باید کارون را مورد مطالعه جدید قرار داد و تا زمانی که نتایج جامع این بررسی روشن نشده است، جانبداری یا مخالفت با انتقال آب کارون، نمی تواند متکی به یک دیدگاه علمی و فنی باشد/ کارون یک منبع ملی است اما اگر دفاع از آن بعنوان دفاع از یک منبع ملی، منافعی برای خوزستان دارد، دلیل نمی شود تا یک اصفهانی یا یک یزدی از موجودیت کارون دفاع نکند. یعنی ما آنگونه از کارون دفاع کنیم که همه ایران در دفاع از آن مصمم باشند حتی اگر فکر کنند که این دفاع آنها نفع ویژه ای برای استان خوزستان داشته باشد. این همان دفاعی است که ملت بودن ما را، مهر، عطوفت و توجه انسانی ما را نسبت به یکدیگر، تضمین می کند
خوزنیوز/ خداداد شوراب: با آنکه موضوع کارشناسی جدید رودخانه کارون، پیشنهادی بود که در اولین
نوشته خود مطرح کردم و بسیار علاقه مند بودم تا منظور خود را از این
کارشناسی و ابعاد گسترده آن بیان کنم، اما انتشار چند نوشته ازجمله نوشته
ای با عنوان
معیارهاي جهانی در انتقال آب بین حوضه ای بخوبی در این مورد
روشن و مفید بود. نویسنده با استناد به معیارهای مطرح شده درباره انتقال آب
بین حوضه ای از سوی یونسکو، این پرسش مهم را کرده که آیا در موضوع انتقال
آب کارون به مناطق مرکزی ایران، معیارهای فوق رعایت شده است یا خیر؟ تمام
تلاشم در نوشته های قبلی بر این بود تا بیان کنم که باید کارون را مورد
مطالعه جدید قرار داد و تا زمانی که نتایج جامع این بررسی روشن نشده است،
جانبداری یا مخالفت با انتقال آب کارون، نمی تواند متکی به یک دیدگاه علمی و
فنی باشد.
کارشناسی کارون یک بررسی همه جانبه درباره جایگاه یک رودخانه بزرگ در
جغرافیای مهمی از ایران است که نمی تواند فقط محدود به شناسایی میزان آورد
آن در یک برهه زمانی باشد. دراین بررسی باید تمام جوانب زیست محیطی،
سرزمینی، اقتصاد، بهداشت و سلامت عمومی لحاظ گردد. این مطالعه همچنین نباید
فقط با موضوعات خاصی مانند سد سازی یا انتقال آب مربوط شود بلکه باید
نگاهی آینده نگر که در اندازه های ملی و جهانی گسترش دارد،هدایت گر آن
باشد. بدیهی است که تا روشن شدن نتایج این بررسی، هرگونه عملیاتی در انتقال
آب کارون، فاقد پشتوانه فنی و کارشناسی است.
اصل نظر اینجانب بر این است که ما بعنوان یک ملت، اگر بخواهیم مسائل داخلی
خود را بر اساس مواضع جانبدارانه مان حل و فصل کنیم، همیشه این خطر وجود
دارد که تفسیرهای ما از موضوعات مختلف در مقابل یکدیگر قرار گیرند و به
دنبال آن، صاحبان این عقاید نیز در برابر هم صف آرایی کنند. با عرض تاسف
باید بگویم که هیجان بعضی از خوانندگان برای مخالفت با انتقال آب چنان زیاد
است که توجهی به این مطلب نکردند که من هیچگاه درباره انتقال آب، موافق یا
مخالف، سخنی نگفتم.
بنده هرگز نگفتم که آب رودخانه کارون باید به اصفهان یا جای دیگری برود و
اصل این داوری یعنی اینکه انتقال صورت بگیرد یا نگیرد را به یک بررسی
کارشناسانه مربوط دانستم. این سنت بسیار ناپسندی است که ما بجای شنیدن تمام
یک سخن، جملاتی از آن را بشنویم و بعد بر اساس آن شنیده ناقص، داوری
خودمان را انجام دهیم.
