طلاق یک رویداد مهم زندگی است که چالش های عاطفی، مالی و حقوقی را به همراه دارد. زمانی که زوجین تصمیم به جدایی میگیرند، یکی از تصمیمات حیاتی که باید بگیرند این است که برای حل و فصل طلاق خود میانجیگری کنند یا دعوی قضایی. هر دو رویکرد مزایا و معایب خود را دارند و درک تفاوت ها می تواند به شما کمک کند بهترین مسیر را برای موقعیت منحصر به فرد خود انتخاب کنید. وکیل خانواده در اصفهان که بهترین وکیل در اصفهان می باشد ما میانجی گری طلاق و دعوی قضایی را بررسی می کنند و ویژگی های کلیدی آنها را برجسته می کنند تا به شما کمک کنند تعیین کنید کدام گزینه برای شرایط شما بهترین است.
میانجی گری طلاق یک فرآیند مشترک است که در آن هر دو زوج با یک میانجی شخص ثالث بی طرف برای مذاکره و دستیابی به توافق در مورد جنبه های مختلف طلاق خود، مانند تقسیم اموال، حضانت فرزند، و ترتیبات حمایتی کار می کنند. میانجیگری معمولاً نسبت به دعوای قضایی کمتر خصومتآمیز است و بر یافتن راهحلهای قابل قبول متقابل تمرکز دارد.
دعوای طلاق شامل ارجاع پرونده طلاق به دادگاه است، جایی که قاضی پس از شنیدن شواهد و استدلال های طرفین در مورد مسائل مورد اختلاف تصمیم گیری می کند. دعوا در مقایسه با میانجی گری فرآیندی رسمی و خصمانه تر است.
نقل قول از بیتا جهانگیر:
"در میانجیگری الزاما میانجی مکلف به اتخاذ تصمیم یا صدور رأی نیست اما در ارجاع به داوری در پروندههای طلاق، داوران ملزم به اعلام نظر هستند و در سایر قراردادها یا اختلافهایی که به داوری ارجاع میشود، داور مکلف به اتخاذ تصمیم و صدور رأی میباشد مگر اینکه طرفین سازش نموده و داور گزارش اصلاحی قابل اجرا در دادگاه صادر نماید."
بسیاری می گویند یکی از بزرگترین مزایای میانجی گری طلاق این است که اساساً با فرآیند طلاق سنتی متفاوت است .
میانجی گری طلاق بر خلاف طلاق سنتی که در آن وکلا از همسران علیه یکدیگر وکالت می کنند، فرآیندی غیر خصمانه است.
در میانجی گری، همسران با کمک یک شخص ثالث بی طرف برای دستیابی به توافقاتی همکاری می کنند که پس از در نظر گرفتن شرایط واقعی خانوادگی آنها بیشترین معنا را دارد.
با میانجی گری طلاق، زوجین اغلب طلاق خود را بدون حضور در دادگاه نهایی می کنند. میانجی گری طلاق نیز نسبت به فرآیند طلاق سنتی زمان کمتری می برد. به طور متوسط، طلاق سنتی خانواده ها حداقل یک سال و به طور بالقوه بسیار بیشتر طول می کشد.
از سوی دیگر، فرآیند میانجی گری می تواند به همان سرعتی که زوج ها انتخاب می کنند تکمیل شود.
میانجی ها به مشتریان خود توصیه می کنند که هر یک از شما همیشه حق دارید وکیل استخدام کنید و بیشتر هر یک از همسران را تشویق می کنید و حتی از آنها می خواهید که یک وکیل استخدام کنند. این وکلا مشاوره حقوقی ارائه می دهند و توافقنامه نهایی را قبل از ثبت در دادگاه بررسی می کنند. با این حال، آن وکلا کمترین دخالت را دارند و در مذاکرات شرکت ندارند و در دادگاه حضور ندارند. این یک مزیت بزرگ در روند میانجیگری است که هزاران دلار برای زوج ها صرفه جویی می کند.
نقش میانجی طلاق تسهیل ارتباط بین همسران در حال طلاق و راهنمایی آنها در تصمیم گیری است:
کدام دارایی ها باید تقسیم شوند
چه ترتیب حضانت برای خانواده مناسب است و چگونه می توان آن ترتیب را به زبان قانونی برای توافق نامه تبدیل کرد.
آیا نفقه همسر، نفقه یا نفقه فرزند مناسب است و نحوه تعیین مبالغ.
اگر می خواهید روش سنتی طلاق را انتخاب کنید، یک میانجی همچنین باید به شما اطلاع دهد که روند طلاق در شهر شما چگونه انجام می شود. با این حال، نقش میانجی طلاق این نیست که یکی از شما را در دادگاه وکالت کند یا از طرف شما بحث کند. وکیل شخصی شما همچنین میتواند در مورد فرآیند طلاق و اینکه در صورت عدم میانجیگری چه نتیجهای بالقوه خواهید داشت راهنمایی کند.
چهارمین نکته مثبت میانجی گری طلاق این است که جدول زمانی در نهایت توسط خود همسران کنترل می شود. این روند می تواند بر اساس نیازهای خود آنها پیش برود و توسط تقویم های شلوغ دادگاه یا مهلت های قانونی کنترل نمی شود.
این همچنین به زوجین اجازه می دهد تا زمان لازم را برای بحث در مورد موضوعاتی که برای آنها مهم یا ضروری است اختصاص دهند.
یکی از معایب میانجی گری طلاق این است که ممکن است برای هر زوجی مناسب نباشد.
به طور کلی در مواردی که سابقه خشونت خانگی وجود دارد، میانجیگری توصیه نمی شود. خشونت خانگی گواه عدم تعادل قدرت شدید بین همسران است که برای میانجیگری مساعد نیست.