شاید همه این بحث ها خسته کننده و ناامید کننده باشد. شاید خیلی ها دیگر حوصله نداشته باشند که از فساد در فوتبال بشنوند. حق هم دارند. مگر همین چند سال پیش نبود که فدراسیون بنا را به مبارزه با ناپاکی ها گذاشت.
حاصل آن چه شد؟ آیا این فوتبال پاک شد؟ مگر نه اینکه تمامی افرادی که به عنوان مربی،بازیکن و خبرنگارانی که به ظاهر دستی بر قلم داشتند اما پشت پرده به دنبال دلالی بودند برای مدتی از کار بی کار شدند اما بعد چه شد؟
آیا به غیر از این است که همه آنهایی که در مظان اتهام بودند اکنون صحیح و سلامت کار خود را می کنند؟ هر چند که شاید اصلاحی شده باشند اما آیا ریشه چنین فسادهایی خشکیده شد؟
اکنون که زمان گذشته و شاید به تصور خودمان پیشرفت کرده ایم مباحث جدیدی از فساد در فوتبال را می شنویم. مواردی که در سابق هم مطرح بود اما کمرنگ و شاید کمتر اهمیت داده می شد.
اتفاقاتی که در بازی سپاهان و پرسپولیس رخ داد به خودی خود طبیعی به نظر می رسد. داوری اشتباه فاحشی انجام داد و یک تیم به دلیل این اشتباه واضح و مبرهن این داور هم بازیکن خودش را از دست داد و هم اینکه بازی را واگذار کرد.
به نظر همه چیز طبیعی است اما صحبت های علی دایی و رویانیان بعد از این مسابقه ورق را برگرداند. هر چه بیشتر این صحبت ها ادامه پیدا کرد مشخص شد که چندان هم همه چیز طبیعی نیست. شاید در آن 90 دقیقه همه چیز طبیعی بوده اما انگار در این فوتبال چیزی را نباید به این راحتی طبیعی دانست.
شب گذشته در برنامه 90 خیلی چیزها نمایانگر شد. واقعیتهای تلخی مطرح شد که فقط می خواهیم فریاد بزنیم در این فوتبال چه خبر است؟
باید نه 10 بار 100 بار صحبت های هادی مهدوی کیا، علی دایی و مالک باشگاه نفتون را گوش داد. گوش داد نه برای شنیدن گوش داد نه برای تاسف خوردن که کار از تاسف گذشته، باید گوش داد تا به عمق فاجعه فساد داوری پی برد و گوش داد و فکر کرد که چرا کار به اینجا رسیده و اکنون چه باید کارد؟
پس کار کمیته رسیدگی به تخلفات حرفه ای فوتبال چیست؟ حتما باید اتفاق فاجعهباری رخ دهد تا این کمیته ورود کند؟ هر چند اگر قرار باشد این ورود فقط در حدی باشد که قضایا برای خودشان مشخص شود و لازم ندادند مردم که صاحبان اصلی فوتبال هستند چیزی بدانند و همین طور که تاکنون ساده و بی ریا نتایج این فوتبال را پیگیری می کردند به همین مدل ادامه دهند به چه دردی می خورد؟
تا به کی قرار است ملاحظه کاری در این مسائل وجود داشته باشد؟ خداوند می فرماید آبروی مومنی را نریزید اما آیا کسانی که حق الناس را رعایت نمی کنند و با مظلوم نمایی حتی قشر پاکی را زیر سوال می برند نیازی به آبروداری دارند؟
چرا باید عده ای داوران مطرح و کمک داوران مطرح اقدام به خرید بازی ها کنند و به مدیران باشگاه ها و بازیکنان تیمهای مختلف در تماس هایی آنها را به خانه هایی بکشانند که قرار است قول و قرارها گذاشته شود؟
اصلا در باشگاه ها چه خبر است. اگر مدیری نباشد که حاضر باشد به چنین داورانی باج دهد آیا داوری به خود اجازه می دهد که به این مسائل ورود کند؟ آقایان آیا این کارها در شان یک مسلمان است؟ آیا این کارها مسلمانی است. اتفاقاتی رخ می دهد که آدمی را به شک می اندازد. چه زمانی روز موعود برای مشخص شدن واقعیتهاست؟
فقط مانده ایم در همه جای دنیا اگر چنین اتفاقاتی رخ دهد به راحتی ناپاکان رسوا می شوند اما چه سری است که در ایران باید سالها به دور خود بچرخیم و در انبوهی از شایعات غوطه ور باشیم و در نهایت به دنبال روز موعودی باشیم که همه چیز مشخص شود.
آیا واقعا هواداران تیم ها باید از شکست ها و پیروزهای تیم های خود خشوحال یا غمگین شوند؟ آیا واقعا پشت پرده خبری نیست؟
اصلا چه راست است چه دروغ. دیگر باید حرف چه کسی را باور کرد؟
این باندهای مافیایی و مخوف از سوی چه کسانی حمایت می شوند؟ تا به کی قرار است با دفاعهای بی مورد و چشم بسته به این کارها دامن زد.
کاش علی کفاشیان این قدر راحت همه چیز را به یک کمیته واگذار نکند و مقتدرانه مقابل این زیاده خواهان بایستد.
بازی سپاهان و پرسپولیس نشانه ای از سوی خداست که از خواب غفلتی که رفته ایم بیدار شویم. هر چند که خواب زده را بیدار کردن کاری است نشدنی. اگر مسئولان ورزشی ما می دانند که در جامعه ورزشی چنین اتفاقاتی رخ می دهد و چشم بر آن بسته اند با صدها مقاله، گزارش و تصویرهای تلویزیونی نمی توان این چشم ها را باز کرد.
آقایان، آقایان مسئول بر ملا کردن چنین افرادی نیازمند تشکیل کمیته های ویژه نیست برای خشکاندن مرد عمل می خواهد. امیدواریم رسیدگی به صحبت های اخیر مثل خیلی از رسیدگی های دیگر این فوتبال خاک نخورد و برای مشخص شدن این مسئله و روشن شدن اذهان عمومی امروز و فرداها نیایند و نروند و جان مردم به لب نرسد که شنبه روزی فرا برسد تا بلکه این مسئولان عزیز از نتیجه این رسیدگی بگویند.