حادثهای که ۳۹ سال پیش آسمان اهواز را به خون نشاند، هنوز در حافظه رسمی کشور جایگاهی ندارد، «نقطه ۵۲».

۳۹ سال از روزی میگذرد که اهواز یکی از دردناکترین و هولناکترین بمبارانهای دوران دفاع مقدس را تجربه کرد؛ حادثهای که در حافظه محلی به نام «نقطه ۵۲» شناخته میشود؛ نامی رمزگونه برای واقعهای که هنوز بسیاری از مردم، نسل جوان و حتی برخی مسئولان، از ابعاد آن آگاهی دقیقی ندارند.
پلان اول: ۱۵ آذر ۱۳۶۵ – نخستین حمله
ساعت ۱۰:۲۵ صبح، هشت فروند هواپیما به انبارهای شماره ۱ آب، انبار زاج، انبار آهک و تجهیزات سازمان آب حمله کردند.در این یورش هوایی، هشت تن از کارکنان سازمان آب به شهادت رسیدند. هدف عملیات، بنا بر تحلیل کارشناسان نظامی، تست سامانههای ضد هوایی اهواز اعلام شده بود.
پلان دوم: عصر همان روز – حملهای که نامش «نقطه ۵۲» شد
تنها چند ساعت بعد، عصر همان روز، ۳۰ فروند هواپیما در حملهای هماهنگ و بیسابقه، طی ۴۰ دقیقه بمباران ۵۲ نقطه، بیش از ۲۰۰ شهید، و تخریب کامل بیش از ۷۰ خانه و بخشهایی از مرکز تجاری شهر را رقم زدند.کارشناسان دفاع مقدس این حمله را شدیدترین بمباران هوایی اهواز در تمام دوران دفاع هشتساله میدانند؛ حملهای که شهر را عزادار و بسیاری از خانوادهها را داغدار کرد.
پرسشهای بیپاسخ یک فاجعه بزرگ
اما امروز، ۳۹ سال بعد، پرسشهای مهمی درباره «نقطه ۵۲» همچنان بیپاسخ مانده است:آیا کسی نام دقیق این نقطه را میداند؟چند کتاب درباره این حادثه نوشته شده است؟چند یادواره رسمی برای آن برگزار شده؟چند فیلم سینمایی، مستند یا حتی گزارش تلویزیونی درباره آن تولید شده است؟چرا این حادثه در تقویم ملی جنگ ثبت نشده؟چند نفر از جوانان متولد دهههای اخیر اصلاً نام «نقطه ۵۲» را شنیدهاند؟در مدارس، دانشگاهها یا رسانههای ملی، چقدر درباره این رخداد آموزش داده شده است؟این پرسشها نه فقط سوگ یک شهر، که زخم فراموششدگی یک نسل را روایت میکند.
یادمانی که نیست؛ شهیدانی که گمنام ماندند
بر اساس روایتهای محلی، مزار جمعی شهیدان گمنامی که در بهشتآباد اهواز دفن شدهاند، متعلق به شهدای حادثه ۵۲ نقطه است؛ کسانی که به علت شدت انفجار و بمباران، شناساییشان ممکن نبود و در کنار هم آرمیدهاند.با این حال، هیچ نشانی، تابلو، یا نماد رسمی در شهر وجود ندارد که به مردم بگوید در این قطعه از خاک اهواز، قربانیان بزرگترین تراژدی هوایی دفاع مقدس دفن شدهاند.
سکوتی که ۳۹ سال طول کشیده است
ناظران فرهنگی و پژوهشگران حوزه دفاع مقدس میگویند: «در تمام ۸ سال جنگ، هیچ نقطهای در اهواز به اندازه «نقطه ۵۲» هدف حمله هوایی قرار نگرفت».این حادثه، یکی از سنگینترین بمبارانهای شهری ایران بوده، اما سهم آن در حافظه ملی بهشدت کمرنگ است.نبود یادمان، مستند، کتاب، اثر هنری یا ثبت رسمی، سبب شده که این حادثه به جای یک واقعه ملی، به تدریج به یک حافظه شفاهی کمرنگشونده تبدیل شود.
یک مطالبه جدی: بازخوانی نقطه ۵۲ برای نسل امروز
کارشناسان حوزه تاریخ جنگ معتقدند بازخوانی این حادثه ضروری است؛ زیرا:نقطه ۵۲ فقط یک بمباران نبود؛ برشی از تاریخ مقاومت یک شهر است.این حادثه میتواند در کتابهای درسی، دانشگاهها، و تقویمهای مناسبتی ثبت شود.یادمانی در شأن شهدای این نقطه، میتواند هویت تاریخی اهواز را قابل رؤیت کند.نسل امروز حق دارد بداند در همین خیابانها و محلهها، چه ماجرای بزرگی رقم خورده است.
پایان باز: آیا زمان گفتن داستان نقطه ۵۲ فرا رسیده است؟
اهواز شهر خاطرات تلخ و پهلوانیهای بزرگ است و «نقطه ۵۲» یکی از همان پارههای مغفول تاریخ است که زیر غبار سه دهه سکوت مانده.اکنون این پرسش پیش روی شهر قرار دارد: آیا زمان آن نرسیده که اهواز و ایران، یکبار دیگر چشم باز کنند و داستان نقطه ۵۲ را بلند و روشن روایت کنند؟
این گزارش بر پایه یادداشت منتشرشده از سوی علی هاجری، محقق و نویسنده تاریخ شفاهی، تنظیم شده است.