زمین همیشه سخن میگوید؛ فقط باید شنید. اینجا در ماماتینِ رامهرمز زبان زمین از جنس طلای سیاهی است که قیر نامیده میشود. ماماتین نام یک منطقه گردشگری است که رازدارِ میراثی هزاران ساله است. میراثی به سانِ یک ثروت. ثروتی سیاه که یک افسانه را در دل خود پنهان کرده است. افسانهای که رد پای آن را در تاریخ نیز میتوان یافت، در تاریخِ لوحهای تخت جمشید. لوحهایی با طرح ظروف هخامنشیان. این چشمهها در حکایتِ مادربزرگهای رامهرمزی؛ گاه خون دیوانی هستند که در اعماق زمین دفن شدهاند و در تعبیر دیگری؛ هدیهای از سوی زمیناند به فرزندانش و یا خون اژدهایی که در جنگ با اسفندیار رویینتن به هلاکت رسید.
فریادهای زمین
داستانهایی که از چشمههای قیر کلام به کلام میچرخد؛ نشاندهنده پیوند عمیق انسان با طبیعت است. اگر گوش بسپاری، صدای حبابهای قیر در فضا اوج میگیرد، حبابهایی که فریادهای خفهشده زمین هستند و ترکیدن هر حباب، مانند آهی است که از سینه خاک برمیآید. آیا کسی هست که این نالهها را بشنود؟ قدم زدن روی زمینهای آغشته به قیر، حس سنگینیِ عجیبی دارد. هر قدم، تو را به اعماق تاریخ میبرد و میروی به روزهایی که این ماده، تنها تماشاگر گذر زمان بود و امروز، به نمادی از تسلیم ناپذیری تبدیل شده است. سطح دگرگونشونده قیر، گاهی چنان صاف میشود که همانند آینهای صیقلی تصویرِ آسمان را در خود منعکس میکند. اما این آینه هرگز کامل نیست؛ همیشه حبابها و شکستهایی وجود دارد، گویی زمین میخواهد بگوید: «من هم مانند تو، ناکامل هستم.» در طی سالیان گذشته با وجود برداشتهای مداوم از این چشمهها، قیر همچنان جاری مانده است. این پایداری، نمادی از امید است؛ امیدی که میگوید حتی در تاریکترین لحظات، زندگی جریان دارد.
رازهای سربسته
این ماده سیاه و غلیظ، آرام اما پیوسته از دل خاک میجوشد و زمین میخواهد با این جوشش رازهای سربسته هزاران ساله را فاش کند. هر قطره قیر، داستانی از دردهای پنهان دارد. در نگاه اول، این چشمهها مرده به نظر میرسند، اما در حقیقت، منبعی حیاتی برای صنعت و معیشت مردم منطقه هستند. قیر، مانند خون سیاهی است که در رگهای اقتصاد این سرزمین جریان دارد. ایرانیان از خون این اژدهای سیاهِ جوشیده از زمین برای ساختن بناهای تاریخی و وسایل خانهها استفاده میکردند. کشف سنگوارههای مربوط به این بناها در تپه چغامیش دزفول که متعلق به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح است؛ شاهدی بر این ادعاست. در آفتاب سوزان خوزستان، سطح قیر گاهی چنان میدرخشد که گویی گوهری تابان است در میان ظلمت. این تضاد زیبا و ترسناک، انسان را مجذوب خود میکند. اینجا طبیعت در سکوتی محض، تناقضهای زندگی را به رخِ انسانها کشیده است. هوای اطراف چشمهها آغشته به بوی تند و سنگین قیر است؛ بویی که خاطره کارگران خسته و روزهای سخت را زنده میکند. این عطر تلخ، یادآور مقاومت طبیعت در برابر دستاندازیهای بیامان بشر است. چشمههای قیر با آن ظاهر رعبآور، اما زیبایی مرموزی دارند. مانند یک تابلوی نقاشی انتزاعی که بیننده را به درون خود میکشد تا اسرارش را کشف کند. در اینجا، دیگر تاریکی ترسناک نیست و وقتی از چشمهها دور میشوی، حس عجیبی از اندوه و دلتنگی همراهت میماند و میپنداری که زمین، بخشی از غمهایش را با تو در میان گذاشته است. در واگویههای زمین، سیاهی فقط یک رنگ نیست؛ یک روایت است، یک احساس است، یک داستان بیپایان است.
جاذبهای به رنگ تاریکی
چشمههای قیر ماماتین از جاذبههای گردشگری شهرستان رامهرمز هستند که در فهرست آثار ملی نیز به ثبت رسیدهاند. این ده چشمه قیر که به شکل تنورهای نانوایی آرایش یافتهاند، در دو طرف یک مسیل کمآب؛ در ۲۵ کیلومتری شمال شرق شهرستان رامهرمز در میان مصالحی مانند قلوه سنگ و ملات ساروج قرار گرفتهاند. آبی که با نفت ترکیب شده؛ از چشمههای سیاه رنگ میجوشد و با آب رودخانهای به نام رود زرد رامهرمز ترکیب میشود و در نهایت وقتی از غلظت نفت و قیر آن کم شد به زمینهای کشاورزی میرسد. حیات در اطراف این چشمهها شگفتانگیز است. گیاهان و جانوران حاشیه چشمههای قیر، خود را با این محیط سازگار کردهاند، گویی زمین به آنها آموخته است که چگونه از این گوهر سیاه بهره ببرند، بیآنکه به آن آسیب بزنند.
موارد مشابه
نمونه هایی از چشمههای قیر طبیعی که از دل زمین بجوشد در اندیکای مسجد سلیمان و منطقه اوقیلک بهبهان نیز به چشم می خورد اما هیچیک از این مناطق جاذبه "ماماتین" را ندارند. این جاذبهی منحصر به فرد دارای کورههای تبخیر آب از قیر طبیعی مربوط به قرن ۷ هجری قمری و چاههای اکتشافی نفت در اواخر دوره قاجار است. پیر شاهزاده عبداله ماماتین، مجموعه ابنیه انگلیسی و مجموعه ابنیه اکتشافات نفت در دوران پهلوی اول، تپه ماماتین، تپه دره قیر، محوطه باستانی استحصال قیر، چشمههای قیر روان و نیز کوه آتش؛ در این مجموعه بدون مانند قرار دارند. مجموعهای دیدنی که تا کنون از نگاه گردشگران داخلی و خارجی دور مانده است و این درحالی است که چشمههای قیر میتوانند به یکی از مقاصد گردشگری منحصر به فرد در ایران تبدیل شوند.