تجربیات جهانی نشاندهنده این حقیقت است که ثبات در مدیریت یکی از اصول کلی در اداره کارآمد نظامات اداری و صنعتی و از جمله صندوقهای تامیناجتماعی است. از سوی دیگر سازمان بینالمللی کار و اتحادیه بینالمللی تامین اجتماعی هیچگونه الگوی واحد و مشخصی را برای اداره صندوقهای تامین اجتماعی و سایر نظامات بیمهای به کشورهای عضو دیکته نمیکنند اما آنچه بر روی آن اتفاقنظر دارند و در قالب توصیهنامههای بینالمللی بر روی آن تاکید شده اشاره به این معنی است که دولتها ضمن پذیرش مسوولیت کلی اداره طرحهای تامین اجتماعی به عنوان پایدارترین نهاد رسمی کشور باید کمترین دخالت را در اداره این نهادها و صندوقهای بیمهای داشته باشند.
بنابراین براساس چنین رویکردی قانون ساختار نظام جامع رفاه و تامین اجتماعی طوری طراحی شد که دولت کمترین دخالت در اداره اینگونه صندوقها داشته باشد اما متاسفانه در هشت سال گذشته دولت آگاهانه یا براساس برداشتهای غلط از قانون و مصوبات غیرقانونی در اصلاح اساسنامه صندوق تامین اجتماعی شیوهای را اتخاذ کرد که دخالت معنیدار و با انگیزه شرکای اجتماعی را در نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری صندوق تامیناجتماعی از خاصیت بیندازد و این دخالت بهطور غیرقانونی تا جایی رسوخ پیدا کرد که انتخاب مدیرعامل این صندوق را برخلاف تمام قوانین و مقررات حاکم منوط به نظر رییسجمهوری دانست.
متاسفانه در 8 سال گذشته و در دولت نهم و دهم در سازمان تامین اجتماعی 6 بار مدیریت تغییر کرده است و این تغییرات پی در پی باعث عدم برنامه ریزی بلند مدت در این سازمان شده است بطوریکه کارشناسان معتقدند کمترین پیامد این تزلزل مدیریتی در این صندوق بزرگ بیمهای از دست رفتن فرصت برنامهریزی حتی در کوتاهمدت است.
عدم برنامه ریزی مشکلی اصلی تامین اجتماعی
علیرضا حیدری کارشناس ارشد تامین اجتماعی نیز در مورد تغییر پی در پی مدیران سازمان تامین اجتماعی گفت: به طور متوسط عمر مدیران این سازمان کمتر از یکسال بوده است بطوریکه طی هشت سال گذشته، 6مدیر تغییر کرده است. مدیریت در سطح تامین اجتماعی که دارای فعالیت های اقتصادی و همچنین ورودی و خروجی و منابع عظیمی است و تا حدودی گفته می شود در حد یک دولت است می طلبد که عمر مدیریت سازمان از یک ثبات و پایداری بیشتری برخوردار باشد.
وی تاکید کرد: متاسفانه طی سالهای گذشته تعیین مدیران با رویکردی سیاسی و در برخی موارد بدنبال اختلافات بین قوا ، لطمات زیادی را به این سازمان وارد کرده است.بطوریکه تغییر مدیریت تامین اجتماعی با تنش های بسیار زیادی روبرو بوده و انتصاب مرتضوی به عنوان آخرین مدیر فعلی سازمان با مشکلات زیادی مواجه بوده که در نهایت شکایت به دیوان عدالت اداری را نیز درپی داشته است.
حیدری ادامه داد: آنچه مسلم است این است که تمام تغییرات مدیریتی از رأس سازمان تا مدیران رده های میانی و معاونت ها در سازمان مشاهده شده که این موضوع نشاندهنده این است که نابهنجاری و نابسامانی در ساختار مدیریتی این سازمان بشدت وجود دارد. در حال حاضر به دلیل بی ثباتی در مدیریت هیچ روش مشخص و یا سازمان دهی و برنامه ریزی خاصی برای رفع مشکلات بیمه شدگان و مستمری بگیران وجود ندارد که این امر به طور قطع به زیان سازمان خواهد بود.
