آقای ایمانی با وجود نامزدهای زیادی که برای ثبت نام اعلام آمادگی کرده اند، شما قطب بندی نهایی و جناحی معطوف به انتخابات را چگونه پیش بینی می کنید؟
من فکر می کنم سه جریان کلی در انتخابات خواهیم داشت. یکی جریان اصول گرایان است، یکی جریان جبهه پایداری و طیف آقای احمدی نژاد است و طیف سوم کاندیداهایی که در دسته بندی جناحی قرار نمی گیرند و می توانیم اسمش را بگذاریم کاندیداهای آزاد که نه اصلاح طلب هستند و نه اصول گرا. اصلاح طلبان را تصور نمی کنم حضور فعال داشته باشند.
مثلا آقای عارف یا شریعتمداری را جزو طیف اصلاح طلب نمی دانید؟
نه. کاندیدای اصلاح طلب کاندیدایی است که جریان اصلاح طلب بیاید از او حمایت کند. درست است که آقای عارف اصلاح طلب است ولی چون جریان اصلاح طلب پشت اونیست- فکر نمی کنم از او حمایت کند- نمی توانیم بگوییم عارف یا شریعتمداری کاندیدای اصلاح طلبان هستند.
پس رقابت اصلی از نظر شما بین اصول گرایان و جریان دولتی خواهد بود؟
همین طور است . البته رقابت های درونی بین اصول گرایان را هم خواهیم داشت ولی در عین حال رقابت اصلی بین آنهاست و طرفداران دولت.
در بین این دو جریان که بیشتر مورد تاکید شماست، تصور می کنید رویکرد این جناح ها به انتخابات چگونه خواهد بود؟ کدامیک ایجابی است و کدامیک سلبی رفتار خواهد کرد؟
به طور طبیعی اصول گرایان و طیف های مختلفی که دارند عمدتا رویکردشان ایجابی خواهد بود و جریان دولتی عمدتا سلبی خواهد بود. در حالی که ممکن است شما عکس این را فکر کنید. چون جریان دولتی خودش در قدرت بوده علی القاعده باید ایجابی صحبت کند و اصول گرایان سلبی. ولی من بر عکس این فکر می کنم . اصول گرایان به دلایل مختلف که من در راس این دلایل تعلق بیشترشان به نظام را می دانم، بیشتر سعی می کنند موضع ایجابی بگیرند و از منفی بافی درباره تاریخ 8 ساله گذشته کشور کمتر حرف بزنند، کمتر نقادی کنند که مردم را رویگردان و دلسرد از نظام و شرکت در انتخابات نکنند. اما جریان دولتی به خاطر اینکه به نظر من تعلق خاطرش به نظام کمتر است، و شاید خیلی کمتر است و از طرف دیگر اساسا به ایجاد موج های سیاسی بیشتر تمایل دارد، بیشتر سلبی خواهند بود.
یعنی دولت با وجود اینکه مسئولیت اجرایی کشور را داشته تمایل دارد خود را در موقعیت اپوزیسیون گونه قرار دهد؟
تقریبا همین طور است. شما نگاه کنید دولت بعضا مواضعی می گیرد که بیشتر شبیه موضع اپوزیسیون نظام است. مانند رویکردی که آقای رئیس جمهور در روز تاریخی مجلس داشتند. ( جلسه استیضاح وزیر کار در 15 بهمن) ایشان در واقع شکل اپوزیسیون گرفتند و خودشان را به عنوان یک منجی قلمداد کردند و رسوا کننده فساد و چهره های دیگر نظام را به بع عنوان کسانی که متهم به فساد هستند نمایش دادند. من می خواهم بگویم که حتی در مناظره های انتخابات ریاست جمهوری سال 88 هم همین رویکرد را داشت. منتها آن موقع درباره بخشی از تاریخ انقلاب حالت اپوزیسیون گرفتند. اهرم عمده ای که اینها برای رسیدن به اهدافشان دارند، همین فضاسازی های تبلیغاتی- روانی در بین مردم است. به خاطر اینکه در میان نخبگان پایگاه بسیار بسیار ضعیفی دارند یا حتی می شود گفت اصلا پایگاهی ندارند. در میان عامه مردم هم بجز برخی رویکردهای اقتصادی پایگاهشان ضعیف است. در میان شخصیت ها و احزاب و گروه های سیاسی و مذهبی هم همین طور است. بنابراین بزرگترین اهرمی که دارند ایجاد فضاهای روانی وتبلیغاتی است.
معطوف به همین فضا سازی های تبلیغاتی سعی می کنند خود را جریانی جدای از مجموعه های سیاسی موجود در کشور و به عنوان یک جریان فکری- سیاسی جدید و مدرن و روبه جلو نشان بدهند. آیا واقعا می شود اینها را یک جریان به مفهوم خاص آن دانست که مثلا یک اندیشه و فکری پشت سر آنهاست، یک ریشه سیاسی و پایگاه اجتماعی مشخصی دارند و از یک برنامه و مانیفست مشخص و توان مدیریت قابل توجهی برخوردارند؟
نه اینچنین نیست.
البته آقای احمدی نژاد از همان سال 84 که انتخاب شد به صراحت ابراز می کرد که
تعلقی به جناح اصول گرا ندارد. این اصول گرایان بودند که خودشان را به ایشان می
چسباندند و می گفتند اصول گراست. اما پاسخ به سوال شما منفی است. جریان سیاسی
اولین لازمه اش داشتن یک مانیفست است. این مانیفست هم حتما به معنای یک مانیفست
ایدئولوژیک نیست بلکه به معنای مانیفست سیاسی. که این مانیفست ریشه در مانیفست
اعتقادی آنها دارد. اینکه لیبرال باشد، سوسیالیست باشدیا مذهبی باشد. در این جریان
هیچ گونه مانیفست اعتقادی نمی بینید. جریان سیاسی باید دارای پایگاهی در بخشی از
مردم به طور سنتی باشد اما این جریان چون در قدرت است و به لحاظ اقتصادی حرکت هایی
می کند، مقداری پایگاه دارد. اگر از قدرت خارج شود چه پایگاهی دارد؟ جریان سیاسی
باید حداقل در میان بخشی از نخبگان جامعه پایگاه داشته باشد که این جریان ندارد.
