کیهان در ویژه های خود نوشت:ايران تغيير نمي كند آمريكا بايد روش خود را تغيير دهد يك
روزنامه آمريكايي در گزارشي نوشت: تحريم ها رفتار ايران را تغيير نداده و
اكنون برخي مقامات و تحليلگران آمريكايي مي گويند بايد به سمت روند
ديپلماتيك چرخش كرد.
كريستين ساينس مانيتور خاطر نشان كرد:
كارشناسان مسائل ايران معتقدند اعمال تحريم هاي فلج كننده نتوانسته است
رفتار اين كشور را تغيير دهد و واشنگتن بايد خط مشي خود را در قبال تهران
تغيير دهد.
اين روزنامه مي نويسد:منتقدان مي گويند تلاش هاي دولت
«باراك اوباما»، رئيس جمهوري آمريكا براي پايان دادن به برنامه هسته اي
ايران بيشتر بر تدابير تنبيهي و كمتر اقدامات ديپلماتيك استوار است كه در
نهايت مذاكرات را بي نتيجه مي سازد. بسياري از منتقدان معتقدند اتكاي بيش
از حد دولت اوباما به فشار و تحريم ها مي تواند دست يافتن به تعامل
ديپلماتيك را در مذاكرات هسته اي آمريكا با ايران با خطر مواجه سازد.
اين
گزارش مي افزايد: دولت اوباما چندين مرحله تحريم هاي فلج كننده را عليه
بانك مركزي و صادرات نفت اين كشور اعمال كرده است. هدف از اين اقدام فشار
آوردن بر ايران براي تعليق حساس ترين بخش هاي فعاليت هسته اي اش بوده است.
اما يك سال مذاكرات فشرده و در سطح مقامات بلندپايه ايران و قدرت هاي جهاني
به نتيجه مشخصي نرسيده است. اكنون تعدادي از مقامات آمريكايي و تحليلگران
مي گويند اتكاي كاخ سفيد به روند فشار مي تواند تاثير منفي داشته باشد و
خواستار چرخشي به سوي روند ديپلماتيك براي متوازن سازي مجدد اين روند
هستند.
«جان ليمبرت»، از مقامات سابق وزارت خارجه در امور ايران (از
سال هاي 2009 تا 2010) مي گويد: زماني كه آنها در مورد خط مشي به اصطلاح
دوسويه در وزارت امور خارجه صحبت مي كردند من هم در اين وزارت خانه بودم و
روشن بود اين روند كاملا بي معني است؛ زيرا هرگز دو سو نداشت. تحريم و فشار
هر دو سويه اين روند بود؛ 95 درصد تحريم بود و تازه اين در بهترين شرايط
مطرح مي شد.
ليمبرت مي افزايد: يكي از دلايل تمركز آمريكا بر افزايش
و اعمال تحريم ها اين بود كه آنها مي دانستند چطور آنها را اعمال و اجرا
كنند، با آن آشنا بودند و براي اجراي آنها مجبور نبودند با ايراني ها به
تعامل برسند؛ بلكه بايد با انگليسي ها، روس ها و چيني ها تعامل مي كردند.
هيچ
كس نمي داند چطور بايد ديپلماسي انجام دهد و هر بار كه خواسته ايم اين كار
را بكنيم، شكست خورده ايم و وقتي شكست مي خوريم برمي گرديم و همان كاري را
مي كنيم كه مي دانيم چطور بايد انجام دهيم.ليمبرت كه اكنون در دانشكده
نيروي دريايي آمريكا تدريس مي كند خواستار اولويت بندي مجدد راهبرد آمريكا
در برابر ايران با تاكيد بيشتر بر ديپلماسي و انگيزه هاي واقعي مانند كاهش
اساسي تحريم ها در ازاي مصالحه اي از سوي ايران شده است.
به گزارش
كريستين ساينس مانيتور پيكرينگ و ليمبرت از جمله 35 كارشناس و تحليلگري
بودند كه به همراه «زيبگيو برژينسكي»، مشاور امنيت ملي «جيمي كارتر»، رئيس
جمهوري پيشين آمريكا، «رايان كروكر»، سفير پيشين آمريكا در افغانستان و
عراق، «لي هميلتون»، عضو پيشين كنگره و «مايكل هيدن»، رئيس پيشين سازمان
مركزي جاسوسي آمريكا، گزارش «پروژه ايران» را مبني بر لزوم توجه بيشتر بر
فعاليت هاي ديپلماتيك براي رسيدن به تعامل با ايران امضا كرده اند.