وی با اشاره به اینکه مشکلاتی که در حال حاضر سازمان تامین اجتماعی با آن روبرو است به دلیل عدم برنامه ریزی کوتاه مدت بوده است، تصریح کرد: آثار عدم برنامه ریزی را در حال حاضر به طور عملی در سازمان تامین اجتماعی لمس می کنیم و در نهایت مشخص می شود که ثبات در مدیریت و ارائه برنامههای کوتاه و بلندمدت می تواند مانع مشکلات فعلی در این سازمان شود.
این کارشناس حقوق کار با اشاره به قانون تامین اجتماعی گفت: در این قانون ساختار شکل گیری ارکان و همچنین مدیریت این سازمان مشخص شده است، اما متاسفانه سه جانبه گرایی در تامین اجتماعی از بین برده شده و شورای عالی تامین اجتماعی نیز که اصلی ترین رکن سازمان بوده، منحل شده است. این درحالی است که در گذشته سه گروه اجتماعی عملکرد مدیران این سازمان کنترل و نظارت می کردند.
به گفته حیدری از زمانیکه ساختار صندوق و سازمان ها تغییر کرد از حالت سه جانبه گرایی خارج و نگاه دولتی به تامین اجتماعی حاکم شد و از همان زمان بود که شاهد بی ثباتی در مدیریت و اتفاقاتی که به دنبال آن رخ داد، بودیم و چنانچه همین روند ادامه پیدا کند، عواقب بدتری برای سازمان و بیمه شدگانش ایجاد خواهد شد.
35 میلیون بیمه شده ضررکنندگان اصلی
مدیرعامل انجمن رفاه و تامین اجتماعی گفت: تغییر پی در پی مدیران در تامین اجتماعی بیثباتی و به تبع آن نیز مشکلاتی برای سازمان، 35 میلیون بیمه شده و شرکای اجتماعی به دنبال دارد.
عباس اورنگ افزود: تغییر مدیریت در هر سازمانی بخصوص در سازمانهای بزرگ برای زمانهای کوتاه مضرات زیادی در پی دارد اما چنانچه تغییر مدیران بعد از یک پروسه زمانی طولانی مدت اتفاق بیافتد می تواند روح و اثرات زیادی به آن سازمان تزریق کند. تغییر مدیریت برای دوره های کوتاه مدت باعث عدم اجرا و برنامه ریزی طرحهای بلند مدت و همچنین عدم آشنایی مدیران ارشد با آن سیستم خواهد شد .
وی با اشاره به اینکه تغییردر سازمانها بی ثباتی را در سیستم بدنبال دارد، تاکید کرد: به تبع تغییر مدیریت مدام مدیران میانی ، معاونین و ... نیز تغییر می کنند و صرف نظر از هرز شدن منایع ؛ مخاطبان سیستم و شرکای اجتماعی و بیمه شدگان سازمان تامین اجتماعی را دچار مشکلات جدی خواهد کرد.
در گذشته مدیران تامین اجتماعی هر کدام کم کم 4 سال در این سازمان مدیریت کردند اما از ابتدای دولت نهم از 84 تاکنون طی 6 سال بطور متوسط هر سال یک مدیر در سازمان تامین اجتماعی تغییر کرده است.
مدیرعامل انجمن رفاه و تامین اجتماعی در این مورد معتقد است در گذشته معمولا احکام مدیران تامین اجتماعی 3 ساله صادر و تمدید می شد اما طی سالهای اخیر اینگونه نبوده است و در همه جای دنیا تغییرات در سیستم بیمه های اجتماعی یا به صورت دوره ای از قبل مشخص می شود و یا به واسطه حکم قضایی است.
