خولیو ولاسکو برخلاف اکثر مواقع در مواجه با یک خبرنگار آرام بود و اخم نمیکرد؛ پیرمرد آرژانتینی والیبال ایران صبح را خوب آغاز کرده و خوش اخلاق بود. در راهروی فدراسیون به هر اتاقی که میرسید در میزد، وارد میشد و به زبان فارسی میگفت «سلام، صبحبخیر»
با هماهنگی قبلی و دقیقا راس ساعت مقرر در مکان مورد نظر برای مصاحبه حضور پیدا کرد تا نشان دهد که نظم در کارهایش حرف اول را میزند.
صحبت از خولیو ولاسکو است؛ همان پیرمردی که در ایران و جهان محبوبیت و افتخارات بسیاری دارد. خولیو فلسفه خوانده و تجربه تدریس در چند دانشگاه را هم دارد که اینها به زندگی غیر ورزشیاش مربوط میشود. در زندگی ورزشیاش هم که سراسر افتخار است، از کسب عنوان ارزشمندترین مربی در جام جهانی 1989 توکیو تا ایستادن روی سکوهای قهرمانی در مسابقات جهانی و کسب مدال نقره در بازیهای المپیک 1996 با لاجوردیپوشان ایتالیا.
ولاسکوی 61 ساله پازل موفقیتهای خود را در ایران با قهرمانی در جام ملتهای آسیا و صعود ایران به لیگ جهانی که هر دو برای نخستین بار اتفاق افتاد، تکمیل کرد.
به هر حال با تمام این توضیحات صبح دومین روز تمرین تیم و پیش از آغاز تمرین دقایقی را به گفتوگوی اختصاصی با وی نشستیم که ولاسکو در این گفتوگو صحبتهای جالبی در خصوص والیبال ایران، شرایط زندگیاش، سنتهای ایران، نوروز باستانی، فوتبال و علایق شخصیاش مطرح کرد.
متن مصاحبه خبرگزاری فارس با خولیو ولاسکو، سرمربی تیم ملی والیبال ایران را در زیر میخوانیم:
فارس: در ابتدا کمی درخصوص تیم ملی و شرایط برای حضور در لیگ جهانی صحبت کنید؛ در چه مرحلهای از آمادهسازی قرار دارید؟
امسال دو تیم تشکیل دادهایم؛ یکی زیر 23 سال و دیگری بزرگسالان. در چند سال اخیر تیمهای الف و ب داشتیم، اما امسال تیم زیر 23 سال جایگزین تیم ب شده است. تمرینات را با بازیکنانی که در پلیآف لیگ برتر حضور نداشتند آغاز کردیم. چندی روزی هم هست که با حضور بازیکنان حاضر در پلیآف تمرین میکنیم. بازیکنان خیلی آماده هستند، خوب کار میکنند، انگیزه بالایی دارند و راه و روش من را میدانند. از همان روز اول شرایط تمرینی بسیار خوبی داشتیم. در حال حاضر روی بدنسازی تمرکز بالایی داریم تا اینکه رفته رفته روی سیستم دفاع و توپگیری کار کنیم؛ البته مانند همیشه روی دریافتها هم به صورت ویژه کار خواهیم کرد.
- در اقدامی جالب برای انتخاب کاپیتان برای تیم ملی از روش برگزاری انتخاب توسط بازیکنان استفاده کردید؛ آیا همیشه همین کار را میکنید و علتش چیست؟
قبلاً هم این کار را کرده بودم؛ وقتی به ایران آمدم تیم ملی کاپیتانی به نام علیرضا نادی داشت که خیلی هم خوب بود و نیازی به تغییر نبود. دوست داشتم در غیبت نادی، کاپیتان توسط بازیکنان انتخاب شود تا هم رابط بازیکنان با مسئولان باشد و هم نماینده آنها.
با برگزاری انتخابات دیگر سن و سال بازیکنان مهم نیست، بلکه انتخاب وی توسط سایر بازیکنان مهم است که به خوبی انجام میشود.
- نادی به تیم ملی دعوت نشد. وی هم در صحبتهایش عنوان کرده که علت اصلی دعوت نشدنش را نمیداند و پس از صحبت با شما هنوز قانع نشده است. واقعاً علت اصلی چیست و چه تصمیمی دارید؟
دو بار با نادی صحبت کردهام و تعجب میکنم از اینکه هنوز قانع نشده است. این پایان کار نادی نیست؛ باید ببینیم در لیگ جهانی چه اتفاقی میافتد و ممکن است پس از آن باز هم نادی را در تیم ملی ببینیم و ممکن است دیگر وی به تیم ملی بازنگردد.
