و به تمام دنیا معرفی شود.
* و صحبت پایانی...
خوشحالم؛ واقعاً خوشحالم چون میدانم مردم هم خوشحال هستند و در کوچه و خیابان میتوان این خوشحالی را دید. خوشحالم که دوباره بعد از مدتها به کشتی برگشتم و در کنار بچههایم هستم. امیدوارم دوباره شاهد روزهای زیبا در کشتی فرنگی باشیم از مربیان قبل هم تشکر میکنم که زحمت زیادی در این مدت کشیدند و قول میدهم از تمام داشتههای کشتی فرنگی برای تداوم موفقیتها استفاده کنم.