انديشكده
بنياد «كارنگي براي صلح بين الملل»، و «فدراسيون دانشمندان آمريكايي»، نيز
در اين ماه در گزارشي تاكيد كردند: تمركز بيش از حد بر تهديدها و تحريم
سياستگذاران آمريكايي را به لفاظي هاي بي دليل واداشته است.
فشار اصلاح طلبان روي ستاد حسن روحانيرئيس و سخنگوي ستاد انتخاباتي حسن روحاني كناره گيري وي به نفع شخص ديگر و از جمله اسحاق جهانگيري را مردود دانستند.
محمدباقر
نوبخت سخنگوي ستاد انتخاباتي حسن روحاني احتمال كناره گيري وي به نفع
اسحاق جهانگيري را تكذيب كرد و در گفت وگو با تسنيم، در خصوص اخباري مبني
بر صحبت هاشمي رفسنجاني با حسن روحاني براي كناره گيري وي به نفع اسحاق
جهانگيري، اظهار داشت: اين خبر بي پايه اي است.
وي گفت: هر جلسه اي
با آيت الله هاشمي داشتيم، وي همواره در خصوص فعاليت دوستان نسبت به معرفي
شخصيت ممتاز روحاني به جامعه تاكيد داشت. از نظر آيت الله هاشمي، حسن
روحاني شخصيت معتبر و مناسبي است و آنچه كه در جلسات ما از وي دريافت
كرديم، اين بود.
وي اضافه كرد: ضمن اينكه جهانگيري شخصيت محترمي است، اما كناره گيري روحاني به نفع جهانگيري حرف بي پايه و اساسي است.
نوبخت
در ادامه در خصوص شايعات مطرح شده در مورد كانديداتوري هاشمي رفسنجاني
گفت: طي جلساتي كه با آيت الله هاشمي داشتيم، وي در تمام جلسات به عدم حضور
خودش در انتخابات تاكيد داشت و به همين جهت ما را ترغيب مي كرد كه از
روحاني به نحوي شايسته حمايت كنيم.
از سوي ديگر محمدرضا نعمت زاده
رئيس ستاد انتخابات حسن روحاني در گفتگو با باشگاه خبرنگاران گفت: اخبار
منتشر شده درباره كناره گيري حسن روحاني به نفع اسحاق جهانگيري كذب محض است
و صحت ندارد.
وي افزود: حسن روحاني به نفع هيچ كس صحنه انتخابات رياست جمهوري را ترك نخواهد كرد.
يادآور مي شود كه در جلسه اعلام نامزدي حسن روحاني، ياسر و فاطمه هاشمي حضور داشتند.
سايت شخصي هاشمي نسخه سه نامزد اصلاح طلب را پيچيديك حامي هاشمي رفسنجاني مي گويد نامزدهاي اصلاح طلبان به درد نمي خورند و خود هاشمي بايد نامزد شود.
وب
سايت شخصي هاشمي در مطلبي به قلم صادق زيباكلام و با عنوان «آقاي هاشمي
حتماً بايد بياييد» نوشت: آقاي هاشمي، نيامدن شما يعني انتخاب يك رئيس
جمهور اصولگراي ديگر و در نتيجه تداوم همه اين روال براي 4 سال ديگر.
متأسفانه به ميدان فرستادن محمدرضا عارف، اسحاق جهانگيري يا دكتر حسن
روحاني دردي را در حد انتظار دوا نمي كند. كم نيستند كساني مرددند كه آمدن
آقاي هاشمي ممكن است آنان را در كنار وي قرار دهد.
