تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۱
کد خبر: ۳۴۷۰۱
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
پشت پرده بازی انتخاباتی دولت چیست؟
 امروزی ها: هرچه به زمان انتخابات ریاست‌جمهوری نزدیک می‌شویم تلاش جریان‌های سیاسی کشور برای تاثیرگذاری بر روند منتهی به انتخابات بیشتر می‌شود. در این میان بازی انتخاباتی دولت از شگرد خاصی پیروی می‌کند که عمدتا متمرکز بر برجسته‌سازی لیدر جریان خاص به عنوان کاندیدای دولتی‌ها و از سوی دیگر برجسته‌سازی موضوع احتمال رد صلاحیت وی است.تمرکز بر این موضوع از سویی با هدف برجسته‌سازی و اصطلاحا «بزرگ» کردن گزینه مورد نظر خود به عنوان کاندیدای ویژه انتخابات و از سویی دیگر با هدف منحرف کردن ذهن منتقدان به فضایی غیر از فضای سوال و پرسشگری از رئیس‌جمهور درخصوص عملکرد 8سال گذشته؛ دستاوردها و مسئولیت دولت در شکل‌گیری وضع فعلی اقتصاد در ماه‌های پایانی دولت است. به عبارت دیگر رئیس‌جمهور و دولتی‌ها با بدل کردن موضوع تایید یا رد صلاحیت کاندیدای خود به موضوعی مهم در فضای سیاسی و رسانه به دنبال آن هستند تا با یک تیر دو نشان بزنند: هم به آسانی و با استفاده از رسانه‌ها و ظرفیت‌های دیگر گروه‌ها برای فرد مورد نظر خود فضا‌سازی کنند و او را فرد «ویژه»انتخابات سازند و هم آنکه به جای نشستن در مقام پاسخگویی درخصوص مسئولیت خود در مورد وضعیت دشوار کنونی؛ در موقعیت و مقام طلبکار نشسته و دیگر نهادها را به کارشکنی و تلاش برای حذف گزینه دولت متهم کنند.در این میان به نظر می‌رسد گروه‌ها و رسانه‌های اصولگرا نیز ناخواسته وارد بازی‌ای شده‌اند که نه تنها نفعی در بر ندارد بلکه بازی در زمینی است که دولتی‌ها آن را طراحی کرده و ضمن کاستن از فشار پرسش‌های جدی؛آب به آسیاب جریان انحرافی می‌ریزند.
 
بازی تایید صلاحیت
 
رمز «صلاحیت»‌ها، کلید واژه مورد استفاده دولتی‌ها – حتی رئیس‌جمهور- و رسانه‌های منسوب به دولت برای انتخابات آتی ریاست‌جمهوری است. براین اساس رئیس‌جمهوری چندبار در اظهارنظرهای خود درباره انتخابات بارها بر واژه «سلامت» انتخابات تاکید کرده و از سویی با طرح مساله رد یا تایید صلاحیت‌ها و به چالش کشاندن نقش نظارتی شورای نگهبان تلاش کرده تا پروژه بازی انتخاباتی دولت را تکمیل کند.
 
براساس این پروژه تلاش شده رد یا تایید صلاحیت کاندیدای دولت به مهم‌ترین بحث انتخابات تبدیل شده تا در سایه آن بتوان اهداف مهم‌تری را پیگیری و اجرا کرد. احمدی‌نژاد در چند ماه اخیر با مخاطب قرار دادن نهادهای مختلف از جمله ناظران انتخابات کوشیده است تا پروژه «مهم‌ترین سوژه انتخابات» را پیگیری کرده و متاسفانه دیگران نیز تا حدی در میدان واکنش و اظهارنظر درباره صلاحیت یا عدم صلاحیت کاندیداهای منسوب به دولت گرفتار شده‌اند.مروری بر مواضع رئیس‌جمهور و رسانه‌های مختلف منتسب به جریان وی نشان می‌دهد که این پروژه با هدف بدل کردن کاندیدای دولت در نقش یک «دگر» و «مرد ویژه و متفاوت» پیگیری می‌شود.امید دولتی‌ها آن است که با استفاده از فضاسازی صورت گرفته هم بتوانند نهادهای قانونی را برای تایید صلاحیت لیدر جریان خاص تحت فشار قرار دهند و هم آنکه به سادگی خود را در مقام جریان متفاوت انتخابات معرفی کنند.
 
حسن بزرگ‌تر این پروژه فرار از مقام پاسخگویی و قرار گرفتن در مقام طلبکاری است. محمود احمدی‌نژاد خود بهتر از هرکس می‌داند که چندماه آخر هر دولتی زمان پاسخگویی درباره عملکرد و رفتار هشت ساله دولت هاست و چه گزینه‌ای بهتر از آنکه دولت بتواند روزهای پایانی خود را در مقام «طلبکار» و «پرسشگر» بیابد نه «پاسخگو».
 