مدیران تامین اجتماعی در دولت احمدی نژاد
1- داود مددی |
-انتصاب وی در آبان ماه سال 1384 انجام شد اما بدلیل اختلافات مددی با وزیر رفاه و تامین اجتماعی وقت یک بار از سوی رییس دولت و یک بار از سوی وزیر رفاه برکنار شد اما هر دوبار به سرکار خود برگشت. - در تیر 86 محمود احمدی نژاد او را بدون توجه به لابی هایی که برای ابقای او شد، عزل کرد. |
2- حسین علی ضیایی |
- مدیر عامل صندوق بازنشستگی کشوری که با پیشنهاد مصری وزیر رفاه و تصویب هیات دولت به مدیرعاملی سازمان تامین اجتماعی رسید. -پس از 20 ماه مدیریت در اسفند 87 به یکباره از سمت خود برکنار شد. |
3- علی ذبیحی |
- پرحاشیه ترین دوران تامین اجتماعی بدون شک دوران 17 ماهه مدیریت علی ذبیحی است. -اخلاف با اعضای هیات مدیره، نمایندگان مجلس و محصولی وزیر رفاه وقت باعث برکناری وی شد. |
4-رحمت اله حافظی |
- در سال 89 به عنوان مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی منصوب شد. -حافظی در دوران مسئولیت خود با مشکلاتی از جمله عدم پرداخت بدهی های دولت به سازمان مواجه بود.در نهایت بر سر اجرای قوانینی از جمله ماده 25 نوسازی صنایع و بازنشستگی پیش از موعد، اجرای معافیت بیمه ای کارفرمایان در راستای اجرای قانون برنامه پنجم توسعه و نیز اجرای مصوبات سفرهای استانی با شیخ الاسلامی وزیر کار و تعاون دچار اختلاف شد و همین موضوع باعث برکناری او در دی ماه 1390 شد. |
5- سید مجید موسویان |
- مدیرعامل صندوق بیمه روستاییان و عشایر بود که با حفظ سمت برای مدت کوتاهی سرپرست سازمان تامین اجتماعی شد. - اسفند 90 به کار خود در این سازمان پایان داد. |
6-سعید مرتضوی
|
- انتصاب در آخرین روزهای سال 90 -پافشاری احمدی نژاد بر مدیرعاملی مرتضوی منجر به استیضاح و برکناری شیخ الاسلامی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی از سوی مجلس شد. - با رای دیوان عدالت اداری مبنی بر مدیریت غیر قانونی مرتضوی در تامین اجتماعی، با تغییر ساختار تامین اجتماعی و تبدیل آن به سازمان ، مرتضوی به عنوان سرپرست در این سازمان مشغول به کار شد.
|
بی ثباتی در مدیریت
معاون حقوقی و پارلمانی سابق سازمان تامین اجتماعی با اشاره به اینکه ثبات در مدیریت یک اصل اساسی و مهم است، افزود: در تمامی کشورهای دنیا این اصل مهم پذیرفته شده است و قبل از اینکه انتخابی صورت گیرد تمامی جوانب آن سنجیده می شود و کمتر پیش می آید که پس از انتخاب به سرعت در جهت تغییر مدیر عمل شود.
محسن ایزدخواه گفت: براساس ماده 17 قانون ساختار تامین اجتماعی، انتخاب مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره سازمان باید از شروطی مانند داشتن فوق لیسانس در رشته مرتبط، 5 سال سابقه مدیریتی در حوزه ها و اینکه انتصاب باید از سه سال کمتر نباشد، برخوردار باشد در صورتیکه طی سالهای اخیر در تامین اجتماعی اینگونه نبوده و این قانون رعایت نشده است.به نظر می رسد تغییر و تحولات مدیریتی در تامین اجتماعی بدلیل عدم رعایت شرط اول و دوم است که این موارد باعث شده افراد انتخاب شده نتوانند انتظارات را برآورده کنند و صلاحیت لازم برای اداره امور تامین اجتماعی و بیمه شدگان را نداشته اند.
وی در مورد دولتی و یا خصوصی بودن تامین اجتماعی افزود: در قانون تامین اجتماعی بحث 3 جانبه گرایی مطرح بود و این قانون طوری تنظیم شده بود که در آن دولت حضوری ضعیف و شرکای اجتماعی حضوری پر رنگ و قوی داشته باشند و همچنین مدیرعامل نیز از سوی هیات مدیره سازمان انتخاب و به وزیر برای تائید نهایی معرفی شود که در قانون ساختار تامین اجتماعی نیز دولت موظف به رعایت آن ظرف مدت یکسال شده بود.
