حجتالاسلام علياكبر ذاكري، عضو هيأت علمي پژوهشكده تاريخ و سيره اهل بيت (ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي در يادداشتي به معرفي گزارشگران حاضر در متن واقعه كربلا و حادثه عاشورا پرداخت.
شماري
از افرادي كه در رويداد كربلا حضور داشته و از نزديك حادثه را ديده بودند،
به گزارش آن پرداختهاند. افزون بر «امام سجاد (ع) » و «اهل بيت امام
حسين (ع) » و «امامان معصوم عليهم السلام» (۲) دو گروه ديگر به نقل وقايع
كربلا پرداختند.
گروه اول:
كساني
از لشكر «عمر سعد» بودند كه خود در حادثهاي نقش داشتند، قاتل يا جاني
بودند و عملكرد خود را نقل و يا از آن دفاع كردند. مانند: «هاني بن ثبيت
حضرمي». (۳)
افرادي نيز بودند كه فقط به گزارش اين حادثه پرداخته و از درگيري و جنگ خودداري كردند مانند:
«حميد
بن مسلم» كه از وقايع نگارانِ واقعه كربلا بود. «حميد بن مسلم» از
گزارشگران رويداد كربلا است و در سپاه «عمر سعد» بود، (۴) اما با توجه به
تعداد زياد سپاه كوفه وي در عمليات جنگي شركت نداشته و كار اصلي وي ثبت
حوادث بوده است. «ابو مخنف» وقايعنگارِ حادثه كربلا با يك واسطه رواياتي
را از «حميد بن مسلم» به وسيله افرادي مانند «سليمان بن ابي راشد» و
«عبدالرحمان بن يزيد بن جابر» (۵) در مورد وقايع كربلا گزارش كرده است.
گروه دوم:
كساني
از همراهان امام حسين (ع) بودند كه به گونهاي از كشته شدن در امان
ماندند با اين كه در حساسترين لحظات واقعه عاشورا در كربلا، همراه امام
حسين (ع) حاضر بودند و شاهد وقايع تلخ آن روز بودند.
۱. «حسن بن حسن بن علي بن ابي طالب»
وي
معروف به «حسن مثني» بود كه همراه عمويش جنگيد و مجروح شد و از اسب بر
زمين افتاد. وقتي كه كوفيان سرهاي شهدا را ميبريدند، وي هنوز زنده بود.
«اسماء بن خارجه فزاري» كه از داييهاي وي بود از او شفاعت كرد و بخشيده
شد. «حسن مثني» را به كوفه برد و وي را معالجه كرد تا اين كه خوب شد. وي
سپس به مدينه رفت. (۶)
۲. «قُبة بن سمعان»
وي
غلام «رباب»، دختر «امرء القيس»، همسر امام حسين (ع)، مادر «سكينه» و «علي
اصغر» (عليهمالسلام) بود. او را به عنوان اسير نزد «عمر سعد» آوردند و
زماني كه فهميد او برده است وي را آزاد كرد. (۷)
«ابو
مخنف» توسط «حارث بن كعب» والي، جريان خروج امام حسين (ع) را از مكه و
گفتوگوي حضرت را با «ابن عباس» (۸) و بخشي از جريان ديدار حضرت را با
«حرّ» (۹) از او نقل كرده است.
۳. «مسلم بن رياح»
وي
غلام حضرت علي (ع) (۱۰) بوده كه با امام حسين (ع) در كربلا حضور داشت و پس
از شهادت حضرت جان سالم بدر برد، وي برخي حوادث كربلا را گزارش كرده است.
(۱۱)
۳. «ضحاك بن عبدالله مشرقي»
وي
از كساني بود كه مشروط به سپاه امام حسين (ع) پيوست و در آخرين لحظات
برابر شرطي كه با حضرت داشت از معركه درگيري فرار كرد. (۱۲) «ابو مخنف»
توسط «عبدالله بن عاصم فائشي» رويدادهايي از حوادث روز عاشورا را از وي نقل
ميكند. (۱۳)
۵. «مرقع بن سُمامه اسدي»
وي
از ياران امام حسين (ع) و از تيراندازان حضرت بود، كه اسير شد و قبيلهاش
براي وي امان خواستند. «ابن زياد» هم او را به «زراره» در سرزمين بحرين
(۱۴) يا «زبده» در عمان، يا «رنده» تبعيد كرد و پس از مرگ يزيد و رفتن
«عبيدالله» به كوفه بازگشت.
شهيد مطهري در اشاره به اين گروه از گزارشگران واقعه كربلا مينويسند:
علاوه
بر نقل كساني كه در واقعه عاشورا حاضر بودهاند، چه از دشمنان و چه از
دوستان (همه اينها جزئيات اين حادثه را روشن كردهاند)، سه چهار نفر از
دوستان امام حسين (ع) بودند كه جان به سلامت بيرون بردند از جمله غلامي است
به نام «عقبة بن سمعان» و اين مرد از مكه همراه امام بود و وقايع نگار
قضيه كربلا بوده است. وي از لشكريان اباعبدالله بود كه در روز عاشورا
گرفتار شد ولي چون گفت غلام هستم آزادش كردند. اين مرد وقايع را نوشته است.
مرد ديگري است به نام «حميد بن مسلم» كه وقايع نگار لشكر «عمر بن سعد»
بوده است او هم نوشته است…» (۱۵)
پينوشتها:
۱. مجموعه آثار استاد مطهري، ج ۱۷، ص ۹۶، حماسه حسيني، انتشارات صدرا.
۲.
مسند الامام الشهيد، عزيز الله عطاردي، ج ۲، ص ۱۳۴، به نقل از امام باقر،
همان، ص ۲۰۹، به نقل از امام رضا، همان، ص ۱۹۹. و به نقل از امام صادق.
۳. مقتل الحسين، مقدم، ص ۲۸۰.
۴. ابن كثير، البداية و النهايه، ج ۸، ص ۲۰۲.
۵. تاريخ طبري، ج ۴، ص ۳۱۱.
۶. حياة الامام الحسين، سيد محمد باقر قرشي، ج ۳، ص ۳۱۲.
۷. همان، ج ۳، ص ۳۱۳.
۸. تاريخ الطبري، ج ۴، ص ۲۸۷ و ۲۸۹.
۹. همان، ج ۴، ص ۳۰۸.
۱۰. تاريخ مدينة دمشق، ج ۱۴، ص ۲۲۳.
۱۱. موسوعة كلمات امام حسين، ص ۵۰۲.
۱۲. تاريخ الطبري، ج ۴، ص ۳۳۹؛ انصار الحسين، شمس الدين، ص ۴۷ و ۵۴.
۱۳. تاريخ الطبري، ج ۴، ص ۳۱۷ - ۳۱۸ - ۳۱۹.
۱۴. قرشي، ج ۳، ص ۳۱۳.
۱۵. مجموعه آثار استاد مطهري، ج ۱۷، ص ۹۶.
منبع/ خبرگزاری حج