سفیانی، چهرهای تاریک از تبار امویان است؛ نشانهای قطعی پیش از طلوع عدالت موعود.
سفیانی یکی از پررمز و رازترین چهرهها در روایتهای آخرالزمانی شیعه است. نامش در کنار نشانههای بزرگ ظهور امام زمان (عج) تکرار میشود و در بسیاری از منابع، خروج او یکی از علائم حتمی ظهور دانسته شده است. اما پشت این نام، تنها یک فرد خونریز نیست؛ بلکه نماینده جریانی تاریخی و فکری است که از آغاز اسلام تا امروز، چهرههای گوناگون به خود گرفته است.گفتهاند سفیانی از تبار ابوسفیان و خاندان بنیامیه است؛ همان خاندانی که در تاریخ اسلام، نماد دشمنی با اهل بیت شدند. نامش را در برخی منابع «عثمان بن عنبسه» آوردهاند. چهرهاش را مردی چهارشانه، زشترو، آبلهدار و خشن توصیف کردهاند؛ کسی که به ظاهر مذهبی دارد اما در باطن، از ایمان تهی است. در روایتی آمده که هنگام خروج، صلیبی بر گردن دارد؛ نشانهای از ارتباط او با غرب یا تظاهر او به نصرانیت.او از شام قیام میکند، در ماه رجب. مسیر حرکتش از آنجا به سمت عراق، حجاز و حتی جنوب ایران امتداد مییابد. لشکرش به کوفه و سپس مکه و مدینه میرسد. مدت حکومتش طولانی نیست—روایات میگویند به اندازهی بارداری یک زن، یعنی حدود نه ماه. اما در همین زمان کوتاه، زمین از خون شیعیان رنگ میگیرد و وحشت سراسر منطقه را فرا میگیرد.در متن روایات آمده که هدف اصلی او یک چیز است: نابودی شیعیان و طرفداران اهل بیت. به یهود و نصارا کاری ندارد. با دیگران میسازد، اما شیعه را دشمن اصلی خود میبیند. او چهرهی عریان همان دشمنی قدیمی است که در لباسهای تازه بازمیگردد. همان سیاستی که از زمان بنیامیه تا امروز، در اشکال مختلف تکرار شده است.
اما هر آغاز، پایانی دارد. در روایتها آمده که سپاه سفیانی در بیابانی میان مکه و مدینه، در منطقهای به نام بیدا، دچار فرو رفتن در زمین میشود. برخی روایتها میگویند او در نبردی کشته میشود، و برخی دیگر، اعدام او را به دست خود امام موعود (عج) نقل کردهاند. هرچه باشد، سرنوشت او سقوط است—نمادی از پایان قطعی ستم.