یک جریان سیاسی باید دارای یک عقبه تاریخی باشد حالا ممکن است تاریخش طولانی نباشد
اما این جریان چنین عقبه ای ندارد.
لذا اینها جریان به معنای خاص سیاسی نیستند بلکه بیشتر حالت فرقه ای دارند. بیشتر با فرقه و محفل قابل انطباق است. جریان سیاسی نیست. جریان سیاسی اگر از قدرت هم کنار برود باز هم بسیاری از مشخصات خود را دارد. پایگاه ایدئولوژیکش را دارد، پایگاه بین نخبگانش را حالا کمتر یا بیشتر دارد، پایگاه عمومی اش را دارد مثل جریان اصلاح طلب. اصلاح طلب یک جریان است اما اینها جریان سیاسی نیستند.
آقای ایمانی شما در بحث ابتدایی گروه پایداری و دولتی ها را در یک دسته تقسیم بندی کردید. این دو طیف به نظر شما آنقدر به هم نزدیک هستند که مثلا کاندیدای مشترک داشته باشند؟
ممکن است کاندیدای مشترکی هم نداشته باشند اما در تقسیم بندی که می توانیم بکنیم بالاخره حامی دولت هستند. جبهه پایداری اصلا اساسش برای طرفداری از دولت بوجود آمد خودشان هم بارها گفته اند. مگر اینکه الان بیایند بگویند که از تفکر دولت فاصله گرفته اند که در این صورت می شوند یک جریان جدا. ولی خودشان اعلام کرده اند که طرفدار دولت هستند. حالا ممکن است کاندیدای دیگری هم داشته باشند ولی از همان آبشخور ارتزاق می کنند. بنابر این در یک دسته قرار می گیرند. البته تفاوت هایی هم با جریان دولتی دارند ولی موارد اشتراکی شان بیشتر است.
جبهه پایداری هر زمان یک موضوع را به روشنی مشخص کرد ما می توانیم فاصله اش را با دولت بفهمیم و آن این است که« به اعتقاد جبهه پایداری رابطه آقای احمدی نژاد با جریان انحرافی چیست؟». آیا ایشان خود جریان انحرافی هستند، آیا مفتون این جریان است، آیا مغلوب جریان انحرافی است و آیا لیدر جریان انحرافی است؟ هر موقع به این سوال پاسخ دادند می توانیم فاصله جبهه پایداری را با دولت بفهمیم.
بحث دیگری که معطوف به همان رویکرد سلبی دولتی ها مطرح می شود مربوط به برخی اظهارنظرها و گمانه زنی ها در خصوص تهدیدات این جریان درباره انتخابات و احتمال التهاب آفرینی و تنش زایی در آستانه انتخابات است. اینکه گفته می شود سعی می کنند گزینه خود را به نظام تحمیل کنند و یا انتخابات را برگزار نکنند و ... به نظر شما احتمال اینکه دولت دست به یک اقدامات التهاب آفرین بزند وجود دارد؟
دولت این پتانسیل را دارد همچنانکه که تا حالا هم چندین بار این کار را کرد. پتانسیل اینکه بخواهد فضا را به شکلی ملتهب کند دارد اما در مورد این انتخابات آیا از این اهرم استفاده می کند یا نمی کند، نمی توانیم قاطعانه رد کنیم و بگوییم که استفاده نمی کند. البته بعضی اعتقاد دارند که حتما این کار را خواهد کرد. بعضی ها هم معتقدند که منتظر تحولات می شود و اگر ببیند مسیر آنچنان که انتظار دارد به جلو نمی رود ممکن است این کار ( التهاب آفرینی) را بکند.
تصور اینکه نظام بخواهد در برابر این قبیل التهاب آفرینی ها امتیاز بدهد، به نظر شما تصور ممکنی است؟
. احتمالش را کم می دانم که نظام بخواهد در برابر خواسته های این جریان کوتاه بیاید. احتمالش ضعیف است. اما در عین حال این مساله هزینه بالایی دارد. اگر دولت بخواهد التهاب آفرینی کند، باید هزینه هایی را بدهیم. به هر حال پیش بینی می شود که انتخابات سنگینی را پیش رو داریم از جمیع جهات. از تعدد کاندیداها بگیرید تا مسایل قبل از انتخابات که الان پیش بینی می شود.
این جریان 8 سال در دولت بوده است. شما فکر می کنید این جریان به چه امکانات و امتیازاتی برای جلب رای مردم حساب باز کرده است؟
اول اینکه مسایل اقتصادی که در بخش های دهک های پایینی جامعه وجود دارد، عامل تعیین کننده است برای اقبال به جریان دولتی. مساله دوم، التهاب آفرینی در فضای سیاسی است به طوری که افکار مردم را به نوعی مغشوش بکند و مردم به هر سمتی بروند. مساله سوم این ژست اپوزیسیون گرفتن و ژست منجی مردم و انقلاب را گرفتن این جریان است که می تواند در ذهن قشر غیر انقلابی موثر باشد. . ممکن است آنها هم تطمیع بشوند و بیایند از این فضا استفاده کنند و به کسی رای بدهند که به نوعی جلوی نظام بایستد.