آقای جلیلی تواضع و واقع بینی خود را نشان دادند و گفتند توصیه آقا این است که اگر کسی می خواهد کاندیدا شود باید بداند که می تواند. با توجه به اینکه ایشان خیلی قابلیت دارند اما شنیدم که خودش بارها گفته است من برای این مسئولیت مناسب نیستم... انتخابات آینده سه قطبی است یک قطب اصلاح طلبان البته آنها هم رگه های مختلف دارند. بعضی ها دعوایی عصبانی و تند هستند و بعضی دیگر نرم ترند. البته ظلم می دانم که بخواهیم همه آنها را با یک چوب برانیم در اصلاح طلبان آدم های منطقی، حزب اللهی و چارچوب دار زیاد است ...
محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
سیاستمداری باتجربه است که سابقه 7 دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را
دارد. باهنر متولد 1331 (کرمان) و برادر نخستوزير شهيد، محمدجواد باهنر،
دانشآموخته رشته مهندسي معماري از دانشگاه علم و صنعت تهران در مقطع
کارشناسي و برنامه ربزی اقتصادی از دانشگاه علامه طباطبايي در مقطع
کارشناسي ارشد است. باهنر بعد از شهادت برادرش به پیشنهاد حضرت آیت الله
خامنهای وارد حزب جمهوری اسلامی می شود و کار خود را در عرصه سیاست از این
حزب آغاز می کند.
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین، در دورههای دوم،
سوم، چهارم، پنجم، هفتم، هشتم و نهم نماینده مجلس بوده است. باهنر همچنین
نایب رئیس فراکسیون اکثریت مجلس پتجم و نایب رئیسی مجلس هشتم و نهم را بر
عهده داشت.وی در تصویب حداقل 20 برنامه بودجه تاثیر گذار بوده و در تدوین
برنامه های بالادستی تظام از جمله سند چشم انداز و برنامه پنجم نیز نقش
آفرینی کرده است از این رو برخی ها باهنر را جعبه سیاه قانون می نامند.
نایب
رئیس مجلس شورای اسلامی، که اعتقاد دارد احمدی نژاد از سرمایه اصولگرایان
برای رسیدن به قدرت هزینه کرد، یکی از منتقدان سرسخت دولت نهم و دهم بخصوص
در حوزه اقتصاد به شمار می آید که در همایش انتخاباتی 26 اسفند جبهه پیروان
خط امام و رهبری گفته است "ما هیچ نقشی در روی کار آمدن احمدی نژاد
نداشتیم ؛ من در سال 84 به لاریجانی و در سال 88 نیز به محسن رضایی رای
داده ام." این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، یکی از گزینه های جبهه پیروان
برای انتخابات ریاست جمهوری که در 18 اسفندماه در مشهد به منظور حضور در
انتخابات به طور رسمی اعلام موجودیت کرد.
دبیرکل جامعه اسلامی
مهندسین، در گفتگویی مشروح با خبرنگار مهر انتخابات را همچون مسابقات جام
حذفی فوتبال می داند و می گوید: امروز در مرحله مقدماتی هستیم که در این
مرحله یک نفر از جبهه پیروان انتخاب و به مرحله بعد خواهد رفت.
باهنر
انتخابات آینده را سه قطبی می داند و اعتقاد دارد: اصولگرایان ، اصلاح
طلبان و دولت هر یک دو قطب رقیب در انتخابات دارند. وی در توصیه ای به
کاندیداهای ریاست جمهوری می گوید: کاندیداها باید در نظرسنجی ها به آراء
مثبت و منفی توامان توجه داشته باشد؛ چرا که ممکن است یک کاندیدایی آراء
مثبتش زیاد باشد اما در عین حال ممکن است آراء منفی سنگینی هم داشته باشد.
بنابراین اگر یک تفاوت معنا داری میان آراء مثبت و منفی بود آنوقت می توان
وارد میدان شد.
