شهید محمدرضا روشنایی در یکم فروردین ۱۳۳۵ در شهرستان دزفول در استان خوزستان دیده به جهان گشود و در کنار پدری کارگر پرورش یافت.
تا پایان دوره کاردانی درس و به عنوان معاون آموزش و پرورش خدمت میکرد.
در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب ۳ پسر شد و به عنوان بسیجی در جبهههای جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق حضور یافت.
شهید روشنایی سرانجام در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۵، در محل پیچ انگیزه به کاروان شهدا پیوست.
متن وصیت نامه شهید محمدرضا روشنایی به شرح زیر است:
ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین
اعتقاد دارم بر خود خدایا گواهی ده و بپذیر که سعیم بر این بود که نماز و عبادت و زندگی و مرگم در جهت تو بوده باشد تویی که پروردگار عالمیانی و بازگشت همه بسوی توست؛ که دنیا با همۀ حلاوتی که دارد نمیتواند و نباید بتواند که انسان را به خود جذب نموده و اسیر خود نماید و در ارزیابی بر اساس مکتب الهی انسان در شرایطی خاص قرار میگیرد که باید برگزیند راهی خداپسندانه را و انسان موحد در ابتلاء جهت خویش را انتخاب مینماید.
بنده نیز با توجه به فرمایش حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر حضور در جبهه و دفاع از حریم مکتب قرآن علیرغم مسئولیت اجتماعی و مشکلات خانوادگی (نگهداری از زن و فرزند و مادر) و تأمین نیازمندیهای آنان بر خود واجب دانستم در جبههها حضور پیدا نمایم؛ وای دزفول بمان و سرنوشت این نسل را و مظالمی را که بر آنان گذشته حماسه و استقامت این امت را برای نسلهای بعد بازگو کن همه تان را به خدا میسپارم و به سوی خدامی شتابم تا بلکه ضمن پیروزی بر دشمن به آرزوی دیرینهی خود نایل آیم در آخر شما را به چند مورد توصیه میکنم.
به اسلام، به توحید، به تقوا، به وحدت، به نظم در کارها و دقت در برنامه ریزیها، به مبارزه علیه تمامی مظاهر، شرک به، ایثار، ایثار و ذوب شدن خود و از خود گذشتگی برای رسیدن به خدا، به انفاق به انفاق به انفاق تا پر شدن تمام نفقهای اجتماعی و اقتصادی، به زکات، زکات، زکات و تطهیر و تزکیه نفس و مال و قرب به خدا به اجرای قسط و عدل در جامعه و ...