محمدامین حیات مقدم تحلیلگر سیاسی :
تیمور بختیار اولین رئیس ساواک بود. وی قبل از ریاست بر ساواک مستاجر طبقه دوم یکی از خانه های قدیمی دوطبقه واقع در فرعی خیابان کاخ بود. تیمور بختیار در زمان اولین ملاقات با حسین فردوست سرهنگ دو بود و در حدود سی سال سن داشت. او در اولین برخورد با فردوست فوق العاده او را احترام کرد. تیمور بختیار به سلاح علاقه زیاد داشت و تعدادی اسلحه در خانه نگه می داشت. وی علاقه زیادی به اسلحه داشت. تیمور بختیار از خانواده خوانین بختیاری بود ولی قبل از ریاست خود وضع مالی ضعیفی داشت. همسر او نیز از ایل بختیاری بود. در زمان نخست وزیری مصدق تیمور سرهنگ تمام و فرمانده تیپ زره ای در کرمانشاه بود.
پس از رفتن رضا شاه فرماندهان نظامی که رضا شاه آنها را از درجه گروهبانی به سرلشکری رسانده بود از او نه تنها اطاعت نکردند بلکه طبق نظر خود عمل می کردند این در حالی بود که تمام زندگی مالی و کاری خود را مدیون رضا شاه بودند. یکی از افراد دون پایه گروهبان بوذر جم هری بی سواد بود که رضا شاه او را فرمانده لشکر کرده بود و با رضایت رضا شاه املاک مردم را در شهریار مصادره کرده و برای دو پسرش به ارث گذاشته بود. نکته جالب اینکه در زمانی که رضاه شاه قصد خروج از کشور را داشت بوذر جم هری هشتاد هزار حلب بنزین داشت ولی حاضر نبود پنج حلب بنزین در اختیار رضاشاه قرار دهد؛ تا اینکه محمدرضا به او گفته بود بنزین را بدهد.
ارتش بد هدایت اولین ارتش بد ایران بود و وزیر جنگ دوران محمدرضا برای درجه سپهبدی تیمور بختیار با شاه صحبت کرده بود. بختیار علاقه داشت از ریاست ساواک به نخست وزیری یا ریاست ستاد ارتش برسد او با لابی گری که با ثریا داشت به دنبال این سمت بود. تیمور بختیار در زمانی که رئیس ساواک بود برای یک حاجی بازاری پرونده توده ای درست کرد و او را به زندان انداخت و با دریافت میلیون ها تومان پول زور و حرام از فرد مظلوم برای خود ثروتی باد آورده ترتیب داده بود. این در حالی بود که معاون اول بختیار در ساواک یعنی پاک روان اگر در ساواک ساندویچی هم می خورد پول آن را حساب می کرد در تمام دولت ها و حکومت ها پول سری وجود دارد و در دوران محمدرضا شاه این چنین بود. هشتاد درصد بودجه ساواک پول سری بود و بودجه سری نیزبی حساب و کتاب بود.
بختیار پول را برای قدرت می خواست و با این پول برای سمت بالاتر لابی می کرد بختیار برای نخست وزیری با اشرف نیز لابی کرده بود و اشرف نیز این مسئله را به شاه نیز گفته بود ولی محمدرضاشاه نپذیرفته بود. بختیار با پول به برخی روزنامه ها می گفت که با زدن عکس او ، او را نخست وزیر آینده ایران بنامند. تیمور بختیار زمانی که امینی نخست وزیر شده بود علیه او نیز کار می کرد. در هر صورت ناسزا گویی تیمور بختیار علیه امینی باعث شد که امینی نزد محمدرضا شاه شکایت کند و شاه هم که حمایت امریکایی ها از امینی را می دانست دستور داد که تیمور بختیار را که قبلا بازنشسته کرده بود تحت الحفظ به فرودگاه ببرند و به اروپا بفرستند. تیمور بختیار در ژنو مبارزه خود را با محمدرضا علنی کرده بود و به لابی گری با انگلیس و آمریکا می پرداخت. گفته شده بود که تیمور بختیار با یک واسطه در سوئیس مبلغ سی و دو میلیون فرانک پول داشت. ساواک طی نامه ای به بانک سوئیس ادعا کرده بود که این پول متعلق به دولت ایران است ولی بانک سوئیس جواب نامه هم نداد. بختیار از جنوب فرانسه راهی بیروت شد و ساواک هم به دنبالش.
اوج فعالیت بختیار زمانی بود که او در بغداد بود. ساواک هر روز از فعالیت های بختیار گزارش جمع آوری می کرد. در بغداد بختیار از امکانات رژیم بعث استفاده می کرد و یک گروهان سپاه حفاظت داشت. گزارش های ساواک اعلام کرده بود که بختیار قصد داشت با محمد رضا شاه توسط نیروهای خود وارد جنگ های پارتیزانی شود و به دنبال حمایت کشورهای خارجی نیز بود.
تیمور بختیار طبق دستور ساواک نیز کشته شد. ساواک به یکی از نزدیکان بختیار قول داده بود در صورت قتل بختیار او را با پول گزاف به آمریکای جنوبی اعزام کنند.یک روز بختیار به شکار رفته بود و بختیار تیم حفاظت و یا همان اسکورت خود را رها کرده بود و به همراه سرگردی که دوست او بود به شکارگاه رفت قاتل بختیار سرگرد سابق نیرو هوایی بود و مورد علاقه شدید تیمور بختیار . قاتل بختیار پس از به رگبار بستن او توانست از مرز عراق گریخته و به ایران برود و پس از دریافت پول زیاد به آمریکای جنوبی رفت. ساواک که روزی تحت امر بختیار بود در نهایت اولین رئیس خود را ترور کرد. بختیار فوق العاده جاه طلب و قدرت دوست بود .