گفتگوی مشروح محمدرضا باهنر کاندیدای ریاست جمهوری یازدهم با مهر بدین شرح است:*با
معرفی گزینه های جبهه پیروان برای انتخابات ریاست جمهوری تفسیر های
متفاوتی از ائتلاف این جبهه به گوش می رسد. برخی ها ائتلاف سه نفره و برخی
دیگر ائتلاف 3+1 می نامند. ائتلاف جبهه پیروان چه سازوکاری دارد؟
ما
این واژه را خیلی نمی خواهیم به کار ببریم . جبهه پیروان خط امام و رهبری
اعلام کرده آقای آل اسحاق ، آقای متکی و بنده سه گزینه اش در انتخابات
ریاست جمهوری هستند؛ اما این بدین معنا و مفهوم نیست که جبهه تنها 3
کاندیدا دارد. فعلا می گوییم این سه نفر در معرض هستند تا مقداری جلو
برویم و به یک سازو کار برسیم. ما سه نفر با پورمحمدی مذاکراتی داشته ایم و
با ایشان تفاهم کردیم هر زمان که کار انتخاباتی اش را به طور رسمی شروع
کردند بیایند و به ائتلاف ما بپوندد. دیگرانی هم هستند که بعضا نام آنان
هنوز در رسانه ها نیامده اما با ما صحبت کردند و علاقه مند هستند که به
ائتلاف جبهه پیروان اضافه شوند. ائتلاف جبهه پیروان یک ائتلاف باز حداکثری
است.
لزوما ائتلاف نباید به یک کاندیدا منجر شود*یعنی
کسانیکه که هنوز نامشان به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری مطرح نشده و قصد
ورود به انتخابات را دارند با گروه شما رایزنی کرده اند؟افراد
دیگری هستند که ممکن است در آینده اعلام کاندیداتوری کنند؛ آنها آمدند
اعلام کردند که اگر بخواهیم وارد رقابت بشویم به ائتلاف شما می پبویندیم .
بنابراین مجموعه ما یک ائتلاف باز حداکثری دارد و از اصولگرایان و از همه
اصولگرایان دعوت می کنیم به آن بپیوندند. از ائتلاف سه گانه اصولگرایان، از
مستقلان و هرکس که خود را در جرگه اصولگرایی می داند دعوت می کنیم بیایند
تا با یک خرد جمعی به سازوکاری برای رسیدن به وحدت دست یابیم. البته ممکن
است به یک کاندیدا نرسیم و شاید در این انتخابات شرایط اقنضا کند که دو تا
یا سه تا کاندیدا داشته باشیم.
لزوما حتما نباید ائتلاف به یک
کانددیدا منجر می شود و ممکن است در نهایت دو با سه کاندیدا داشته باشیم؛
بنابراین ما از همه این دعوت عام را می کنیم که همه تشریف بیاورند و آمادگی
داریم با آنان رایزنی کنیم تا برای رسیدن به یک سازو کار با هم تفاهم کنیم
.
ائتلاف جبهه پیروان تاکنون یک ائتلاف 5 نفره است
* مبنای این سازوکار چیست و چه ملاک ها و معیارهایی ممکن است در آن مورد توجه قرار گیرد؟این
سازو کار ممکن است شاخص های زیادی داشته باشد؛ نظرسنجی، کارآمدی، تخصص در
حوزه های مدیرتی و دیگر ویژگی ها ؛ بنابراین اگر شاخص ها با تفاهم گروهها و
اضلاع مشخص شود، رسیدن به اجماع آسان می شود. اما جبهه سه کاندیدا دارد
که تا کنون حداقل دو نفر اعلام کردند به ما می پیوندد و به یک ائتلاف 5
نفره تبدیل می شود.
* ممکن است به این 5 نفر اضافه شوند؟ می شود آن یک نفر را معرفی کنید؟
آقای
پورمحمدی را که می دانید و نفر بعدی گفته است خودش می خواهد کاندیداتوری
اش را اعلام کند. اما در ائتلاف ما باز است و دیگر اصولگرایان از جمله محسن
رضایی می توانند وارد آن شوند.