دوست ندارم رسانهها و مطبوعات در جریان ریز این تصمیم قرار بگیرند، چراکه این یک موضوع داخلی است و نباید این موضوع را باز کرد. هیچ اتفاق عجیبی رخ نداده است؛ من همیشه خودم تصمیم میگیرم و هیچ مقام بالایی نمیتواند برای من تصمیمگیری کند. همیشه واضح صحبت میکنم و دوست ندارم همه در جریان تمام اتفاقات قرار بگیرند. اگر بازیکنی در خصوص یک موضوع داخلی با رسانهها صحبت کند من هم جوابش را میدهم.
- نادی دقیقا همین کار را کرده و گفته هنوز علت دقیق عدم حضور در تیم ملی را متوجه نشده است.
این یک مشکل دیگر است. اگر متوجه نشده است من حاضرم بار دیگر برایش توضیح دهم. اصلاً اتفاق عجیبی رخ نداده است. ممکن است برخی مواقع اشتباه کنم، اما همیشه یک چهره دارم و دو رو نیستم. هیچوقت برای تصمیمگیریهایم تحت تاثیر فشارهای سیاسی، مشکلات شخصی و ... قرار نمیگیرم و سعی میکنم تصمیمی که به سود تیم است را اتخاذ کنم.
- ایران در تورنمنتهای اخیر بینالمللی همیشه خود را به عنوان یک پدیده معرفی کرده است؛ آیا قول میدهید در لیگ جهانی هم همین شرایط حاکم شود و تیم ملی نتایج خوبی کسب کند؟
تمام تلاشمان را برای کسب بهترین نتیجه به کار خواهیم گرفت. بازیکنان در حال حاضر شرایط خیلی خوبی دارند، اما هیچوقت قول نمیدهم. فقط میتوانم قول دهم که بهترین بازیها را انجام دهیم. امیدوارم که باز هم بتوانیم برای مردم سورپرایز داشته باشیم.
- ایران در لیگ جهانی باید میزبان تیمهای آلمان و صربستان باشد؛ در این دو مسابقه چه توقعی از مردم دارید؟
اول از همه باید بگویم که والیبال یک ورزش خانوادگی است. والیبال ورزشی نیست که در آن درگیری وجود داشته باشد. اولین چیزی که من دوست دارم این است که شرایطی فراهم شود که بانوان بتوانند در سالن مسابقه حضور پیدا کنند و مسابقه را ببینند. در مرحله دوم از هواداران مرد میخواهم که نشان دهند در سالن والیبال حتی یک کلمه زشت هم از دهان کسی خارج نمیشود. همیشه به قوانین و فرهنگ ایرانیها احترام گذاشتهام؛ بهتر است مردم و مسئولان اتفاقاتی که در لیگ رخ داد را با تیم ملی مقایسه نکنند.
کاش شرایط به گونهای فراهم شود که بتوانیم به همه نشان دهیم که میتوانیم لیگ جهانی را بدون مشکل برگزار کنیم. ایرانیها میتوانند به کمک لیگ جهانی والیبال فرهنگشان را به تمام دنیا نشان دهند. بدون شک در این مسابقات که از تلویزیون هم پخش میشود فقط در مورد والیبال ایران صحبت نمیشود، بلکه در خصوص تمام ایران و حتی فرهنگ اسلام صحبت خواهد شد؛ به همین دلیل خیلی مهم است که ایران را به بهترین شکل نشان دهیم.
- مهمترین مشکلی که با آن دست و پنجه نرم میکنید، چیست؟
هیچ نگرانی ندارم؛ چیزی که خیلی ناراحتم میکند عدم حضور بانوان در سالنهای مسابقه است. فکر میکنم این تصمیم برای ایران خوب نباشد.
- شما سابقه زیادی در ورزش دارید و در کشورهای مختلف فعالیت کردهاید؛ آیا در کشورهایی که بودید افراد سیاسی و دولتی دخالتی در ورزش داشتهاند؟
خیر؛ همه جا ورزش از سیاست جدا بوده؛ در ایران هم همین حالت است. در ایران من هر صحبتی داشته باشم با داورزنی مطرح میکنم و فکر میکنم در ایران هم ورزش از سیاست جداست.
- امسال دومین نوروزی بود که در ایران حضور داشتید؛ کمی در خصوص سنتهای ایرانی صحبت کنید و اینکه کدام یک از رسم و رسوم بیشتر برایتان جالب بود؟
عید نوروز ایرانی تفاوت چندانی با جشن سال نو سایر کشورها ندارد؛ در سال جدید همه آرزو میکنند و امیدوار هستند.