زيباكلام ضمن به
كار بردن ابيات دفاع از انقلاب كه به وي نمي آيد، مي نويسد: آقاي هاشمي! صد
البته كه اصولگرايان از همان روز اول كه شما اعلام كنيد مي خواهيد در
انتخابات شركت نماييد خط آتشي در برابر شما ايجاد خواهند كرد اساسي! اي بسا
اصولگرايان سنتي و مدرن، جبهه پايداري و همه آنان كه ظرف 8 سال گذشته قدرت
را در دست داشته اند اما امروز دچار اختلاف شده اند يكبار ديگر و به واسطه
رويارويي با اصلاح طلبان و هاشمي متحد شده و به ميدان بيايند، يقيناً از
هر تاكتيك كه بتوانند جلوي پيروزي شما را بگيرند استفاده خواهند كرد.
اما
آقاي هاشمي شما آمدنتان را به مردم و به همه آنان كه همچنان پاي انقلاب و
نظام ايستاده اند مديونيد. شما آمدنتان را به همه تلاش هايي كه در اين 34
سال براي تداوم انقلاب و نظام صورت گرفته مديونيد. يادتان باشد... در مسلخ
عشق جز نكو را نكشند.
همزمان محمدجواد حق شناس از اعضاي حزب اعتماد
ملي به «فرارو» گفت: با توجه به كاهش احتمال نامزدي خاتمي در انتخابات بحث
حضور هاشمي رفسنجاني نه به عنوان بازي ساز بلكه به عنوان بازيگر افزايش
يافته و به گفته وي در اين مقطع مسئله نيامدن هاشمي رفسنجاني در انتخابات
به عنوان نامزد، ديگر به اندازه گذشته قطعي نيست و احتمال آمدن ايشان بيش
از پيش افزايش يافته است.
وي گفت: در سال هاي اخير هاشمي رفسنجاني
ترجيح داده است بيش از بازيگري به بازي سازي و بازيكن سازي بپردازد به خصوص
پس از سال 88 هاشمي رفسنجاني نقش اثربخشي و تأثيرگذاري را در بازي سازي و
بازيكن سازي ديده است و بر همين اساس ترجيح مي دهد كه در انتخابات رياست
جمهوري سال 92 نيز فردي با پشتوانه و حمايت معنوي او در معرض قضاوت افكار
عمومي قرار گيرد.
حق شناس ادامه داد: هر چند هنوز هم به نظر مي رسد
كه ترجيح هاشمي اين است كه در اين دوره از انتخابات آقاي خاتمي نامزدي خود
را اعلام كنند اما به دليل خصوصيت شخصي آقاي خاتمي كه قدرت ريسك پايين و
نگراني از راي نياوردن و البته ساير دلايلي كه ايشان مطرح كرده و يا نمي
توانند مطرح بكنند اين احتمال كاهش پيدا كرده است.
هاشمي اكنون در آستانه 80 سالگي به سر مي برد. او چند ماه پيش اعلام كرده بود با توجه به سنش توانايي كار اجرايي را ندارد.
يادآور
مي شود محمدرضا عارف اخيراً در جمع دانشجويان دانشگاه اميركبير با ابراز
تأسف از اينكه اصلاح طلبان نتوانستند به نتيجه قطعي در يك زمان خوب برسند
گفت: ما زمان طلايي را از دست داديم، اكنون نزديك به 40 روز تا انتخابات
مانده و هنوز جبهه اصلاحات تكليفش مبني بر اينكه نامزد انتخاباتي اش چه كسي
است، مشخص نيست.
بخشي از اين آفت فرهنگي است؛ چرا كه ما شعار خوب
مي دهيم و مي گوييم اجماع را قبول داريم اما اگر به ما ختم شود، اگر به
ديگري ختم شود قبول نداريم. بخشي ديگر ناشي از خود بزرگ بيني است و بخشي
نيز ناشي از عدم تحمل ديگران است.
صادق زيباكلام نيز به روزنامه
اعتماد گفته است: بعيد مي دانم هيچ كدام از اين آقايان (روحاني، عارف و
جهانگيري) بتوانند شانس پيروزي داشته باشند. او مي افزايد: به نظر من اين
واقعيت تلخ كه هنوز اصلاح طلبان هيچ برنامه مشخصي براي انتخاباتي كه قرار
است 48 روز ديگر برگزار شود ندارند را به ضعف رهبري اصلاح طلبان نسبت مي
دهم و به هيچ وجه معتقد نيستم كه اصولگرايان يا دولت مسئول تشتتي هستند كه
الان گريبان اصلاح طلبان را گرفته است. فكر مي كنم بايد صادقانه اعلام كنم
آشفتگي اي كه در وضعيت اصلاح طلبان امروز شاهد هستيم ناشي از خود اصلاح
طلبان است و به هيچ وجه به جاي ديگري ربطي ندارد.
