جای ایده در طرحهای گرافیکی خالی است

امروزه ما در دنیایی زندگی می کنیم که روزانه با بیش از هزاران تصویر روبرو هستیم از تصاویر روزنامه ها و کتاب ها گرفته تا تبلیغات و گرافیک شهری، علاوه بر آن در حریم شخصی تر نیز مانند خانه باز با تصاویرتبلیغاتی روبرو هستیم که به عنوان مثال روی یک پاکت شیر در یخچال و یا لیبل یک شیشه نوشابه کار شده است اما سوال اینجاست که چرا هیچوقت چشم ما آنها را جدی نمی گیرد و بدون هیچ واکنش و یا توجه ای از آن می گذرد؟ احتمالا دلیل این امر این است که شبیه آن تصویر آنقدر در ذهن ما حک شده است که چشم ما عادت کرده است به دیدن اینگونه تصاویر و در نتیجه عادی شدن ، بازتاب این تصاویر هیچگونه واکنشی را برای ما در بر ندارد.

در ریشه یابی این مسئله که چرا طراحان گرافیک ما عادت به کپی برداری از طرح های تکراری کرده اند و بعضا در آن اسیر شده اند به چند پاسخ خواهیم رسید اول اینکه بسیاری از افرادی که امروزه به عنوان گرافیست وارد بازار کار شده اند تنها افرادی هستند که به یک یا چند نرم افزار گرافیکی مسلط هستند اما فاقد هرگونه سواد بصری و خلاقیت جهت دستیابی به ایده ای بکر هستند.

دوم آنکه برخی سفارش دهنده ها طراحی را امری ساده پنداشته اند و متوجه ارزش کار یک طراح نیستند و از پرداخت هزینه واقعی برای این امر خودداری می کنند و در نتیجه طراح گرافیک مجبور به استفاده از الگوهایی تکراری در صرف کمترین زمان برای طرح است.

اما علاوه براین ، مشکل از آنجا جدی تر هم می شود که مخاطب عام ویا سفارش دهنده به دلیل اینکه عادت به دیدن تبلیغات ضعیف کرده است زمانی که با یک طراحی متفاوت تر روبرو می شود آن را پس می زند چرا که عادت به دیدن اینگونه طرحها ندارد و طرحهایی که سالها هروز با آن سرکار داشته است به عنوان الگو در ذهن و ضمیر ناخود آگاهش ثبت شده است.

خیلی مواقع هم با سفارش دهندگانی روبرو هستیم که از ایده جذاب یک طرح خوششان آمده و اصرار به معرفی کالا یا خدمات خود در قالب آن ایده هستند فارغ از آنکه ارتباطی بین محصول یا خدمات خود با آن ایده باشد یا خیر. که اگر این رابطه هم برقرار شود بازم با مسئله کپی برداری روبرو هستیم.

خیلی ها هم اصرار دارند که در تبلیغ کالای خود چه به شکل تیزر تلویزونی و یا پوستر و... فقط کالا با بهترین کیفیت به نمایش گذاشته شود و به صورت مستقیم به مخاطب دیکته شود و اعتقادی به تبلیغ به صورت غیر مستقیم ندارند، اما واقعیت ماجرا این است که اینگونه ارتباط مستقیم فاقد جذابیت و تاثیز گذاری برای مخاطب است.

مشکلاتی که در بالا بدان اشاره شد فقط گوشه ای از معضلاتی است که امروزه طراحی گرافیک ما را تهدید می کند و به محیط پیرامون ما لطمه می زند هرچند شاید ما به طور مستقیم آن را حس نکنیم و به چشم نیاید،اما تاثیر خود را خواهد گذاشت، و در پایان این نکته را نیز باید یادآور شد که ایده در صورتی قوی و ماندگار است که بر پایه مبانی و قواعد هنرهای تجسمی، صورت پذیرد که مطمئنا ملزم به دارا بودن سواد بصری است.