روحانی برای پیوستن به ائتلاف اصولگرایان باید با جامعه روحانیت مذاکره کند
*از مستقلین نام بردید.مثلا آقای روحانی می تواند به ائتلاف شما اضافه شود. مذاکراتی داشته اید؟روحانی
قبل از اینکه با ما بخواهد مذاکره کند قاعدتا باید با جامعه روحانیت مبارز
مذاکره کند؛ چراکه در سابق عضو این جامعه بودند. اگر ایشان قرار باشد یک
نیم نگاهی به این طرف و یک نیم نگاهی به آن طرف داشته باشد نمی شود. باید
ببنیم خودشان چه مسیری را انتخاب می کنند.
*با
توجه به اینکه چند کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری به جامعه روحانیت مبارز
منتسب هستند ممکن است این تشکل از کاندیدای خودش حمایت کند؟بعید
می دانیم؛ البته جامعه روحانیت خودش باید پاسخگوی این سوال شما باشد و ما
تنها می توانیم تحلیلمان را ارائه دهیم .بعید است جامعه روحانیت قصد داشته
باشد، کاندیدا معرفی کند؛ اما اگر آمادگی داشته باشد یک سازوکار برای وحدت
طراحی کند ما حتما همراهی خواهیم کرد.
*نظرسنجی برای انتخاب کاندیدای نهایی چگونه انجام می شود؟نظرسنجی
در کشور ما توسط موسسات مختلفی صورت می گیرد. بعضی از موسسات حکومتی و
برخی دیگر متعلق به بخش خصوصی هستند. اما هنوز یک سیستم نظرسنجی قوی و
قدرتمند که به طور جامع نظر سنجی کند نداریم. در کل از مجموعه نظرسنجی هایی
که به دست ما می رسد با تقاطی دادن اینها می توانیم به واقعیت نزدیک شویم
.برای انتخابات پیش رو بسیج و صداو سیما مرتبا نظرسنجی می کند، وزارت
ارشاد، ناجا ، بازرسی کل کشور هر کدام در حوزه خاصی نظرسنجی می کنند؛ اما
در زمان انتخابات هم نظرسنجی انجام می دهند و برخی از نظر سنجی ها هم توسط
بخش خصوصی صورت می گیرد که در نهایت نتیجه نهائی را با توجه نتایج تمام این
نظرسنجی ها استخراج خواهیم کرد.
*نتیجه ای از نظرسنجی ها ارائه شده. تاکنون معلوم شده است کدام کاندیدا و یا کدام جریان از مقبولیت بیشتری برخودار هستند؟
بعضی
نظرسنجی ها همه جریانات سیاسی را نظر سنجی می کنند از جمله اصلاح طلبان
اصولگرایان و طرفداران دولت. اما ممکن است برخی از مراکز نظرسنجی که وابسته
به نهاد خاصی باشند و تنها ازطیف خاصی نظر سنجی کنند؛ مثلا بسیج و وزارت
اطلاعات هر کدام تا کنون نظرسنجی هایی داده اند که با یکدیگر متفاوت است؛
لذا باید برای دستیابی به نتیجه نهایی همه نتایج را مورد توجه قرار داد .
هاشمی و خاتمی در نظرسنجی ها رای منفی سنگینی دارندهمچنین
برخی از این مراکز تنها در مورد جریان خاصی نظرسنجی انجام می دهد مثلا فقط
از بین اصولگرایان و برخی دیگر فقط آراء مثبت را در نظر می گیرند درحالیکه
باید در نظرسنجی دقیق رای منفی را هم مورد توجه قرار داد. مثلا در یک
مصاحبه ای گفته بودم در یک نظرسنجی آقای هاشمی و خاتمی رایشان بالاست که
این موضوع در رسانه ها سرو صدا ایجاد کرد؛ درحالیکه جمله ام را کامل ثبت
نکردند .من گفته بودم اینها در نظرسنجی مثبت رای بالایی دارند اما در مقابل
رای منفی آنان هم سنگین است. ممکن است یک فردی در نظرسنجی مثبت رای 15
درصدی داشته باشد که الان عدد خوب و بالایی است؛ اما از طرفی رای منفی اش
را نیز بگیریم، می بنیم 25 درصد هم رای منفی دارد. بنابراین 15 درصد رای
مثبت با 25 درصد رای منفی رای بسیار شکننده ای است؛ لذا نظرات مثبت در مورد
هاشمی و خاتمی بالاست اما نظر منفی هم در مورد آنان سنگین است. کسانیکه
می خواهند وارد میدان شوند باید دو کفه ترازو را نگاه کنند؛ مثلا اگر من
رای مثبتم 12 درصد باشد و رای منفی ام 18 درصد، باید یک تجدید نظر اساسی
کنم . زمانیکه میان این دو نظر، یک تفاوت خوب و معنا داری بود، آن زمان می
توان روی نظر مثبت حساب کرد.
