تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۵۰
کد خبر: ۳۱۶۲۵۱
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره

هجرت و تولدی دوباره

هجرت فقط کوچیدن از جایی به جایی دیگر نیست؛ دل‌کندنی است از قفس عادت‌ها و پیوندی دوباره با آزادی و نور، حتی اگر سخت‌ترین تصمیم زندگی باشد.
 
هجرت در روزگار ما تنها یک حرکت جغرافیایی نیست؛ سفری است از تاریکی به سوی روشنایی. اگر روزگاری مهاجرت از مکه به مدینه، بریدن از نظام جاهلی و پیوستن به جامعه نوپای اسلامی بود، امروز هم هجرت یک تصمیم بزرگ برای ترک عادت‌ها، تعلقات و محیط‌هایی است که ما را اسیر می‌کنند. گاهی هجرت، دل کندن از سبک زندگی‌ای است که آرام آرام ما را در ولایت طاغوت حل می‌کند؛ هجرت از جهل، تعصب کور، نفاق و خودخواهی به سمت آگاهی، صداقت و بندگی خدا.در دنیای پیچیده امروز، ولایت طاغوت فقط چهره خشن یک حاکم ظالم نیست، بلکه در قالب فرهنگ مصرف‌زدگی، شهوت قدرت، رسانه‌های گمراه‌کننده و تبلیغات فریبنده ظاهر می‌شود. این نظام، مؤمن را در ظلمات جهل، غرور و طغیان حبس می‌کند و به تدریج روح او را تسلیم می‌سازد. در چنین شرایطی، هجرت به یک ضرورت بدل می‌شود؛ ضرورتی برای رهایی از اسارت این فرهنگ و پیوند خوردن با جامعه‌ای که هنوز بر مدار حق می‌چرخد.اما هجرت تنها بریدن نیست، ساختن هم هست. هجرت یعنی عبور از قید و بندهای پوسیده و رسیدن به فضایی که در آن رشد، شکوفایی و تعالی ممکن شود. همان‌طور که مهاجران صدر اسلام مدینه را به شهری زنده و پویا تبدیل کردند، امروز هم هر هجرتی باید به ساختن یک جامعه پاک‌تر و انسانی‌تر منجر شود. این حرکت، هم تکلیف فردی است و هم مسئولیت جمعی؛ فردی برای نجات خود از سقوط، و جمعی برای ساختن یک امت.
هجرت همچنین پیوندی است میان دل‌های مؤمنان. قرآن از «ولایت متقابل» میان مهاجران و انصار سخن می‌گوید؛ پیوندی که جامعه ولایی را شکل می‌دهد و درهای فتنه و فساد را می‌بندد. در مقابل، کسی که توان هجرت دارد و از آن سرباز می‌زند، خود را در معرض ولایت باطل قرار می‌دهد و از دایره مؤمنان حقیقی بیرون می‌افتد. این پیام قرآن امروز هم جاری است: اگر در برابر ولایت باطل نایستیم و خود را از آن جدا نکنیم، ناخواسته در شبکه نفوذ آن گرفتار خواهیم شد.ترک هجرت، به معنای پذیرش تدریجی فتنه و فساد است. اگر انسان در محیطی بماند که او را از یاد خدا دور می‌کند، کم‌کم رنگ همان محیط را می‌گیرد. جامعه‌ای که هجرت نکند، در فرهنگ غالب مستحیل می‌شود و راهی جز انفعال در برابر قدرت‌های باطل ندارد. این سکون و بی‌عملی، درست همان چیزی است که طاغوت‌ها برای بقای خود می‌خواهند.امروز هجرت بیش از هر زمان دیگر، معنایی درونی و تمدنی یافته است؛ هجرت از سبک زندگی مصرفی، هجرت از رسانه‌های مسموم، هجرت از روابط ناسالم، هجرت از جهل به سمت بصیرت. این هجرت، پلی است برای رسیدن به ولایت الهی و شکل‌گیری جامعه‌ای که در آن انسان آزاد است، نه برده قدرت‌ها و هوس‌ها. پس هجرت، همچنان دعوتی زنده است؛ دعوتی برای گسستن از هر آنچه ما را در تاریکی نگه می‌دارد و پیوستن به نوری که راه را تا مقصد نهایی روشن می‌کند.
مرجع / فـارس
:
:
:
آخرین اخبار