
علیمردان خان بختیاری فرزند علیقلیخان چهارلنگ و بیبی مریم بختیاری (زن مبارز و آزادیخواه عصر مشروطه) بود. در خانوادهای پرورش یافت که استقلال و آزادی، ارزش نخستین زندگی ایلیاتی آن بود.
در دهه ۱۳۰۰ خورشیدی، هنگامی که رضاشاه سیاستهای تمرکز قدرت و سرکوب ایلات را در پیش گرفت، علیمردانخان با احساس خطر از انحراف روح ملی ایران و از بین رفتن استقلال عشایر، هیئت اجتماعیه بختیاری را با مشارکت دوازده تن از سران طوایف تشکیل داد.
آنان در تنگ گزی و شوراب سوگند یاد کردند که در برابر استبداد تا آخرین نفس ایستادگی کنند. قیام بختیاریها به سرعت به سراسر مناطق چهارمحال، سپیددشت و سردشت و فریدن گسترش یافت و نیروهای مردمی، بخشهایی از این مناطق را از کنترل حکومت خارج کردند.
رضاشاه که از قدرت نظامی و نفوذ اجتماعی علیمردانخان بیم داشت، دستور اعزام نیرو از سراسر کشور برای سرکوب قیام را صادر کرد. ارتش در چند محور به مناطق بختیاری حمله کرد؛ از جمله لشکر اهواز به فرماندهی سرهنگ محتشمی و لشکر لرستان به فرماندهی سرتیپ تاجبخش.
در نبرد سپیددشت نیروهای بختیاری برای ۲۰ روز ارتش دولتی را در محاصره نگاه داشتند، اما سرانجام به دلیل برتری تجهیزات نظامی و پشتیبانی هوایی ارتش شکست خوردند.
پس از حدود یک سال مقاومت چریکی مسیر کوهستانی میانکوه و سپس احمدفداله را طی و به زادگاهش در سردشت میرود و با میانجیگری برخی از بزرگان و قسم نامه رضا خان در پشت جلد قرآن از مسیر دزفول به تهران منتقل گردید. اما حکومت پهلوی، به جای مصالحه، تصمیم به حذف فیزیکی او گرفت. وی پس از مدتی حبس در زندان قصر، در ۱۷ آذرماه ۱۳۱۳ با دستور مستقیم رضاشاه، به همراه دیگر مبارزان تیرباران شد.
طبق روایتهای تاریخی، علیمردانخان با قامتی استوار و چهرهای آرام و بیهراس به سوی جوخه اعدام رفت و با فریاد «زنده باد ایران و آزادی» تیرباران و به شهادت رسید.. رضاشاه برای جلوگیری از تبدیل آرامگاه او به نماد مقاومت ایلات، دستور داد محل دفن وی پنهان باقی بماند