 از همین رو اینگونه به نظر می‌رسد فضاسازی حول موضوع انحرافی رد و تایید صلاحیت‌ها- که نه زمان آن اکنون است و نه مرجع تشخیص صلاحیت‌ها جایی جز شورای نگهبان- به‌واسطه اینکه اهداف چندگانه دولت را در مقطع منتهی به انتخابات تامین می‌کند؛ به شدت از سوی این جریان مورد استقبال واقع شده است و این مجموعه و در راس آنها رئیس‌جمهور می‌کوشند تا با تعریف زمین بازی انتخابات در این نقطه،ماهی خود را از این آب گل آلود‌شده صید کنند.
 
دولت و بخصوص شخص رئیس‌جمهور در این باره تلاش می‌کنند تا با اظهارنظرهای جنجالی درباره بحث «ردصلاحیت»‌ها اینگونه وانمود کنند که کاندیدای اصلی جریان خاص دارای اقبال ویژه‌ای در فضای اجتماعی است و به واسطه همین اقبال و هراس از پیروزی حامیان دولت، جریانی در داخل نظام ، ‌دنبال حذف کاندیدای مورد حمایت دولت از گردونه رقابت‌ها‌ست. در کلام مسئولان دولتی و رسانه‌های منسوب به این جریان، کاندیدای مورد نظر دولت هرکس که باشد، فارغ از نام و نشانش با توجه به آنچه دولتی‌ها «محبوبیت» دولت و شخص محمود احمدی‌نژاد در میان توده‌های مردم می‌خوانند، از احتمال رای آوری بسیار بالایی برخوردار است.
 
نکته جالب اینکه رسانه‌های اصلاح‌طلب نیز با دمیدن در این فضا به صورتی هدفمند به بزرگ کردن حبابی کمک می‌کنند که دولت می‌کوشد پیرامون کاندیدای خود ایجاد کند.نکته جالب در عملکرد رسانه‌های اصلاح‌طلب آن است که از یکسو بر اختلافات اصولگرایان با دولت انگشت گذاشته و از سوی دیگر عنوان می‌کنند که مسئولیت عملکرد 8 ساله دولت بر عهده کلیت اصولگرایان است.
 
در این میان آسیب‌شناسی اظهارنظرها و مانورهای رسانه‌های اصولگرا در ماه‌های گذشته نشان می‌دهد که این مجموعه بدون توجه به بازی طراحی شده،عملا با ورود به این فضا به دولت در پیشبرد برنامه خود کمک ‌می‌کنند به این صورت که به جای شکل‌گیری مبارزات انتخاباتی حول برنامه‌ها و کارنامه افراد و جریان‌ها و نیز حرکت در مسیر آسیب‌شناسی عملکرد دولت و مطالبه پاسخ درخصوص وضعیت کنونی؛بخش عمده فعالیت‌های رسانه‌ای پیرامون واکنش به تحرکات،سخنان و نیز احتمال رد یا تایید صلاحیت کاندیدای این جریان بدل شده است.
 
مهم‌ترین سند «بازی» دولت در این میدان، برگزاری همایش صدهزارنفری در روزهای آینده است که اگرچه مورد انتقاد شدید برخی مراجع- همچون حضرت آیت‌الله مکارم‌شیرازی- و نمایندگان مجلس قرار گرفته اما دولت توانسته با تبلیغات گسترده و مبهم گذاشتن دلیل برگزاری این همایش، آن را جزو مهم‌ترین موضوعات روز قرار دهد تا بتواند همچنان تعریف‌کننده «زمین بازی» برای دیگران باشد. این در حالی است که دولت اگر هدفی غیر از آنچه ذکر شد داشته باشد می‌تواند همایش فوق را به فرصتی برای پاسخگویی در برابر پرسش مهم «هشت سال خود را چگونه گذراندید» تبدیل کند.
 
 
 
رد یا تایید صلاحیت، مقوله‌ای قانونی است نه سیاسی
 
برای درک انحرافی بودن بحث تایید صلاحیت‌ها باید به این نکته بدیهی اشاره کنیم که بر اساس نص صریح قانون اساسی رد یا تایید کاندیداهای ریاست‌جمهوری صرفا در حیطه وظایف شورای محترم نگهبان است و لاغیر. امام(ره) و رهبر انقلاب بارها بر نقش این شورا در برهه‌های حساس انتخابات تاکید کرده‌اند. بحثی که دولت با پوشش‌هایی چون «شرکت همه سلیقه ها» و... به‌راه انداخته تنها پوششی برای جنجال‌سازی بر سر هیچ و پوچ است. از این رو تعریف نقطه مجادلات سیاسی در این حوزه تنها یک بازی انحرافی برای منحرف کردن ذهن‌ها از مقوله مطالبه پاسخ از دولت است.
 
