داستان خانم آلبوغبیش روایتِ مادری کردن برای سیصد زنِ کارآفرین است. او مادری را هنر عشق ورزیدن میداند و چه عشقی والاتر از آن که در گسترش بالهای دیگر زنان برای پرواز، تجلی یابد.

در گوشهای از شهر خرمشهر، جایی که نفسها هنوز عطر مقاومت را به همراه دارند و زمین، یادگار رشادتها را در سینه حفظ کرده است، قلبِ یک بانو برای مادرانی میتپد که بار زندگی را بر دوش میکشند. او زنی است که عشق مادرانهاش از مرزهای خانه فراتر رفته و چونان نهری زلال، به کویر تنهایی زنان سرپرست خانواده و زنان خانهدار جاری شده است. در آستانه روز مادر، روایت «شهناز آلبوغبیش»، قصهایست از مادری کردن برای همه آنان که تشنه حمایتی اندک، اما امیدی بزرگ هستند. خانم آلبوغبیش که نماینده پایگاه بسیج حضرت سُمیه در خرمشهر است، عرصه خدمت را به قلمرو کارآفرینی و توانمندسازی زنان گره زده است. گویی در نگاه او، هر زن خانهدار، گنجینهای پنهان از استعداد است که تنها نیاز به کشف و پرورش دارد. او باور دارد که خانه میتواند نه فقط محل زندگی، که کارگاهی برای آفرینش و منبعی برای درآمد باشد.
کشف هنرهای خاموش از قلبِ خانهها
پروژه او با حمایت از مشاغل خانگی آغاز شد. کشف آن هنرهای خاموشی که در قلب خانهها محبوس مانده بود. زنانی که سالها مهارت داشتند، اما فرصتی برای درخشش نمییافتند. شهناز و همراهانش، آستین بالا زدند تا این گوهرهای پنهان را صیقل دهند و به بازار زندگی عرضه کنند. حمایت از زنان، تنها در حرف نماند. برپایی کلاسهای آموزشی، اعطای گواهینامههای فنی و حرفهای، و ایجاد بستر خوداشتغالی، نخستین پلههای این نردبان ترقی بود. هر محصول دستسازی که در پایگاههای بسیج به نمایش درمیآید، داستان یک زن خانهدار است؛ زنی که اکنون میداند هنرش تنها یک سرگرمی نیست، بلکه بالهایی است برای پرواز به سوی استقلال مالی.
سُرایش کرامت زن ایرانی
این حرکت، خوشهچین موفقیتهای پرباری شده است، از تولیدات ظریف رزینی و چرمی، تا ساخت زیورآلات نفیس و زیرسریهای هنرمندانه. حتی عرصه حجاب نیز در این کارگاه جمعی، رنگ و بویی تازه به خود گرفته است. گویی هر دوخت، هر بافت، و هر تزیین، واژهای از شعری بلند است که از کرامت زن ایرانی میسراید. گروه خیاطی پایگاه، با حدود یکصد و پنجاه هنرمند، نگین درخشان این تلاش است. آنان که برخی با چرخ خیاطی آشتی داده شدند و برخی دیگر، صنایع دستی اجدادی را زنده کردند. کلاسهای پایگاه سمیه، به دانشگاهی تبدیل شده است برای آموختن و آموزاندن، جایی که استاد و شاگرد، هر دو در مسیر پیشرفت، همسفر شدهاند.
دست مهربان بسیج سازندگی خرمشهر
خانم آلبوغبیش که سردمدار این راه است، میگوید: دستهای مهربان بسیج سازندگی خرمشهر نیز در این راه به یاری ما آمدند. حمایت مادی و معنوی آنان و فراهم آوردن تریبون نمایشگاهها، ثمره تلاش بیوقفه این زنان را به دید مشتاقان رسانده است. این همکاری، خود روایتی دیگر از همدلی مردمی در مسیر آبادانی است. او ادامه میدهد: قصه پیشرفت اعضا، شنیدنی است. بسیاری از یک میز کوچک در گوشه خانه شروع کردند و امروز، دنیای دیجیتال را میدان فروش هنر خود کردهاند. آنان که روزی تنها برای خانوادهشان میدوختند و میبافتند، اکنون با افزایش مهارت و اعتماد به نفس، سفارش میپذیرند و تولید انبوه دارند. در زمینه بافت تریکو و هنر رزین نیز استادان متعهدی پا به میدان گذاشتهاند و حلقه آموزش و تولید را گسترش دادهاند. اگر چه هزینههای آموزش برخی هنرها بالا است، اما استقبال زنان، نوید آیندهای درخشانتر را میدهد. خانم آلبوغیش این مسیر را سرشار از خاطره میداند. او میگوید: خاطراتی که گاه شیریناند از لبخند رضایت یک زن، و گاه تلخاند از سختیهای آغاز راه. اما این کاروان از یک کارآفرین شروع شد و امروز، با لطف خدا، نزدیک به سیصد کارآفرین را در آغوش خود جای داده است. گروهی که هر روز بزرگتر و پرثمرتر میشود.
مادری که مادرِ دیگر مادران است
خانم آلبوغبیش، خود نیز مادری است با یک پسر بیستساله. او از درون کورههای تجربه مادری سخن میگوید: «ما مادران، همیشه در پی خوشبختی و عاقبت بخیری فرزندانیم. حس مادری من بسیار نیرومند است و باور دارم مادر قوی، فرزندان قوی به جامعه میسپارد.» او نظریهای عملی در تربیت ارائه میدهد: یک مادر، با عمل خود درس میدهد. وقتی فرزندان ببینند که مادرشان با تلاش و امید برای هدفی ارزشمند میکوشد، آن رفتار در جانشان نفوذ میکند. آنان نیز راه پیشرفت و ساختن زندگی بهتر را خواهند یافت. و اینک خانم آلبوغبیش با همه زنان ایران سخن میگوید: خانمهای عزیز، هرگز دست از تلاش برندارید. اگر هنری دارید، هرچند کوچک، آن را به نمایش بگذارید. سن و محل زندگی مهم نیست. هنرهای ما از مقیاسهای کوچک آغاز شد و امروز به عرصههای بزرگ رسیده است. پیام او امیدوارانه است؛ شاید آغاز راه دشوار به نظر برسد، اما به مرور زمان، همه چیز دگرگون میشود و آثارتان دیده خواهد شد. ما از پنج کارآفرین شروع کردیم و امروز خوشبختانه تعداد بسیاری آماده آموزش و تولید هستند. روز به روز، زنان خانهدار بیشتری را به سوی مشاغل خانگی رهنمون میکنیم. در آستانه ولادت حضرت مادر؛ فاطمه زهرا(س) و فرارسیدن روز مادر، داستان شهناز آلبوغبیش و یارانش، یادآور این حقیقت ژرف است که مادری، هنر عشق ورزیدن است و چه عشقی والاتر از آن که در گسترش بالهای دیگر زنان برای پرواز، تجلی یابد. او مادری میکند برای همه آنان که نیازمند مادریاند و این، زیباترین تعریف از «مادر بودن» است.