ایرانیها یک رسم جالبی دارند و هفتسین میچینند و در آن سیب و سکه و ... میگذارند، چون من از یک کشور جوان مثل آرژانتین آمدهام دیدن این صحنه برایم خیلی جالب بود. وسایل و رسمهای قدیمی را خیلی دوست دارم و میدانم هفتسین هم از زمان قدیم در ایران رسم بوده است.
- یکی از رسمهای ایرانیها در آغاز سال جدید دادن و گرفتن عیدی است؛ آیا امسال شما هم این کار را کردید؟
نمیدانستم چنین رسمی وجود دارد؛ در جشن کریسمس جنس کادو میدهند، اما پول نه. در سال جدید ایرانی هم این اتفاق برایم نیافتاد، یعنی نه عیدی گرفتم و نه عیدی دادم.
- کدام یک از شهرهای ایران را دیدهاید و دوست داشتید؟ کدام شهر ایران را هنوز ندیدهاید، اما دوست دارید که ببینید؟
چون زیاد کار میکنم نمیتوانم زیاد به مسافرت بروم، اما سال گذشته به کاشان و اصفهان رفتم و شاید در روزهای آینده هم به شیراز بروم و از آنجا بازدید کنم. تبریز را هم دوست دارم ببینم، اما در مجموع دلم میخواهد تمام ایران را بگردم.
در تابستان چون باید بیشتر به تیم ملی فکر کنم، نمیتوانم به مسافرت بروم، اما در زمان انجام مسابقات لیگ برتر فکر میکنم زمان مناسبی باشد تا هم مسابقات را از نزدیک ببینم و هم شهرهای مختلف را مانند یک توریست بگردم.
- قطعاً پیش از حضور در ایران برخی از دوستان و نزدیکان به شما اعلام کردند که اینکار را نکنید؛ چه علتی را برای این درخواست مطرح میکردند؟
کسی به من نمیگفت که به ایران نروم، اما وقتی متوجه شدند من میخواهم اینکار را بکنم شوکه شدند. برخیها هم گفتند که حضور در ایران میتواند تجربه جالبی باشد.
حضورم در ایران فقط به خاطر والیبال نبود، بلکه میخواست شرایط جدیدی را امتحان کنم. دلم نمیخواست فقط در اروپا باشم؛ من آدم کنجکاوی هستم و دوست دارم شرایط متفاوت را تجربه کنم.
- به زندگی در تهران عادت کردهاید؟ با ترافیک و آلودگی هوایش کنار آمدهاید؟
آب و هوای تهران را خیلی دوست دارم، چون خشک است و دردی در عضلاتم احساس نمیکنم. در ایتالیا و آرژانتین هوا مرطوب است و زندگی کمی برایم سخت میشود.
تهران هم مانند تمام شهرهای بزرگ دنیا مشکلات خاص خودش را دارد که اولین مشکلش هم ترافیک است. موضوع دومی که موجب میشود کمی هوای تهران آلوده شود کیفیت پایین بنزینهایی است که تولید میشود.
در حال حاضر در نزدیکی پارک چیتگر اسکان دارم که آنجام کمی هوا پاکتر است. من در ایتالیا داخل شهر زندگی میکردم، اما حالا روی تپهای زندگی میکنم که نه ماشینی هست و نه سروصدایی؛ با این شرایط از محل اسکانم در تهران بسیار راضی هستم.
- وقتی دلتان میگیرد و ناراحت میشوید چه کار میکنید؟
بعضی وقتها به رستوران میروم. غذاهایی که در فدراسیون به ما میدهند خیلی خوب است، اما شیشلیک ندارند! وقتی به رستوران میرویم تنها برای شیشلیک میرویم. برخی مواقع هم به رستورانهای ایتالیایی میروم که تنوعی ایجاد کرده باشم.
اصولاً بیشتر در خانه میمانم؛ مطالعه کردن، تماشای فیلم و گوش کردن به موزیک را هم دوست دارم.
وقتی در ایران هستم به دوستانم در خارج از ایران ارتباط میگیرم. زندگی گیج کنندهای دارم؛ برادرم در اسپانیا است، دخترانم در ایتالیا هستند، برخی دوستانم در آرژانتین هستند، برخیها هم در کشورهای دیگر اسکان دارند. سعی میکنم با آنها هم در ارتباط باشم.
- شما سابقه حضور در فوتبال اروپا را هم دارید؛ پیشبینیتان از لیگ قهرمانان اروپا چیست؟ چه تیمی قهرمان خواهد شد؟
پیشبینی خیلی سخت است، چراکه تیمهای خیلی خوبی مانند رئال مادرید، بارسلونا و بایرن مونیخ و ... حضور دارند. اصولاً پیشبینی در ورزش سخت است، در فوتبال این سختی مضاعف میشود. همیشه فینال بایرن مونیخ و منچستر را در سال 1999 را به خاطر میآورم؛ بایرن با نتیجه یک بر صفر از حریف خود پیش بود، اما در دقایق پایانی همه چیز تغییر کرد و منچستر 2 بر یک پیروز شد.