*فکر می کنید چقدر رای دارید؟من
که به تازگی کاندیداتوری خود را اعلام کردم الان در نظرسنجی ها اگر اسمم
بیاید معلوم نیست درصد قابل توجهی داشته باشم. مهم این است که 10 روز یا یک
ماهی مانور دهم آن زمان است که می توان نتیجه گیری کرد.
*در میان کاندیداهای جبهه پیروان چطور؟هنوز در میان کاندیداهای این جبهه هم نظرسنجی انجام نشده است.
انتخابات در ایران شبیه مسابقات فوتبال جام حذفی است
*رقیب اصلی تان در انتخابات کیست؟انتخابات
ما شبیه مسابقات جام حذفی است و الان در مرحله مقدماتی هستیم . در مرحله
مقدماتی باید تلاش کنیم بلاخره از بین این 5 نفری که از جبهه پیروان
کاندیدا هستند یک نفر انتخاب شود و این یک نفر وارد بازی نیمه نهائی با
دیگر اصولگریان خواهد شد و پس از آن وارد بازی نهائی که مرحله دوم انتخابات
است می شویم؛ چراکه پیش بینی مان این است که این انتخابات هم به مرحله دوم
کشیده خواهد شد. بنابراین در انتخابات 92 یک بازی مقدماتی یک بازی نیمه
نهائی و یک بازی نهائی داریم و اینکه رقیب ما چه کسی و کجا هست بعدا مشخص
خواهد شد.
اواخر فروردین کاندیدای نهائی جبهه پیروان انتخاب می شود
*پیش بینی تان از نتیجه بازی مقدماتی پیست؟در
بازی مقدماتی قرار است از 5 کاندیدای جبهه پیروان یک نفر انتخاب شود
چراکه ما قول دادیم و در رسانه ها اعلام کردیم که تنها یک نفر از ما وارد
رقابتها می شود، اما هنوز معلوم نیست آن یک نفر چه کسی است. هم اکنون هریک
از کاندیداها بطور جداگانه فعالیت های انتخاباتی خود را انجام می دهند .
بنده ممکن است ستاد بزنم و آقای متکی هم ستاد انتخاباتی اش را زده است.
اواخر فروردین نظرسنجی شود و هریک از ما 5 نفر که اقبالش بیشتر بود، انتخاب
می شود ؛ اما نظرسنجی تنها یکی از پارامترهاست .
انتخابات سه مرحله دارد/60درصد آن بعد از تعیین صلاحیت هاست
*پیشبینیتان از بازی نهایی انتخابات چیست؟ آیا در این فینال اصولگرایان با اصلاحطلبان رقابت دارند یا اصولگرایان با دولت؟ الان
نمی شود پیش بینی کرد. من فکر می کنم صحنه انتخابات سه مرحله دارد؛ که
تنها 20 درصد آن سهم قبل از ثبت نام است که در این مدت یکی می گوید کاندیدا
می شوم، یکی می گوید می آیم، نمی آیم و 10-15 درصد از هم زمان ثبت نام تا
زمان اعلام صلاحیت ها و 60 درصد آن در 15 روز آخر شکل می گیرد. الان مثلا
با یک مصاحبه من ممکن است هزار تا دو هزار رأیم کم و یا زیاد شود؛ ولی در
15 روز دیگر ممکن است یک صحبت چند میلیون رای یک کاندیدا را بریزد و یا جمع
کند. امواج سنگین و سهمگین انتخابات بعد از تایید صلاحیت ها است و خیلی
زود است پیش بینی کنیم.
