سخنرانی و انتظاراتی که مخاطب از سخنران دارد گاه باعث می شوند که خطیب حرف هایی بر زبان براند و بقول معروف خبرهای دسته اولی را بگوید که با گذشت زمان ؛ تهی بودن و بعبارتی بی پشتوانه بودن آن بر همگان روشن می شود.
چندی پیش یکی از رجال شناخته شده ی مجلس در این باره اظهاراتی نموده که در بین مجموع اظهاراتی که هر روز از تریبون های مختلف می شنویم تفاوت ها و تازگی بسیار داشت. ایشان سخنرانی مقامات را به دو بخش موظف و غیر موظف تقسیم می کند و معتقد است که سخنرانی های موظف با تامل و درایت تنظیم کننده ها ی متن سخنرانی و با در نظر گرفتن واقعیات و مستندات می باشد که البته ضریب تولید دردسر در آن ها نیز به شدت پایین است. از سویی نوعی دیگر از سخنرانی ها هستند که غیر موظف می باشند که ایشان به عنوان مصداق مربوطه اینگونه مثال می زند:« با توجه به اینکه اکثر سخنرانی ها بصورت غیر مکتوب است خطا در آن زیاد دیده می شود که نمونه بارز و جدید آن خدا و رهبری و رئیس جمهور را کنار هم گذاشتن است که در سخنرانی یکی از مسؤلین دیده شد و باعث معذرت خواهی سخنران از مردم گردید.» .
پیش از آن که بخواهم این مبحث را ادامه بدهم لازم است بگویم از جمله ی موارد مهم در امر مسوولیت داشتن در جامعه ؛ عنصر آگاهی لااقل در حوزه ی کاری خود است. چه بسا بارها شاهد بوده ایم که اظهار نظرهای مدیر یک مجموعه با معاون خود درباره موضوعی خاص نه تنها شباهتی با هم نداشته اند که در تباین و اختلافنیزبوده اند که بی تردید این وضغ از آن جا نشات می گیرد که مقوله ی گفتمان در محدوده ی آن موضوع نادیده انگاشته شده و یا اینکه وضعیت خطرناک میریت سایه در آن نهاد حاکم می باشد.
در خصوص مدیریت سایه باید اذعان داشت که مشاهده شده در برخی نهادها و دوایر دولتی – به ویژه – بین مدیر مجموعه و جانشین وی هیچگونه همسویی وجود ندارد بطوری که کارمندان نیز از موضوع مطلع می باشند و برخی دستورات مورد نظر را از قائم مقام می گیرند که قطعا در این باره در آینده به تفصیل سخن خواهیم گفت.
در همین ارتباط ؛ رهبر معظم انقلاب به مناسبت هفته بسیج در دیدار با بسیجیان به صراحت تمام اعلام فرمودند :« لزومی ندارد که انسان همه چیزها را بگوید من مسأله شخصی در این قضیه ندارم اما از حق مردم مطلقاً اغماض نخواهم کرد آن کسانی که خواستند خاطر مردم را مغشوش ذهن مردم را خراب و امنیت مردم را به هم بزنند به خیال خود خواستند مردم را در مقابل یکدیگر قرار دهند و صفوف را از هم جدا کنند این ها به مردم خیانت کردند به انقلاب و به کشور خیانت کردند.»
این تمام ماجرا نیست بلکه ماجرای اصلی از آن جا آغاز می شود که برخی خود را فصل الخطاب می دانند و نه قانون را. مثلا فلان آقا از تریبون رسمی کشور استفاده می کند و بی آن که هنوز جلسه ای رسمی که خروجی مکتوب و مورد تایید داشته باشد دیدگاهی را به نام فلان دستگاه ابراز می دارد که همین سخنرانی های شتاب زده و کاملا فرد گرا و خودخواهانه موجب تهدید امنیت داخلی و خارجی ما نیز می شود.
آقای موسی قربانی در یادداشت خود می نویسد : بیشترین خسارت از ابتدای انقلاب تا کنون از این سخنرانیها به کشور وارد شده و گاهی اسرار نظام از زبان یک مسؤل به گوش جهانیان رسیده و چه بسا دستاویز برخی از قطعنامه های سازمان ملل علیه ایران شده است که مستندات آن از سخنرانی های مقامات بدست آمده است.خطاها ، اشتباهات وگناهانی که ممکن است در سخنرانی ها مشاهده شود عبارت است از :
-افشاگری علیه همدیگر که به ایجاد اختلاف و تنش در جامعه منجر می شود.
-کج سلیقگی و در مقام پاسخگوئی به رقیب افشای اطلاعات محرمانه نظام.
-دادن وعده های غیر عملیاتی به مردم و گنده گوئی خارج از توان .
-تهمت زدن به افراد و بی توجهی به حرمت اشخاص.
-دروغ گوئی ، شایعه پراکنی و تشویش اذهان عمومی.
-ایجاد یأس و نا امیدی و تردید در باورهای مردم نسبت به انقلاب.
موارد فوق برخی از پیامدهای برخی سخنرانی هائی است که هیچ ضرورتی به انجام آن نیست و گاهی تا آنجا خسارت این سخنان پیش رفته است که مورد عتاب و خطاب رهبری نظام واقع شده است به عنوان مثال در زمان امام راحل هنگامی که سخنرانی ها وحدت جامعه را هدف گرفته بود امام اطراف اختلاف را از سخن گفتن منع کردند گرچه تنها یک طرف یعنی شهید بهشتی از فرمان امام تمکین کرد و بنی صدر به یاوه گوئی ادامه داد لذا امام بعد شهادت ایشان فرمود بیشتر از شهادت بهشتی برای مظلومیت بهشتی ناراحتم. مقام معظم رهبری نیز بارها بر مسؤلین نهیب زده و آنان را از زدن برخی حرفها بر حذر داشتند و جملاتی به این مضامین فرموده اند:هر حرکت و گفتاری که روح اعتماد مردم به این قوا و کارگزاران آن را متزلزل و در این پشتیبانی اندک خللی وارد سازد حرام شرعی و خیانت ملی است(پیام به نمایندگان).
تخریب بد است. انتقاد خدمت است .تخریب خیانت است ؛ نه خیانت به دولت بلکه خیانت به نظام و خیانت به کشور است .نباید تخریب بکنند. انتقاد بکنند.البته شما در شنیدن انتقادها سعهی صدر داشته باشید یعنی واقعاً اگر انتقادی منصفانه است با روی باز بپذیرید. حتّی من میخواهم به شما توصیه کنم که تخریبها را هم تحمل کنید (در دیدار با دولت).