 
 
اصولگرایان باید در موقعیت مطالبه‌گری بنشینند
 
به گزارش امروزی ها چندماه پایانی همه دولت‌های دنیا به پاسخگویی درباره عملکرد ریاست قوه مجریه و اعضای هیات دولت می‌گذرد. افزایش بحث‌ها بر سر اینکه اصولا دولت بتواند یا نتواند کاندیدایی داشته باشد و آیا این کاندیدا توان رای‌آوری و مطرح شدن در میان عامه مردم را دارد یا خیر، این فرصت را در اختیار دولت قرار داده تا بتواند به جای «پاسخگویی» خود را در مقام طلبکار دیده و هرروز بقیه جریان‌ها و حتی نهادهای قانونی چون شورای نگهبان را به چالش بکشد. جا دارد که اصولگرایان به جای پرداختن به موضوع جریان انحرافی و کاندیدای آن برای انتخابات و واگذار کردن این موضوع به طی مسیرهای قانونی، نقطه تمرکز بحث‌های خود را به سوی نشاندن دولت در مقام پاسخگویی به وضعیت اقتصادی کنونی و نابسامانی‌های موجود سوق دهند.
 
 
 
کدام کاندیدای رای آور؟
 
آورده بسیار مهم دیگر بازی طراحی شده از سوی دولت،برجسته یا به اصطلاح بهتر«بزرگ» کردن گزینه جریان انحرافی با استفاده از انرژی جریان‌های رقیب است. همانگونه که در ابتدا اشاره شد جریان خاص می‌کوشد اینگونه وانمود کند که به دلیل جایگاه رئیس دولت در میان مردم، گزینه‌ای که مورد گوشه چشمی از سوی محمود احمدی‌نژاد قرارگیرد، عامه مردم به سوی وی هجوم برده و وی را با رای بالایی به پاستور می‌فرستند. این در حالی است که تاکنون هیچ نشانه‌ای ولو حداقلی درخصوص واقعی بودن چنین ادعایی ارائه نشده است و شواهد موجود از جمله نظر سنجی‌های معتبر نشان‌دهنده عکس این موضوع است.در عین حال جریان خاص در این مدت و با استفاده از حساسیت اصولگرایان به سخنان شاذ و تحرکات خود موفق شده است تا حضور یا عدم حضور خود را به محوری مهم در بحث‌های انتخاباتی بدل کند؛حال آنکه با فراتر رفتن از فضای جدل‌های سیاسی و مراجعه به بحث‌های مردم مشخص می‌شود که این جریان و کاندیدای آن فاقد جایگاهی ولو حداقلی در بین مردم است.
 
چنان‌که گفته شد این تحلیل خواه ناخواه از سوی بخشی از طیف منتقدان احمدی‌نژاد دامن زده می‌شود. این در‌حالی است که هنوز مشخص نیست دولت بر اساس کدام معیار و میزان چنین می‌گوید و کاندیدای مورد حمایت از کدام ظرفیت اجتماعی برخوردار است؟ میزان محبوبیت دولت‌ها را باید در شاخصه‌هایی چون کاهش نرخ بیکاری، افزایش درآمد اقشار ضعیف، کاهش فاصله‌های طبقاتی، افزایش رفاه، سیاست خارجی موفق و... جست‌وجو کرد. دولتی که اینگونه مخالفانش را متهم به تلاش برای رد صلاحیت کاندیدای مورد حمایتش می‌کند- و ازقضا این فضا توسط منتقدان دامن زده می‌شود- با موفقیت در کدام عرصه اینگونه جنجال درست می‌کند؟
 
 
 
نشستن در موضع اپوزیسیون وضع موجود
 
نکته طنزآمیز قضیه آن است که بعضا احساس می‌شود به لطف فضایی که در بالا به آن اشاره شد؛ گروهی که طی 8 ساله گذشته سکاندار اداره کشور بوده‌اند و عظیم‌ترین درآمد نفتی را در اختیار داشته اند؛ در روزهای پایانی دوره مدیریت خود به جای پاسخگویی درخصوص دلایل شکست در حل مشکلات مردم؛ با طرح بازی رد‌صلاحیت در موضع اپوزیسیون وضع موجود نشسته و مدعی‌اند که در صورت حضور در صحنه و پیروزی کلید حل مشکلات مردم را در دست دارند.اشغال مهم‌ترین نهادهای اجرایی کشور و اتخاذ موضع اپوزیسیون در قبال نابسامانی‌های موجود موضوع شگفت‌انگیزی است که از یکسو نشانه«رند»ی گروه حاکم بر دولت و از سوی دیگر نشانه ضعف اصولگرایان در تعریف زمین بازی.
:
:
:
آخرین اخبار