پيش بيني ميشد امير قلعهنوعي مانند شکستهاي قبلي بعد از بازي با سئول حسابي از خجالت شاگردانش در بيايد و با محکوم کردن آنها نقاط ضعف را گوشزد کند.
90: پيش بيني ميشد امير قلعهنوعي مانند شکستهاي قبلي بعد از بازي با سئول حسابي از خجالت شاگردانش در بيايد و با محکوم کردن آنها نقاط ضعف را گوشزد کند. اما او فقط چند دقيقه در رختکن ماند و بعد از داد و فرياد بر سر 3 بازيکن تيم آنها را متهمان اصلي خطاب کرد.
صادقي هم بازي ميکرد؟!
اولين بازيکني که جلوي چشم امير قلعهنوعي بود و روز چندان خوبي را هم مقابل اف سي سئول سپري نکرد صادقي بود. به محض اينکه چشم قلعهنوعي به اين مدافع افتاد با لحني متعجب گفت: تو اينجا چکار ميکني؟ مگر بازي ميکردي؟ صادقي هم در حالي که سکوت کرده بود نميدانست بايد چه بگويد. قلعهنوعي در ادامه حرفهايش افزود: تو را داخل زمين نديدم، کجا بودي؟ ... آخه اين چه بازي بود کردي؟ پس کي ميخواهي درست شوي ... تيم را بيچاره کردي!
حنيف و يک ضربه سر
حنيف عمرانزاده دومين بازيکني بود که از سوي سرمربي محکوم شد. قلعهنوعي به حنيف گفت: تو هم که مرخصي! در طول بازي فقط يک ضربه سر زدي و ديگر هيچي. فکر کردي چون به بوريرام يک گل زدي کار خاصي انجام دادي؟ واقعا که براي تو يک نفر متاسفم.
عابديني پراشتباه
در اين فصل يکي از بازيکناني که مدام از سوي امير قلعهنوعي محکوم ميشد فردين عابديني است. بازيکن جوان استقلال در اين بازي نيز نتوانست انتظارات را برآورده کند تا باعث عصبانيت مربيان شود. قلعهنوعي با ديدن عابديني به او گفت: اينطوري جواب اعتماد مرا ميدهي؟! فقط تا توانستي توپ لو دادي و پراشتباهترين بازيکن ميدان بودي ... قلعهنوعي قصد داشت از بقيه بازيکنان نيز انتقاد کند که نزديکانش او را آرام کردند و به او گفتند براي حضور در کنفرانس مطبوعاتي آماده شود. به همين دليل حرفهاي قلعهنوعي تمام شد تا فتحالهزاده با خروج سرمربي از رختکن با بازيکنان حرف بزند.
فداي سرت آندو!
به محض پايان حرفهاي قلعهنوعي، فتحالهزاده داخل رختکن شد و شروع به سخنراني کرد. مديرعامل آبيپوشان گفت: عيبي ندارد، روحيهتان را از دست ندهيد و ناراحت نباشيد من مطمئنم شما ميتوانيد در تهران جبران کنيد و تيم به مرحله بعد صعود خواهد کرد سپس فتحالهزاده سمت آندرانيک تيموريان رفت و به او گفت: چرا اين قدر ناراحتي؟! فداي سرت که محروم شدي! غصه نخور. دوستانت جبران ميکنند اتفاقي نيفتاده ... آندو نيز بعد از شنيدن حرفهاي مديرعامل تيم در حالي که از جايش برميخاست از رختکن خارج شد.