پیکر مطهر شهدای کربلا پس از واقعه عظیم عاشورا، بر خاک تفتیده کربلا افتاده بود تا این که زنان قبیله بنیاسد بر این صحنه فجیع گذر کردند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، در پایان روز دوازدهم(شب سیزدهم)محرم، بدنهای مقدس و مطهر امام حسین و یارانش سه روز روی زمینمانده بود و کسی جرئت نمیکرد آنها را دفن کند.داستان زنان قبیله بنیاسد از آنجا شروع میشود که پس از شهادت سیدالشهدا و یاران باوفایش، تعدادی از زنان قبیله بنیاسد گذرشان به میدان جنگ واقعه کربلا میافتد.آنها بعد از مشاهده پیکرهای مطهر امام و یارانش در زیر نور آفتاب سخت منقلب میشوند و نزد مردان قبیله خود در غاضریه میشتابند و از آنها میخواهند که برای دفن امام حسین(ع) و یارانش اقدام کنند.مردان قبیله از ترس گرفتار شدن در خشم ابن زیاد و امویان از این کار امتناع میکنند.زنان بنیاسد هنگامی که دیدند تلاش و اصرار آنان راه به جایی نمیبرد خود آماده بازگشت به کربلا شدند و با برداشتن وسایل و ابزار برای دفن پیکر شهدا، غاضریه(محل زندگی قبیله بنیاسد) را به مقصد کربلا ترک کردند.حرکت زنان بنیاسد روح خفته مردان قبیله را بیدار کرد و آنها هنگامی که دیدند زنان برای دفن شهدای کربلا عازم شدند، از ترس ازدسترفتن حیثیت خود برای دفن شهدا به کمک زنهای بنیاسد عزم خود را جزم کردند.اعتقاد شیعیان بر این است که بر بدن مطهر یک معصوم، جز معصومی دیگر نمیتواند نماز خوانده، آن را کفن و به خاک بسپارد
امام حاضر در آن زمان امام سجاد(ع) بودند که پس از واقعه کربلا به همراه اهل بیتش به کوفه به اسارت بردهاند و دفن امام حسین و دیگر شهدا توسط ایشان مقدور نبود.اما طبق روایات شیعه امام سجاد با معجزه الهی طی الارض کرد و بهصورت ناشناس برای تشخیص و تدفین شهدای کربلا از کوفه و زندان ابن زیاد به کربلا آمد.
امام سجاد(ع) بالای سر پیکرهای مطهر
سوار نزدیک شد و از اسب پیاده شد و همچون کسی که رکوع نماید خم شد و خود را بر بدن پارهپاره امام حسین (؏) افکند او رامیبویید ومیبوسید ومیگریست ؛ مردآنقدر گریسته بود که نقاب بسته بر صورتش خیس شده بو؛بنیاسد گفتند:ما برای دفن تن شریف امام حسین (؏)آمدهایم ، اما نتوانستیم، دیگر شهدا را نیزنمیشناسیم آن مرد آهی کشید و گریست و گفت:ای پدر !کاش بودی و ما را در اسارت و خواری میدیدی ، آنگاه برخاست و با لحنی مهربان فرمود: من خودم تنهایی حسین (؏) را دفن میکنم.وقتی کار دفن تمام شد با انگشت مبارکش خطی روی خاک کشید و نوشت:هذا قَبرُ الحُسَیْنِ بن عَلی ابنِ أبیطالبأَلَذي قَتَلوهُ عَطشاناً غَریباً بنیاسد گفتند: تو را قسم میدهیم به آن جسد مبارکی که تنها دفن کردی خود را معرفی کنفرمود: من امام شما " علی بن الحسین " هستم !
قبیله بنیاسد که بود؟
قبیله بنیاسد تیرهای از قبیله بزرگ و سلحشور و مشهور عرب از فرزندان اسدبن خزیمه بن مدرکه بودند که در اطراف کوفه زندگی می کردند.قبیله بنیاسد در قیام امام حسین (ع) به سه دسته مخالف، موافق و بی طرف تقسیم شدند.گفته میشود: موافقان قصد ملحق شدن به سپاه امام حسین(ع) را داشتند امام عمر ابن سعد با ارسال تعدادی از سپاهیان خود مانع حضور آنها در سپاه امام حسین شد.حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، و قیس بن مسهر صیداوی از سران موافقین و از مشهورترین یاران امامحسین(ع) بودند.حرمله بن کاهل اسدی نیز مشهور ترین سران مخالف بود که طفل شیرخوار امام حسین(ع) رو به شهادت رساند.
تاریخ گویای این واقعیت است که زن در واقعه کربلا یا مادر است که جگرگوشهاش را فدای ولایت کرد یا همسر است که مردش را با دستان خود به میدان رزم با یزیدیان میفرستند.و زنان بنیاسد اسوه شجاعت بودند که در زمانی که رعبو حشت آلزیاد بر روح و روان مردم آن زمان حاکم شده بود، یلان بنیاسد را آماده کردند تا صدای هل من ناصر ینصرنی امام خود را جواب دهند و افتخار تشیع پیکر مطهر و مقدس سیدالشهدا را نیر به نام خود در تاریخ ثبت کردند.