تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۴
کد خبر: ۳۰۸۴۶۱
نسخه چاپی ارسال به دوستان ذخیره
راز روزه‌های 30 ساله فرمانده

 

شهید حاج سید حمید تقوی‌فر، فرمانده‌ای که سال‌ها در خط مقدم دفاع از حرم اهل‌بیت ایستاد، نه‌تنها در میدان نبرد که در زندگی شخصی‌اش نیز مجاهدت را معنا کرد. راز روزه 30 ساله او، روایت از اراده‌ای پولادین و قلبی سرشار از عشق به خداست.
پروین مرادی، همسر شهید، وقتی از اولین دیدار با حاج حمید می‌گوید، چشمانش پر از خاطره می‌شود: «وقتی ازدواج کردم، ۱۵ ساله بودم و هنوز معنای زندگی را آن‌چنان که باید، درک نکرده بودم. اما حاج حمید راه را نشانم داد، مردی که بیش از آنکه سخن بگوید، با عملش درس می‌داد.» حاج حمید نه‌تنها در جبهه‌های جنگ، بلکه در لحظه‌لحظه زندگی، نگاهش به هدفی فراتر از مادیات دوخته شده بود.

راز روزه‌های طولانی حاج حمید

سال ۶۲، زمانی که پدرش از دنیا رفت، حاج حمید تصمیم گرفت روزه‌های قضای او را به‌جا بیاورد. دو سال بعد، برادرش در جنگ به شهادت رسید و این‌بار روزه‌هایی به نیت برادر آغاز شد. اما او دیگر نتوانست این عبادت را رها کند. «می‌گفت روزه که می‌گیرم، حال دلم خوب است»، این جمله‌ای بود که بارها از او شنیده می‌شد. ۳۰ سال روزه، تنها یک عبادت نبود، بلکه نشانه‌ای از انضباط و خودسازی عارفانه او بود.

زندگی در کنار یک قهرمان

مرادی از سال‌های زندگی مشترکشان چنین یاد می‌کند: «همیشه مراقب بود که حقی از کسی ضایع نشود. یادم هست یک شب دیر وقت از سفر برگشتیم و دیدیم کلید ورودی ساختمان را عوض کرده‌اند. حاج حمید اجازه نداد زنگ خانه کسی را بزنیم، گفت نباید آسایش همسایه‌ها را بر هم بزنیم. تمام شب را در ماشین ماندیم تا صبح شود.»

نقش همسر در مسیر جهاد

نویسنده کتاب «سرزمین بی‌فصل» در طول نگارش اثر، به درک عمیق‌تری از این مرد بزرگ رسید. سمیه عظیمی ستوده می‌گوید: «وقتی زندگی حاج حمید را می‌نوشتم، متوجه شدم که بخش بزرگی از شخصیت او، مدیون همراهی و صبوری همسرش بود. او نه‌تنها یک پشتیبان، بلکه شریک حقیقی جهاد همسرش بود.»

یک فرمانده، یک دیپلمات

حاج حمید تقوی‌فر، علاوه بر حضور در میدان نبرد، در مذاکرات با کشورهای عربی نیز نقش مهمی داشت. مرادی می‌گوید: «او برای مأموریت‌ها می‌رفت، اما هر وقت امکان داشت، من و بچه‌ها را با خود می‌برد تا در کنار خانواده باشد. می‌خواست ما را از خودش جدا نکند.»

لحظه‌ای که شهادت را بویید

یک هفته قبل از شهادتش، وقتی به ایران آمد، حال و هوایش فرق کرده بود. بیشتر بیدار می‌ماند، کمتر استراحت می‌کرد و خاطرات گذشته را مرور می‌نمود. همسرش می‌گوید: «انگار می‌دانست رفتنی است. یک شب آمد و چفیه‌اش را نشان داد. گفت: "امروز یک تک‌تیرانداز داعشی تیر انداخت، به جای اینکه به سرم بخورد، به چفیه‌ام خورد!"»
پس از شهادت، یاد و خاطره حاج حمید نه‌تنها در دل خانواده، بلکه در میان همرزمانش زنده ماند. پروین مرادی از رسالتی که بر دوش خود حس می‌کند، می‌گوید: «حاج حمید خانه پدری را برای کارهای فرهنگی بازسازی کرد. حالا ما هم تلاش می‌کنیم یاد و راه او را زنده نگه داریم.»داستان زندگی حاج حمید تقوی‌فر، تنها روایت یک فرمانده نظامی نیست، بلکه درسی است از ایثار، تقوا، و مجاهدت در زندگی روزمره. مردی که حتی در سخت‌ترین شرایط، عبادتش را ترک نکرد و در کنار میدان نبرد، میدان تهذیب نفس را نیز ترک نگفت. زندگی او یادآور این حقیقت است که بزرگ‌ترین مجاهدت‌ها، از درون خانه آغاز می‌شود و در میدان‌های جهاد به ثمر می‌نشیند.

در عملیات سامراء که خمپاره‌های داعش در حرم مطهر امامین عسکریین فرود می‌آمد و سه روز طول کشید، با فرماندهی سردار تقوی‌‍فر داعش مجبور به عقب نشینی شد و منطقه پاک سازی گردید.در 6 دی ماه۱۳۹۳پس از اقامه نماز ظهر عملیاتی به نام «محمد رسول الله» آغازمی شود و با تعدادی از نیروهای رزمنده برای یاری رساندن به همرزمانش پیشروی می کند و بعد از رشادت بسیار مورد اصابت گلوله تک تیر انداز داعشی قرار می گیرد که سرانجام در سامراء، در زادگاه امام عصر (عج) و در دفاع از حرمین مطهر، توسط عوامل تکفیری داعش به شهادت رسید. پیکر مطهرش پس از انتقال به اهواز و تشییع باشکوه در شهر کارون در کنار پدر شهیدش به خاک سپرده شد.

:
:
:
آخرین اخبار