آيا كارون قرباني كشت برنج در اصفهان ميشود. همانطور كه درياچه اروميه قرباني كشتهاي سنتي از جمله كشت سيب در زمينهاي اطراف خود شد و اين روزها كشور را وارد بحراني به نام ريزگردهاي سفيد كرده است؟ سوالاتي كه اين روزها به شدت به نگراني فعالان حوزه محيط زيست منجر شده است...
تهران امروز در گزارشی نوشت:
آيا كارون قرباني كشت برنج در اصفهان ميشود. همانطور كه درياچه اروميه
قرباني كشتهاي سنتي از جمله كشت سيب در زمينهاي اطراف خود شد و اين روزها
كشور را وارد بحراني به نام ريزگردهاي سفيد كرده است؟ سوالاتي كه اين
روزها به شدت به نگراني فعالان حوزه محيط زيست منجر شده و باعث شده تا جمعي
50 نفره از هنرمندان خوزستاني از «حسن روحاني» رئيسجمهور و «معصومه
ابتكار» بخواهند تا جلوي انتقال آبهاي جديد را از خوزستان به اصفهان و يزد
بگيرند.
«حميدرضا خدابخشي» كارشناس آب نيروي خوزستان نيز ميگويد: «انتقال آب از سرشاخههاي بزرگ كارون يعني از دز،
خرسان و كوهرنگ در حالي از خوزستان به نام زايندهرود به اصفهان انتقال
مييابد كه نه تنها نفعي به حال زايندهرود ندارد، بلكه صرف برنجكاري در
اصفهان ميشود.»
كاشت برنج درست زماني در اصفهان جان گرفت كه سدسازيها به
يكباره بخش بزرگي از آبهاي منتهي به زايندهرود را پشت سد جمع كردند و
كشاورزان اين منطقه بيتوجه به الگوي سنتي كشاورزي در كوير به سمت كاشت
برنج در منطقه رفتند. كاشت برنجي كه 70 درصد آب را به هدر ميدهد و در
نهايت 30 درصد آن صرف كشاورزي ميشود. اما با گذشت سه دهه از اين ماجرا هم
زمينها بركت خود را از دست دادند و هم زايندهرود را خشك كردند. در اروميه
هم همين اتفاق بهوقوع پيوست، سونامي سدسازيها به جان منطقه افتاد تا به
گفته «محمد درويش» كارشناس بيابانزدايي نزديك به 40 سد روي آبها و
رودخانههايي كه درياچه اروميه را تغذيه ميكرد، زده شود. پس از آن هم كشت
منطقه از انگور كه آب كمتري طلب ميكرد به سمت كاشت سيب رفت و حجم بيشتري
از آب را طلب كرد. مسئله آنقدر پيش رفت كه امروز به گفته «نادر قاضيپور»
نماينده مردم اروميه 8 ميليارد تن ريزگردهاي نمكي اين منطقه زندگي 3 ميليون
مردم منطقه را در هجمه و هجوم نخست خود تهديد ميكند. هجومي كه اين روزها
شروع شده است. علاوه بر زندگي انساني، زمينهاي كشاورزي منطقه به شدت از
سوي نمكي كه خود پراكندهاند، تهديد ميشود. خوزستان البته وضع بدتري از
اروميه دارد. اين استان بدون خشك شدن كارون هم نزديك به سه دهه است كه با
ريزگردهاي ناشي از خشك شدن هورالعظيم دست و پنجه نرم ميكند. ريزگردهايي كه
البته تنها به خوزستان منتهي نشده و آسمان 22 استان كشور را درگير كرده
است.