*ملاک
جدابیت برای توده مردم فرق دارد با آنچه که رسانه ها مطرح می کنند و نخبگان
انتظار دارند؛ شما در این زمینه برنامه ای دارید و شعار جذابی برای جذب
رای مردم انتخاب کرده اید؟در مورد شعار یک شوخی بکنم. یکی
گفت شعار شما چیست؟ گفتم من اهل شعار نییستم؛ اهل عملم . شعار را بگذارید
دیگران بدهند. اما خارج از طنز و شوخی بک موقع کسی شعاری می دهد و کاری
ندارد که آیا می تواند به آن عمل بکند و یا نمی تواند فقط می خواهد چیزی
بگوید که مردم خوششان بیاید. این کار ظلم است.
دولت تمام شد اگر کاری می توانستی انجام دهی تاکنون انجام داده بودی.مثلا
یک بنده خدایی می گفت می خواهم با مافیای نفت مبارزه کنم، می خواهم مافیای
نفت را بریزم بیرون ؛ خوب مدتها از این موضع گذشته است و هنوز هم ازش
بپرسید می گوید می خواهم مافیای نفت را بریزم بیرون . باید به این فرد
بگوییم آقا دولت تمام شد و همه چیز رفت و اگر کارهایی که می توانستی انجام
بدهی تا کنون انجام داده بودی. البته قبول دارم امروزه مردم با مشکلات
اساسی مواجه هستند که باید آنرا درک کرد. سطح عومی قیمت ها و تورم خیلی از
خانواده را آزار می دهد و درآمدهایشان جوابگوی هزینه هایشان نیست. مشکل دوم
در خانواده ها مشکل اشتغال است.
شعار من تولید استما
در کشور شاید هیچ خانوادهای نداریم که یکی دو نفر کمتر یا بیشتر آماده به
اشتغال بیکار نداشته باشد . مخصوصا آنهایی که سرپرست خانوار هستند. درست
است که بعضی ها فکر می کنند 10 درصد 15 درصد بیکار در جامعه طبیعی است اما
اگر این 10 درصد سرپرست خانوار باشد فاجعه است. از خانوارها که بگذریم قشر
دومی که در جامعه مشکل دارند بنگاههای اقتصادی است که مشکل اصلی آنان تولید
و تولید و تولید است . یعنی تولید آنان روان نیست یا پول ندارند، یا بانک
ملی به آنان وام نمی دهد و یا تامین اجتماعی و وزارت کار برایشان مشکل
ایجاد می کند، یا ال.سی آنان باز نمی شود و مشکلات دیگر؛ بنابراین باید
همه شعار ما تولید باشد چراکه با این شعار حتی مشکلات خانوار ها نیز حل می
شود . ممکن است از یک خانواری بپرسیم که مشکل شما چیست بگوید بیکاری بچه
ام؛ ولی نمی گوید مشکل من تولید است؛ درحالیکه درمان این بیکاری از راه
تولید است. اگر تولید راه بیفتد بیکاری از بین می رود.
کارآمدی بزرگترین چالش امروز مدیریت استدر
سطح عالی مدیریت نیز بزرگترین چالش امروز ما کارآمدی است. مخصوصا این 7،8
سال اخیر، کارآمدی و سیستم بروکراسی کشور به شدت ضربه دیده برای اینکه خرد
جمعی نبوده و کارها انفرادی انجام شده است. بنابراین در سطوح مختلف نیازهای
جامعه متفاوت است ؛اما نیازها را باید در راستای هم تعریف کرد حالا کسی
ممکن است در سیاست های اجرایی مشکل تورم را در خانه ها با بیشتر پول دادن
می خواهد حل کند و راه حلش این است که یارانه ها را از 40 تومان به 200
هزار تومان برساند.
با 10 تومان ازیارانه نقدی خانوارها می توان درمان را رایگان کرد اما
یکی دیگر بگوید نه این 40 هزار تومان را می دهیم و حرفی در آن نیست ؛ اما
مردم بدانند که اگر از این 40 هزار تومان، 10 هزار تومان را نمی دادیم؛
یعنی در عوض40 هزار تومان، 30 هزار تومان می دادیم با آن یک چهارم می
توانستیم کل درمان در کشور را رایگان کنیم و معتقدم اگر این را از طریق
رفراندوم از مردم نظرخواهی کنیم مردم هم با این موضوع موافق خواهند بود.
