دبستان آیتالله شهید مدنی در مسجدسلیمان شاهد لحظهای کمنظیر بود؛ زمانی که پیکر مطهر یک شهید نوجوان گمنام وارد مدرسه شد و فضای درس و بازی دانشآموزان را رنگ دیگری بخشید
دبستان آیتالله شهید مدنی در مسجدسلیمان شاهد لحظهای کمنظیر بود؛ زمانی که پیکر مطهر یک شهید نوجوان گمنام وارد مدرسه شد و فضای درس و بازی دانشآموزان را رنگ دیگری بخشید.
مراسم استقبال از پیکر مطهر یک شهید نوجوان گمنام در دبستان پسرانه آیتالله شهید مدنی، شنبه اول آذرماه، حال و هوایی متفاوت به فضای آموزشی مدرسه بخشید؛ لحظهای که سکوت و هیجان با هم گره خوردند و نگاههای پرسشگر دانشآموزان به قامتی آرام اما پرماجرا دوخته شد.حضور پیکر این شهید نوجوان میان دانشآموزانی که دنیا را تازه تجربه میکنند، یادآور واقعیتی بود که گاهی از ذهنها دور میشود؛ اینکه امنیت و آرامش امروز بر شانههایی بنا شده که بسیاری از آنها فرصت زیستن در همین سن و سال را پیدا نکردند.این اتفاق، دانشآموزان را با بخشی از تاریخ نزدیکشان روبهرو کرد؛ تاریخی که در کتابها خوانده میشود، اما دیدنش از چند قدمی تأثیری دیگر دارد.
برای لحظاتی، حیاط پرسر و صدای مدرسه رنگ دیگری گرفت؛ گویی گذر زمان مکث کرده بود تا نسل امروز دستش را روی حقیقتی بگذارد که سالها پیش رقم خورده است.نه سخنرانی پرزرقوبرقی بود و نه تشریفات؛ تنها حضور یک نوجوان که سالها پیش انتخابی سخت کرده و امروز در سکوت، ناگفتهترین درسها را همراه داشت.