اگر ما نمی خواهیم که به شیوه های مدرن و بر پایه همزیستی مسالمت آمیز خود
با انسان های دیگر، زندگی مان را به پیش ببریم، در این صورت چه توقعی داریم
تا بعنوان یک ملت، راه خود را در میان دنیای معاصر و پیشرفته باز کنیم؟
بنده با عواطف پاک و بی آلایش بسیاری از هم استانی های خود بیگانه نیستم و
می دانم که زندگی در خوزستان چه مشکلاتی دارد و چگونه یک خوزستانی در کنار
کوهی از ثروت، همچنان در شهرها و روستاهای فقیر زندگی می کنند و این وضعیت
البته در ابراز هیجانات بسیارتاثیر می گذارد، اما تعجب بنده متوجه نخبگانی
است که سعی می کنند آتش بیار این هیجانات باشند.
اصولا فرض کنیم که دولت مرکزی بر پایه نظرات کارشناسی شده خود که در طول
سال های گذشته نیزشاهد آن بودیم و برخلاف همه هیجانات موجود در خوزستان، بر
این نظر پای بفشارد که انتقال آب کارون باید صورت گیرد. در این وضع،
نخبگانی که مرتب می گویند به هر بهایی مانع از انتقال آب می شوند، چه می
خواهند بکنند؟ توجه بفرمایید چه در دولت فعلی و چه در دولت های پیشین،
کسانی که موافق انتقال آب بودند، همه نظرات شان بر اساس آمار و اطلاعاتی
بود که توسط شرکت های مشاور صورت می گرفت.
مسئله این نیست که آمار وتحلیل های آنان درست است یا غلط، موضوع این است که
اینها آمار ها و تحلیل های رسمی و مستند هستند که تنها منابع داوری و
اظهار نظر رسمی بشمار می روند. عرض من این است که بجای آنکه داوری هایی را
که بر پایه این اطلاعات هستند، تغییر بدهیم، بیاییم و اطلاعات مان را
درباره کارون به روز و جدید کنیم. این چیزی است که می تواند ما را ازعواقب
پیش بینی نشده و پر هزینه طرح ها و نیز از بروز تعصبات منطقه ای دور کند.
اینجانب بر شیوه دفاع موجود از کارون که می خواهد مردم اصفهان، یزد، کرمان و
قم و دیگر نقاط کشور را مقصر اصلی در مشکلات امروزی کارون معرفی کند، این
انتقاد جدی را وارد ساختم که چنین نگاهی نه تنها ما را از گرفتاری های
موجود نمی رهاند بلکه چشمان ما را بر واقعیات کنونی و اینکه اصل گرفتاری
های ما در کجا است، می بندد. این شیوه ناپسند و غیرقابل دفاعی است که ما
بجای یافتن علل نابسامانی ها ، یکدیگر را مورد شماتت و اتهام قرار بدهیم.
خب،همین کار را هم در سیاست خارجی مان انجام دادیم و تمام مسائل کوچک و
درشت مان را به یک یا دو کشور مربوط کرده و هی فریاد زدیم و می زنیم که
آنها مقصر اوضاع ما هستند. اما آیا با دشمن تراشی و فراافکنی های اینچنین،
مسائل ما راه چاره یافته اند و در آینده خواهند یافت؟
روی سخن بنده با نخبگان استان است که فراتر از هیجانات روزمره می توانند به
مسائل بیاندیشند. اینکه بنده گفته ام کارون نماد زندگی است و نه بیانیه ای
برای خوزستانی بودن ما، تکیه بر همین اصل بالا است که ما به روش علمی و
فنی و با توجه به محدودیت های که داریم به قضایا نگاه کنیم. من نه تنها با
اعتراض و نشان دادن مخالفت های مدنی، موافق هستم بلکه آن را شیوه ای مهم در
محدود نمودن فعالیت لابی هایی می دانم که برخلاف منافع ملی، اقدام به
هدایت دولت دراجرای برخی از پروژه ها می کنند اما این را هم می دانم که ما
نباید در مخالفت خود، شخصیت جدید و ایدئولوژیکی از موضوعات مورد مخالفت مان
به نمایش بگذاریم.
ما نباید از خورستانی بودن خودمان یک سند شش دانگ هویتی در برابر هموطنان
خود بسازیم. خوزستان یک تقسیم اعتباری و اداری است که ما برای سهولت زندگی
مان در یک کشور بزرگ مانند ایران ایجاد کرده ایم و این تقسیم به ما یک هویت
حقیقی نمی دهد تا از آن برای استوار کردن اعتراضات مدنی خودمان استفاده
کنیم.