خدابخشي ميگويد: «اصفهانيها در تازهترين برنامه خود بهدنبال انتقال آب
ماربر در منطقه چلگرد چهارمحال و بختياري به زايندهرود هستند. حوزهاي كه
دو ميليارد متر مكعب آب آورد دارد و بخش بسيار زيادي از آ ن پشت سدها جمع
ميشود.» به گفته او آبهايي كه به اسم تامين آب شرب منطقه انتقال مييابد
سر از زمينهاي كشاورزي منطقه درميآورد. خدابخشي توجه همگان را به
زمينهاي شالي «لنجان» اصفهان جلب ميكند و ميگويد: «چرا بايد آب منطقه
خوزستان به بخشهاي مركزي و بياباني انتقال داده شود تا در آنها
برنجكاشته شود.» برنجي كه يكي از دلايل خشك شدن زايندهرود است. به گفته
او درحالي اصفهان آب خوزستان را براي آبياري زمينهاي برنج خود انتقال
ميدهد كه آب نيروي خوزستان زماني كه حجم آب پايين ميرود اجازه كشت در
زمينهاي اطراف و حاشيه رودخانه را به كشاورزان نميدهد. مسئلهاي كه باعث
ميشود تا حتي كشاورزان اين منطقه يك فصل كشت خود را از دست بدهند. اما
همين آب از خوزستان به اصفهان انتقال مييابد تا خرج برنجكاري در كوير
شود. او ميگويد: «معلوم است كه با اين شيوه نه زايندهرود نجات پيدا
ميكند نه زمينهاي منطقه سيراب ميشوند.» به گفته او انتقال آب از
خوزستان به قم، گلپايگان وخيلي از شهرها به اسم تامين آب شرب انجام ميگيرد
اما اعتراض استانداران همين استانها به اينكه اولويت اين آب شرب است نه
كشاورزي نشان ميدهد كه اين آبها در جاي ديگري خرج ميشود وهمين است كه
بهرغم اينكه بخش بسيار بزرگي از آبهاي كشور از جنوب به سمت كوير يزد و
اصفهان انتقال يافت، اين دو استان با كمبود آب روبهرو هستند. كمبود آب در
ماههاي گذشته در اصفهان و يزد به جيرهبندي آب هم رسيد. هرچند مسئولان اين
استانها يك در ميان آن را تكذيب كردند و خبردهي درباره آن را پيشگيري قبل
از وقوع حادثه دانستند. از سوي ديگر آبهاي خروشان كارون از سمت خوزستان و
چهارمحال و بختياري در حالي در سه دهه گذشته به سمت اصفهان رفته است كه
هرگز نتوانسته لب تشنه اين كوير را سيراب كند و در سالجاري به درگيري ميان
كشاورزان اصفهاني و يزدي منجر شد. واقعه تا آنجا پيش رفت كه اصفهانيها
لوله انتقال آب به يزد را قطع كردند و يزديها را تا چند مدت دچار مشكل
كردند. انتقال آب از خوزستان درحالي به قصه بيپاياني تبديل شده كه اين
استان به دليل خشك شدن تالاب هورالعظيم با حجم وسيعي از ريزگردهاي عربي
روبهرو است. حجمي كه حل معضل آن در گرو همكاري و همراهي كشورهايي چون عراق
و سوريه است. دو كشوري كه به نظر نميرسد در ميان حجم بسيار زياد مشكلاتي
كه دارند زماني را براي حل ريزگردهاي عربي صرف كنند.
البته نگرانيهاي جامعه خوزستاني اين روزها بيشتر است.«مسعود اسدي» رئیس
سازمان نظام صنفی کشاورزی خوزستان و رئیس مجمع تشکل های کشاورزی ایران
اعتقاد دارند انتخاب وزراي دولت روحاني كه بسياري از آنها اصفهاني و يزدي
هستند ميتواند در پيشبرد انتقال آب به ضرر محيطزيست خوزستان نقش بارزي را
داشته باشد. انتقالي كه «هومان خاكپور» كارشناس منابع طبيعي چهارمحال
وبختياري را هم به اين نتيجه رسانده كه نه تنها به نفع زايندهرود نخواهد
بود كه باز هم به كمآبي در مناطقي چون خوزستان و چهارمحال و بختياري منجر
ميشود.
بختياريها هم از انتقال آب بهوسيله تونل گلاب و بهشتآباد كه قرار است
باز هم بخشي از آبهاي كارون در اين بخش را به يزد ببرد، نگران هستند. اين
دو پروژه در دولت گذشته شروع شد اما اعتراض بختياريها باعث توقف آنها شد.
حالا خاكپور ميگويد كه خبرهاي موثقي وجود دارد كه نشان ميدهد كه تونلها
از سمت يزد به سمت چهارمحال و بختياري در حال ساخت و پيشروي است موافقان
با اين طرح قرار است كه مسئولان كشور را در مقابل عمل انجام شده قرار
بدهند. چهار محال و بختياري در سالهاي جديد به شدت با كاهش آب روبهرو شده
و آنطور كه خاكپور ميگويد بسياري از روستاهاي اين منطقه با تانكر آب
تغذيه ميشوند.
حال افكارعمومي ميپرسند آيا قرار است كه محيطزيست كشور يكبار ديگر با
واقعه تلخ ديگري چون خشكشدن كامل رودخانه كارون بعد از زايندهرود و
درياچه اروميه روبهرو شود؟ و بعد هم دولتمردان به اين نتيجه برسند كه
سدسازي در حوزه كارون را متوقف كنند و بالاخره قبول كنند كه همه چيز زير
سر كشاورزي سنتي و بيحساب وكتاب است. آنها ميگويند آيا بهتر نيست كه
كشاورزي در مناطق كويري شيوه طبيعي خود را به دست بگيرد تا محيطزيست كشور
براي كشت برنج در كوير بيشتر از اين هزينه ندهد.