درمان
رایگان یعنی دیگر فرانشیز و زیرمیزی نداشته باشیم اگر خواستیم جراحی قلب
باز کنیم دیگر30 میلیون ،40 میلیون هزینه ندهیم و یا در یک خانواده ای
مریضی سرطان داشت این سرطان به اندازه کافی آن خانواده را بهم می ریزد اما
در کنارش بخواهد مشکل مالی هم داشته باشدو آمپول 50 هزار تومانی هم بخرد
دیگر چیزی از این خانواده باقی نمی ماند.
با شعار انتخاباتی زنده باد بهار مشکلات مردم حل نمی شودبنابراین
شعار می توان درست کرد؛ مثلا نگاهی به آینده روشن و یا چیزهای دیگر و با
کمک چهار تا جامعه شناس میتوان شعارهایی مانند زنده باد بهار درست کرد ولی
باید فکر کرد که چگونه می توان برای مردم کار اساسی کرد تا مشکلاتشان حل
شود.
ر
اهبرد من توسعه همه جانبه است
* راهبردتان برای انتخابات تاکید بر مسائل سیاسی است یا اقتصادی؟من
فکر می کنم مسائل سیاسی را نمی شود از مسائل اقتصادی جدا کرد. یعنی حتما
باید یک اعتدالی میان شاخه های مختلف کارهای اجرایی وجود داشته باشد. یکی
بیاید بگوید فقط اقتصاد یا فقط سیاست نمی شود. بخشی از مشکلاتمان ناشی از
ناکارآمدی های اقتصادی است و بخشی از مشکلات اقتصادی بخاطر ناکارآمدی سیستم
بروکراسی کشور است؛ بنابراین من نگاه یک بعدی را برای دستگاه اجرایی کشور
قبول ندارم. مثلا در دوره اصلاحات شعار توسعه سیاسی مطرح شد و یکی دیگر آمد
گفت توسعه اقتصادی یکی بیاید بگوید توسعه فرهنگی به اینها اعتقادی ندارم و
فکر میکنم توسعه باید همه جانبه باشد.
*دولت
یک رقیب جدی برای جریان اصولگرایی در انتخابات مطرح شده است، پیروزی این
گروه را چقدر محتمل می دانید . نظرتان در مورد مدال احمدی نژاد به مشائی و
الفاظی که در وصف وی بکار بردند، چیست؟تصورمان این است که
انتخابات آینده سه قطبی است یک قطب اصلاح طلبان البته آنها هم رگه های
مختلف دارند. بعضی ها دعوایی عصبانی و تند هستند و بعضی دیگر نرم ترند.
البته ظلم می دانم که بخواهیم همه آنها را با یک چوب برانیم در اصلاح طلبان
آدم های منطقی، حزب اللهی و چارچوب دار زیاد است و حتما در انتخابات
نیزشرکت می کنند.
احمدی نژاد هرچقدر بگوید درانتخابات دخالت ندارم؛آدم دم خروس را می بیندیک
طیف دیگر احمدی نژاد و طرفدارانش هستند که اینها هم یک قطب انتخاباتی
هستند هر چقدر هم احمدی نژاد بگوید در انتخابات دخالت نمی کنند؛ به قول
معروف آدم دم خروس را می بیند و قسم و آیه فایده ندارد و معلوم است بطور
آشکار از کسی حمایت می کنند.
اصلاح طلبان، اصولگرایان و دولت هر کدام دو قطب رقیب دارندیک
قطب دیگر انتخابات اصولگرایان هستند که دو قطب رقیب دارند و اصلاح طلبان
هم دو قطب رقیب دارند، دولت هم دو رقیب دارد؛ بنابراین یک رقابت سه قطبی
است. اینکه دولت هم یک کاندیدا داشته باشد، حقش است، اما استفاده از
امکانات دولتی در این زمینه هم خلاف شرعی است و هم خلاف قانونی.