اعتراف كنيد؛تا گناهان شما سبك شودخاتمي مي گويد نامزدي وي در انتخابات به ضرر اصلاح طلبان تمام مي شود.
وي
اخيراً در ملاقات با گروه موسوم به انجمن اسلامي معلمان كه توسط شماري از
عناصر وابسته به حزب مشاركت اداره مي شود، گفته است: در زمينه مسائل روز
حرف هايم تكراري مي شود. همه قبول داريم كه وضع بدي است و بايد از آن بيرون
برويم. صحبت بر سر اين كه چگونه بيرون برويم. آيا فقط آمدن هست كه ما را
به اين نتيجه مي رساند؟ آيا آمدن فرد خاص و گرايش خاص وضع را بهتر مي كند
يا بدتر؟ آيا فردي كه به عنوان يك شهروند عادي هم محدوديت زيادي براي صحبت
كردن و اظهارنظر و سفر كردن دارد به سادگي اجازه مي دهند اوضاع به دست او
سپرده شود؟
وي با ادعاي اينكه «بيان اشتباه و جبران آن فضاي باز و
گفت وگو مي خواهد. اگر اين فضا باز شود مسلماً اولين كس من و شما خواهيم
بود كه اشتباهات را مي گوييم و آسيب شناسي مي كنيم» افزوده است: اگر
نگذارند فرد مورد نظر شما بيايد چه پيش خواهد آمد؟ حاصل كار چه خواهد بود؟
كساني كه اميد بسته اند دوباره مأيوس نمي شوند؟ كينه ها بيشتر نمي شود؟ و
آيا در اين صورت اوضاع بدتر نمي شود و درها مسدودتر نمي گردد؟ ما به فكر
بهبود اوضاع و تغيير فضا به صورتي هستيم كه كينه ها كمتر شود و بتوانيم حرف
بزنيم.
براي انتخابات شرط گذاشته نمي شود، ولي آيا نبايد انتظار
داشت كه نتيجه انتخابات تأمين آزادي ها، باز شدن فضا، تغيير فضاي امنيتي به
سياسي و... باشد؟ اما نتيجه انتخابات بايد اين باشد و تغيير فضاي امنيتي
را به دنبال داشته باشد. ولي اگر كاري كنيم كه محصوران و زندانيان آزاد
نشوند، بلكه به تعداد زنداني ها اضافه شود و فضاي امنيتي بيشتر شود به
هدفمان نرسيده ايم.
مظلوم نمايي هفته هاي اخير در ملاقات هاي محفلي
مختلف و دروغ و تحريف هايي كه وي در بيان ماوقع مرتكب مي شود، همچنان نشانه
عدم صداقت وي در قبال انقلاب و جمهوري اسلامي است و اين در حالي است كه وي
يكي از نقش آفرينان نقشه جبهه استكبار براي دامن زدن به فتنه و بي ثباتي و
تحميل هزينه هاي هنگفت به ملت ايران بود.
او به همين دليل نيز
برخلاف تظاهر، حاضر نيست به موازات ابراز ندامت در جلسات محفلي، علناً نيز
به طراحي فتنه سال 88 از سوي سرويس هاي اطلاعاتي جبهه استكبار و ميدانداري
گروهك هاي قسم خورده ضد انقلاب شهادت دهد و اذعان كند كه نقش آفريني برخي
مدعيان اصلاح طلبي در اين حركت ساختارشكنانه، بي وفايي در حق مردم و نظام، و
خودكشي سياسي اين جريان بوده است.
او قطعاً مي داند كه ترغيب وي
به نامزدي ادامه همان نقشه شكست خورده محافل ضد انقلاب مي باشد و در اين
نيز ترديد ندارد كه با توجه به سوابقش حتماً رد صلاحيت خواهد شد منتها با
بي صداقتي مي خواهد مسئوليت اين موضوع را متوجه جمهوري اسلامي كند كه اين
نيز خيانت مضاعف است.