بطور آشکار و روشن، اصل سخن بنده برای کسانی که با آن مخالفت می کنند،
پنهان مانده است. ما نه تنها در دفاع از کارون وظیفه داریم بلکه باید در
شیوه های دفاع نیز آگاه و متعهد باشیم. کسانی که با حمله به استان های دیگر
و یا با دفاع از منافع خوزستان می خواهند از کارون دفاع کنند، در واقع از
کارون بعنوان سرچشمه و نماد زندگی دفاع نمی کنند. اگر اصل دفاع از کارون
برمنافع خوزستانی ها استوار باشد، حتی در صورت عدم انتقال آب کارون،
درآینده هیچ همت ملی برای پاسداشت کارون پدید نخواهد آمد. هنر دفاع کردن از
یک موضوع این نیست که برای حفظ آن، چیزهای مهم تر از آن را مخدوش ساخته یا
ویران کنیم.
کارون از جهات مهمی اهمیت دارد و بیشتر این جهات از ابعاد ملی برخوردارند
تا استانی و منطقه ای. اما کارون هر اهمیتی که داشته باشد از انسان بودن و
انسانیت ما مهم تر نیست. کارون همانطور که برخی از خوانندگان هوشیار نوشته
اند، گواهی برای همزیستی مسالمت آمیز مردمانی است که در طول هزار کیلومتری
آن، دلبستگی های مشترکی دارند. چرا باید دفاع از کارون را به بهای تخریب
چهره هموطنان مان بدست آوریم؟ اصولا چه اصراری وجود دارد که حتما باید یک
مقصر را نشانه بگیریم و او را مسبب همه مشکلات معرفی کنیم؟ این یک نگاه
مردود شده در تاریخ معاصر ایران است و اگر نمی خواهیم به آن توجه کنیم،
لابد نمی خواهیم چاره ای برای گرفتاری های همیشگی مان پیدا کنیم.
از نظر اینجانب، دفاع از کارون نه بر اساس منافع یک استان، بلکه باید بر
پایه کارشناسی هایی باشد که اهداف و چشم انداز ملی را در خود لحاظ کرده
باشد. من اطمینان دارم که یک کارشناسی دوباره درباره کارون، بیش از هر
نقطه ای از کشور، به سود منطقه اصلی آن یعنی خوزستان است اما نباید این دو
را با هم یکی دانست.
کارون یک منبع ملی است و باید به آن نگاه ملی داشت. اما اگر دفاع از آن
بعنوان دفاع از یک منبع ملی، منافعی برای خوزستان دارد، دلیل نمی شود تا یک
اصفهانی یا یک یزدی از موجودیت کارون دفاع نکند. این همان دفاعی است که
مورد اشاره بنده است. یعنی ما آنگونه از کارون دفاع کنیم که همه ایران در
دفاع از آن مصمم باشند حتی اگر فکر کنند که این دفاع آنها نفع ویژه ای برای
استان خوزستان داشته باشد. این همان دفاعی است که ملت بودن ما را، مهر،
عطوفت و توجه انسانی ما را نسبت به یکدیگر، تضمین می کند.
همانطور که واقعا و قلبا ما همه هموطنانمان را برادر خودمان می دانیم باید این را نشان بدهیم که برای بعضی سوء تفاهم نشود. اگر این رویکرد را که واقعا به آن اعتقاد هم داریم نشان دهیم حرف حق ما شنیدنی هم می شود. کسی (به خصوص آنها که دنبال سوء استفاده هستند) نمی تواند ما را تخطئه کند.
مطمئن باشید کارهای کارشناسی در همه حوضه ها حق را به ما خواهد داد اگر ما شیوه مطالبه حقمان را فرا بگیریم. نباید عصبی و عصبانی شویم.
ظرفیت هایمان را نسوزانیم. درست است که بزرگان ما و مسئولان و نمایندگان ما تا کنون آنگونه که باید و شاید نتوانستند از حقوق مردم خوزستان دفاع کنند ولی نباید به آنها بتازیم بلکه باید آنها را دریابیم، تذکر بدهیم و از آنها مطالبه کنیم.
من به عنوان یک خوزستانی امیدوارم و این بیدار شدن مردم خوزستان و اینکه به دنبال تغییر و بهتر شدن اوضاع استان هستند به فال نیک می گیرم.