قلعهنویی - فردوسیپور ؛ کوتاه و بلند / شب و روز
امروز که رو در روییها به نهایت رسیده است ؛ ارتشی از موافقان و مخالفین پشت و پهلو جبهه را پرخواهند کرد . شما میتوانید بخشی از بحث ما باشید
خیلیها
خوب یادشان است اولینباری را که امیر قلعهنویی در برنامه نود به انتقاد
از عادل فردوسیپور پرداخت و گفت عادل برود درباره پینگ پنگ حرف بزند.
مصاحبهای جنجالی که اتفاقا از برنامه نود پخش شد تا برای اولینبار همه
متوجه زاویه موجود بین قلعهنویی و فردوسیپور بشوند. آن روزها امیر
قلعهنویی سال دوم حضورش در استقلال را پشت سر میگذاشت و هنوز مانده بود
تا سالهای سال بعد با لقب ژنرال از چهرههای مهم فوتبال ایران بشود. مربی
کوتاه قدی که در آن وقت قابل پیش بینی نبود که با تیمهای مختلف رکورددار
کسب عناوین قهرمانی در لیگ برتر فوتبال ایران بشود.
قلعهنویی در آن
روزها در ابتدای جادهای قرار داشت که البته قواعد راندن در آن را
میدانست. جادهای موازی با مسیری که عادل فردوسیپوربه قدم زدندر
آن مشغول بود. او با برنامه نود به زودی تبدیل به چهره مهم و یکی از 20
فرد تاثیرگذار جامعه ایران میشد، مجریای نه چندان خوش قیافه و خوش صدا
اما با طرفداران پرتعداد ... مرد دوشنبه شبهای پربیننده کسی که در دامنه
تاثیرش از فوتبال گذشت و به اجتماع و سیاست رسید آنقدر که گاها سمبل مخالفت
با دولت هم شد. آنقدر که نظرسنجیهای پیامکیاش برای جوانکهای اهل سیاست
چیزی بیشتر از یک بازی معمولی و پیامی برای بالادستیها بود.او
در این مسیر به تاخت رفته است و همه برنامهسازها و مجریها را پشت سر
گذاشته است و حالا همه نگاهها به برنامه اوست، برنامهای که ترکیبی از
سرگرمی، خبر، کارشناسی داوری، گفتوگو، گزارش، محاکمه، افشاگری، کمدی و ...
را با هم دارد؛ برنامهای به نام نود. شوی هفتگی فوتبال ایران که حالا
امیر قلعهنویی فریاد میزند حاصل روی آنتن رفتنش چیزی جز عقب افتادن
فوتبال ایران نیست.
امیر
قلعهنویی با عادل فردوسیپور در این سالها شانه به شانه پیش رفته اند و
هر یک بی رحمی و بدون ملاحظه خواستار بیرون انداختن آن دیگری بودند. اگرچه
به نظر راهشان با هم متفاوت است، اما حالا کار به آنجا رسیده که اکشنهای
آمریکایی دو راننده با سرعت بالا خوردویشان را به هم میکوبند، یکیشان از
احترام به شخصیت حقوقی(صرفا) سرمربی میگوید و آن یکی عقیده دارد نبود
سلیقه فنی و کینه شخصی موجود در ذهن تهیه کننده نود باعث بیراهه رفتن
فوتبال ایران خواهد شد.این دو حتی دعوایشان را به خیابان کشانده اند . جایی
که عادل گزارشی از فرزند امیر تهیه می کند و قلعه نویی برادر عادل را به
دلالی بازیکنان مقیم خارج برای تیم ملی متهم می کند .
عادل
- قلعه دوگانه خاصی است . ستاره های نیمکت و رسانه که موافقان و مخالفان
خود را دارند؛ دو چهره موفق که شانس بزرگشان نبود کسی است که شانه به شانه
شان بزند . یکی، در رسانه دولتی به کار مشغول است رسانهای که راه را بر
چهرههای تازه و اندیشههای جدید بسته و دیگری مربی تیمهای پرستاره ، در
محاصره رقبای کم مایه که با یک قالب ثابت فوتبالی بدون آنتی تز و
بدجامهای قهرمانی را با کف دست لمس میکند. دو چهرهای که البته نمیشود
از لیاقت کاریزما، علاقه و تلاششان گذشت که این مهمترین شاخصه موفقیتشان
است ...یکی با تحصیلات عالیه و دیگری با کوره سوادی که آن را با غریزه بی مانندش جبران کرده است.
امروز
که رو در روییها به نهایت رسیده است؛ ارتشی از موافقان و مخالفین پشت و
پهلو جبهه را پرخواهند کرد. شما میتوانید بخشی از بحث ما باشید، اینکه
کدامشان حقاند و چه کسی ناحق حرف میزند، اینکه آیا ممکن است هر دویشان حق
داشته باشند، یا نه هیچ کدام حق ندارند؟ اینکه بالاخره بین احترام به
شخصیت حقوقی و ادعای خیانت به فوتبال، چگونه به قضاوت دقیق برسیم. اینکه
بالاخره کی به کی هست آخر برادر؟