اینجا حصیرآباد است؛ محلهای فقیرنشین با خانههای کج و کوله روی تپه و راه باریکههای سنگی و گلی و مردمی که به دل کوه پناه آوردهاند.
حصیرآباد، محله قدیمی اهواز روی دامنه تپه است که بازار شلوغ و معروفی دارد؛ زمانی که بیشتر خانههای شهر اهواز از خشت، گل و آجر ساخته میشدند، خانههای این محله با استفاده از حصیر ساخته میشدند و به این دلیل، این محله به حصیرآباد معروف شد اما با رشد ساخت و سازها، اکنون هیچ خانه حصیری در این محله پیدا نمیشود.
حصیرآباد یکی از مناطق حاشیهنشین در پهنه خطر اهواز است؛ هر چند این محله در حاشیه شهر قرار ندارد اما گسترش مهاجرت به شهرهای بزرگ و ساخت خانههایی روی تپه و معضلاتی که کم کم در این منطقه ایجاد شده، به یکی از مناطق حاشیهای اهواز تبدیل شده است.
ساکنان این منطقه که بیشتر مهاجر هستند، کوه را کندهاند و خانه ساختهاند؛ خانههای ۴۰، ۵۰ متری بینظمی که در کوچههای تنگ و باریک روی کوه قد کشیدهاند؛ برای سرپناه شدن.
معلوم نیست که این خانههای قدیمی چگونه و با چه مصالحی ساخته شدهاند اما هر چه هست، حالا عمرشان به پایان رسیده است. هر چند تعدادی از این خانهها خالی از سکنه شده و آنچه باقی مانده نشان از تخریب این خانهها است اما هنوز هستند خانههایی که با وجود خطر ریزش، سقف بالای سر مردمی هستند که به این شهر مهاجرت کردهاند.
کوچههای تنگ و باریک در هم پیچیده، پلههای سنگی و فرسوده، لولههای آب که در طول این کوچهها تا بالاترین خانه روی تپه کشیده شده است؛ به سختی باید از روی تخته سنگها بالا برویم تا به خانههایی که روی هم ساخته شده و به کوه چسبیدهاند، برسیم.
خانوادهای در یکی از این خانههای نیمه خرابه که هر لحظه خطر آوار شدنش، تن آدم را به لرزه درمیآورد، روزگار میگذرانند؛ خانهای که روی بالاترین نقطه تپههای حصیرآباد، نیمه جان ایستاده است.
قسمتی از پیادهرو ریخته و زیر آن را با تکه سنگیهای خانههای مخروبه اطراف پر کرده و سرپا نگهداشتهاند. یکی از دیوارها که کج و از هم باز شده، ترکهای عمیقی برداشته و روز به روز این ترکها بیشتر میشود. این خانه در لبه پرتگاه است.
زیر پیادهروی روبهروی خانه، بین آوار خانههای خرابشده، یک درخت توت روییده است. حیاطی که تنها چند قدم با در فاصله دارد، اتاقهای تودرتو با دیوارهای زرد شده از نم که با پتو از هم جدا شدهاند، رگههای موریانههایی که از کمد گرفته تا دیوار قد کشیدهاند.
در این خیابان آب و برق را یواشکی و به اصطلاح، دزدیدهاند؛ آب لولهها به خانههای روی تپه نمیرسد و ساعتی وصل میشود. سیمهای برق آویزن است و گاز را هم از لوله خانه همسایه کشیدهاند. اهالی میگویند شبها برای روز بعد آب جمع میکنند و شبها بچهها را از خواب بیدار میکنند تا به حمام بروند.
کمی پایینتر در همین خیابان و پایین تپه، خانه نو عروس و دامادی است که دو اتاق از آن آنقدر نم گرفته و خرابه شدهاند که خالی ماندهاند. توالتشان هم در ندارد. با پولی که همسایهها جمع کردهاند، عروسیشان را گرفتهاند و وسایلشان را در اتاقی جا دادهاند.
زن باردار و تنها و شوهرش سرباز است. آنها در این خانه نیمه مخروبه مستاجرند. زن آرام در لبه اتاق مینشیند. کولر خانهاش خراب است و فعلا برای فرار از گرما به خانه مادرش رفته است.
جوی روباز فاضلابی که در طول کوچه تنگ محله به چشم میخورد، پر از زباله است و بوی تعفن همه جا را گرفته است.
ته خیابان، به سمت خانه دیگری میرویم؛ خانهای در زیر تپه که بعد از جابهجایی و تخریب بعضی از خانههای در معرض خطر، نم گرفته و دیوارهایش ترک خوردهاند. لولههایی که قبلا برای رساندن آب به خانههای بالای تپه کشیده شده بودند، حالا دارند خانههای پایینتر که در خیابان اصلی ساخته شدهاند را خراب میکنند.
به گفته اهالی، مسئولان خانههایی در شهر رامین و شیرین شهر که در مجاورت شهر اهواز قرار دارند، برای جابهجایی آنها پیشنهاد کردهاند اما ساکنان این منطقه میگویند مسیر برایشان دور است.
یکی از اهالی میگوید از هزار پا و عقرب گرفته تا مار همه چیز در خانههایشان پیدا میشود. یکی از اتاقهای خانهاش که هرازگاهی آب از مخروبههای بالا در آن میریزد، را انباری کرده اما زمستان که میشود این کارها افاقه نمیکند و آب به جاهای دیگر خانه هم میرسد.