در ایران خیلیها تلاش میکنند از قبل پیشبینی کنند، اما این کار اصلاً منطقی نیست و به همین دلیل هیجان فوتبال دوچندان است.
- از فوتبال ایران چقدر شناخت دارید؟ زمانی که با کیروش به ایران آمدید بسیار با هم مقایسه شدید، اما شما ایران را برای نخستین بار وارد لیگ جهانی کردید و کیروش هنوز موفقیتی کسب نکرده است؛ در این خصوص چه نظری دارید؟
شناختی از فوتبال ایران ندارم، چون تقریبا هیچ مسابقهای از آن را ندیدهام. اگر بخواهم فوتبال تماشا کنم سعی میکنم بازیهای بزرگ اروپایی را ببینم، اما امیدوارم که تیم ملی فوتبال ایران به لیگ جهانی صعود کند. فرق من و کیروش این است که من بازیکنانم را در زمان بیشتری در اختیار دارم.
- اگر قرار باشد روی یک کاغذ سفید سمبلی از ایران بکشید یا یک کلمه از ایران بنویسید، چه چیزی میکشید یا مینویسید؟
سمبلی از آرژانتین هم نمیتوانم بکشم چه برسد به ایران! خیلی سخت است. چیزی که بیشتر در مورد ایران مطرح میشود و خیلیها در مورد آن صحبت میکنند دیدگاه سیاسی نسبت به ایران است. ایرانیها آدمهای خوبی هستند که در حالت عادی عصبی هم نیستند و بیخودی با هم جنگ نمیکنند. من خودم یک آدم عصبی و مانند تمام آرژانتینیها جنگنده هستم. بارها به دوستانم گفتهام که به عنوان یک توریست به ایران بیایید و این کشور را ببینید و سپس در خصوص آن اظهار نظر کنید.
- همانطور که میدانید قیمت دلار در ایران افزایش داشته است، با توجه به اینکه شما هم حقوقتان را به دلار دریافت میکنید آیا تمایل به سرمایهگذاری در ایران ندارید؟
بیزینسمن (تاجر) نیستم؛ وقتی یک نفر مانند من به جایی میرسد که میتواند درآمد خوب داشته باشد، چرا باز هم دوست دارد که پول داشته باشد؟ آیا به خاطر اینکه بهتر زندگی کند و بدون مشکل به کارش ادامه دهد؟ اگر به شرایط خوب مالی برسیم و بخواهیم تجارت کنیم قطعا مشکلاتمان بیشتر خواهد شد و عصبیتر به زندگی ادامه میدهیم. من ذهنیت انسانهای تاجر را ندارم. من در والیبال پول خوب میگیرم، چون عملکردم خوب است. همیشه به والیبال فکر کردهام و پول گرفتهام و نمیخواهم این تفکر را تغییر دهم. فقط به والیبال فکر میکنم و فکر میکنم این بهترین راه برای کسب درآمد است. نه در ایران و نه در هیچ جای دنیا به بیزینس فکر نمیکنم.
- همانطور که خودتان هم گفتید وقتی غربیها میخواهند از ایران صحبت کنند بیشتر در خصوص سیاست و مسائل هستهای حرف میزنند، آیا چیزهایی که در ایران دیدید با صحبتهای رسانههای غربی همخوانی داشت یا متفاوت بود؟
غربیها واقعاً خیلی چیزها را در مورد فرهنگ ایران نمیدانند و ذهنیت درستی ندارند؛ البته این موضوع تنها شامل حال ایران نمیشود و برای مثال میتوان آن را به جنوب آمریکا هم ربط داد. یعنی فردی که شناخت زیادی از آنها ندارد تمام کشورهای آن منطقه را مانند هم میبیند، در حالی که اصلا اینگونه نیست؛ برای مثال آرژانتین با پرو تفاوت زیادی دارد.
مثال دیگر را هم میتوان به کشورهای اسلامی ربط داد؛ خیلیها فکر میکنند تمام کشورهای اسلامی مانند هم هستند، یعنی میگویند ایران و عربستان یک شکل هستند، اما این واقعیت ندارد. شاید از نظر مذهب مشترک باشند، اما در مجموع متفاوت هستند.
* در پایان چند جمله فارسی صحبت کنید...
برو آنجا، بیا اینجا، سلام، صبح بخیر، آب بخور، کم و بیش نه!
مجتبی ذکیزاده