شفاعت واژهای آشناست. همه ما در زندگی به جایی رسیدهایم که نیروی خودمان کافی نبوده است. آنوقت دست به دامن دیگری شدهایم تا یاریمان کند. این یعنی شفاعت؛ پیوند نیروهای ناقص ما با نیرویی کاملتر.در لغت، شفاعت مقابل كلمه (وتر- تك) است. تنها بودن، کم آوردن. و شفیع، آن کسی است که ضعف ما را جبران میکند.
درست مثل روزی که شاگردی برای قبول شدن به توصیه معلمی نیاز دارد، یا کارمندی برای بخشش خطا، به بزرگواری مدیر.اما شفاعت فقط یک قرارداد اجتماعی نیست. در دین، معنای عمیقتری دارد. شفاعت پلی است میان بنده خطاکار و خدای مهربان. پلی که به واسطه اولیا و بندگان برگزیده کشیده میشود.
آنها نه حکم خدا را تغییر میدهند، نه قانون را نقض. تنها لطف و رحمت خدا را به نفع ما به میدان میآورند.زیارتنامه حضرت معصومه (س) یکی از زیباترین تجلیهای این حقیقت است.
در آن میخوانیم: «یافاطمة اشفعی لی فیالجنة». این یک جمله ساده نیست. اعترافی است به کوتاهیهای ما و تکیهای است به جایگاه بلند بانویی که به "کریمه اهلبیت" شهرت یافته.شفاعت یعنی امید. یعنی هیچ خطاکاری از درگاه خدا رانده نیست، اگر پیوندش را با اولیای خدا نگسسته باشد. یعنی هنوز میشود برگشت، حتی اگر راهها بسته به نظر برسند.امروز که روز وفات بانوی کرامت است، مرور این فراز از زیارتنامه بیش از همیشه به دل مینشیند. «یافاطمة اشفعی لی فیالجنة» تنها یک جمله نیست؛ تکیهگاهی است برای همه ما که در مسیر زندگی بارها کم آوردهایم و باز، چشم به شفاعت او و خاندانش دوختهایم.