او میگوید که زنش مریضی صعبالعلاج دارد و اگر به شهر رامین یا شیرین شهر برود، باید هفتهای ۳۰۰ هزار تومان کرایه رفت و آمد بدهد تا به بیمارستان برود و این همه پول ندارد.
حاشیهنشینی، مشکلات بهداشتی، کمبود امکانات، فقر و اعتیاد در خیابانهای این محله، بیداد میکند؛ هرازگاهی هم خبر ریزش کوه روی منازل پهنههای خطر به گوش میرسد.
منطقه هفت اهواز چند محله شبیه به هم دارد؛ حصیرآباد و منبع آب بعضی از این محلهها هستند و مدتهاست که صدای آژیر خطر در این مناطق به صدا درآمده است.
حاشیهنشینی در شهر تا حدی زیاد شده که از اهواز به عنوان دومین شهر از نظر حاشیهنشینی در کشور یاد میشود؛ اهواز کوهی از مشکلات دارد و خانههای ساخته شده در پهنه خطر نیز قوز بالا قوز شدهاند.
این موارد در حالی است که حاشیهنشینی تبعات زیادی از جمله افزایش آسیبهای اجتماعی، فقر، اعتیاد و سرقت دارد.
حمید دغاغله رئیس کمیسیون عمران، شهرسازی و معماری شورای شهر اهواز با اشاره به سکونت ۴۰۰ هزار حاشیهنشین در شهر اهواز، نسبت به گسترش حاشیهنشینی هشدار داده است.
بنا به گفته وی، روز به روز به جمعیت حاشیهنشین این شهر افزوده میشود و اگر مسئولان و دستگاههای مرتبط در این زمینه همتی نکنند، حاشیهنشینی در اهواز روز به روز افزایش مییابد.
رئیس کمیسیون عمران، شهرسازی و معماری شورای شهر اهواز گفت: در بافتهای فرسوده، سرانههای مختلف از جمله سرانههای ورزشی و آموزشی لحاظ نمیشود در نتیجه زمانی که امکانات سادهای توسط شهرداری اهواز به ساکنان این مناطق ارائه میشود، سرانههای دیگری نیز دیگر مطالبه میشود در حالی که خرید و فروش زمینها در این مناطق غیر قانونی است و نظارتی در این زمینه وجود ندارد.
همچنین هدایتالله زارعزاده معاون شهرسازی و معماری شهرداری اهواز از قرار گرفتن ۶۴ محله از مجموع ۱۵۴ محله اهواز، با جمعیتی بالغ بر ۴۶۰ هزار نفر در بافت فرسوده، تاریخی، ناکارآمد و با مخاطرات طبیعی و انسانساخت خبر داد.
بنا به گفته وی، در سال ۸۶ مطالعهای توسط دانشگاه شهید چمران اهواز در حوزه حاشیهنشینی و الزامات آن انجام شد. سال ۹۸ نیز مطالعهای به سفارش ادارهکل راه و شهرسازی در خصوص مناطق حاشیهای و بافتهای فرسوده به روز رسانی شده است اما هیچ کدام از این مطالعات به عنوان سند در حوزه بازآفرینی نبوده است و از این مطالعات صرفا برای یک سری اقدامات اجرایی روبنایی استفاده شده است.
دکتر نوید سیاهپلو معاون پژوهش و فناوری موسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان نیز با اشاره به رابطه تابآوری با بافت فرسوده شهری گفت: اگر بپذیریم که مساحت محدوده شهری اهواز تقریبا ۲۱ هزار هکتار است و حدود یک هزار و ۲۵۰ تا یک هزار و ۳۰۰ هکتار بافت فرسوده داریم و حدود ۷ هزار هکتار محل سکونت در اهواز تعریف شده است، متوجه میشویم که درصد قابل توجهی از سکونتگاههای قابل استفاده در اهواز در محدوده بافت فرسوده هستند که این مساله زنگ خطر است زیرا سوانح طبیعی را داریم و قرار گرفتن سوانح طبیعی در کنار بافت فرسوده نگرانی بسیاری ایجاد میکند بنابراین شاید این موضوع آلارمی باشد تا بیشتر حواسمان جمع شود.
وی افزود: بیشترین تراکم جمعیتی اهواز در بافت فرسوده قرار دارد بنابراین زمانی که صحبت از بافت فرسوده و تاب آوری میشود باید حواسمان به تراکم جمعیت باشد.
سیاهپلو گفت: وجود معابر کم عرض، امکانات و خدمات کم و ساخت و سازهایی که در سالهای خیلی دور انجام شدهاند از نگرانیها و چالشها در مورد بافت فرسوده هستند. یکی از اصلیترین نگرانیها و چالشها در تابآوری در بافت فرسوده، بدنه فرسوده و کیفیت ضعیف ابنیهها است.
به گزارش ایسنا، در نبود نظارت، حاشیهنشینی و ساخت و سازهای غیر مجاز و بدون ضابطه در اهواز رشد کرده است؛ شهری که لولههای نفت از زیر آن میگذرد، حالا با معضل حاشیهنشینی، فقر، بیکاری و انواع آسیبهای اجتماعی دست و پنجه نرم میکند و حالا محله هایی دارد که دادرسی میخواهند.
گزارش از دلال آلبوشهبازی،