طبق سنت چند ساله در كشور، در آغاز سال نو، اهداف كلي دولت در حوزههاي
مختلف براي تحرك و پويايي مشخص ميشود تا تمامي اركان نظام حركت خود را
براساس ان اهداف و چارچوب به پيش ببرند. قطعاً نامگذاري هر سال براساس
نيازها، خلاء ها و كمبودها و با تكيه بر بسترها و ظرفيتها و تواناييهاي
موجود در نظر گرفته ميشود .
برای مثال: در سال 89 كه به سال همت مضاعف و كار مضاعف نامگذاري شده بود
خستگي و كم تحركي در نيروي كاري محسوس بود و كشور بسترها و زمينههاي زيادي
براي حركت و كار و تلاش و توليد داشت كه مي بايست با همت و تلاش مضاعف آن
چرخهاي كند و كم تحرك را به حركت درآورند.
اينكه چقدر در سال 89 كشور توانست اهداف و برنامهها را عملي نمايد اثرات
اش هويداست . امسال هم كه به نام جهاد اقتصادي نامگذاري شده است قطعاً
براساس نيازها و خلاء ها و با تكيه بر بسترها و توانايي موجود است. زيرا
يكي از تحولات مهم اقتصادي كه همان اجراي هدفمندسازي يارانه ها بود گرچه در
پايان سال 89 كليد خورد اما در سال 90 می بایست بصورت كامل اجرايي و اثرات
آن براي جامعه نمايان شود.
يكي از اهرمهاي بزرگ براي اجرايي كردن و به هدف رساندن یارانه ها، به حركت
در آوردن چرخهاي توليد بودكه با افزایش آن در حوزه صنعت و توليد انبوه در
حوزهها ي ديگر اقتصادي علاوه بر اشتغال بيشتر و پايدارتر، قدرت خريد مردم
افزايش یابد که منجر به فراواني توليدات و محصولات با كيفيت و ارزان شود.
البته، يارانههاي نقدي ميتوانست براي خرجهاي اتفاقي و غير قابل پيش بيني
بكار گرفته شود. به طوري كه در قانون و يا همان لايحه هدفمندسازي
يارانهها آورده شده كه از 100 درصد در آمد كسب شده، 30 درصد به صنعت كه
همان چرخهاي توليد می باشند، اختصاص يابد.
اينكه نيازها و خلاء هاي موجود در جامعه و داشتهها و ظرفيتهاي كشور
مترصد چنين خواست و حركتي باشد و مقام معظم رهبري هم با اشراف بر همين
استعدادها و توانمندي ها جهاد اقتصادي را براي حركت نظام تعیین كرده بود،
می توان گفت: آيا با گذشت يكی از فصل های چهارگانه ی سال توانست حداقل چرخي
از چرخه های توليد را براي يك دور هم كه شده به چرخانند؟
درست است كه همه بايد چراغ اميد را فروزان نگهداريم تا ياس و تاريكي بر ما
مستولي نشود اما رسانهها نيز در بالا بردن اعتماد به نفس در جامعه بايد
هميشه روزنههاي اميد و نشاط را براي تابش نور و گرمي بيشتر باز نگهدارند
اما نگفتن ضعفها و نشان ندادن سستيها و كجيها خود كم تحركي و بيانگيزگي
و از دست دادن اعتماد را به همراه می آورد.
قرار براين بود كه 20 يا 30 درصد از درآمد حاصل از يارانهها به صنعت
اختصاص داده شود تا با افزايش توليد، رفاه و آسايش به جامعه برگردد . آيا
این گونه شد؟ اينك كه در آستانه هفته صنعت و معدن هستيم اگر واقع بينانه
بخواهيم مشكلات و نيازهاي آنها را بررسي كنيم خواهيم ديد كه بیش تر صنايع
كوچك و بزرگ به خاطر افزايش تعرفههاي برق و آب و گاز از حرکت ایستاده اند و
چنان بر چرخهاي آنها فشار وارد شده كه صداي جرينگ جرينگ شان براي صاحبان
صنايع دلخراش و براي كارگران تهديد و براي جامعه آزار دهنده است!
در ابتداي سال رياست محترم جمهوري خبر از دو ميليون پانصد هزار شغل در كشور
داده بود اما اينك باگذشت فصل بهار نه تنها از اين آمار اشتغال نصیب كسي
نشده بلكه خیلی از صنايع كوچك یا تعطيلي شده و به اخراج كارگران دست زده
اند.
طبق برنامه چهارم توسعه قرار بر اين شده بود که توليد نفت در پايان پنج
ساله از چهار ميليون نيم بشكه به پنج ميليون برسد اما با گذشت سه سال از
آن، توليد روزانه نفت طبق گزارش های رسیده ده هزار بشكه در روز كمتر شده
است. توسعه فازهای پارس جنوبي نيز به كندي پيش ميرود تا رقيب ما (كشور
كوچك یک ميليون نفري)بتواند با توسعه فازهاي خود، گاز مشترك را از آن خود
كند!
در حوزه اقتصادي نيز ميبينم كه پرداخت يارانهها فقط مرهم يك يا دو روزه
دردهاي آنها شده و بقيه ماه را بايد با آه و ناله بيشتر و بلندتري سپري
كنند؟ آيا وقت آن نرسيده است كه نگاهي به سه ماه گذشته سال بيندازيم و
ببينيم چقدر شعار جهاد اقتصادي را در جامعه عملي كرده ايم. ميتوان به گونه
اي ديگر و با عينك خوشبيني به اين فصل بهاري كه گذشت ، نگاه كرد و اين سه
ماه را دوره ی آزمایشی برای دولت درنظر گرفت اما در 9 ماه باقی مانده ی
سال می بایست براساس تجربه سه ماه گذشته چرخ اقتصاد کشور را حركتي اصولی
داد تا منجر به افزايش توليد و شکوفایی اقتصادی و ایجاد اشتغال شود و از
سویی زندگي مردم نیز سهل و آسان گردد.
اگر واقع بينانه درد صنعت را ببينيم؛ اندوه كشاورزان را حس كنيم؛ ناله مردم
را بشنويم؛ نيازهاي جامعه را بشناسيم؛ از ظرفيتها و توانمنديها به درستي
استفاده کنیم؛ به مردم ايمان داشته باشيم؛ در حوزه سياسي به تكثير و چند
صدايي برسيم؛ در حوزه اجتماعي تحرك و پويايي عيني داشته باشيم؛ در حوزه
اقتصادي به كار و توليد و امنيت روي آوريم؛ در حوزه فرهنگي به عقايد و
باورهاي هم احترام بگذاريم؛ در حوزه ورزشي به خودسازي و پهلواني برسيم و در
كل در تمامي حوزهها به وقاق و همدلي نزديك شويم و مهمتر از همه توصيه
مقام معظم رهبري را جدي و در عمل به آنها پايبند باشيم؛ ميتوان به شكوفايي
كشور و رفاه و سعادت و سلامت جامعه و مردم امیدوار بود.