کشورهایی
که از لحاظ دموکراسی و پیشرفت بسیار عقب مانده تر از کشور ما هستند، بسیار
در این زمینه قوانین سخت و شفافی دارند. مثلا در یکی از همین کشورهای
همسایه یادم است نخست وزیر آن کشور برای یک کار حکومتی با هواپیمای دولتی
به ایالت دیگری رفته بود در آن ایالت به دفتر حزبش هم سر زد که این موضوع
کلی جار و جنجال ایجاد کرد و دادگاهی شد تنها به این گناه که این نخست وزیر
با هواپیمای دولتی به دفتر حزبش سر زده که اتفاقا برای انجام یک ماموریت
دولتی به آن شهر رفته بود. اما متاسفانه این گونه اقدامات در کشور ما زیاد
انجام می گیرد.
اقدامات احمدی نژاد برای مشائی تخلف انتخاباتی استمثلا
آقای احمدی نژاد در جشن نوروزی اخیر سه بار به مشائی گفت بهاری بهاری
بهاری و در سخنرانی 22 بهمن نیز سه بار گفت زنده باد بهار؛ خب اینها حتما
خلاف قانون است و تخلف انتخاباتی است.
رئیس جمهور می تواند کاندیدا داشته باشد اما برای آن تبلیغ نکندرئیس
جمهور اشکال ندارد می تواند کاندیدا داشته باشد اما نمی تواند از امکانات
دولتی برای تبلیغ آن استفاده کند. مگراینکه ایشان بگوید کاندیدای من مشائی
نیست و آن یک بحث دیگر است. بگوید شما اشتباه می کنید مشائی کاندیدا نیست.
اما اگر اگر قرار باشد مشایی یکی از کاندیداها باشد و احمدی نژاد از اکنون
برای او تبلیغ می کند این خلاف قانون است.
جلیلی گفته برای ریاست جمهوری مناسب نیستم
*جبهه
پایداری هم فعالیت هایی در انتخابات دارند نظر شما در مورد آنان چیست؟ این
جبهه تلاش دارد آقای جلیلی را به عنوان کاندیدای خود معرفی کند.
هر
چه صحبت از آقای جلیلی شنیدم ایشان تواضع و واقع بینی خود را نشان دادند و
گفتند توصیه آقا این است که اگر کسی می خواهد کاندیدا شود باید بداند که
می تواند. با توجه به اینکه ایشان خیلی قابلیت دارند اما شنیدم که خودش
بارها گفته است من برای این مسئولیت مناسب نیستم؛ بنابراین چند بار گفته
است که نمی آیم. جلیلی دیپلمات خوب و محبوبی است و مقبولیت هم دارد. اما
جبهه پایداری زمان لازم است تا بتواند به عنوان یک قطب در انتخابات ظاهر
شود و همانطور که پیش از این گفته ام این جبهه در انتخابات به دو دسته
تقسیم می شود؛ گروهی از انان به سمت دولت و گروهی دیگر به سمت اصولگرایان
متمایل خواهند شد.
سونامی سال 76 و 80 برای خاتمی تکرار نمی شود*
پیش از این شما به حضور خاتمی یک اشاره ای داشتید و در سخنرانی گفته بودید
ورود خاتمی به انتخابات جدی شده و از این منظر باید منتظر فتنه ای جدید در
انتخابات باشیم .بلاخره خاتمی رای دارد. اما اگر بعضی از
اصلاح طلبان و خود خاتمی فکر کنند که هنوز آن سونامی سال 76 و 80 راه می
افتد من به جد می گویم که چنین اتفاقی نمی افتد. رای خاتمی بد نیست اما
اینکه فکر کند 20 میلیون رای میآورد؛ خیر، اینطور نیست. اینکه آیا تایید
می شود یا نمی شود و صلاحیت دارد یا ندارد در شأن ما نیست و نهادی مخصوص
این کار است و ما نمی توانیم جای آنها تصمیم بگیریم. ما هم که کاندیدا می
شویم باید توسط شورای نگهبان احراز صلاحیت شویم البته در انتخابات ریاست
جمهوری احراز صلاحیت ها متفاوت است.