به گفته وی، متاسفانه این قانون از سوی دولت نهم اجرایی نشد و در نهایت اساسنامه ای تنظیم شد که مغایر با قانون ساختار بود و در این اساسنامه بحث سه جانبه گرایی از بین رفت و دولت تبدیل به اکثریت مطلق شد و حضور نمایندگان کارفرما وکارگران جنبه تشریفاتی گرفت و مجددا منجر به سلطه دولت در تامین اجتماعی شد.
این کارشناس ارشد رفاه و تامین اجتماعی به اثرات سوء تغییر مدیریت ها بر بیمه شدگان اشاره کرد و افزود: مهمترین تاثیر این امر بی برنامگیها است و نکته بعدی بی ثباتی و عدم پیگیری امور از سوی مدیران است که منجر به آسیب دیدن یک میلیون و 600 هزار مستمری بگیر و همچنین 35 میلیون بیمه شده تحت پوشش می شود.
برخورد سلیقه ای مدیران تامین اجتماعی
اما مرتضی نظرخانی یکی دیگر از کارشناسان تامین اجتماعی نظر متفاوتی درمورد تغییر مدیران تامین اجتماعی دارد. وی این تغییرات پی در پی را مشکل سازمان تامین اجتماعی نمی داند و معتقد است ، چنانچه یک سازمان و تشکیلات آن اهدافی داشته باشد و در راستای اجرای اهداف بخواهد مدیریت شایستهای انجام دهد ، در این صورت مدیر منتخب هر برنامه ای که در گذشته وجود داشته را در راستای رسیدن به اهداف قانونی عملیاتی می کند اما متاسفانه در سازمان تامین اجتماعی اهداف بلندمدت وجود ندارد به گونه ای که هر مدیر پس از انتصاب خود سلیقه ای قانون را عمل کرده که این امر نیز خود ضربه سنگینی به سازمان تامین اجتماعی وارد خواهد کرد.
وی نبود اهداف بلندمدت را مشکل اصلی تامین اجتماعی دانست و گفت: فعالیت بر اساس تشکیلات، اساسنامه و اهداف از پیش تعیین شده می تواند در پیشبرد اهداف این سازمان موثر باشد در حالیکه در تامین اجتماعی این گونه نبوده و نیست.
به گفته وی، متاسفانه شایسته سالاری در مدیریت تامین اجتماعی وجود ندارد و تمامی افراد منتخب غیرعلمی و سیاسی هستند و مشخص است که برای اجرای اهداف سلیقه ای عمل می کنند و هیچ برنامه ای ندارند.
این عضو اتحادیه بیمارستانها و مراکز درمانی تامین اجتماعی گفت: سازمان تامین اجتماعی بسیار عریض و طویل و ثروتمند است، اما یک مدیر شایسته ندارد که بتواند اهداف آن را پیش ببرد. عملکرد 16 سال گذشته نشان می دهد که مدیر شایسته وجود نداشته و از منابعی که در اختیار داشته نیز نتوانسته به درستی برای بیمه شدگان و افراد تحت پوشش خود استفاده کند که تمام این موارد فقط به ضرر بیمه شدگان و بازنشستگان است.
نظر خانی تاکید کرد: سازمان تامین اجتماعی غیردولتی و عام است که با حق بیمه بیمه شدگان بوجود آمده به همین دلیل نباید سهم این افراد را برای سایر بیمه شدگان و یا اجرای برنامههای دیگر هزینه کرد.
درهرحال سازمان تامین اجتماعی با بیش از 12 میلیون نفر بیمه شده اصلی و بازنشستگان و خانواده های آنان حدود 35 میلیون نفر از افراد جامعه را تحت پوشش خود دارد و سازمانی با این گستردگی و داشتن منابع عظیم و شرکتهای زیر مجموعه جا دارد که مسئولان نظام با انتصاب افراد شایسته و با سابقه مدیریت قوی و همچنین بدور از هر گونه نگاه و تفکر سیاسی در جهت رفع مشکلات بیمه شدگان این سازمان که قشر کارگر هستند اقدام اساسی انجام دهد تا با ثبات مدیریت عملکرد منفی سالهای قبل دیگر تکرار نشود و تامین اجتماعی از بحران و ورشکتگی نجات پیدا کند.