کسی که صلاحیتش تایید نشد به این معنا نیست که مشکل مالی یا اخلاقی دارد
ریاست
جمهوری این نیست که کسی فقط پرونده داشته باشد رد صلاحیت شود و اگر کسی
هم تایید نشد به این معنا نیست که یا فساد اخلاقی و یا فساد مالی دارد.
درانتخابات ریاست جمهوری با آن تعاریفی که در قانون اساسی شده یک شخص باید
صلاحیتش احراز شود. مثلا مرحوم موحدی ساوجی چهار دور نماینده مجلس بود و در
یک دوره ای رفت کاندیدای ریاست جمهوری شد و با توجه به اینکه جزو
نمایندگان خوب و فعال مجلس بود اما تایید صلاحیت نشد. وقتی سوال کرد گفتند
شما بدرد مجلس می خورید اما بدرد ریاست جمهوری نه، و همه مشخصه ها را برای
رئیس جمهور شدن ندارید؛ بنابراین اگر کسی صلاحیتش تایید نشد به این معنا
نیست که بگویند مشکل دارد.
تنها 15 نفر صلاحیت ریاست جمهوری را دارنددر
کشور ما اگر همین الان هم یک برآیندی داشته باشیم تنها 15 نفر صلاحیت
کاندیداتوری و مجموعه شرایط را برای رئیس جمهور شدن دارند و این به معنای
این نیست که بقیه ناصالح هستند؛ اما شاید بدرد این کار نخورند.
*یک
روایتی از شما وجود دارد و آن این است که در ماجرای رقابت آقای حداد با
آقای لاریجانی برای ریاست مجلس شما گفته اید آقای حداد برای ریاست جمهوری
مناسب هستند و بهتر است در آن عرصه حاضر شوند و ما هم از ایشان حمایت
خواهیم کرد.تکذیب می شود. البته آقای حدادعادل بسیار محترم و قابل احترام است اما من چنین جملهای نگفتم.
کسی که شغل ندارد خوب است مذاکره کند اما من شغل دارم*
گفته شده است شما با اعضای ائتلاف سه گانه رایزنی هایی داشته اید و به این
شرط که سمت معاون اولی را به شما بدهند قبول خواهید کرد که از کاندیدای
ائتلاف سه گانه حمایت کنید؟اینها شوخی و مزاح است؛ چراکه
اگر کسی بیکار باشد و بخواهد دنبال شغل بگردد خوب است که برود مذاکره کند
اما من شغل بدی ندارم و نایب رئیسی مجلس که جزء الطاف الهی است و شاید من
لیاقت آن را نداشته باشم اما این پست را به این چیزها نمی فروشم.
بعضی ها فکر می کنند چون 20 میلیون رای دارند به اندازه 20 میلیون نفر می فهمند
*آیا برای انتخابات اتاق فکری تشکیل داده اید؟حتما
. حالا در این زمینه یک نقد غیرمستقیم هم بکنم. من اعتقاد ندارم مثلا یک
نماینده که 500 رای می آورد بگوید حالا من به اندازه 500 نفر می فهمم .
بعضی ها فکر می کنند اگر 20 میلیون رای دارند به اندازه 20 میلیون نفر می
فهمند. اصلا اینطور نیست و خرد جمعی، اتاق فکر و سیستماتیک کار کردن جزو
اصول است. یک سیستم و ساختاری باید کار کند و فرد رئیس جمهور مدیر آن سیستم
باشد نه اینکه خودش همه کارها را بکند و وزیران ،مشاوران و مسئولان دیگر
فکر نکنند که من صبح از خواب بیدار شوم و فرمان صادر کنم . با این روش
انحراف و انحطاط بوجود می آید.
روز یکشنبه تلخ خیلی ها سقوط کردند
* رویدادی که در سال 91 بخاطر دارید چیست؟ روز
استیضاح وزیر کار، خیلی روز بدی بود و آدم دلش می سوزد در این روز خیلی ها
سقوط کردند و خیلی حیف بود، می شد با یک ذره تدبیر کار را جلو برد . در کل
روز تلخی بود.